گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۱۸ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۲۰}}
__TOC__
__TOC__


خط ۳۵: خط ۳۷:
<span id='link213'><span>
<span id='link213'><span>
==ثبات و تسليم در برابر سختى ها و فتنه ها كه امت ها بدان مبتلا مى گردند) ==
==ثبات و تسليم در برابر سختى ها و فتنه ها كه امت ها بدان مبتلا مى گردند) ==
أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّستهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتى يَقُولَ الرَّسولُ وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا مَعَهُ مَتى نَصرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصرَ اللَّهِ قَرِيبٌ(۲۱۴)
أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّستهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتى يَقُولَ الرَّسولُ وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا مَعَهُ مَتى نَصرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصرَ اللَّهِ قَرِيبٌ(۲۱۴)
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
آيا به دستورى كه داديم كه همگى داخل در سلم شويد عمل مى كنيد و از اختلاف دست بر مى داريد يا نه بلكه مى پنداريد بدون اينكه آنچه بر سر اقوام و ملل گذشته از مصائب درونى و برونى بيامد بر سر شما آيد داخل بهشت شويد؟ نه ممكن نيست شما نيز مانند آنها امتحان خواهيد شد آنها آنچنان آزمايش سختى شدند كه دچار تزلزل گشته حتى رسول وگفتند: پس نصرت خدا چه وقت است آنگاه به ايشان گفته شد: آگاه باشيد كه نصرت خدا نزديك است .(۲۱۴)
آيا به دستورى كه داديم كه همگى داخل در سلم شويد عمل مى كنيد و از اختلاف دست بر مى داريد يا نه بلكه مى پنداريد بدون اينكه آنچه بر سر اقوام و ملل گذشته از مصائب درونى و برونى بيامد بر سر شما آيد داخل بهشت شويد؟ نه ممكن نيست شما نيز مانند آنها امتحان خواهيد شد آنها آنچنان آزمايش سختى شدند كه دچار تزلزل گشته حتى رسول وگفتند: پس نصرت خدا چه وقت است آنگاه به ايشان گفته شد: آگاه باشيد كه نصرت خدا نزديك است .(۲۱۴)
خط ۴۱: خط ۴۳:
در سابق گفتيم : اين آيات از جمله : «'''يا ايها الذين آمنوا ادخلوا فى السلم كافة '''» تا آخر آيه مورد بحث يك سياق دارند، و همه به هم مربوطند.
در سابق گفتيم : اين آيات از جمله : «'''يا ايها الذين آمنوا ادخلوا فى السلم كافة '''» تا آخر آيه مورد بحث يك سياق دارند، و همه به هم مربوطند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۲۳۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۲۳۶ </center>
أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ...
أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ...
<span id='link214'><span>
<span id='link214'><span>
==بهشت رضوان و قرب رب العالمين در گرو تحمل سختى ها است و سنت الهى در ميان امم گذشته در بين امت اسلام تكرار خواهد شد (تكرار تاريخ ) ==
==بهشت رضوان و قرب رب العالمين در گرو تحمل سختى ها است و سنت الهى در ميان امم گذشته در بين امت اسلام تكرار خواهد شد (تكرار تاريخ ) ==
خط ۴۹: خط ۵۱:
البته اختلافى كه در ميان اهل ادب درباره كلمه (ام ) منقطعه وجود دارد معروف است : ولى حق مطلب به نظرما اين است كه اصل اين كلمه براى افاده ترديد (يا اينكه ) است ، و اگر گاهى معناى (بلكه ) رامى دهد، از اين نظر است كه معناى بلكه هم در آن موارد منطبق است ، نه اينكه برحسب وضع لغوى دو جور (ام ) داريم ، در نتيجه معناى ام منقطعه در مورد آيه مورد بحث اين مى شود: (هل انقطعتم بما امرناكم من التسليم ، بعد الايمان ، و الثبات على نعمه الدين ، و الاتفاق و الاتحاد ام لا بل حسبتم ان تدخلوا الجنه ...)، يعنى آيا بعد از آنكه به شما دستور داديم كه بعد از ايمان آوردن هم استقامت به خرج دهيد و هم تسليم شويد آيا از آرزوى كاذب خود دست برداشته ايد يا نه ، بلكه گمان داريد كه داخل بهشت مى شويد.
البته اختلافى كه در ميان اهل ادب درباره كلمه (ام ) منقطعه وجود دارد معروف است : ولى حق مطلب به نظرما اين است كه اصل اين كلمه براى افاده ترديد (يا اينكه ) است ، و اگر گاهى معناى (بلكه ) رامى دهد، از اين نظر است كه معناى بلكه هم در آن موارد منطبق است ، نه اينكه برحسب وضع لغوى دو جور (ام ) داريم ، در نتيجه معناى ام منقطعه در مورد آيه مورد بحث اين مى شود: (هل انقطعتم بما امرناكم من التسليم ، بعد الايمان ، و الثبات على نعمه الدين ، و الاتفاق و الاتحاد ام لا بل حسبتم ان تدخلوا الجنه ...)، يعنى آيا بعد از آنكه به شما دستور داديم كه بعد از ايمان آوردن هم استقامت به خرج دهيد و هم تسليم شويد آيا از آرزوى كاذب خود دست برداشته ايد يا نه ، بلكه گمان داريد كه داخل بهشت مى شويد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۲۳۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۲۳۷ </center>
وَ لَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم
وَ لَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم
كلمه (مثل ) اگر با كسره ميم و سكون ثا خوانده شود به معناى شبه (مانند) است ، و اگر بفتحه ميم و فتحه ثا خوانده شود معناى شبه (شباهت ) را مى دهد، و منظور از مثل كه براى چيزى مى آورند بيانى است كه كانه آن چيز را در نظر شنونده مجسم كرده است ، كه اين چنين بيان را استعاره تمثيليه مى گويند، مانند اينكه خداى تعالى درباره علماى يهود كه به علم خود عمل نمى كردند مثل زده به چهارپائى كه كتاب بر آن بار كرده باشند، مى فرمايد: «'''مثل الذين حملوا التوريه ثم لم يحملوها كمثل الحمار يحمل اسفارا'''» و نيز از همين باب است مثل به معناى صفت مانند آيه : «'''انظر كيف ضربوا لك الامثال '''» چون اين در پاسخ آن تهمت ها است كه به رسولخدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى زدند، و مى گفتند: او مجنون است ، ساحر است ، كذاب است ، و امثال اينها، پس كلمه امثال در اينجا به معناى صفت است و از آنجائى كه در آيه مورد بحث خداى تعالى با جمله (مستهم الباساء و الضراء...) آن مثل را بيان كرده ، لاجرم بايد گفت : كه كلمه نامبرده معناى اول را مى دهد.
كلمه (مثل ) اگر با كسره ميم و سكون ثا خوانده شود به معناى شبه (مانند) است ، و اگر بفتحه ميم و فتحه ثا خوانده شود معناى شبه (شباهت ) را مى دهد، و منظور از مثل كه براى چيزى مى آورند بيانى است كه كانه آن چيز را در نظر شنونده مجسم كرده است ، كه اين چنين بيان را استعاره تمثيليه مى گويند، مانند اينكه خداى تعالى درباره علماى يهود كه به علم خود عمل نمى كردند مثل زده به چهارپائى كه كتاب بر آن بار كرده باشند، مى فرمايد: «'''مثل الذين حملوا التوريه ثم لم يحملوها كمثل الحمار يحمل اسفارا'''» و نيز از همين باب است مثل به معناى صفت مانند آيه : «'''انظر كيف ضربوا لك الامثال '''» چون اين در پاسخ آن تهمت ها است كه به رسولخدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى زدند، و مى گفتند: او مجنون است ، ساحر است ، كذاب است ، و امثال اينها، پس كلمه امثال در اينجا به معناى صفت است و از آنجائى كه در آيه مورد بحث خداى تعالى با جمله (مستهم الباساء و الضراء...) آن مثل را بيان كرده ، لاجرم بايد گفت : كه كلمه نامبرده معناى اول را مى دهد.
مَّستهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضرَّاءُ...
مَّستهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضرَّاءُ...
<span id='link215'><span>
<span id='link215'><span>
==معناى باساء و ضراء و اشاره به سنت جاريه الهى درباره همه انسانها ==
==معناى باساء و ضراء و اشاره به سنت جاريه الهى درباره همه انسانها ==
بعد از آنكه شوق مخاطب براى فهميدن تفصيل اجمالى كه جمله : (و لما ياتكم مثل الذين ...) بر آن دلالت داشت شديد شد، با جمله مورد بحث آن را تفصيل داد، و كلمه (باساء) به معناى شدت و سختى است كه از خارج نفس آدمى به آدمى وارد مى شود، مانند گرفتاريهاى مالى ، و جاهى ، و خانوادگى ، و نداشتن امنيتى كه در زندگيش به آن نيازمند است .
بعد از آنكه شوق مخاطب براى فهميدن تفصيل اجمالى كه جمله : (و لما ياتكم مثل الذين ...) بر آن دلالت داشت شديد شد، با جمله مورد بحث آن را تفصيل داد، و كلمه (باساء) به معناى شدت و سختى است كه از خارج نفس آدمى به آدمى وارد مى شود، مانند گرفتاريهاى مالى ، و جاهى ، و خانوادگى ، و نداشتن امنيتى كه در زندگيش به آن نيازمند است .
و اما ضراء عبارت است از شدتى كه به جان و تن انسان مى رسد، مانند جراحت و قتل و مرض ، و كلمه زلزله و زلزال معنايش معروف است ، و اصل آن از ماده (ز - ل - ل ) است ، كه به معناى لغزيدن است ، و اگر اين كلمه تكرار شده ، براى اين بود كه بر تكرار دلالت كند، تو گوئى زمينى كه مثلا دچار زلزله شده ، لغزشهائى پشت سر هم كرده ، و اين معنا، در كلمه (صر - و صرصر)، و كلمه (صل و صلصل ) و كلمه (كب و كبكب ) نيز جريان دارد، و كلمه زلزال در آيه شريفه كنايه است از اضطراب و دهشت .
و اما ضراء عبارت است از شدتى كه به جان و تن انسان مى رسد، مانند جراحت و قتل و مرض ، و كلمه زلزله و زلزال معنايش معروف است ، و اصل آن از ماده (ز - ل - ل ) است ، كه به معناى لغزيدن است ، و اگر اين كلمه تكرار شده ، براى اين بود كه بر تكرار دلالت كند، تو گوئى زمينى كه مثلا دچار زلزله شده ، لغزشهائى پشت سر هم كرده ، و اين معنا، در كلمه (صر - و صرصر)، و كلمه (صل و صلصل ) و كلمه (كب و كبكب ) نيز جريان دارد، و كلمه زلزال در آيه شريفه كنايه است از اضطراب و دهشت .
حَتى يَقُولَ الرَّسولُ وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا مَعَهُ...
حَتى يَقُولَ الرَّسولُ وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا مَعَهُ...
كلمه (يقول ) به نصب لام خوانده شده و بنابراين قرائت جمله در معناى غايت و نتيجه است .
كلمه (يقول ) به نصب لام خوانده شده و بنابراين قرائت جمله در معناى غايت و نتيجه است .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۲۳۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۲۳۸ </center>
براى جملات قبل بعضى هم آن را به ضمه لام خوانده اند. و بنابراين قرائت جمله نامبرده حكايت حال گذشته است ، و هر چند هر دو معنا صحيح است ، ليكن دومى با سياق مناسب تر است ، براى اينكه اگر جمله نامبرده غايتى باشد كه جمله (زلزلوا) را تعليل كند، آن طور كه بايد با سياق مناسب نيست .
براى جملات قبل بعضى هم آن را به ضمه لام خوانده اند. و بنابراين قرائت جمله نامبرده حكايت حال گذشته است ، و هر چند هر دو معنا صحيح است ، ليكن دومى با سياق مناسب تر است ، براى اينكه اگر جمله نامبرده غايتى باشد كه جمله (زلزلوا) را تعليل كند، آن طور كه بايد با سياق مناسب نيست .
مَتى نَصرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصرَ اللَّهِ قَرِيبٌ
مَتى نَصرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصرَ اللَّهِ قَرِيبٌ
اين جمله حكايت كلام رسول و مؤ منين به آن حضرت با هم است ، و گرچه چنين كلامى از رسول خدابه ذهن مى زند، كه آن جناب چرا بايد بگويد (يارى خدا كى مى رسد)؟ ولى با در نظر گرفتن اينكه خداى تعالى قبلا به رسول و مؤ منين وعده نصرت داده بود، و مثلا فرموده بود: «'''و لقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلين ، انهم لهم المنصورون '''» و نيز فرموده بود: «'''كتب الله لا غلبن انا و رسلى '''» جمله مورد بحث هيچ به ذهن نمى زند، و اگر بنا باشد از شنيدن امثال اين عبارتها يكه بخوريم بايد از آيه : «'''حتى اذا است يئس الرسل ، و ظنوا انهم قد كذبوا، جاءهم نصرنا'''» بايد يكه بخوريم ، كه لحنش شديدتر از لحن آيه مورد بحث است .
اين جمله حكايت كلام رسول و مؤ منين به آن حضرت با هم است ، و گرچه چنين كلامى از رسول خدابه ذهن مى زند، كه آن جناب چرا بايد بگويد (يارى خدا كى مى رسد)؟ ولى با در نظر گرفتن اينكه خداى تعالى قبلا به رسول و مؤ منين وعده نصرت داده بود، و مثلا فرموده بود: «'''و لقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلين ، انهم لهم المنصورون '''» و نيز فرموده بود: «'''كتب الله لا غلبن انا و رسلى '''» جمله مورد بحث هيچ به ذهن نمى زند، و اگر بنا باشد از شنيدن امثال اين عبارتها يكه بخوريم بايد از آيه : «'''حتى اذا است يئس الرسل ، و ظنوا انهم قد كذبوا، جاءهم نصرنا'''» بايد يكه بخوريم ، كه لحنش شديدتر از لحن آيه مورد بحث است .
و نيز ظاهر آن است كه جمله : «'''الا ان نصر الله قريب '''» حكايت كلام خداى تعالى باشد، نه تتمه كلام رسول و مؤ منين با وى .
و نيز ظاهر آن است كه جمله : «'''الا ان نصر الله قريب '''» حكايت كلام خداى تعالى باشد، نه تتمه كلام رسول و مؤ منين با وى .
خط ۷۰: خط ۷۲:
<span id='link217'><span>
<span id='link217'><span>
==درباره انفاق ==
==درباره انفاق ==
يَسئَلُونَك مَا ذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيرٍ فَلِلْوَلِدَيْنِ وَ الاَقْرَبِينَ وَ الْيَتَمَى وَ الْمَسكِينِ وَ ابْنِ السبِيلِ وَ مَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ(۲۱۵)
يَسئَلُونَك مَا ذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيرٍ فَلِلْوَلِدَيْنِ وَ الاَقْرَبِينَ وَ الْيَتَمَى وَ الْمَسكِينِ وَ ابْنِ السبِيلِ وَ مَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ(۲۱۵)
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
از تو مى پرسند: چه انفاق كنند بگو (اولا بايد مى پرسيديد كه به چه كسى انفاق كنيم در ثانى مى گوئيم ) هر چه انفاق مى كنيد به والدين و خويشاوندان و ايتام و مساكين و در راه ماندگان انفاق كنيد و از كار خير هر چه به جاى آريد بدانيد كه خدا به آن دانا است .(۲۱۵)
از تو مى پرسند: چه انفاق كنند بگو (اولا بايد مى پرسيديد كه به چه كسى انفاق كنيم در ثانى مى گوئيم ) هر چه انفاق مى كنيد به والدين و خويشاوندان و ايتام و مساكين و در راه ماندگان انفاق كنيد و از كار خير هر چه به جاى آريد بدانيد كه خدا به آن دانا است .(۲۱۵)
بيان آيه
بيان آيه
يَسئَلُونَك مَا ذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيرٍ...))
يَسئَلُونَك مَا ذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيرٍ...))
<span id='link218'><span>
<span id='link218'><span>
==توضيح نكته اى كه در عدم انطباق جواب به سؤ ال در آيه نهفته است ==
==توضيح نكته اى كه در عدم انطباق جواب به سؤ ال در آيه نهفته است ==
خط ۹۷: خط ۹۹:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۲۴۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲ صفحه ۲۴۲ </center>
«'''مثل ما ينفقون فى هذه الحيوة الدنيا كمثل ريح فيهاصر'''». و آيه شريفه : «'''مثل الذين ينفقون اموالهم فى سبيل الله كمثل حبة انبتت سبع سنابل '''» و آيه شريفه : «'''يوم لا ينفع مال و لابنون الا من اتى الله بقلب سليم '''» و آيه شريفه :«'''قل ما اسئلكم عليه من اجر الا من شاء ان يتخذ الى ربه سبيلا'''» و آيه شريفه : «'''سبحان الله عما يصفون الا عباد الله المخلصين '''» و آياتى ديگر نظير اينها.
«'''مثل ما ينفقون فى هذه الحيوة الدنيا كمثل ريح فيهاصر'''». و آيه شريفه : «'''مثل الذين ينفقون اموالهم فى سبيل الله كمثل حبة انبتت سبع سنابل '''» و آيه شريفه : «'''يوم لا ينفع مال و لابنون الا من اتى الله بقلب سليم '''» و آيه شريفه :«'''قل ما اسئلكم عليه من اجر الا من شاء ان يتخذ الى ربه سبيلا'''» و آيه شريفه : «'''سبحان الله عما يصفون الا عباد الله المخلصين '''» و آياتى ديگر نظير اينها.
وَ مَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ...))
وَ مَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ...))
در اين جمله انفاق در جمله قبل به كلمه (خير) تبديل شده ، همچنانكه در اول آيه مال به كلمه (خير) تبديل شده بود، و اين براى اشاره به اين نكته است كه انفاق چه كم و چه زيادش عملى پسنديده و سفارش شده است ، و ليكن در عين حال بايد چيزى باشد كه مورد رغبت و علاقه باشد همچنانكه قرآن كريم فرموده : «'''لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون '''».
در اين جمله انفاق در جمله قبل به كلمه (خير) تبديل شده ، همچنانكه در اول آيه مال به كلمه (خير) تبديل شده بود، و اين براى اشاره به اين نكته است كه انفاق چه كم و چه زيادش عملى پسنديده و سفارش شده است ، و ليكن در عين حال بايد چيزى باشد كه مورد رغبت و علاقه باشد همچنانكه قرآن كريم فرموده : «'''لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون '''».
و نيز فرموده : «'''ياايها الذين آمنوا انفقوا من طيبات ما كسبتم ، و مما اخرجنا لكم من الارض و لا تيمموا الخبيث منه تنفقون و لستم باخذيه الا ان تغمضوا فيه '''».
