گمنام

تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴۶ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴۸}}
__TOC__
__TOC__




تِلْك ءَايَت اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْك بِالْحَقِّ
تِلْك ءَايَت اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْك بِالْحَقِّ
ظرف «'''بالحق '''» متعلق است به جمله : «'''يتلوها'''». و منظور از تلاوت به حق تلاوت حق است ، تلاوتى كه باطل و شيطانى نيست . ممكن هم هست ظرف را متعلق به كلمه «'''آيات '''» گرفت
ظرف «'''بالحق '''» متعلق است به جمله : «'''يتلوها'''». و منظور از تلاوت به حق تلاوت حق است ، تلاوتى كه باطل و شيطانى نيست . ممكن هم هست ظرف را متعلق به كلمه «'''آيات '''» گرفت
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۵۸۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۵۸۲ </center>
- البته اين احتمال وقتى درست است كه كلمه «'''آيات '''» جنبه وصفى هم داشته باشد - احتمال هم دارد ظرف نامبرده مستقر باشد - يعنى متعلق آن در تقدير باشد - و در اين دو صورت معناى آيه چنين مى شود: «'''اين آيات كه از رفتار خدا با دو طايفه ((كافر'''» و «'''شاكر'''» كشف مى كند، آياتى است مصاحب با حق و بدون اينكه يك قدم به سوى باطل و ظلم منحرف بشود))، و اين وجه با جمله بعدى آيه كه مى فرمايد: «'''و ما اللّه يريد ظلما...'''» موافق تر از وجه اول است كه ظرف را متعلق به جمله «'''يتلوها'''» گرفتيم .
- البته اين احتمال وقتى درست است كه كلمه «'''آيات '''» جنبه وصفى هم داشته باشد - احتمال هم دارد ظرف نامبرده مستقر باشد - يعنى متعلق آن در تقدير باشد - و در اين دو صورت معناى آيه چنين مى شود: «'''اين آيات كه از رفتار خدا با دو طايفه ((كافر'''» و «'''شاكر'''» كشف مى كند، آياتى است مصاحب با حق و بدون اينكه يك قدم به سوى باطل و ظلم منحرف بشود))، و اين وجه با جمله بعدى آيه كه مى فرمايد: «'''و ما اللّه يريد ظلما...'''» موافق تر از وجه اول است كه ظرف را متعلق به جمله «'''يتلوها'''» گرفتيم .
وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظلْماً لِّلْعَلَمِينَ
وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظلْماً لِّلْعَلَمِينَ
در اصطلاح ادبيات اين معنا مسلم است كه كلمه (بى الف و لام ) اگر در سياق نفى واقع شود، افاده عموميت مى كند. و اصطلاح ديگر ادبيات اين است كه هر جا جمعى داراى الف و لام باشد عموميت و استغراق را مى رساند. در جمله مورد بحث كلمه «'''ظلم '''» همينطور است . و مى فهماند خداى تعالى هيچ قسم ظلمى را براى اهل عالم نمى خواهد و همچنين ظاهر كلمه «'''للعالمين '''» كه جمع با الف و لام است ، عموميت و استغراق را مى رساند، و اين معنا را مى رساند كه خداى تعالى هيچ قسم ظلمى را براى تمام عالم و كافه جماعت ها نخواسته است و همينطور هم هست . چون تفرقه بين مردم امرى است كه آثار شومش گريبانگير تمام عالم و كافه جماعت ها مى شود.
در اصطلاح ادبيات اين معنا مسلم است كه كلمه (بى الف و لام ) اگر در سياق نفى واقع شود، افاده عموميت مى كند. و اصطلاح ديگر ادبيات اين است كه هر جا جمعى داراى الف و لام باشد عموميت و استغراق را مى رساند. در جمله مورد بحث كلمه «'''ظلم '''» همينطور است . و مى فهماند خداى تعالى هيچ قسم ظلمى را براى اهل عالم نمى خواهد و همچنين ظاهر كلمه «'''للعالمين '''» كه جمع با الف و لام است ، عموميت و استغراق را مى رساند، و اين معنا را مى رساند كه خداى تعالى هيچ قسم ظلمى را براى تمام عالم و كافه جماعت ها نخواسته است و همينطور هم هست . چون تفرقه بين مردم امرى است كه آثار شومش گريبانگير تمام عالم و كافه جماعت ها مى شود.
<span id='link416'><span>
<span id='link416'><span>
==مالكيت خداى تعالى دليل است كه او ظالم نيست ==
==مالكيت خداى تعالى دليل است كه او ظالم نيست ==
وَ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ وَ إِلى اللَّهِ تُرْجَعُ الاُمُورُ
وَ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ وَ إِلى اللَّهِ تُرْجَعُ الاُمُورُ
بعد از آنكه فرمود: خداى تعالى ظلم احدى را نمى خواهد، اين كلام خود را به بيانى تعليل كرد كه حتى توهم صدور ظلم از خداى تعالى را هم از دلها زايل سازد، فرمود: براى اين ، خدا ظلم نمى كند كه او مالك تمامى اشياء در همه جهات است . و او مى تواند در ملك خود هر تصرفى را بكند و ديگر در حق او تصور ندارد كه در غير ملكش تصرف كند، تا ظلم و تعدى باشد.
بعد از آنكه فرمود: خداى تعالى ظلم احدى را نمى خواهد، اين كلام خود را به بيانى تعليل كرد كه حتى توهم صدور ظلم از خداى تعالى را هم از دلها زايل سازد، فرمود: براى اين ، خدا ظلم نمى كند كه او مالك تمامى اشياء در همه جهات است . و او مى تواند در ملك خود هر تصرفى را بكند و ديگر در حق او تصور ندارد كه در غير ملكش تصرف كند، تا ظلم و تعدى باشد.
به هر حال وقتى شخص ظلم مى كند و يا قصد آن را مى نمايد كه احتياجى داشته باشد كه جز با تعدى و تصرف در غير ملكش نتواند آن را برآورد. و خداى تعالى بى نيازى است كه تمامى موجودات آسمانها و زمين ملك اوست ، اين بيانى است كه بعضى از مفسرين در تفسير آيه آورده اند و ليكن با ظاهر آيه سازگار نيست . براى اينكه اساس اين جواب در حقيقت غناى خداى تعالى است نه ملك او. و آنچه در آيه شريفه آمده ملك خداست . و به هر حال مالكيت خداى تعالى دليل بر اين است كه او ظالم نيست .
به هر حال وقتى شخص ظلم مى كند و يا قصد آن را مى نمايد كه احتياجى داشته باشد كه جز با تعدى و تصرف در غير ملكش نتواند آن را برآورد. و خداى تعالى بى نيازى است كه تمامى موجودات آسمانها و زمين ملك اوست ، اين بيانى است كه بعضى از مفسرين در تفسير آيه آورده اند و ليكن با ظاهر آيه سازگار نيست . براى اينكه اساس اين جواب در حقيقت غناى خداى تعالى است نه ملك او. و آنچه در آيه شريفه آمده ملك خداست . و به هر حال مالكيت خداى تعالى دليل بر اين است كه او ظالم نيست .
خط ۱۷: خط ۱۹:
و اراده خود را در آن جارى سازد تا ظلم كرده باشد، و اين دليل همان است كه آخر آيه به آن اشاره نموده و مى فرمايد: «'''و الى اللّه ترجع الامور'''».
و اراده خود را در آن جارى سازد تا ظلم كرده باشد، و اين دليل همان است كه آخر آيه به آن اشاره نموده و مى فرمايد: «'''و الى اللّه ترجع الامور'''».
و اين دو وجه بطورى كه ملاحظه مى فرمائيد ملازم يكديگرند. مبناى يكى مالكيت خدا براى همه عالم است . و مبناى ديگر، مالك نبودن احدى از ما سوى اللّه ، نسبت به احدى از امور عالم مى باشد.
و اين دو وجه بطورى كه ملاحظه مى فرمائيد ملازم يكديگرند. مبناى يكى مالكيت خدا براى همه عالم است . و مبناى ديگر، مالك نبودن احدى از ما سوى اللّه ، نسبت به احدى از امور عالم مى باشد.
كُنتُمْ خَيرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَت لِلنَّاسِ ...
كُنتُمْ خَيرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَت لِلنَّاسِ ...
مراد از اخراج امت براى مردم - و خدا داناتر است - اظهار چنين امتى براى مردم است . خواهى گفت : چه نكته اى ايجاب كرد كه اينطور تعبير بياورد؟ در پاسخ مى گوئيم : نكته اش اين است كه بفهماند چنين امتى را ما پديد آورديم ، و تكون آن به دست ما بود. همچنانكه درباره تكون و پديد آمدن گياهان همين تعبير را آورده و فرمود: «'''و الذى اخرج المرعى '''».
مراد از اخراج امت براى مردم - و خدا داناتر است - اظهار چنين امتى براى مردم است . خواهى گفت : چه نكته اى ايجاب كرد كه اينطور تعبير بياورد؟ در پاسخ مى گوئيم : نكته اش اين است كه بفهماند چنين امتى را ما پديد آورديم ، و تكون آن به دست ما بود. همچنانكه درباره تكون و پديد آمدن گياهان همين تعبير را آورده و فرمود: «'''و الذى اخرج المرعى '''».
و خطاب در اين آيه به مؤ منين است و اين خود قرينه است بر اينكه مراد از كلمه «'''ناس '''» عموم بشر است و بطورى كه گفته اند فعل «'''كنتم '''» در خصوص اين آيه منسلخ از زمان است . چون نمى خواهد بفرمايد شما در زمان گذشته چنين بوده ايد، بلكه مى خواهد بفرمايد شما چنين امتى هستيد، و كلمه «'''امت '''» كه هم بر جماعت اطلاق مى شود و هم بر فرد، (بدين مناسبت است كه از ماده «'''الف ، ميم ، ميم '''» به معناى قصد گرفته شده است «'''مترجم '''»).
و خطاب در اين آيه به مؤ منين است و اين خود قرينه است بر اينكه مراد از كلمه «'''ناس '''» عموم بشر است و بطورى كه گفته اند فعل «'''كنتم '''» در خصوص اين آيه منسلخ از زمان است . چون نمى خواهد بفرمايد شما در زمان گذشته چنين بوده ايد، بلكه مى خواهد بفرمايد شما چنين امتى هستيد، و كلمه «'''امت '''» كه هم بر جماعت اطلاق مى شود و هم بر فرد، (بدين مناسبت است كه از ماده «'''الف ، ميم ، ميم '''» به معناى قصد گرفته شده است «'''مترجم '''»).
خط ۸۹: خط ۹۱:
<span id='link425'><span>
<span id='link425'><span>
==آيات ۱۲۰ - ۱۱۱، سوره آل عمران ==
==آيات ۱۲۰ - ۱۱۱، سوره آل عمران ==
لَن يَضرُّوكمْ إِلا أَذًى وَ إِن يُقَتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الاَدْبَارَ ثُمَّ لا يُنصرُونَ(۱۱۱)
لَن يَضرُّوكمْ إِلا أَذًى وَ إِن يُقَتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الاَدْبَارَ ثُمَّ لا يُنصرُونَ(۱۱۱)
ضرِبَت عَلَيهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلا بحَبْلٍ مِّنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَ بَاءُو بِغَضبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ ضرِبَت عَلَيهِمُ الْمَسكَنَةُ ذَلِك بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِئَايَتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ الاَنبِيَاءَ بِغَيرِ حَقٍّ ذَلِك بِمَا عَصوا وَّ كانُوا يَعْتَدُونَ(۱۱۲)
 
لَيْسوا سوَاءً مِّنْ أَهْلِ الْكِتَبِ أُمَّةٌ قَائمَةٌ يَتْلُونَ ءَايَتِ اللَّهِ ءَانَاءَ الَّيْلِ وَ هُمْ يَسجُدُونَ(۱۱۳)
ضرِبَت عَلَيهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلا بحَبْلٍ مِّنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَ بَاءُو بِغَضبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ ضرِبَت عَلَيهِمُ الْمَسكَنَةُ ذَلِك بِأَنَّهُمْ كانُوا يَكْفُرُونَ بِئَايَتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ الاَنبِيَاءَ بِغَيرِ حَقٍّ ذَلِك بِمَا عَصوا وَّ كانُوا يَعْتَدُونَ(۱۱۲)
يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسرِعُونَ فى الْخَيرَتِ وَ أُولَئك مِنَ الصلِحِينَ(۱۱۴)
 
وَ مَا يَفْعَلُوا مِنْ خَيرٍ فَلَن يُكفَرُوهُ وَ اللَّهُ عَلِيمُ بِالْمُتَّقِينَ(۱۱۵)
لَيْسوا سوَاءً مِّنْ أَهْلِ الْكِتَبِ أُمَّةٌ قَائمَةٌ يَتْلُونَ ءَايَتِ اللَّهِ ءَانَاءَ الَّيْلِ وَ هُمْ يَسجُدُونَ(۱۱۳)
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن تُغْنىَ عَنْهُمْ أَمْوَلُهُمْ وَ لا أَوْلَدُهُم مِّنَ اللَّهِ شيْئاً وَ أُولَئك أَصحَب النَّارِ هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ(۱۱۶)
 
مَثَلُ مَا يُنفِقُونَ فى هَذِهِ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا كمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صرُّ أَصابَت حَرْث قَوْمٍ ظلَمُوا أَنفُسهُمْ فَأَهْلَكتْهُ وَ مَا ظلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لَكِنْ أَنفُسهُمْ يَظلِمُونَ(۱۱۷)
يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسرِعُونَ فى الْخَيرَتِ وَ أُولَئك مِنَ الصلِحِينَ(۱۱۴)
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِّن دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبَالاً وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْوَهِهِمْ وَ مَا تُخْفِى صدُورُهُمْ أَكْبرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الاَيَتِ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ(۱۱۸)
 
هَأَنتُمْ أُولاءِ تحِبُّونهُمْ وَ لا يحِبُّونَكُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْكِتَبِ كلِّهِ وَ إِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا ءَامَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا عَضوا عَلَيْكُمُ الاَنَامِلَ مِنَ الغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمُ بِذَاتِ الصدُورِ(۱۱۹)
وَ مَا يَفْعَلُوا مِنْ خَيرٍ فَلَن يُكفَرُوهُ وَ اللَّهُ عَلِيمُ بِالْمُتَّقِينَ(۱۱۵)
إِن تمْسسكُمْ حَسنَةٌ تَسؤْهُمْ وَ إِن تُصِبْكُمْ سيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا وَ إِن تَصبرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضرُّكمْ كَيْدُهُمْ شيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ محِيطٌ(۱۲۰)
 
ترجمه آيات
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن تُغْنىَ عَنْهُمْ أَمْوَلُهُمْ وَ لا أَوْلَدُهُم مِّنَ اللَّهِ شيْئاً وَ أُولَئك أَصحَب النَّارِ هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ(۱۱۶)
 
مَثَلُ مَا يُنفِقُونَ فى هَذِهِ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا كمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صرُّ أَصابَت حَرْث قَوْمٍ ظلَمُوا أَنفُسهُمْ فَأَهْلَكتْهُ وَ مَا ظلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لَكِنْ أَنفُسهُمْ يَظلِمُونَ(۱۱۷)
 
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِّن دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبَالاً وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْوَهِهِمْ وَ مَا تُخْفِى صدُورُهُمْ أَكْبرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الاَيَتِ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ(۱۱۸)
 
هَأَنتُمْ أُولاءِ تحِبُّونهُمْ وَ لا يحِبُّونَكُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْكِتَبِ كلِّهِ وَ إِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا ءَامَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا عَضوا عَلَيْكُمُ الاَنَامِلَ مِنَ الغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمُ بِذَاتِ الصدُورِ(۱۱۹)
 
إِن تمْسسكُمْ حَسنَةٌ تَسؤْهُمْ وَ إِن تُصِبْكُمْ سيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا وَ إِن تَصبرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضرُّكمْ كَيْدُهُمْ شيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ محِيطٌ(۱۲۰)
 
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
 
جز دردسر زيانى به شما وارد نمى آورند و اگر به جنگ با شما برخيزند آنچنان مى گريزند كه پشت سر خود را ننگرند و بعد از آن هم يارى نخواهند شد. (۱۱۱)
جز دردسر زيانى به شما وارد نمى آورند و اگر به جنگ با شما برخيزند آنچنان مى گريزند كه پشت سر خود را ننگرند و بعد از آن هم يارى نخواهند شد. (۱۱۱)
ذلت بر آنان هر جا كه ديده شوند نوشته شده ، مگر اينكه متوسل به خدا و يا به وسيله اى مردمى بشوند و زورمندانى از ايشان حمايت كند و ايشان براى خود جائى از غضب خدا گرفتند و خوارى و مسكنت بر آنان حتمى شده و اين بدان جهت است كه همواره به آيات خدا كفر مى ورزيدند و انبيا را به ناحق مى كشتند و منشا اين كفر و جنايتشان ، معصيت هايشان بود و مردمى تجاوزگر بودند. (۱۱۲)
ذلت بر آنان هر جا كه ديده شوند نوشته شده ، مگر اينكه متوسل به خدا و يا به وسيله اى مردمى بشوند و زورمندانى از ايشان حمايت كند و ايشان براى خود جائى از غضب خدا گرفتند و خوارى و مسكنت بر آنان حتمى شده و اين بدان جهت است كه همواره به آيات خدا كفر مى ورزيدند و انبيا را به ناحق مى كشتند و منشا اين كفر و جنايتشان ، معصيت هايشان بود و مردمى تجاوزگر بودند. (۱۱۲)
اهل كتاب همه يكسان نبودند طائفه اى شب زنده دار و تلاوت آيات خدا در لحظه لحظه هاى شب داشتند و سجده مى كردند. (۱۱۳)
اهل كتاب همه يكسان نبودند طائفه اى شب زنده دار و تلاوت آيات خدا در لحظه لحظه هاى شب داشتند و سجده مى كردند. (۱۱۳)
آنها به خدا و روز قيامت ايمان داشته و امر به معروف و نهى از منكر مى كردند و در كارهاى خير از يكديگر پيشى مى گرفتند. و ايشان از صالحانند. (۱۱۴)
آنها به خدا و روز قيامت ايمان داشته و امر به معروف و نهى از منكر مى كردند و در كارهاى خير از يكديگر پيشى مى گرفتند. و ايشان از صالحانند. (۱۱۴)
و هر كار خيرى كه از ناحيه خدا كفران نمى شود و خدا داناى به حال متقين است .(۱۱۵)
و هر كار خيرى كه از ناحيه خدا كفران نمى شود و خدا داناى به حال متقين است .(۱۱۵)
محققا كسانى كه كافر شدند، نه اموالشان به دردشان مى خورد و نه اولادشان از خدا بى نيازشان مى سازد و آنان اهل آتش و هم در آن جاودانند. (۱۱۶)
محققا كسانى كه كافر شدند، نه اموالشان به دردشان مى خورد و نه اولادشان از خدا بى نيازشان مى سازد و آنان اهل آتش و هم در آن جاودانند. (۱۱۶)
مثل آنچه در اين زندگى دنيا خرج مى كنيد وصفش نظير بادى است كه در آن سرمائى شديد باشد و به زراعت مردمى كه بر خود ستم كردند برسد و آن را نابود سازد، همانطور كه خدا به آن قوم ستم نكرده به اينان نيز ستم ننموده است ، بلكه خودشان به خود ستم كرده اند.(۱۱۷)
مثل آنچه در اين زندگى دنيا خرج مى كنيد وصفش نظير بادى است كه در آن سرمائى شديد باشد و به زراعت مردمى كه بر خود ستم كردند برسد و آن را نابود سازد، همانطور كه خدا به آن قوم ستم نكرده به اينان نيز ستم ننموده است ، بلكه خودشان به خود ستم كرده اند.(۱۱۷)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، دوست و محرم رازى از غير خود مگيريد كه غير شما لحظه اى از رساندن شر، به شما نمى آسايند، آنها دوست مى دارند شما را به ستوه آورند. دشمنى درونى و باطنيشان با شما از مطاوى كلماتشان پيدا است . و آنچه در دل دارند، بسى خطرناكتر از آن است . ما آيات را برايتان بيان مى كنيم ، اگر تعقل كنيد.(۱۱۸)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، دوست و محرم رازى از غير خود مگيريد كه غير شما لحظه اى از رساندن شر، به شما نمى آسايند، آنها دوست مى دارند شما را به ستوه آورند. دشمنى درونى و باطنيشان با شما از مطاوى كلماتشان پيدا است . و آنچه در دل دارند، بسى خطرناكتر از آن است . ما آيات را برايتان بيان مى كنيم ، اگر تعقل كنيد.(۱۱۸)
هان ! شما همانهائيد كه اين كفار را دوست مى داريد، با اينكه آنان شما را دوست نمى دارند. شما به همان كتاب ايمان داريد ولى وقتى آنان به شما برمى خورند، مى گويند ايمان آورديم و چون به خلوت مى روند سرانگشت خود را از شدت كينه اى كه با شما دارند، گاز مى گيرند. بگو از خشم خود بميريد كه خدا دانا است به آنچه در باطن دلها است .(۱۱۹)
هان ! شما همانهائيد كه اين كفار را دوست مى داريد، با اينكه آنان شما را دوست نمى دارند. شما به همان كتاب ايمان داريد ولى وقتى آنان به شما برمى خورند، مى گويند ايمان آورديم و چون به خلوت مى روند سرانگشت خود را از شدت كينه اى كه با شما دارند، گاز مى گيرند. بگو از خشم خود بميريد كه خدا دانا است به آنچه در باطن دلها است .(۱۱۹)
اگر خيرى به شما برسد آنها ناراحت مى شوند و اگر مصيبتى برسد خوشحال مى گردند و شما اگر صبر كنيد و از خدا بترسيد، كيد آنها هيچ ضررى به شما نمى زند كه خدا به آنچه مى كنيد، احاطه دارد.(۱۲۰)
اگر خيرى به شما برسد آنها ناراحت مى شوند و اگر مصيبتى برسد خوشحال مى گردند و شما اگر صبر كنيد و از خدا بترسيد، كيد آنها هيچ ضررى به شما نمى زند كه خدا به آنچه مى كنيد، احاطه دارد.(۱۲۰)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۵۹۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۵۹۴ </center>
بيان آيات
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
 
اين آيات كريمه - بطورى كه ملاحظه مى فرمائيد- توجه و انعطاف به هدفى دارد كه آيات قبل متعرض آن بود، و آن بيان حال اهل كتاب و مخصوصا يهوديان بود كه به آيات خدا كفر ورزيده و خود را گمراه و مؤ منين را از راه خدا بازداشتند، و آيات دهگانه اى كه گذشت ، از باب «'''الكلام يجر الكلام '''»، در بين اين دو دسته آيات قرار گرفته بود، پس ‍ اتصال آيات مورد بحث با آيات دهگانه قبل به حال خود باقى است .
اين آيات كريمه - بطورى كه ملاحظه مى فرمائيد- توجه و انعطاف به هدفى دارد كه آيات قبل متعرض آن بود، و آن بيان حال اهل كتاب و مخصوصا يهوديان بود كه به آيات خدا كفر ورزيده و خود را گمراه و مؤ منين را از راه خدا بازداشتند، و آيات دهگانه اى كه گذشت ، از باب «'''الكلام يجر الكلام '''»، در بين اين دو دسته آيات قرار گرفته بود، پس ‍ اتصال آيات مورد بحث با آيات دهگانه قبل به حال خود باقى است .
لَن يَضرُّوكمْ إِلا أَذًى ...
لَن يَضرُّوكمْ إِلا أَذًى ...
كلمه «'''اذى '''» بطورى كه در مفردات القرآن راغب آمده ، به معناى هر آن ضررى است كه به جانداران برسد - به جان يا به تن آنها و يا به سعادت اخروى يا دنيوى شان .
كلمه «'''اذى '''» بطورى كه در مفردات القرآن راغب آمده ، به معناى هر آن ضررى است كه به جانداران برسد - به جان يا به تن آنها و يا به سعادت اخروى يا دنيوى شان .
ضرِبَت عَلَيهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلا بحَبْلٍ مِّنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ
ضرِبَت عَلَيهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلا بحَبْلٍ مِّنَ اللَّهِ وَ حَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ
كلمه «'''ذلت '''» مصدرى است كه براى نوع ساخته شده و كلمه «'''ذل '''» بضمه بطورى كه راغب گفته ، به معناى ذلتى است كه از قهر و غلبه ناشى شود، و با كسره ذال ، به معناى ذلتى است كه از ناحيه تعصب و تكبر ناشى گردد. و معناى عمومى آن (كه هم در ذل - بضمه - هست و هم در ذل - بكسره - و هم در بناى نوع - و هم در ساير مشتقات ) عبارت است از انكسار و رام شدن در برابر خصم ، و در مقابل آن ماده «'''عز'''» است ، كه به معناى رام نشدن و نپذيرفتن تاءثير طرف مقابل است .
كلمه «'''ذلت '''» مصدرى است كه براى نوع ساخته شده و كلمه «'''ذل '''» بضمه بطورى كه راغب گفته ، به معناى ذلتى است كه از قهر و غلبه ناشى شود، و با كسره ذال ، به معناى ذلتى است كه از ناحيه تعصب و تكبر ناشى گردد. و معناى عمومى آن (كه هم در ذل - بضمه - هست و هم در ذل - بكسره - و هم در بناى نوع - و هم در ساير مشتقات ) عبارت است از انكسار و رام شدن در برابر خصم ، و در مقابل آن ماده «'''عز'''» است ، كه به معناى رام نشدن و نپذيرفتن تاءثير طرف مقابل است .
و كلمه «'''ثقفوا'''» ماضى مجهول و به معناى «'''وجدوا يافت شدند'''» است و كلمه «'''حبل '''» به معناى آن سببى است كه تمسك به آن باعث مصونيت و حفظ گردد، كه البته به عنوان استعاره در مورد هر چيزى كه نوعى امنيت و عصمت و مصونيت آورد استعمال مى شود، نظير عهد و ذمه و امان دادن كه همه اينها را نيز حبل مى گويند.
و كلمه «'''ثقفوا'''» ماضى مجهول و به معناى «'''وجدوا يافت شدند'''» است و كلمه «'''حبل '''» به معناى آن سببى است كه تمسك به آن باعث مصونيت و حفظ گردد، كه البته به عنوان استعاره در مورد هر چيزى كه نوعى امنيت و عصمت و مصونيت آورد استعمال مى شود، نظير عهد و ذمه و امان دادن كه همه اينها را نيز حبل مى گويند.
خط ۱۲۵: خط ۱۴۸:
در نتيجه برگشت معناى آيه به اين مى شود كه اهل كتاب به حسب حكم شرع اسلامى ذليلند، مگر اينكه يا داخل در ذمه اسلام شوند و يا امانى از مردم مسلمان به نحوى از انحاء ايشان را حفظ كنند.
در نتيجه برگشت معناى آيه به اين مى شود كه اهل كتاب به حسب حكم شرع اسلامى ذليلند، مگر اينكه يا داخل در ذمه اسلام شوند و يا امانى از مردم مسلمان به نحوى از انحاء ايشان را حفظ كنند.


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴۶ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴۸}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۱۳٬۸۰۸

ویرایش