گمنام

تفسیر:المیزان جلد۶ بخش۱۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۶ بخش۱۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۶ بخش۱۴}}
__TOC__
__TOC__


خط ۳۳: خط ۳۵:
<span id='link77'><span>
<span id='link77'><span>
==آيات ۸۹ - ۸۷، سوره مائده ==
==آيات ۸۹ - ۸۷، سوره مائده ==
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تحَرِّمُوا طيِّبَتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يحِب الْمُعْتَدِينَ(۸۷)
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تحَرِّمُوا طيِّبَتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يحِب الْمُعْتَدِينَ(۸۷)
وَ كلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَلاً طيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِى أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ(۸۸)
وَ كلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَلاً طيِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِى أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ(۸۸)
لا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فى أَيْمَنِكُمْ وَ لَكِن يُؤَاخِذُكم بِمَا عَقَّدتُّمُ الاَيْمَنَ فَكَفَّرَتُهُ إِطعَامُ عَشرَةِ مَسكِينَ مِنْ أَوْسطِ مَا تُطعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسوَتُهُمْ أَوْ تحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يجِدْ فَصِيَامُ ثَلَثَةِ أَيَّامٍ ذَلِك كَفَّرَةُ أَيْمَنِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَ احْفَظوا أَيْمَنَكُمْ كَذَلِك يُبَينُ اللَّهُ لَكُمْ ءَايَتِهِ لَعَلَّكمْ تَشكُرُونَ .(۸۹)
لا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فى أَيْمَنِكُمْ وَ لَكِن يُؤَاخِذُكم بِمَا عَقَّدتُّمُ الاَيْمَنَ فَكَفَّرَتُهُ إِطعَامُ عَشرَةِ مَسكِينَ مِنْ أَوْسطِ مَا تُطعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسوَتُهُمْ أَوْ تحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يجِدْ فَصِيَامُ ثَلَثَةِ أَيَّامٍ ذَلِك كَفَّرَةُ أَيْمَنِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَ احْفَظوا أَيْمَنَكُمْ كَذَلِك يُبَينُ اللَّهُ لَكُمْ ءَايَتِهِ لَعَلَّكمْ تَشكُرُونَ .(۸۹)
ترجمه آيات
ترجمه آيات
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! حرام نكنيد طيباتى را كه خداوند بر شما حلال نموده و تجاوز نكنيد كه براستى خداوند دوست نمى دارد تجاوزكاران را .(۸۷)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! حرام نكنيد طيباتى را كه خداوند بر شما حلال نموده و تجاوز نكنيد كه براستى خداوند دوست نمى دارد تجاوزكاران را .(۸۷)
خط ۴۴: خط ۴۶:
اين سه آيه و تعدادى از آياتى كه بعد از آنها واقع شده اند، يعنى حدود صد و اندى از آيات اين سوره در مقام بيان پاره اى از احكام فرعى هستند، و اين آيات مجموعا نظير جمله معترضه ايست كه در بين دو دسته از آياتى واقع شده اند كه متعرض داستانهاى مسيح (عليه السلام ) و مسيحيان است . و اين آيات چون طوايف متفرقه اى هستند و درباره احكام مختلفى نازل شده اند، از اين جهت مى توان گفت هر كدام براى خود مستقل اند، و در فهمانيدن مدلول خود تمام و غير مربوط به مابقى آيات اند، بنابراين مشكل است گفته شود كه همه آنها يكدفعه نازل شده اند، و يا با بقيه آيات سوره نازل شده اند، زيرا مضامين اين آيات طورى است كه نمى توان بين آنها ارتباط بر قرار كرد، تا بتوان آنرا شاهد اين حرف قرار داد، و اما رواياتى كه درباره شاءن نزول آنها وارد شده به زودى بعضى از آنها را كه عمده آنها است در بحث روايتى آينده نقل خواهيم نمود.
اين سه آيه و تعدادى از آياتى كه بعد از آنها واقع شده اند، يعنى حدود صد و اندى از آيات اين سوره در مقام بيان پاره اى از احكام فرعى هستند، و اين آيات مجموعا نظير جمله معترضه ايست كه در بين دو دسته از آياتى واقع شده اند كه متعرض داستانهاى مسيح (عليه السلام ) و مسيحيان است . و اين آيات چون طوايف متفرقه اى هستند و درباره احكام مختلفى نازل شده اند، از اين جهت مى توان گفت هر كدام براى خود مستقل اند، و در فهمانيدن مدلول خود تمام و غير مربوط به مابقى آيات اند، بنابراين مشكل است گفته شود كه همه آنها يكدفعه نازل شده اند، و يا با بقيه آيات سوره نازل شده اند، زيرا مضامين اين آيات طورى است كه نمى توان بين آنها ارتباط بر قرار كرد، تا بتوان آنرا شاهد اين حرف قرار داد، و اما رواياتى كه درباره شاءن نزول آنها وارد شده به زودى بعضى از آنها را كه عمده آنها است در بحث روايتى آينده نقل خواهيم نمود.
در اين سه آيه نيز مطلب از همين قرار است ، يعنى بين آنها ارتباط زيادى نيست ، چون آيه سومى مستقل در معنا و آيه اولى هم از سومى اجنبى است ، گر چه از بعضى جهات خالى از نوعى مناسبت هم نيست ، و آن اين جهت است كه يكى از وسايل حرام كردن طيبات سوگند است ، و از جمله مصاديق سوگند لغو، سوگنديست كه بعضى طيبات را كه خداوند حلالش كرده حرام نمايد، و شايد همين جهت باعث بوده كه بعضى ها - بطورى كه از آنها نقل شده - نزول همه اين آيات را راجع به سوگند لغو دانسته اند. اين حال آيه اولى با سومى است و اما آيه دومى ، كانه دنباله همان آيه اولى است ، كما اينكه ذيل آن يعنى جمله «'''و اتقوا الله الذى انتم به مؤ من ون '''» بلكه و همچنين صدرش به بعضى عنايات به اين معنا شهادت مى دهد، زيرا صدر آيه مشتمل بر «'''واو'''» عاطفه و امر به خوردن حلال طيبى است كه آيه اولى از تحريم و اجتناب از آن نهى مى كند، و به اين توجيه مى توان اين دو آيه را از نظر معنا ملتنم و از جهت حكم متحد و سياقشان را يكى كرد.
در اين سه آيه نيز مطلب از همين قرار است ، يعنى بين آنها ارتباط زيادى نيست ، چون آيه سومى مستقل در معنا و آيه اولى هم از سومى اجنبى است ، گر چه از بعضى جهات خالى از نوعى مناسبت هم نيست ، و آن اين جهت است كه يكى از وسايل حرام كردن طيبات سوگند است ، و از جمله مصاديق سوگند لغو، سوگنديست كه بعضى طيبات را كه خداوند حلالش كرده حرام نمايد، و شايد همين جهت باعث بوده كه بعضى ها - بطورى كه از آنها نقل شده - نزول همه اين آيات را راجع به سوگند لغو دانسته اند. اين حال آيه اولى با سومى است و اما آيه دومى ، كانه دنباله همان آيه اولى است ، كما اينكه ذيل آن يعنى جمله «'''و اتقوا الله الذى انتم به مؤ من ون '''» بلكه و همچنين صدرش به بعضى عنايات به اين معنا شهادت مى دهد، زيرا صدر آيه مشتمل بر «'''واو'''» عاطفه و امر به خوردن حلال طيبى است كه آيه اولى از تحريم و اجتناب از آن نهى مى كند، و به اين توجيه مى توان اين دو آيه را از نظر معنا ملتنم و از جهت حكم متحد و سياقشان را يكى كرد.