و نيز فرموده : «'''ياايها الذين آمنوا انفقوا من طيبات ما كسبتم ، و مما اخرجنا لكم من الارض و لا تيمموا الخبيث منه تنفقون و لستم باخذيه الا ان تغمضوا فيه '''».
خط ۱۱۴: خط ۱۱۶:
<span id='link222'><span>
<span id='link222'><span>
==آيات ۲۱۸ - ۲۱۶ ، سوره بقره ==
==آيات ۲۱۸ - ۲۱۶ ، سوره بقره ==
كُتِب عَلَيْكمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَ عَسى أَن تَكْرَهُوا شيْئاً وَ هُوَ خَيرٌ لَّكمْ وَ عَسى أَن تُحِبُّوا شيْئاً وَ هُوَ شرُّ لَّكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لا تَعْلَمُونَ(۲۱۶)
كُتِب عَلَيْكمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَ عَسى أَن تَكْرَهُوا شيْئاً وَ هُوَ خَيرٌ لَّكمْ وَ عَسى أَن تُحِبُّوا شيْئاً وَ هُوَ شرُّ لَّكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لا تَعْلَمُونَ(۲۱۶)
يَسئَلُونَك عَنِ الشهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صدُّ عَن سبِيلِ اللَّهِ وَ كفْرُ بِهِ وَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبرُ عِندَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزَالُونَ يُقَتِلُونَكُمْ حَتى يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكمْ إِنِ استَطعُوا وَ مَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُت وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولَئك حَبِطت أَعْمَلُهُمْ فى الدُّنْيَا وَ الاَخِرَةِ وَ أُولَئك أَصحَب النَّارِ هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ(۲۱۷)
يَسئَلُونَك عَنِ الشهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَ صدُّ عَن سبِيلِ اللَّهِ وَ كفْرُ بِهِ وَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبرُ عِندَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزَالُونَ يُقَتِلُونَكُمْ حَتى يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكمْ إِنِ استَطعُوا وَ مَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُت وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولَئك حَبِطت أَعْمَلُهُمْ فى الدُّنْيَا وَ الاَخِرَةِ وَ أُولَئك أَصحَب النَّارِ هُمْ فِيهَا خَلِدُونَ(۲۱۷)
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ الَّذِينَ هَاجَرُوا وَ جَهَدُوا فى سبِيلِ اللَّهِ أُولَئك يَرْجُونَ رَحْمَت اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(۲۱۸)
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ الَّذِينَ هَاجَرُوا وَ جَهَدُوا فى سبِيلِ اللَّهِ أُولَئك يَرْجُونَ رَحْمَت اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(۲۱۸)
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
قتال بر شما واجب شده در حالى كه آن را مكروه مى داريد و چه بسا چيزها كه شما از آن كراهت داريد در حالى كه خيرتان در آن است و چه بسا چيزها كه دوست مى داريد در حالى كه شر شما در آن است و خدا خير و شر شما را مى داند و خود شما نمى دانيد.(۲۱۶)
قتال بر شما واجب شده در حالى كه آن را مكروه مى داريد و چه بسا چيزها كه شما از آن كراهت داريد در حالى كه خيرتان در آن است و چه بسا چيزها كه دوست مى داريد در حالى كه شر شما در آن است و خدا خير و شر شما را مى داند و خود شما نمى دانيد.(۲۱۶)
خط ۱۲۴: خط ۱۲۶:
كسانى كه ايمان آوردند و كسانى كه مهاجرت كردند و در راه خدا جهاد نمودند آنان اميدوار رحمت خدا باشند كه خدا غفور و رحيم است .(۲۱۸)
كسانى كه ايمان آوردند و كسانى كه مهاجرت كردند و در راه خدا جهاد نمودند آنان اميدوار رحمت خدا باشند كه خدا غفور و رحيم است .(۲۱۸)
بيان آيات
بيان آيات
كُتِب عَلَيْكمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ ...))
كُتِب عَلَيْكمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ ...))
كتابت همانطور كه مكرر گذشت ظهور در واجب شدن دارد، البته اگر كلام در زمينه تشريع باشد، و امام اگر زمينه كلام تكوين باشد، و در چنين زمينه اى مثلا بفرمايد: (كتب الله )، آن وقت معناى راندن قضا را مى دهد.
كتابت همانطور كه مكرر گذشت ظهور در واجب شدن دارد، البته اگر كلام در زمينه تشريع باشد، و امام اگر زمينه كلام تكوين باشد، و در چنين زمينه اى مثلا بفرمايد: (كتب الله )، آن وقت معناى راندن قضا را مى دهد.
و چون زمينه گفتار مساءله تشريع است كلمه (كتب ) معناى (واجب شد) را مى دهد، پس آيه دلالت دارد بر اينكه جنگ و قتال بر تمامى مؤ منين واجب است ، چون خطاب متوجه مؤ منين شده ، مگر كسانى كه دليل آنها را استثنا كرده باشد، مانند آيه : «'''ليس على الاعمى حرج و لا على الاعرج حرج ، و لا على المريض حرج '''» و آيات و ادله ديگر.
و چون زمينه گفتار مساءله تشريع است كلمه (كتب ) معناى (واجب شد) را مى دهد، پس آيه دلالت دارد بر اينكه جنگ و قتال بر تمامى مؤ منين واجب است ، چون خطاب متوجه مؤ منين شده ، مگر كسانى كه دليل آنها را استثنا كرده باشد، مانند آيه : «'''ليس على الاعمى حرج و لا على الاعرج حرج ، و لا على المريض حرج '''» و آيات و ادله ديگر.
و در آيه مورد بحث نفرمود: (كتب الله ) خدا بر شما واجب كرد، بلكه فرمود (كتب ) بر شما واجب شد، و اين بدان جهت است كه در ذيل آن دارد (و هو كره لكم )، و در چنين مقامى نام خدا بردن و فاعل را معرفى كردن نوعى هتك حرمت خداست ، و تعبير به صيغه مجهول نام خداى عزاسمه را از سبكى و استخفاف حفظ مى كند، چون در آيه فرمانى صادر شده كه مورد كراهت مؤ منين است . و كلمه (كره ) به ضمه كاف به معناى مشقتى است كه انسان از درون خود احساس كند حال چه از ناحيه طبع باشد و يا از ناحيه اى ديگر و كلمه (كره ) با فتحه كاف به معناى مشقتى است كه از خارج به انسان تحميل شود، مثل اينكه انسانى ديگر او را به كارى كه نمى خواهد مجبور سازد، و در قرآن كريم آمده : «'''لا يحل لكم ان ترثواالنساء كرها'''» و نيز آمده : ((فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها.
و در آيه مورد بحث نفرمود: (كتب الله ) خدا بر شما واجب كرد، بلكه فرمود (كتب ) بر شما واجب شد، و اين بدان جهت است كه در ذيل آن دارد (و هو كره لكم )، و در چنين مقامى نام خدا بردن و فاعل را معرفى كردن نوعى هتك حرمت خداست ، و تعبير به صيغه مجهول نام خداى عزاسمه را از سبكى و استخفاف حفظ مى كند، چون در آيه فرمانى صادر شده كه مورد كراهت مؤ منين است . و كلمه (كره ) به ضمه كاف به معناى مشقتى است كه انسان از درون خود احساس كند حال چه از ناحيه طبع باشد و يا از ناحيه اى ديگر و كلمه (كره ) با فتحه كاف به معناى مشقتى است كه از خارج به انسان تحميل شود، مثل اينكه انسانى ديگر او را به كارى كه نمى خواهد مجبور سازد، و در قرآن كريم آمده : «'''لا يحل لكم ان ترثواالنساء كرها'''» و نيز آمده : ((فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها.


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۱۸ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲ بخش۲۰}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش