گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۶ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۸}}
__TOC__
__TOC__


خط ۴: خط ۶:
<span id='link55'><span>
<span id='link55'><span>
==علم غيب بالاصالة از آن خدا است و بالتّبع و به تعليم الهى ديگران هم مى توانند آنرا دارا شوند ==
==علم غيب بالاصالة از آن خدا است و بالتّبع و به تعليم الهى ديگران هم مى توانند آنرا دارا شوند ==
إِلا مَنِ ارْتَضى مِن رَّسولٍ
إِلا مَنِ ارْتَضى مِن رَّسولٍ
اين استثنا، استثناى از كلمه «'''احدا'''» است ، و جمله «'''من رسول '''» بيان جمله «'''من ارتضى '''» است ، در نتيجه مى فهماند كه خداى تعالى هر پيغمبرى از پيامبران را كه بخواهد به هر مقدار از غيب مختص به خود كه بخواهد آگاه مى سازد. پس اگر اين آيه را ضميمه كنيم به آياتى كه علم غيب را مختص به خداى تعالى مى داند، مانند آيه شريفه «'''و عنده مفاتح الغيب لا يعلمها الا هو و آيه و لله غيب السموات و الارض ،'''» و آيه «'''قل لا يعلم من فى السموات و الارض الغيب الا الله '''» اين نتيجه به دست مى آيد كه علم غيب به اصالت از آن خداست ، و به تبعيت خدا ديگران هم مى توانند به هر مقدارى كه او بخواهد به تعليم او داشته باشند.
اين استثنا، استثناى از كلمه «'''احدا'''» است ، و جمله «'''من رسول '''» بيان جمله «'''من ارتضى '''» است ، در نتيجه مى فهماند كه خداى تعالى هر پيغمبرى از پيامبران را كه بخواهد به هر مقدار از غيب مختص به خود كه بخواهد آگاه مى سازد. پس اگر اين آيه را ضميمه كنيم به آياتى كه علم غيب را مختص به خداى تعالى مى داند، مانند آيه شريفه «'''و عنده مفاتح الغيب لا يعلمها الا هو و آيه و لله غيب السموات و الارض ،'''» و آيه «'''قل لا يعلم من فى السموات و الارض الغيب الا الله '''» اين نتيجه به دست مى آيد كه علم غيب به اصالت از آن خداست ، و به تبعيت خدا ديگران هم مى توانند به هر مقدارى كه او بخواهد به تعليم او داشته باشند.
پس مى توان گفت كه آيات راجع به غيب كه يك دسته آن را مختص به خدا مى داند، و دسته ديگر را درباره غير خدا هم ممكن مى داند، نظير آيات راجع به ميراندن است ، كه يكجا آن را مختص خدا مى داند و مى فرمايد: «'''اللّه يتوفى الانفس '''» و يكجا آن را به ملائكه نسبت مى دهد و مى فرمايد: «'''قل يتوفيكم ملك الموت الذى و كل بكم '''» و جايى ديگر آن را به رسل نسبت مى دهد و مى فرمايد: «'''حتى اذا جاء احدكم الموت توفته رسلنا'''»، پس توفى به اصالت منسوب به خداست ، و به تبعيت منسوب به ملائكه و يا به عبارتى رسل است ، چون ملائكه اسباب متوسطى هستند كه مسخر خدا و تحت فرمان اويند.
پس مى توان گفت كه آيات راجع به غيب كه يك دسته آن را مختص به خدا مى داند، و دسته ديگر را درباره غير خدا هم ممكن مى داند، نظير آيات راجع به ميراندن است ، كه يكجا آن را مختص خدا مى داند و مى فرمايد: «'''اللّه يتوفى الانفس '''» و يكجا آن را به ملائكه نسبت مى دهد و مى فرمايد: «'''قل يتوفيكم ملك الموت الذى و كل بكم '''» و جايى ديگر آن را به رسل نسبت مى دهد و مى فرمايد: «'''حتى اذا جاء احدكم الموت توفته رسلنا'''»، پس توفى به اصالت منسوب به خداست ، و به تبعيت منسوب به ملائكه و يا به عبارتى رسل است ، چون ملائكه اسباب متوسطى هستند كه مسخر خدا و تحت فرمان اويند.
فَإِنَّهُ يَسلُك مِن بَينِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصداً ... عَدَدَا
فَإِنَّهُ يَسلُك مِن بَينِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصداً ... عَدَدَا
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۸۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۸۴ </center>
ضمير فانه به خداى تعالى ، و ضمير يديه و خلفه به رسول (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) بر مى گردد، و كلمه «'''رصد'''» به معناى مراقب و نگهبان است ، اين كلمه و كلمه راصد هم بر واحد اطلاق مى شود، و هم بر جماعت ، و كلمه «'''رصد'''» در اصل مصدر است ، و مراد از ما «'''بين يديه '''» پيش روى رسول ، و مردمى است كه به سوى آنان فرستاده شده ، و مراد از «'''خلفه '''» بين او و بين مصدر وحى يعنى خداى سبحان است ، و منشا اين تعبير امتداد و مسافت موهومى است كه انسان از شنيدن كلمه «'''رسالت '''» در ذهن خود تصور مى كند. وقتى مى گوييم مثلا فرمانده فلان ماءمور را به سوى لشكريان فرستاد تا پيامش را به آنان برساند، فورا در ذهن مسافتى تصور مى شود كه فرستنده در ابتداى آن و لشكر در انتهاى آن قرار دارد، و ماءمور در بين راه است ، لشكر در پيش روى او و فرمانده در پشت سرش قرار گرفته .
ضمير فانه به خداى تعالى ، و ضمير يديه و خلفه به رسول (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) بر مى گردد، و كلمه «'''رصد'''» به معناى مراقب و نگهبان است ، اين كلمه و كلمه راصد هم بر واحد اطلاق مى شود، و هم بر جماعت ، و كلمه «'''رصد'''» در اصل مصدر است ، و مراد از ما «'''بين يديه '''» پيش روى رسول ، و مردمى است كه به سوى آنان فرستاده شده ، و مراد از «'''خلفه '''» بين او و بين مصدر وحى يعنى خداى سبحان است ، و منشا اين تعبير امتداد و مسافت موهومى است كه انسان از شنيدن كلمه «'''رسالت '''» در ذهن خود تصور مى كند. وقتى مى گوييم مثلا فرمانده فلان ماءمور را به سوى لشكريان فرستاد تا پيامش را به آنان برساند، فورا در ذهن مسافتى تصور مى شود كه فرستنده در ابتداى آن و لشكر در انتهاى آن قرار دارد، و ماءمور در بين راه است ، لشكر در پيش روى او و فرمانده در پشت سرش قرار گرفته .
خط ۶۴: خط ۶۶:
==آيات ۱ - ۱۹، سوره مزمّل ==
==آيات ۱ - ۱۹، سوره مزمّل ==
سوره مزمل مكى است و بيست آيه دارد
سوره مزمل مكى است و بيست آيه دارد
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
يَأَيهَا الْمُزَّمِّلُ(۱)
يَأَيهَا الْمُزَّمِّلُ(۱)
قُمِ الَّيْلَ إِلا قَلِيلاً(۲)
قُمِ الَّيْلَ إِلا قَلِيلاً(۲)
نِّصفَهُ أَوِ انقُص مِنْهُ قَلِيلاً(۳)
نِّصفَهُ أَوِ انقُص مِنْهُ قَلِيلاً(۳)
أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلاً(۴)
أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِيلاً(۴)
إِنَّا سنُلْقِى عَلَيْك قَوْلاً ثَقِيلاً(۵)
إِنَّا سنُلْقِى عَلَيْك قَوْلاً ثَقِيلاً(۵)
إِنَّ نَاشِئَةَ الَّيْلِ هِىَ أَشدُّ وَطئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً(۶)
