گمنام

تفسیر:المیزان جلد۸ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
<span id='link3'><span>
<span id='link3'><span>


==مكلف بودن مشركين به توحيد خداى تعالى ومسئول بودن آنان نسبت به ايمان و عمل صالح ==
==مكلف بودن مشركان به توحيد خداى تعالى و ایمان و عمل صالح ==
«'''فَلَنَسئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسئَلَنَّ الْمُرْسلِينَ'''»:
«'''فَلَنَسئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسئَلَنَّ الْمُرْسلِينَ'''»:
بيان سابق دلالت بر اين داشت كه مشركين مكلف به توحيد خداى تعالى و ترك شرك بوده اند، و چنان نبوده كه نسبت به اين معنا آزاد باشند و هر چه مى خواهند بكنند و هر چيزى را كه بخواهند شريك خداوند بدانند؛ پس معلوم مى شود كه آنان نيز نسبت به ايمان و عمل صالح و گفتار حق مسؤ ولند، و معلوم است كه اين امر و اين تكليف قائم به دو طرف بوده ، يك طرف پيغمبرى كه مبعوث بر آنان شده ، و يك طرف خود آنان ، و چون چنين بوده در آيه مورد بحث سؤ ال از رسول و مؤ اخذه از مردم را متفرع بر مساءله هلاكت مردم كرده است .
 
بيان سابق دلالت بر اين داشت كه مشركان مكلف به توحيد خداى تعالى و ترك شرك بوده اند، و چنان نبوده كه نسبت به اين معنا آزاد باشند و هرچه مى خواهند بكنند و هر چيزى را كه بخواهند شريك خداوند بدانند.
 
پس معلوم مى شود كه آنان نيز نسبت به ايمان و عمل صالح و گفتار حق مسؤول اند، و معلوم است كه اين امر و اين تكليف قائم به دو طرف بوده. يك طرف پيغمبرى كه مبعوث بر آنان شده، و يك طرف خود آنان، و چون چنين بوده در آيه مورد بحث سؤال از رسول و مؤاخذه از مردم را متفرع بر مسأله هلاكت مردم كرده است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه :۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۸ صفحه :۹ </center>
از اينجا معلوم مى شود كه مراد از (( الذين ارسل اليهم (( مردم و مراد از (( المرسلين (( انبيا و پيغمبران است. اين را بدان خاطر گفتيم كه معلوم شود اينكه بعضى ها گفته اند: مراد از (( الذين ارسل اليهم (( انبيا و مراد از (( المرسلين (( ملائكه مى باشد با سياق آيه نمى سازد؛ زيرا سياق آيه سياق گفتگوى از مشركين است و معنا ندارد كه در چنين زمينه اى اسمى از مؤاخذه آنان برده نشود و در عوض پاى ملائكه به ميان آيد. علاوه بر اينكه آيه بعدى هم با اين احتمال سازگار نيست. از اين هم كه بگذريم بيان قبلى اسمى از ملائكه نبرده بود تا در اينجا هم مراد از مرسلين ملائكه بوده باشد.
از اين جا معلوم مى شود كه مراد از «الذين ارسل اليهم»، مردم و مراد از «المرسلين»، انبيا و پيغمبران است.  
 
اين را بدان خاطر گفتيم كه معلوم شود اين كه بعضى ها گفته اند: مراد از «الذين ارسل اليهم»، انبيا و مراد از «المرسلين»، ملائكه مى باشد با سياق آيه نمى سازد. زيرا سياق آيه سياق گفتگوى از مشركان است و معنا ندارد كه در چنين زمينه اى، اسمى از مؤاخذه آنان برده نشود و در عوض پاى ملائكه به ميان آيد.  
 
علاوه بر اين كه آيه بعدى هم با اين احتمال سازگار نيست. از اين هم كه بگذريم، بيان قبلى اسمى از ملائكه نبرده بود تا در اين جا هم مراد از مرسلين ملائكه بوده باشد.


«'''فَلَنَقُصنَّ عَلَيهِم بِعِلْمٍ وَ مَا كُنَّا غَائبِينَ'''»:
«'''فَلَنَقُصنَّ عَلَيهِم بِعِلْمٍ وَ مَا كُنَّا غَائبِينَ'''»:


خلاصه معناى آيات قبلى اين بود كه مشركين مربوب و مدبر بتدبير خداوندند، و به زودى به آنچه كه كرده اند مؤ اخذه شده و جزا داده مى شوند، و چون اين مؤ اخذه و بازخواست منوط بر اين است كه پرسش كننده ، داناى به اعمال آنان باشد، و اگر نباشد ايمن از اين كه در جوابش دروغ بگويند نخواهد بود، لذا جمله (( فلنقصن عليهم بعلم (( را متفرع بر آن كرد. (( علم (( را هم از اين نظر نكره و بدون الف و لام آورد تا اشاره به اهميت آن نموده بفهماند كه اين علم مانند علم شما نيست كه خطا و غلط در آن راه داشته باشد، و براى تاكيد همين معنا جمله (( و ما كنا غائبين (( را عطف بر آن نمود، تا دلالت كند بر اينكه خداى تعالى شاهد و ناظر اعمال آنان است ، و علاوه بر اينكه ملائكه را موكل بر آنان نموده تا اعمال آنان را بنويسند خودش هم به هر چيزى محيط است .
خلاصه معناى آيات قبلى اين بود كه مشركان، مربوب و مدبر بتدبير خداوندند، و به زودى به آنچه كه كرده اند، مؤاخذه شده و جزا داده مى شوند. و چون اين مؤاخذه و بازخواست، منوط بر اين است كه پرسش كننده، داناى به اعمال آنان باشد، و اگر نباشد ايمن از اين كه در جوابش دروغ بگويند نخواهد بود، لذا جمله «فلنقصن عليهم بعلم» را متفرع بر آن كرد.  


«'''وَ الْوَزْنُ يَوْمَئذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَت مَوَزِينُهُ فَأُولَئك هُمُ الْمُفْلِحُونَ ... بِئَايَتِنَا يَظلِمُونَ'''»:
«علم» را هم از اين نظر نكره و بدون الف و لام آورد، تا اشاره به اهميت آن نموده، بفهماند كه اين علم مانند علم شما نيست كه خطا و غلط در آن راه داشته باشد. و براى تاكيد همين معنا، جمله «و ما كنا غائبين» را عطف بر آن نمود، تا دلالت كند بر اين كه خداى تعالى، شاهد و ناظر اعمال آنان است، و علاوه بر اين كه ملائكه را موكل بر آنان نموده تا اعمال آنان را بنويسند، خودش هم به هر چيزى محيط است.


==مراد از «وزن» و «ميزان» اعمال==
==مراد از «وزن» و «ميزان» اعمال==
۱۳٬۶۷۸

ویرایش