۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۳۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۳۴}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۸۲: | خط ۸۴: | ||
<span id='link383'><span> | <span id='link383'><span> | ||
==آيه ۲۴۳ ، سوره بقره == | ==آيه ۲۴۳ ، سوره بقره == | ||
أَ لَمْ تَرَ إِلى | أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَرِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضلٍ عَلى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكثرَ النَّاسِ لا يَشكرُونَ(۲۴۳) | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
مگر داستان آنان كه هزاران نفر بودند و از بيم مرگ ، از ديار خويش بيرون شدند نشنيدى كه خدا به ايشان گفت بميريد، آنگاه زنده شان كرد كه خدا بر مردم كريم است ولى بيشتر مردم سپاسگزارى نمى كنند.(۲۴۳) | مگر داستان آنان كه هزاران نفر بودند و از بيم مرگ ، از ديار خويش بيرون شدند نشنيدى كه خدا به ايشان گفت بميريد، آنگاه زنده شان كرد كه خدا بر مردم كريم است ولى بيشتر مردم سپاسگزارى نمى كنند.(۲۴۳) | ||
بيان آيه | بيان آيه | ||
أَ لَمْ تَرَ إِلى | أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَرِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ... | ||
كلمه «'''رويت '''» كه مصدر فعل «'''ترى '''» است و به معناى ديدن است ، در اينجامعناى ديدن نيامده ، | كلمه «'''رويت '''» كه مصدر فعل «'''ترى '''» است و به معناى ديدن است ، در اينجامعناى ديدن نيامده ، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۴۲۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۴۲۲ </center> | ||
بلكه به معناى علم آمده ، و علت اينكه از علم تعبير به رؤ يت كرده براى اين است كه بفهماند مطلب آنقدر روشن است كه مى توان آگاهى از آن را ديدن خواند اين آيه شريفه ، همانند آيات زير است كه مى فرمايد: «'''الم تر ان الله خلق السموات و الارض بالحق '''» و نيز مى فرمايد: «'''الم تر كيف خلق الله سبع سموات طباقا؟'''» | بلكه به معناى علم آمده ، و علت اينكه از علم تعبير به رؤ يت كرده براى اين است كه بفهماند مطلب آنقدر روشن است كه مى توان آگاهى از آن را ديدن خواند اين آيه شريفه ، همانند آيات زير است كه مى فرمايد: «'''الم تر ان الله خلق السموات و الارض بالحق '''» و نيز مى فرمايد: «'''الم تر كيف خلق الله سبع سموات طباقا؟'''» | ||
زمخشرى در اين باره گفته است كلمه «'''الم تر'''» به منزله يك مثال است كه در مقام شگفت انگيزى و تعجب به كار مى رود، وقتى كه مى گوئيم : «'''الم تر كذا و كذا'''» معنايش اين است كه : راستى تعجب نمى كنى از اينكه چنين و چنان شد؟ و كلمه «'''حذر الموت '''» مفعول له براى فعل «'''خرجوا'''» است ، ومعنايش اين است كه : مگر نديدى آن كسانى را كه به خاطر ترس از مرگ ، از ديار خود خارج شدند؟ و نيز ممكن است كه آن را مفعول مطلق گرفته و بگوئيم : تقدير آيه : «'''خرجوا من ديارهم و هم الوف يحذرون الموت حذرا'''»، است يعنى از ديار خود بيرون شدند در حالى كه هزاران نفر بودند، و از مرگ مى ترسيدند، ترسيدنى كه ناگفتنى است . | زمخشرى در اين باره گفته است كلمه «'''الم تر'''» به منزله يك مثال است كه در مقام شگفت انگيزى و تعجب به كار مى رود، وقتى كه مى گوئيم : «'''الم تر كذا و كذا'''» معنايش اين است كه : راستى تعجب نمى كنى از اينكه چنين و چنان شد؟ و كلمه «'''حذر الموت '''» مفعول له براى فعل «'''خرجوا'''» است ، ومعنايش اين است كه : مگر نديدى آن كسانى را كه به خاطر ترس از مرگ ، از ديار خود خارج شدند؟ و نيز ممكن است كه آن را مفعول مطلق گرفته و بگوئيم : تقدير آيه : «'''خرجوا من ديارهم و هم الوف يحذرون الموت حذرا'''»، است يعنى از ديار خود بيرون شدند در حالى كه هزاران نفر بودند، و از مرگ مى ترسيدند، ترسيدنى كه ناگفتنى است . | ||
فَقَالَ لَهُمُ | فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَهُمْ... | ||
امر در اين آيه شريفه ، امر تكوينى است و منافاتى ندارد كه مرگ اين گروه از مجراى طبيعى واقع شده باشد، همچنانكه در روايات هم آمده است كه به مرض طاعون مرده اند، و اگر تعبير به امر (بميريد) كرده و نفرمود «'''خدا ايشان را ميراند و سپس زنده كرد'''»، براى اين بود كه بهتر بر نفوذ قدرت و غلبه امر الهى دلالت كند، چون تعبير به انشاء در امور تكوينى از تعبير به خبر دادن مؤ ثرتر و مؤ كدتر است ، همچنانكه در اوامر تشريعى تعبير به اخبار مؤ كدتر است از تعبير به انشاء. | امر در اين آيه شريفه ، امر تكوينى است و منافاتى ندارد كه مرگ اين گروه از مجراى طبيعى واقع شده باشد، همچنانكه در روايات هم آمده است كه به مرض طاعون مرده اند، و اگر تعبير به امر (بميريد) كرده و نفرمود «'''خدا ايشان را ميراند و سپس زنده كرد'''»، براى اين بود كه بهتر بر نفوذ قدرت و غلبه امر الهى دلالت كند، چون تعبير به انشاء در امور تكوينى از تعبير به خبر دادن مؤ ثرتر و مؤ كدتر است ، همچنانكه در اوامر تشريعى تعبير به اخبار مؤ كدتر است از تعبير به انشاء. | ||
(وقتى بخواهيم به مامور خود دستور موكدى بدهيم ، گفتن اين كه فلان كار را مى كنى موكدتر است از گفتن اينكه فلان كار را بكن ). «'''مترجم '''» | (وقتى بخواهيم به مامور خود دستور موكدى بدهيم ، گفتن اين كه فلان كار را مى كنى موكدتر است از گفتن اينكه فلان كار را بكن ). «'''مترجم '''» | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۳۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۳۴}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش