گمنام

تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴۰ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴۲}}
__TOC__
__TOC__


خط ۵۰: خط ۵۲:
<span id='link365'><span>
<span id='link365'><span>
==آيات ۸۵ - ۸۱، سوره آل عمران ==
==آيات ۸۵ - ۸۱، سوره آل عمران ==
وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَقَ النَّبِيِّينَ لَمَا ءَاتَيْتُكم مِّن كتَبٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكمْ رَسولٌ مُّصدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنصرُنَّهُ قَالَ ءَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذَلِكُمْ إِصرِى قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُم مِّنَ الشهِدِينَ(۸۱)
وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَقَ النَّبِيِّينَ لَمَا ءَاتَيْتُكم مِّن كتَبٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكمْ رَسولٌ مُّصدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنصرُنَّهُ قَالَ ءَ أَقْرَرْتُمْ وَ أَخَذْتُمْ عَلى ذَلِكُمْ إِصرِى قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُم مِّنَ الشهِدِينَ(۸۱)
 
فَمَن تَوَلى بَعْدَ ذَلِك فَأُولَئك هُمُ الْفَسِقُونَ(۸۲)
فَمَن تَوَلى بَعْدَ ذَلِك فَأُولَئك هُمُ الْفَسِقُونَ(۸۲)
أَ فَغَيرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسلَمَ مَن فى السمَوَتِ وَ الاَرْضِ طوْعاً وَ كرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ(۸۳)
 
قُلْ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَ مَا أُنزِلَ عَلى إِبْرَهِيمَ وَ إِسمَعِيلَ وَ إِسحَقَ وَ يَعْقُوب وَ الاَسبَاطِ وَ مَا أُوتىَ مُوسى وَ عِيسى وَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسلِمُونَ(۸۴)
أَ فَغَيرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسلَمَ مَن فى السمَوَتِ وَ الاَرْضِ طوْعاً وَ كرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ(۸۳)
 
قُلْ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَ مَا أُنزِلَ عَلى إِبْرَهِيمَ وَ إِسمَعِيلَ وَ إِسحَقَ وَ يَعْقُوب وَ الاَسبَاطِ وَ مَا أُوتىَ مُوسى وَ عِيسى وَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسلِمُونَ(۸۴)
 
وَ مَن يَبْتَغ غَيرَ الاسلَمِ دِيناً فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فى الاَخِرَةِ مِنَ الْخَسِرِينَ(۸۵)
وَ مَن يَبْتَغ غَيرَ الاسلَمِ دِيناً فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فى الاَخِرَةِ مِنَ الْخَسِرِينَ(۸۵)
ترجمه آيات
 
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
 
بياد آر زمانى را كه خداى تعالى از انبيا پيمان بگرفت كه هر زمان به شما كتاب و حكمت دادم و سپس رسولى آمد كه تصديق كننده دين شما بود، بايد به او ايمان آوريد و او را يارى كنيد. خداى تعالى فرمود: آيا اقرار كرديد و پيمان مرا بر اين معنا گرفتيد؟ گفتند: آرى اقرار كرديم . فرمود: پس شاهد باشيد، من نيز با شما از شاهدانم (۸۱)
بياد آر زمانى را كه خداى تعالى از انبيا پيمان بگرفت كه هر زمان به شما كتاب و حكمت دادم و سپس رسولى آمد كه تصديق كننده دين شما بود، بايد به او ايمان آوريد و او را يارى كنيد. خداى تعالى فرمود: آيا اقرار كرديد و پيمان مرا بر اين معنا گرفتيد؟ گفتند: آرى اقرار كرديم . فرمود: پس شاهد باشيد، من نيز با شما از شاهدانم (۸۱)
پس بعد از اين هركس اعراض كند، بجز انحراف از طريقه فطرت ، يعنى بجز فسق انگيره اى ندارد و اصولا فاسقان همينهايند (۸۲)
پس بعد از اين هركس اعراض كند، بجز انحراف از طريقه فطرت ، يعنى بجز فسق انگيره اى ندارد و اصولا فاسقان همينهايند (۸۲)
آيا اين فاسقان غير دين خدا را مى طلبند با اينكه تمامى ساكنان آسمانها و زمين چه كره تسليم اويند و همه به سوى او باز مى گردند؟ (۸۳).
آيا اين فاسقان غير دين خدا را مى طلبند با اينكه تمامى ساكنان آسمانها و زمين چه كره تسليم اويند و همه به سوى او باز مى گردند؟ (۸۳).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۵۱۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۵۱۳ </center>
بگو ما به خدا و آنچه بر ما نازل كرده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل كرده و آنچه براى موسى و عيسى و انبياى بعد از وى از ناحيه پروردگارشان آمده ، يكجا ايمان داريم و بين احدى از آنان فرق نمى گذاريم و ما تسليم او هستيم (۸۴)
بگو ما به خدا و آنچه بر ما نازل كرده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل كرده و آنچه براى موسى و عيسى و انبياى بعد از وى از ناحيه پروردگارشان آمده ، يكجا ايمان داريم و بين احدى از آنان فرق نمى گذاريم و ما تسليم او هستيم (۸۴)
و هركس بخواهد غير از اسلام را به عنوان دين بپذيرد، از او قبول نمى شود و او در آخرت از زيانكاران است (۸۵).
و هركس بخواهد غير از اسلام را به عنوان دين بپذيرد، از او قبول نمى شود و او در آخرت از زيانكاران است (۸۵).
بيان آيات
 
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
 
اين آيات بى ارتباط با آيات قبل نيست ، سياق آن و سياق آيات قبل هم يكى است و سخن با همان وحدتش جريان دارد. و خلاصه اينكه اين آيات دنباله همان آيات است گوئى خداى تعالى بعد از آنكه بيان كرد كه اهل كتاب در علمى كه به كتاب داشتند و در دينى كه خدا به ايشان داده بود همواره اخلال و سنگ اندازى مى كردند. و كلمات خدا را جابجا مى نمودند و مى خواست ند به اين وسيله حقايق را بر مردم مشتبه سازند و بين پيامبران تفرقه انداخته و بگويند: ما آن پيامبر را قبول داريم ولى اين (يعنى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) را قبول نداريم و نيز بعد از اينكه اين تهمت را نفى كرد، كه پيغمبرى از پيامبران چون موسى و عيسى (عليهماالسلام ) دستور داده باشد كه خود او و يا غير او را مثلا يكى از پيامبران را و يا ملائكه را ارباب خود بگيرند، همانطور كه نصارا بصراحت و بى رودربايستى مى گويند، عيسى خداست و همانطور كه از ظاهر كلام يهود چنين چيزى استفاده مى شود اينك در اين آيات ، تخطئه يهود و نصارا را شدت بخشيده و مى فرمايد: نه تنها آن دو بزرگوار چنين چيزى را نگفته بودند بلكه نمى توانستند بگويند، براى اينكه خداى تعالى از تمامى انبيا پيمان گرفته كه به همه پيامبران ايمان آورند - چه پيغمبران قبل از خودشان و چه بعد از ايشان - و او را يارى كنند، به اين معنا كه هر پيغمبرى ، پيغمبران قبل از خود را تصديق كند، و مردم را به آمدن پيغمبران بعد از خودش بشارت دهد. همانطور كه عيسى (عليه السلام )، پيامبر قبل از خود يعنى موسى را تصديق كرد و به آمدن پيامبر بعد از خودش يعنى محمد (صلى اللّه عليه و آله ) بشارت داد، و همچنين خداى تعالى از انبياء پيمان گرفت ، كه از مردم و امت خود پيمان بگيرند، و حداقل آنان را شاهد بر خودشان قرار دهند.
اين آيات بى ارتباط با آيات قبل نيست ، سياق آن و سياق آيات قبل هم يكى است و سخن با همان وحدتش جريان دارد. و خلاصه اينكه اين آيات دنباله همان آيات است گوئى خداى تعالى بعد از آنكه بيان كرد كه اهل كتاب در علمى كه به كتاب داشتند و در دينى كه خدا به ايشان داده بود همواره اخلال و سنگ اندازى مى كردند. و كلمات خدا را جابجا مى نمودند و مى خواست ند به اين وسيله حقايق را بر مردم مشتبه سازند و بين پيامبران تفرقه انداخته و بگويند: ما آن پيامبر را قبول داريم ولى اين (يعنى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) را قبول نداريم و نيز بعد از اينكه اين تهمت را نفى كرد، كه پيغمبرى از پيامبران چون موسى و عيسى (عليهماالسلام ) دستور داده باشد كه خود او و يا غير او را مثلا يكى از پيامبران را و يا ملائكه را ارباب خود بگيرند، همانطور كه نصارا بصراحت و بى رودربايستى مى گويند، عيسى خداست و همانطور كه از ظاهر كلام يهود چنين چيزى استفاده مى شود اينك در اين آيات ، تخطئه يهود و نصارا را شدت بخشيده و مى فرمايد: نه تنها آن دو بزرگوار چنين چيزى را نگفته بودند بلكه نمى توانستند بگويند، براى اينكه خداى تعالى از تمامى انبيا پيمان گرفته كه به همه پيامبران ايمان آورند - چه پيغمبران قبل از خودشان و چه بعد از ايشان - و او را يارى كنند، به اين معنا كه هر پيغمبرى ، پيغمبران قبل از خود را تصديق كند، و مردم را به آمدن پيغمبران بعد از خودش بشارت دهد. همانطور كه عيسى (عليه السلام )، پيامبر قبل از خود يعنى موسى را تصديق كرد و به آمدن پيامبر بعد از خودش يعنى محمد (صلى اللّه عليه و آله ) بشارت داد، و همچنين خداى تعالى از انبياء پيمان گرفت ، كه از مردم و امت خود پيمان بگيرند، و حداقل آنان را شاهد بر خودشان قرار دهند.
و در دو آيه بعد بيان مى كند كه اين همان اسلام است كه حكمش در همه آسمانها و زمين گسترش مى يابد.
و در دو آيه بعد بيان مى كند كه اين همان اسلام است كه حكمش در همه آسمانها و زمين گسترش مى يابد.
خط ۶۹: خط ۸۲:
و خلاصه اينكه ، هر پيغمبرى تمامى پيغمبران قبل از خود و بعد از خود را تصديق كند و بين پيغمبران جدائى نيندازد، و نيز دستور مى دهد به اينكه تسليم خداى سبحان باشد، و اين تسليم شدن را، هم از ناحيه خودش انجام دهد و هم از ناحيه امتش تا در نتيجه همه خلائق تسليم او شوند، يا بى واسطه مثل انبياء و يا با واسطه مانند امتهاى انبياء كه ان شاء اللّه بيانش در ذيل همين آيات مى آيد:
و خلاصه اينكه ، هر پيغمبرى تمامى پيغمبران قبل از خود و بعد از خود را تصديق كند و بين پيغمبران جدائى نيندازد، و نيز دستور مى دهد به اينكه تسليم خداى سبحان باشد، و اين تسليم شدن را، هم از ناحيه خودش انجام دهد و هم از ناحيه امتش تا در نتيجه همه خلائق تسليم او شوند، يا بى واسطه مثل انبياء و يا با واسطه مانند امتهاى انبياء كه ان شاء اللّه بيانش در ذيل همين آيات مى آيد:
مراد از ميثاق در: «'''و اذ اخذ اللّه ميثاق النبيين ...'''»
مراد از ميثاق در: «'''و اذ اخذ اللّه ميثاق النبيين ...'''»
وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَقَ النَّبِيِّينَ لَمَا ءَاتَيْتُكم مِّن كتَبٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكمْ رَسولٌ مُّصدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنصرُنَّهُ
وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَقَ النَّبِيِّينَ لَمَا ءَاتَيْتُكم مِّن كتَبٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكمْ رَسولٌ مُّصدِّقٌ لِّمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنصرُنَّهُ
اين آيه از ميثاقى خبر مى دهد كه گرفته شده . حال بايد ديد، آيا منظور ميثاقى است كه از ديگران براى انبياء گرفته شده و يا منظور ميثاقى است كه از خود انبيا گرفته شده ؟ از اينكه دنبالش خطاب به مردم كرده و فرموده : «'''ثم جاءكم رسول '''» مى تواند منظور از عبارت «'''ميثاق النبيين '''» ميثاقى باشد كه از مردم براى انبيا گرفته شده است . و از اينكه خطاب به انبيا فرموده : «'''ءاقررتم و اخذتم على ذلكم اصرى ...'''» و همچنين فرموده : «'''قل آمنا باللّه ...'''» مى تواند منظور از عبارت «'''ميثاق النبيين '''» ميثاقى باشد كه از خود انبيا گرفته شده ، پس در حقيقت ميثاقى كه گرفته شده ، از خود انبياء گرفته شده ، چون ميثاق مردم هم به وسيله انبيا گرفته شده است .
اين آيه از ميثاقى خبر مى دهد كه گرفته شده . حال بايد ديد، آيا منظور ميثاقى است كه از ديگران براى انبياء گرفته شده و يا منظور ميثاقى است كه از خود انبيا گرفته شده ؟ از اينكه دنبالش خطاب به مردم كرده و فرموده : «'''ثم جاءكم رسول '''» مى تواند منظور از عبارت «'''ميثاق النبيين '''» ميثاقى باشد كه از مردم براى انبيا گرفته شده است . و از اينكه خطاب به انبيا فرموده : «'''ءاقررتم و اخذتم على ذلكم اصرى ...'''» و همچنين فرموده : «'''قل آمنا باللّه ...'''» مى تواند منظور از عبارت «'''ميثاق النبيين '''» ميثاقى باشد كه از خود انبيا گرفته شده ، پس در حقيقت ميثاقى كه گرفته شده ، از خود انبياء گرفته شده ، چون ميثاق مردم هم به وسيله انبيا گرفته شده است .
و بنابراين كلمه «'''النبيين '''» هم مى تواند انبيائى باشد كه برايشان از مردم ميثاق گرفته شده و هم انبيائى باشد كه از خودشان ميثاق گرفته شده ، عبارت با هر دو مى سازد. ليكن سياق آيه : «'''ما كان لبشر ان يوتيه اللّه ...'''» تا آخر دو آيه و اتصالش به آيه مورد بحث تاءييد مى كند كه مراد، ميثاقى است كه از خود انبياء گرفته شده ، چون وحدت سياق مى رساند كه انبيا بعد از آنكه خدا كتاب و حكم و نبوتشان داده ، ممكن نيست مردم را به سوى شرك و شريك بخوانند. و چطور چنين چيزى ممكن است با اينكه از آنان ميثاق گرفته شده به ايمان و به اينكه ساير پيغمبران را كه به سوى توحيد خداى سبحان دعوت مى كرده اند يارى كنند؟.
و بنابراين كلمه «'''النبيين '''» هم مى تواند انبيائى باشد كه برايشان از مردم ميثاق گرفته شده و هم انبيائى باشد كه از خودشان ميثاق گرفته شده ، عبارت با هر دو مى سازد. ليكن سياق آيه : «'''ما كان لبشر ان يوتيه اللّه ...'''» تا آخر دو آيه و اتصالش به آيه مورد بحث تاءييد مى كند كه مراد، ميثاقى است كه از خود انبياء گرفته شده ، چون وحدت سياق مى رساند كه انبيا بعد از آنكه خدا كتاب و حكم و نبوتشان داده ، ممكن نيست مردم را به سوى شرك و شريك بخوانند. و چطور چنين چيزى ممكن است با اينكه از آنان ميثاق گرفته شده به ايمان و به اينكه ساير پيغمبران را كه به سوى توحيد خداى سبحان دعوت مى كرده اند يارى كنند؟.
خط ۷۶: خط ۸۹:
و در جمله «'''لما آتيتكم من كتاب و حكمة '''» در كلمه «'''لما'''» دو قرائت است : يكى قرائت مشهور كه لام را به فتحه مى خوانند، و يكى قرائت حمزه كه آن را به كسره خوانده و لام را لام تعليل و «'''ما'''» را موصوله گرفته . و ليكن ترجيح با قرائت به فتحه است ، بنابر اين قرائت كه لام مفتوح و كلمه «'''ما'''» بدون تشديد باشد، قهرا «'''ما'''» موصوله خواهد بود، و كلمه «'''آتيتكم '''» كه «'''آتيناكم '''» هم قرائت شده صله آن است و ضميرى كه بايد از صله به موصول برگردد، حذف شده ، چون جمله «'''من كتاب و حكمة '''» مى فهمانده كه در اينجا ضميرى حذف شده ، و موصول مذكور مبتداء و خبرش جمله «'''لتومنن به ...'''» است . و لام در كلمه «'''لما'''» ابتدائيه و در كلمه «'''لتومنن به '''» لام قسم است . و مجموعه جمله «'''لما آتيتكم من كتاب ...'''» بيان ميثاقى است كه گرفته شده و معناى آيه اين است ((بياد آر زمانى را كه خداى تعالى از پيامبران پيمانى گرفت ، و آن اين بود: هر آينه آنچه من از كتاب و حكمت بشما دادم (و در آن كتاب ، خبر دادم از پيغمبر بعدى ) و سپس رسولى به سويتان آمد كه تصديق كننده كتاب و حكمت شما بود. البته بايد (امروز) به او ايمان بياوريد و ياريش ‍ كنيد)). (به اين معنا كه خبر آمدنش و حقانيتش را از خلق پنهان نداريد).
و در جمله «'''لما آتيتكم من كتاب و حكمة '''» در كلمه «'''لما'''» دو قرائت است : يكى قرائت مشهور كه لام را به فتحه مى خوانند، و يكى قرائت حمزه كه آن را به كسره خوانده و لام را لام تعليل و «'''ما'''» را موصوله گرفته . و ليكن ترجيح با قرائت به فتحه است ، بنابر اين قرائت كه لام مفتوح و كلمه «'''ما'''» بدون تشديد باشد، قهرا «'''ما'''» موصوله خواهد بود، و كلمه «'''آتيتكم '''» كه «'''آتيناكم '''» هم قرائت شده صله آن است و ضميرى كه بايد از صله به موصول برگردد، حذف شده ، چون جمله «'''من كتاب و حكمة '''» مى فهمانده كه در اينجا ضميرى حذف شده ، و موصول مذكور مبتداء و خبرش جمله «'''لتومنن به ...'''» است . و لام در كلمه «'''لما'''» ابتدائيه و در كلمه «'''لتومنن به '''» لام قسم است . و مجموعه جمله «'''لما آتيتكم من كتاب ...'''» بيان ميثاقى است كه گرفته شده و معناى آيه اين است ((بياد آر زمانى را كه خداى تعالى از پيامبران پيمانى گرفت ، و آن اين بود: هر آينه آنچه من از كتاب و حكمت بشما دادم (و در آن كتاب ، خبر دادم از پيغمبر بعدى ) و سپس رسولى به سويتان آمد كه تصديق كننده كتاب و حكمت شما بود. البته بايد (امروز) به او ايمان بياوريد و ياريش ‍ كنيد)). (به اين معنا كه خبر آمدنش و حقانيتش را از خلق پنهان نداريد).
<span id='link367'><span>
<span id='link367'><span>
==وجه ديگر در آيه كه جواب شرط باشد ==
==وجه ديگر در آيه كه جواب شرط باشد ==
ممكن هم هست كلمه «'''ما'''» شرطيه و جزايش جمله «'''لتومنن به '''» باشد، آن وقت معنايش اين مى شود كه : «'''بياد آر زمانى را كه خداى تعالى از پيامبران پيمانى گرفت ، و آن اين بود كه : اگر من كتاب و حكمتى به شما دادم و سپس رسولى به سويتان آمد تصديق كننده كتاب و حكمت شما، سوگند مى خورم كه بايد به او ايمان بياوريد و ياريش ‍ كنيد'''».
ممكن هم هست كلمه «'''ما'''» شرطيه و جزايش جمله «'''لتومنن به '''» باشد، آن وقت معنايش اين مى شود كه : «'''بياد آر زمانى را كه خداى تعالى از پيامبران پيمانى گرفت ، و آن اين بود كه : اگر من كتاب و حكمتى به شما دادم و سپس رسولى به سويتان آمد تصديق كننده كتاب و حكمت شما، سوگند مى خورم كه بايد به او ايمان بياوريد و ياريش ‍ كنيد'''».
خط ۸۹: خط ۱۰۳:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۵۱۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۵۱۷ </center>
ليكن اين احتمال را جمله «'''قال فاشهدوا...'''» از ذهن دور مى سازد. چون همه مى دانيم كه شهادت همواره عليه غير است . و همچنين جمله : «'''قل آمنا باللّه ...'''» چون اگر پاى غير در ميان نبود بايد مى فرمود: «'''قل آمنت باللّه '''». پس معلوم مى شود كه از طرف خودش و امتش گفته «'''آمنا'''». مگر اينكه كسى بگويد، اشتراك امت ها و پيامبرانشان از دو جمله : «'''فاشهدوا...'''» و جمله قل «'''امنا باللّه '''» استفاده مى شود. و جمله «'''و اخذتم '''» هيچ چيزى در اين باره افاده نمى كند.
ليكن اين احتمال را جمله «'''قال فاشهدوا...'''» از ذهن دور مى سازد. چون همه مى دانيم كه شهادت همواره عليه غير است . و همچنين جمله : «'''قل آمنا باللّه ...'''» چون اگر پاى غير در ميان نبود بايد مى فرمود: «'''قل آمنت باللّه '''». پس معلوم مى شود كه از طرف خودش و امتش گفته «'''آمنا'''». مگر اينكه كسى بگويد، اشتراك امت ها و پيامبرانشان از دو جمله : «'''فاشهدوا...'''» و جمله قل «'''امنا باللّه '''» استفاده مى شود. و جمله «'''و اخذتم '''» هيچ چيزى در اين باره افاده نمى كند.
قَالَ فَاشهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُم مِّنَ الشهِدِينَ
قَالَ فَاشهَدُوا وَ أَنَا مَعَكُم مِّنَ الشهِدِينَ
ظاهر شهادت همانطور كه قبلا گذشت اين است كه عليه غير باشد، پس ‍ اين شهادت هم ، شهادتى است از انبياء و هم شهادتى است از امتها، و شاهد آن همانطور كه قبلا گفته شد جمله : «'''قل آمنا باللّه ...'''» است . علاوه بر اين ، سياق نيز بر اين معنا شهادت مى دهد، براى اينكه مى دانيم آيات مورد بحث در اين زمينه است كه عليه اهل كتاب احتجاج كند كه دعوت رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) را اجابت نكردند. همچنانكه عليه ايشان احتجاج كرده كه چرا نسبتهاى ناروا به عيسى و موسى (عليهماالسلام ) و غير آنها دادند، و آيه بعد هم كه مى فرمايد: «'''افغير دين اللّه يبغون ...'''» و آياتى ديگر بر اين معنا دلالت دارند.
ظاهر شهادت همانطور كه قبلا گذشت اين است كه عليه غير باشد، پس ‍ اين شهادت هم ، شهادتى است از انبياء و هم شهادتى است از امتها، و شاهد آن همانطور كه قبلا گفته شد جمله : «'''قل آمنا باللّه ...'''» است . علاوه بر اين ، سياق نيز بر اين معنا شهادت مى دهد، براى اينكه مى دانيم آيات مورد بحث در اين زمينه است كه عليه اهل كتاب احتجاج كند كه دعوت رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) را اجابت نكردند. همچنانكه عليه ايشان احتجاج كرده كه چرا نسبتهاى ناروا به عيسى و موسى (عليهماالسلام ) و غير آنها دادند، و آيه بعد هم كه مى فرمايد: «'''افغير دين اللّه يبغون ...'''» و آياتى ديگر بر اين معنا دلالت دارند.
و چه بسا مفسرين گفته باشند كه مراد از جمله «'''فاشهدوا'''» شهادت بعضى از انبياء بر بعض ديگر است . همچنانكه بسا ممكن است گفته باشند افراد مخاطب جمله «'''فاشهدوا'''» ملائكه اند، نه انبيا، و اين دو معنا هر چند محتمل است ، و فى نفسه مى تواند مراد باشد و ليكن لفظ آيه در هيچيك از آن دو ظهور ندارد. چون قرينه اى در كلام نيست و بلكه همانطور كه ملاحظه كرديد، قرينه بر خلاف آن هست .
و چه بسا مفسرين گفته باشند كه مراد از جمله «'''فاشهدوا'''» شهادت بعضى از انبياء بر بعض ديگر است . همچنانكه بسا ممكن است گفته باشند افراد مخاطب جمله «'''فاشهدوا'''» ملائكه اند، نه انبيا، و اين دو معنا هر چند محتمل است ، و فى نفسه مى تواند مراد باشد و ليكن لفظ آيه در هيچيك از آن دو ظهور ندارد. چون قرينه اى در كلام نيست و بلكه همانطور كه ملاحظه كرديد، قرينه بر خلاف آن هست .
و يكى از لطايفى كه در اين آيه بكار رفته ، اين است كه با در نظر گرفتن جمله «'''و اذ اخذنا من النبيين '''» تا جمله «'''ثم جاءكم رسول '''» و نيز با در نظر گرفتن مطالبى كه در تفسير آيه «'''كان الناس امة واحدة ...'''» گذشت - كه فرق بين نبوت و رسالت چيست ، و مصداق رسول اخص از مصداق نبى است - چنين استفاده مى شود كه : ميثاقى كه گرفته شده از شخص معينى نبوده ، بلكه از مقام نبوت بوده ، - براى مقام رسالت . پس مقام نبوت تعهدى نسبت به مقام رسالت دارد ولى مقام رسالت چنان تعهدى نسبت به مقام نبوت ندارد. چون آيه دلالتى بر عكس اين قضيه ندارد.
و يكى از لطايفى كه در اين آيه بكار رفته ، اين است كه با در نظر گرفتن جمله «'''و اذ اخذنا من النبيين '''» تا جمله «'''ثم جاءكم رسول '''» و نيز با در نظر گرفتن مطالبى كه در تفسير آيه «'''كان الناس امة واحدة ...'''» گذشت - كه فرق بين نبوت و رسالت چيست ، و مصداق رسول اخص از مصداق نبى است - چنين استفاده مى شود كه : ميثاقى كه گرفته شده از شخص معينى نبوده ، بلكه از مقام نبوت بوده ، - براى مقام رسالت . پس مقام نبوت تعهدى نسبت به مقام رسالت دارد ولى مقام رسالت چنان تعهدى نسبت به مقام نبوت ندارد. چون آيه دلالتى بر عكس اين قضيه ندارد.


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴۰ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۴۲}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۱۳٬۷۷۸

ویرایش