إِنَّ نَاشِئَةَ الَّيْلِ هِىَ أَشدُّ وَطئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً(۶)
إِنَّ لَك فى النهَارِ سبْحاً طوِيلاً(۷)
إِنَّ لَك فى النهَارِ سبْحاً طوِيلاً(۷)
وَ اذْكُرِ اسمَ رَبِّك وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً(۸)
وَ اذْكُرِ اسمَ رَبِّك وَ تَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلاً(۸)
رَب المَْشرِقِ وَ المَْغْرِبِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ فَاتخِذْهُ وَكِيلاً(۹)
رَب المَْشرِقِ وَ المَْغْرِبِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ فَاتخِذْهُ وَكِيلاً(۹)
وَ اصبرْ عَلى مَا يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً(۱۰)
وَ اصبرْ عَلى مَا يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً(۱۰)
وَ ذَرْنى وَ المُْكَذِّبِينَ أُولى النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلاً(۱۱)
وَ ذَرْنى وَ المُْكَذِّبِينَ أُولى النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلاً(۱۱)
إِنَّ لَدَيْنَا أَنكالاً وَ جَحِيماً(۱۲)
إِنَّ لَدَيْنَا أَنكالاً وَ جَحِيماً(۱۲)
وَ طعَاماً ذَا غُصةٍ وَ عَذَاباً أَلِيماً(۱۳)
وَ طعَاماً ذَا غُصةٍ وَ عَذَاباً أَلِيماً(۱۳)
يَوْمَ تَرْجُف الاَرْض وَ الجِْبَالُ وَ كانَتِ الجِْبَالُ كَثِيباً مَّهِيلاً(۱۴)
يَوْمَ تَرْجُف الاَرْض وَ الجِْبَالُ وَ كانَتِ الجِْبَالُ كَثِيباً مَّهِيلاً(۱۴)
إِنَّا أَرْسلْنَا إِلَيْكمْ رَسولاً شهِداً عَلَيْكمْ كَمَا أَرْسلْنَا إِلى فِرْعَوْنَ رَسولاً(۱۵)
إِنَّا أَرْسلْنَا إِلَيْكمْ رَسولاً شهِداً عَلَيْكمْ كَمَا أَرْسلْنَا إِلى فِرْعَوْنَ رَسولاً(۱۵)
فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسولَ فَأَخَذْنَهُ أَخْذاً وَبِيلاً(۱۶)
فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسولَ فَأَخَذْنَهُ أَخْذاً وَبِيلاً(۱۶)
فَكَيْف تَتَّقُونَ إِن كَفَرْتمْ يَوْماً يجْعَلُ الْوِلْدَنَ شِيباً(۱۷)
فَكَيْف تَتَّقُونَ إِن كَفَرْتمْ يَوْماً يجْعَلُ الْوِلْدَنَ شِيباً(۱۷)
السمَاءُ مُنفَطِرُ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً(۱۸)
السمَاءُ مُنفَطِرُ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً(۱۸)
إِنَّ هَذِهِ تَذْكرَةٌ فَمَن شاءَ اتخَذَ إِلى رَبِّهِ سبِيلاً(۱۹)
إِنَّ هَذِهِ تَذْكرَةٌ فَمَن شاءَ اتخَذَ إِلى رَبِّهِ سبِيلاً(۱۹)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۹۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۹۳ </center>
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
خط ۱۱۱: خط ۱۱۳:
و اين سوره از نخستين سوره هايى است كه در اول بعثت نازل شده . حتى بعضى گفته اند: دومين يا سومين سوره اى است كه بر قلب مقدس نبى اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) نازل شده است .
و اين سوره از نخستين سوره هايى است كه در اول بعثت نازل شده . حتى بعضى گفته اند: دومين يا سومين سوره اى است كه بر قلب مقدس نبى اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) نازل شده است .
مفاد خطاب «'''يا اءيّها المزّمّل '''»
مفاد خطاب «'''يا اءيّها المزّمّل '''»
يَأَيهَا الْمُزَّمِّلُ
يَأَيهَا الْمُزَّمِّلُ
كلمه «'''مزمل '''» - با تشديد زاء و تشديد ميم - در اصل «'''متزمل '''» بوده ، اسم فاعل از باب تفعل (تزمل ) است ، و معنايش لفافه به خود پيچيده است . كسى كه جامه يا چيزى به خود مى پيچد تا بخوابد يا مثلا سرما را دفع كند، آن را «'''مزمل '''» مى گويند، و از ظاهر اين جمله بر مى آيد در آن ساعتى كه اين سوره نازل مى شده آن جناب جامه اى را به خود پيچيده بوده ، از اين جهت به «'''مزمل '''» مورد خطاب قرار گرفته .
كلمه «'''مزمل '''» - با تشديد زاء و تشديد ميم - در اصل «'''متزمل '''» بوده ، اسم فاعل از باب تفعل (تزمل ) است ، و معنايش لفافه به خود پيچيده است . كسى كه جامه يا چيزى به خود مى پيچد تا بخوابد يا مثلا سرما را دفع كند، آن را «'''مزمل '''» مى گويند، و از ظاهر اين جمله بر مى آيد در آن ساعتى كه اين سوره نازل مى شده آن جناب جامه اى را به خود پيچيده بوده ، از اين جهت به «'''مزمل '''» مورد خطاب قرار گرفته .
اين را بدان جهت گفتيم كه كسانى خيال نكنند اين خطاب جنبه توبيخ و يا تحسين دارد، بله ممكن است از سياق آيات استفاده شود كه گويا آن جناب در مقابل دعوتش مورد استهزا و اذيت قرار گرفته ، و براى خاطر خدا اندوهناك شده ، و براى دفع غم و اندوه خود جامه اى به خود پيچيده تا لحظه اى استراحت كند، در اين هنگام خطاب شده كه اى جامه به خود پيچيده بر خيز، نماز شب بخوان و در برابر آنچه به تو مى گويند صبر كن ، همانطور كه به عموم مسلمانان سفارش كرده براى مقاوم شدن در برابر ناملايمات از صبر و نماز كمك بخواهند، «'''استعينوا بالصبر و الصلوه '''» با اين دستور به آن جناب فهمانده كه بايد خود را در مقابل اندوه هاى بزرگتر و مصائب تلخ به وسيله نماز و صبر مقاوم سازد، نه به وسيله پيچيدن جامه و خوابيدن .
اين را بدان جهت گفتيم كه كسانى خيال نكنند اين خطاب جنبه توبيخ و يا تحسين دارد، بله ممكن است از سياق آيات استفاده شود كه گويا آن جناب در مقابل دعوتش مورد استهزا و اذيت قرار گرفته ، و براى خاطر خدا اندوهناك شده ، و براى دفع غم و اندوه خود جامه اى به خود پيچيده تا لحظه اى استراحت كند، در اين هنگام خطاب شده كه اى جامه به خود پيچيده بر خيز، نماز شب بخوان و در برابر آنچه به تو مى گويند صبر كن ، همانطور كه به عموم مسلمانان سفارش كرده براى مقاوم شدن در برابر ناملايمات از صبر و نماز كمك بخواهند، «'''استعينوا بالصبر و الصلوه '''» با اين دستور به آن جناب فهمانده كه بايد خود را در مقابل اندوه هاى بزرگتر و مصائب تلخ به وسيله نماز و صبر مقاوم سازد، نه به وسيله پيچيدن جامه و خوابيدن .
بعضى آيه را چنين معنا كرده اند: اى كسى كه با مشقت و دشوارى نبوت متزمل شده اى ، يعنى متحمل دشواريهاى اين مقام گشته اى . و ليكن از جهت لفظ هيچ دليلى در آيه بر اين معنا نيست .
بعضى آيه را چنين معنا كرده اند: اى كسى كه با مشقت و دشوارى نبوت متزمل شده اى ، يعنى متحمل دشواريهاى اين مقام گشته اى . و ليكن از جهت لفظ هيچ دليلى در آيه بر اين معنا نيست .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۶ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۸}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش