گمنام

تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۱۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵: خط ۵:


<span id='link90'><span>
<span id='link90'><span>
==در اين عالم نه فقط اعيان خارجى ، بلكه اوصاف وافعال نيز با هم مرتبط و وابسته هستند ==
==در اين عالَم، نه فقط اعيان خارجى، بلكه اوصاف و افعال نيز، با هم مرتبط هستند ==
اين ارتباط تنها در اعيان موجودات و حوادث جارى در آنها برقرارنيست ، بلكه اوصاف افعال و عناوين اعمال هم با يكديگر مرتبطند مانند ارتباطى كه امور متناقض با هم دارند.
اين ارتباط تنها در اعيان موجودات و حوادث جارى در آنها برقرارنيست ، بلكه اوصاف افعال و عناوين اعمال هم با يكديگر مرتبطند مانند ارتباطى كه امور متناقض با هم دارند.
آرى اگر فرض شود يكى از دو نقيض ، وجود نداشته باشد امر طرف ديگر درست نمى شود، همچنان كه اين معنا را در مساءله صنع و ايجاد به چشم احساس مى كنيم ، مى بينيم كه پديد آمدن و تكون يك موجود، مستلزم فساد موجود ديگر است ، تا سابقى نباشد، لاحقى نمى آيد.
آرى اگر فرض شود يكى از دو نقيض ، وجود نداشته باشد امر طرف ديگر درست نمى شود، همچنان كه اين معنا را در مساءله صنع و ايجاد به چشم احساس مى كنيم ، مى بينيم كه پديد آمدن و تكون يك موجود، مستلزم فساد موجود ديگر است ، تا سابقى نباشد، لاحقى نمى آيد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۱۵۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۱۵۸ </center>
در اعمال هم تا يكى از دو طرف مقابل نباشد طرف ديگر تحقق نمى يابد، وقتى اين طرف آثار مطلوب خود را در اجتماع طبيعى انسان بروز مى دهد، كه طرف ديگرى مقابل خود داشته باشد، و همچنين در اجتماع الهى انسان كه همان دين حق باشد، تا باطلى نباشد حق جلوه اى ندارد، اگر اطاعت خدا مثلا خوبست و حسن دارد، براى اين است كه معصيت بد است ، و اگر كار نيك باعث ثواب است ، براى اين است كه كار بد باعث عقوبت است ، و اگر ثواب و پاداش براى ثوابكار لذت بخش است ، براى اين است كه عقاب برايش دردآور است ، و اگر به طور كلى لذت ، محبوب است ، براى اين است كه درد مبغوض و مايه بدبختى است ، و سعادت عبارت است از حالت و وضعى كه وجود موجود براى رسيدن به آن وضع ، خلق شده ، و شقاوت عبارت است از حالت و وضعى كه موجود به آن حالت پشت كرده و رو به حالت قبلى مى گذارد، و اگر اين حر كت (از شقاوت به سعادت ) در وجود موجود نبود وجود موجود باطل مى شد.
در اعمال هم تا يكى از دو طرف مقابل نباشد طرف ديگر تحقق نمى يابد، وقتى اين طرف آثار مطلوب خود را در اجتماع طبيعى انسان بروز مى دهد، كه طرف ديگرى مقابل خود داشته باشد، و همچنين در اجتماع الهى انسان كه همان دين حق باشد، تا باطلى نباشد حق جلوه اى ندارد.
پس اطاعت ، و سپس حسنه ، و در مرحله سوم ثواب ، و در مرحله چهارم لذت ، و در مرحله آخر سعادت ، درست در مقابل معصيت و بدى ، و سپس عقوبت ، و در مرحله چهارم درد و آنگاه شقاوت قرار دارد، و هر يك از اين نامبرده ها، وقتى ظهور و جلوه پيدا مى كند كه طرف مقابلش دچار خفا شده باشد و وقتى زنده مى شود كه طرف مقابلش ‍ مرده باشد، همچنانكه مى بينيم هركس مردم را به دسته اول دعوت مى كند، از دسته دوم برحذر مى دارد، و زنهار مى دهد، و اصلا غير از اين ممكن نيست ، همچنان كه اگر كسى مردم را به لذائذ مادى فرا بخواند، دعوتش را با بدگوئى از خلاف آن انجام مى دهد، و غير از اين ممكن نيست .
 
اگر اطاعت خدا مثلا خوب است و حسن دارد، براى اين است كه معصيت بد است ، و اگر كار نيك باعث ثواب است ، براى اين است كه كار بد باعث عقوبت است، و اگر ثواب و پاداش براى ثوابكار لذت بخش است ، براى اين است كه عقاب برايش دردآور است، و اگر به طور كلى لذت ، محبوب است، براى اين است كه درد مبغوض و مايه بدبختى است، و سعادت عبارت است از حالت و وضعى كه وجود موجود براى رسيدن به آن وضع ، خلق شده، و شقاوت عبارت است از حالت و وضعى كه موجود به آن حالت پشت كرده و رو به حالت قبلى مى گذارد، و اگر اين حر كت (از شقاوت به سعادت) در وجود موجود نبود وجود موجود باطل مى شد.
 
پس اطاعت، و سپس حسنه، و در مرحله سوم ثواب، و در مرحله چهارم لذت، و در مرحله آخر سعادت، درست در مقابل معصيت و بدى ، و سپس عقوبت، و در مرحله چهارم درد و آنگاه شقاوت قرار دارد، و هر يك از اين نامبرده ها، وقتى ظهور و جلوه پيدا مى كند كه طرف مقابلش دچار خفا شده باشد و وقتى زنده مى شود كه طرف مقابلش ‍ مرده باشد، همچنانكه مى بينيم هركس مردم را به دسته اول دعوت مى كند، از دسته دوم برحذر مى دارد، و زنهار مى دهد، و اصلا غير از اين ممكن نيست، همچنان كه اگر كسى مردم را به لذائذ مادى فرا بخواند، دعوتش را با بدگوئى از خلاف آن انجام مى دهد، و غير از اين ممكن نيست.
<span id='link91'><span>
<span id='link91'><span>
==كون و فساد در غير اعمال و در اعمال سعادت آور، بلاواسطه مستند به خدا است ولى دراعمال شقاوت بار باواسطه مستند به او است ==
==كون و فساد در غير اعمال و در اعمال سعادت آور، بلاواسطه مستند به خدا است ولى دراعمال شقاوت بار باواسطه مستند به او است ==
پس از آنچه گفتيم روشن شد كه حكمت اقتضا مى كند اين عالم همانطور كه مشتمل بر صلاح است مشتمل بر فساد هم باشد، يا همانطور كه مشتمل بر اطاعت است مشتمل بر معصيت هم باشد، همچنان كه مى بينيم خداى تعالى همين را در نظام صنع و خلقش تقدير كرده است .
پس از آنچه گفتيم روشن شد كه حكمت اقتضا مى كند اين عالم همانطور كه مشتمل بر صلاح است مشتمل بر فساد هم باشد، يا همانطور كه مشتمل بر اطاعت است مشتمل بر معصيت هم باشد، همچنان كه مى بينيم خداى تعالى همين را در نظام صنع و خلقش تقدير كرده است .
۱۳٬۶۷۸

ویرایش