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تحَرِّمُوا طيِّبَتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تحَرِّمُوا طيِّبَتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ
راغب در مفردات گفته است : «'''حرام '''» به معناى چيزى است كه از آن منع شده باشد، چه اين منع به تسخير الهى باشد، و چه به منع قهرى ، و چه به منع عقلى يا منع شرعى يا از ناحيه كسى كه اطاعت امرش لازم است .  
راغب در مفردات گفته است : «'''حرام '''» به معناى چيزى است كه از آن منع شده باشد، چه اين منع به تسخير الهى باشد، و چه به منع قهرى ، و چه به منع عقلى يا منع شرعى يا از ناحيه كسى كه اطاعت امرش لازم است .  
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۱۵۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۱۵۸ </center>
خط ۶۲: خط ۶۴:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۱۶۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۶ صفحه : ۱۶۰ </center>
و اين آيات همانطورى كه ملاحظه مى كنيد اطاعت خدا و رسول را از روى استقامت و التزام به آنچه تشريع فرموده ، ممدوح دانسته ، و بر عكس خروج از مقام تسليم و رضا و التزام و انقياد را از راه تعدى و تجاوز نسبت به حدود خدا مذموم دانسته ، و مرتكبش را سزاوار عقاب معرفى نموده است ، بنابراين محصل مفاد آيه مورد بحث نهى است از تحريم محللات ، يعنى از اينكه كسى از استفاده از آنچه خدايش حلال كرده اجتناب و از نزديكى به آن امتناع ورزد، چون اين امتناع با ايمان به خدا و آيات او مناقض است ، و با اين نمى سازد كه محللات چيرهائى هستند كه فطرت بشر آنرا طيب مى داند، و هيچگونه پليدى در آنها نيست تا از آن جهت از آنها اجتناب شود، و اجتناب بى جهت تجاوز است ، و خداوند متجاوزين را دوست نمى دارد.
و اين آيات همانطورى كه ملاحظه مى كنيد اطاعت خدا و رسول را از روى استقامت و التزام به آنچه تشريع فرموده ، ممدوح دانسته ، و بر عكس خروج از مقام تسليم و رضا و التزام و انقياد را از راه تعدى و تجاوز نسبت به حدود خدا مذموم دانسته ، و مرتكبش را سزاوار عقاب معرفى نموده است ، بنابراين محصل مفاد آيه مورد بحث نهى است از تحريم محللات ، يعنى از اينكه كسى از استفاده از آنچه خدايش حلال كرده اجتناب و از نزديكى به آن امتناع ورزد، چون اين امتناع با ايمان به خدا و آيات او مناقض است ، و با اين نمى سازد كه محللات چيرهائى هستند كه فطرت بشر آنرا طيب مى داند، و هيچگونه پليدى در آنها نيست تا از آن جهت از آنها اجتناب شود، و اجتناب بى جهت تجاوز است ، و خداوند متجاوزين را دوست نمى دارد.
وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يحِب الْمُعْتَدِينَ
وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يحِب الْمُعْتَدِينَ
گفتيم ظاهر سياق آيه اين است كه مراد از «'''اعتدا'''» همان تحريم حلالى است كه شرحش تا اندازه اى داده شد، پس اينكه فرمود: «'''و لا تعتدوا'''» بمنزله تاكيد است براى : «'''لا تحرموا...'''».
گفتيم ظاهر سياق آيه اين است كه مراد از «'''اعتدا'''» همان تحريم حلالى است كه شرحش تا اندازه اى داده شد، پس اينكه فرمود: «'''و لا تعتدوا'''» بمنزله تاكيد است براى : «'''لا تحرموا...'''».
وجوهى كه درباره مراد از اعتداء در جمله : «'''ولا تعتدوا ان الله لايحب المعتدين '''» گفتهشده است
وجوهى كه درباره مراد از اعتداء در جمله : «'''ولا تعتدوا ان الله لايحب المعتدين '''» گفتهشده است
خط ۶۹: خط ۷۱:
عده ديگرى گفته اند مراد از اعتدا تجاوز از «'''محللات طيبه '''» است به «'''خبائث محرمه '''»، بنابراين ، برگشت معنى آيه به اين معنى مى شود كه نه از محللات اجتناب كنيد و نه محرمات را مرتكب شويد، به عبارت ديگر، آنچه را كه خدا حلال كرده بر خود حرام و آنچه را حرام كرده بر خود حلال مكنيد.
عده ديگرى گفته اند مراد از اعتدا تجاوز از «'''محللات طيبه '''» است به «'''خبائث محرمه '''»، بنابراين ، برگشت معنى آيه به اين معنى مى شود كه نه از محللات اجتناب كنيد و نه محرمات را مرتكب شويد، به عبارت ديگر، آنچه را كه خدا حلال كرده بر خود حرام و آنچه را حرام كرده بر خود حلال مكنيد.
و اين دو معنايى كه نقل شد گر چه در جاى خود معانى صحيحى هستند و حتى آيات صريحى هم از قرآن بر طبق آن داريم ، ليكن هيچكدام از آنها با آيه مورد بحث منطبق نمى شود، زيرا سياق آيه و آيه بعدش با اين دو معنا سازگارى ندارد، و بنا نيست هر حرف صحيحى را بر هر كلامى اگر چه با سياق و موقعيت آن نسازد تحميل كرد.
و اين دو معنايى كه نقل شد گر چه در جاى خود معانى صحيحى هستند و حتى آيات صريحى هم از قرآن بر طبق آن داريم ، ليكن هيچكدام از آنها با آيه مورد بحث منطبق نمى شود، زيرا سياق آيه و آيه بعدش با اين دو معنا سازگارى ندارد، و بنا نيست هر حرف صحيحى را بر هر كلامى اگر چه با سياق و موقعيت آن نسازد تحميل كرد.
وَ كلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طيِّباً ...
وَ كلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طيِّباً ...
ظاهر عطف ، يعنى عطف شدن جمله «'''و كلوا'''» بر «'''لا تحرموا'''» اين است كه مفاد آيه دومى به منزله تكرار و تاكيد مضمون آيه سابق باشد، كما اينكه همينطور هم هست ، به شهادت سياق صدر آيه ، چون صدر آيه مشتمل است بر حلالا طيبا كه محاذى است با جمله «'''طيبات ما احل الله '''» در آيه سابقه ، و همچنين به شهادت ذيل آن از جهت محاذاتى كه بين جمله «'''و اتقوا الله ان كنتم مؤ منين '''» از آن آيه و جمله «'''يا ايها الذين آمنوا'''» از آيه سابقه است ، و ما سابقا اين معنا را بيان نموديم .
ظاهر عطف ، يعنى عطف شدن جمله «'''و كلوا'''» بر «'''لا تحرموا'''» اين است كه مفاد آيه دومى به منزله تكرار و تاكيد مضمون آيه سابق باشد، كما اينكه همينطور هم هست ، به شهادت سياق صدر آيه ، چون صدر آيه مشتمل است بر حلالا طيبا كه محاذى است با جمله «'''طيبات ما احل الله '''» در آيه سابقه ، و همچنين به شهادت ذيل آن از جهت محاذاتى كه بين جمله «'''و اتقوا الله ان كنتم مؤ منين '''» از آن آيه و جمله «'''يا ايها الذين آمنوا'''» از آيه سابقه است ، و ما سابقا اين معنا را بيان نموديم .
و بنابراين ، جمله «'''كلوا مما رزقكم الله ...'''» از قبيل ورود امر است در مقام توهم حظر كه جز بر جواز، دلالت ندارد. يعنى چون جاى اين بود كه كسى خيال كند بهرمندى از نعمت هاى خدا زياده از حد ضرورت جايز نباشد و اين آيه در چنين مقامى مى فرمايد: بخوريد از چيرهائى كه خدا روزيتان كرده . از اين رو كلمه «'''بخوريد'''» دلالت بر وجوب ندارد. تنها جواز را مى رساند، و تخصيص جمله «'''كلوا'''» بعد از تعميمى كه در جمله «'''لا تحرموا'''» است ، يا تخصيص بحسب لفظ تنها است ، و در معناى عام و به معناى مطلق تصرف در طيبات از نعمتها و داده هاى خدا است ، چه به خوردن باشد و چه به ساير وجوه تصرف ، و سابقا هم در چند جا گذشت كه استعمال «'''اكل '''» در مطلق تصرف ، استعمالى است شايع و متداول ، يا آنكه تخصيص بحسب لفظ و معنا هر دو است ، و ممكن هم هست كه اينطور باشد، و مراد از اكل همان خوردن به معناى واقعى خود باشد، و سبب نزول اين دو آيه اين باشد كه بعضى از مؤ منين در روزهاى نزول اين دو آيه بعضى از خوردنى هاى طيب را بر خود حرام كرده بوده اند.
و بنابراين ، جمله «'''كلوا مما رزقكم الله ...'''» از قبيل ورود امر است در مقام توهم حظر كه جز بر جواز، دلالت ندارد. يعنى چون جاى اين بود كه كسى خيال كند بهرمندى از نعمت هاى خدا زياده از حد ضرورت جايز نباشد و اين آيه در چنين مقامى مى فرمايد: بخوريد از چيرهائى كه خدا روزيتان كرده . از اين رو كلمه «'''بخوريد'''» دلالت بر وجوب ندارد. تنها جواز را مى رساند، و تخصيص جمله «'''كلوا'''» بعد از تعميمى كه در جمله «'''لا تحرموا'''» است ، يا تخصيص بحسب لفظ تنها است ، و در معناى عام و به معناى مطلق تصرف در طيبات از نعمتها و داده هاى خدا است ، چه به خوردن باشد و چه به ساير وجوه تصرف ، و سابقا هم در چند جا گذشت كه استعمال «'''اكل '''» در مطلق تصرف ، استعمالى است شايع و متداول ، يا آنكه تخصيص بحسب لفظ و معنا هر دو است ، و ممكن هم هست كه اينطور باشد، و مراد از اكل همان خوردن به معناى واقعى خود باشد، و سبب نزول اين دو آيه اين باشد كه بعضى از مؤ منين در روزهاى نزول اين دو آيه بعضى از خوردنى هاى طيب را بر خود حرام كرده بوده اند.
خط ۷۷: خط ۷۹:
جوابش اينست كه وقتى «'''حلالا'''» چنين دلالتى دارد كه قيد احترازى باشد، و بخواهد رزق غير حلال و غير طيب را خارج كند، و ليكن چنين نيست ، بلكه قيد توضيحى است كه با مقيدش مساوى است ، و نكته اى كه در ذكر آنست - كما اينكه سابقا هم گفتيم - اين است كه اشاره كند به اينكه حلال و طيب بودن روزى عذر براى كسى كه بخواهد پيرامون رهبانيت بگردد باقى نمى گذارد، و ما در سابق در ذيل آيه ۲۷ از سوره آل عمران (جلد ۳ ترجمه ) راجع به رزق مطالبى بيان كرديم .
جوابش اينست كه وقتى «'''حلالا'''» چنين دلالتى دارد كه قيد احترازى باشد، و بخواهد رزق غير حلال و غير طيب را خارج كند، و ليكن چنين نيست ، بلكه قيد توضيحى است كه با مقيدش مساوى است ، و نكته اى كه در ذكر آنست - كما اينكه سابقا هم گفتيم - اين است كه اشاره كند به اينكه حلال و طيب بودن روزى عذر براى كسى كه بخواهد پيرامون رهبانيت بگردد باقى نمى گذارد، و ما در سابق در ذيل آيه ۲۷ از سوره آل عمران (جلد ۳ ترجمه ) راجع به رزق مطالبى بيان كرديم .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۶ بخش۱۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۶ بخش۱۴}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش