گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷۸: خط ۷۸:
==معناى آيه: «مَا لَكُم لا تَرجُونَ للّه وَقَاراً»==
==معناى آيه: «مَا لَكُم لا تَرجُونَ للّه وَقَاراً»==


«'''مَّا لَكمْ لا تَرْجُونَ للَّهِ وَقَاراً'''»:
«'''مَّا لَكُمْ لا تَرْجُونَ للَّهِ وَقَاراً'''»:


كلمه «وَقار» - همان طور كه در مجمع البيان هم آمده - به معناى عظمت است، و اسمى از توقير (تعظيم) است. و كلمه «رَجاء» در مقابل خوف است، كه اولى به معناى اميد و مظنّۀ رسيدن به چيزى است كه باعث مسرّت است و دومى، مظنّۀ رسيدن به چيزى است كه مايه اندوه باشد. و منظور از كلمه «رَجاء» در آيه مورد بحث - به طورى كه گفته اند - تنها مظنّه نيست، بلكه مطلق اعتقاد است.
كلمه «وَقار» - همان طور كه در مجمع البيان هم آمده - به معناى عظمت است، و اسمى از توقير (تعظيم) است. و كلمه «رَجاء» در مقابل خوف است، كه اولى به معناى اميد و مظنّۀ رسيدن به چيزى است كه باعث مسرّت است و دومى، مظنّۀ رسيدن به چيزى است كه مايه اندوه باشد. و منظور از كلمه «رَجاء» در آيه مورد بحث - به طورى كه گفته اند - تنها مظنّه نيست، بلكه مطلق اعتقاد است.
خط ۸۹: خط ۸۹:
<span id='link32'><span>
<span id='link32'><span>


== بيان اثبات وقار و ثبوت ربوبيّت برای خداى تعالى ==
==اثبات «وقار» و «ثبوت» ربوبيّت، برای خداى تعالى ==
و آيه شريفه يعنى آيه «مَا لَكُم لا تَرجُونَ لله وَقَاراً»، و آيات بعدش تا هفت آيه، تمام زمينه اثبات وقار و ثبوت در ربوبيت براى خداى تعالى، و نفى پندارهاى بى پايه مشركان است. مى خواهد وجوب عبادت ملائكه و جن را، و استناد تدبير عالَم به آنان را رد كند، و با اين بيان روشن سازد كه مى توان توجه عبادى به خداى تعالى كرد.
و آيه شريفه يعنى آيه «مَا لَكُم لا تَرجُونَ لله وَقَاراً»، و آيات بعدش تا هفت آيه، تمام زمينه اثبات وقار و ثبوت در ربوبيت براى خداى تعالى، و نفى پندارهاى بى پايه مشركان است. مى خواهد وجوب عبادت ملائكه و جن را، و استناد تدبير عالَم به آنان را رد كند، و با اين بيان روشن سازد كه مى توان توجه عبادى به خداى تعالى كرد.


و حاصل حجت آيه اين است كه: چه چيز شما را وادار كرد به اين كه ربوبيت خداى تعالى را نفى، و به تبع آن الوهيت و معبوديت او را نفى، و از وقار او مأيوس شويد؟ با اين كه شما خود مى دانيد كه او شما و اين عالَم را كه شما در آن زندگى مى كنيد، خلق كرده و طورى خلق فرموده كه هرگز از اين نظام كه در آن جارى است، منفك نمى شود، و تدبير عالَم - كه شما آن را به ارباب نسبت مى دهيد - هم، جز همين تطورات پديد آمده در اجزا نيست. تدبير عبارت است از همين تطورات، و از اين نظامى كه در عالَم جارى است، و آن نيز مستند به خود خداست. پس ‍ تدبير عالَم، همان خلقت عالم است، و خالق بودن خدا عبارت است از اين كه او مالك و مدبّر عالَم باشد. پس ربّ عالَم نيز، خود او است، و جز او، هيچ ربّى نيست. پس بايد تنها او را معبود و اله گرفت.
و حاصل حجّت آيه اين است كه: چه چيز شما را وادار كرد به اين كه ربوبيت خداى تعالى را نفى، و به تبع آن الوهيت و معبوديت او را نفى، و از وقار او مأيوس شويد؟ با اين كه شما خود مى دانيد كه او شما و اين عالَم را كه شما در آن زندگى مى كنيد، خلق كرده و طورى خلق فرموده كه هرگز از اين نظام كه در آن جارى است، منفك نمى شود، و تدبير عالَم - كه شما آن را به ارباب نسبت مى دهيد - هم، جز همين تطورات پديد آمده در اجزا نيست. تدبير عبارت است از همين تطورات، و از اين نظامى كه در عالَم جارى است، و آن نيز مستند به خود خداست. پس ‍ تدبير عالَم، همان خلقت عالم است، و خالق بودن خدا عبارت است از اين كه او مالك و مدبّر عالَم باشد. پس ربّ عالَم نيز، خود او است، و جز او، هيچ ربّى نيست. پس بايد تنها او را معبود و اله گرفت.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۸ </center>
با اين بيان، صحت توجيه به سوى خدا و عبادت او نيز روشن مى گردد. چون ما خدا را اگر نمى بينيم، با صفات كريمه اش مى شناسيم، و مى دانيم كه او خالق، رازق، رحيم و... مى باشد. پس بايد در عبادت متوجه او شويم، كه به اين صفاتش مى شناسيم.
با اين بيان، صحت توجيه به سوى خدا و عبادت او نيز روشن مى گردد. چون ما خدا را اگر نمى بينيم، با صفات كريمه اش مى شناسيم، و مى دانيم كه او خالق، رازق، رحيم و... مى باشد. پس بايد در عبادت متوجه او شويم، كه به اين صفاتش مى شناسيم.
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
<span id='link34'><span>
<span id='link34'><span>


==مراد از اين كه فرمود: «شما را چون نبات از زمين رويانيد» ==
==مراد از اين كه فرمود: «شما را چون گیاه، از زمين رويانيد» ==
«'''وَ اللَّهُ أَنبَتَكُم مِنََ الاَرْضِ نَبَاتاً'''»:
«'''وَ اللَّهُ أَنبَتَكُم مِنَ الاَرْضِ نَبَاتاً'''»:


يعنى خدا شما را از زمين رويانيد، روياندن نبات. چون خلقت انسان بالاخره منتهى مى شود به عناصر زمينى، و خلاصه همين عناصر زمين است كه به طور خاصى تركيب مى شود، و به صورت مواد غذايى در مى آيد، و پدران و مادران آن را مى خورند، و در مزاجشان نطفه مى شود، و پس از نقل از پشت پدران به رحم مادران، و رشد در رحم - كه آن هم، به وسيلۀ همين مواد غذايى است - به صورت يك انسان در مى آيد و متولد مى شود. حقيقت نبات هم همين است. پس جمله مورد بحث در مقام بيان يك حقيقت است، نه اين كه بخواهد تشبيه و استعاره اى را به كار ببرد.
يعنى خدا شما را از زمين رويانيد، روياندن نبات. چون خلقت انسان بالاخره منتهى مى شود به عناصر زمينى، و خلاصه همين عناصر زمين است كه به طور خاصى تركيب مى شود، و به صورت مواد غذايى در مى آيد، و پدران و مادران آن را مى خورند، و در مزاجشان نطفه مى شود، و پس از نقل از پشت پدران به رحم مادران، و رشد در رحم - كه آن هم، به وسيلۀ همين مواد غذايى است - به صورت يك انسان در مى آيد و متولد مى شود. حقيقت نبات هم همين است. پس جمله مورد بحث در مقام بيان يك حقيقت است، نه اين كه بخواهد تشبيه و استعاره اى را به كار ببرد.
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:
<span id='link35'><span>
<span id='link35'><span>


==شكوه حضرت نوح «ع»، از نافرمانى قومش و پیروی آنان از توانگران عیاش جامعه==
==شكوه حضرت نوح «ع»، از نافرمانى قوم خود و پیروی آنان از توانگران عیاش==
«'''قَالَ نُوحٌ رَبِّ إنّهُمْ عَصَوْنى وَ اتَّبَعُوا مَن لَّمْ يَزِدْهُ مَالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلا خَساراً'''»:
«'''قَالَ نُوحٌ رَبِّ إنّهُمْ عَصَوْنى وَ اتَّبَعُوا مَن لَّمْ يَزِدْهُ مَالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلا خَساراً'''»:


خط ۱۹۶: خط ۱۹۶:
==آيات ۲۵ - ۲۸  سوره نوح ==
==آيات ۲۵ - ۲۸  سوره نوح ==
مِّمَّا خَطِيئَاتهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَاراً فَلَمْ يجِدُوا لهَُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَنصاراً(۲۵)
مِّمَّا خَطِيئَاتهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَاراً فَلَمْ يجِدُوا لهَُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَنصاراً(۲۵)
وَ قَالَ نُوحٌ رَبّ لا تَذَرْ عَلى الأرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّاراً(۲۶)
وَ قَالَ نُوحٌ رَبّ لا تَذَرْ عَلى الأرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّاراً(۲۶)
إِنَّك إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَك وَ لا يَلِدُوا إِلا فَاجِراً كفَّاراً(۲۷)
إِنَّك إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَك وَ لا يَلِدُوا إِلا فَاجِراً كفَّاراً(۲۷)
رَّب اغْفِرْ لى وَ لِوَالِدَىّ وَ لِمَن دَخَلَ بَيْتىَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ لا تَزِدِ الظالِمِينَ إِلا تَبَارَا(۲۸)
 
رَبّ اغْفِرْ لى وَ لِوَالِدَىّ وَ لِمَن دَخَلَ بَيْتىَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ لا تَزِدِ الظالِمِينَ إِلا تَبَارَا(۲۸)


<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آيات'''» </center>
خط ۲۱۴: خط ۲۱۷:
اين آيات، داستان هلاكت قوم نوح، و تتمه نفرين آن جناب عليه ايشان را حكايت مى كند.
اين آيات، داستان هلاكت قوم نوح، و تتمه نفرين آن جناب عليه ايشان را حكايت مى كند.


==دلالت جمله «اغرقوا فادخلوا نارا» بر وجود برزخ==
==دلالت جمله «أُغرِقُوا فَأُدخِلُوا نَاراً» بر وجود عالَم برزخ==
مِّمَّا خَطِيئَتهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَاراً ...
«'''مِمَّا خَطِيئَاتهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَاراً ...'''»:


كلمه «'''من '''» در «'''مما'''» در عين اينكه ابت دايى است ، و ابتداى هدف را مى رساند، به حسب مورد، تعليل را هم افاده مى كند، و كلمه «'''ما'''» زايده است ، كه تنها براى تاءكيد و پر اهميت بودن سخن آمده ، و كلمه «'''خطيئات '''» به معناى معاصى و ذنوب است ، و اگر كلمه «'''نار'''» را نكره آورده ، به منظور بزرگ جلوه دادن آن بوده .
كلمه «مِن» در «مِمّا» در عين اين كه ابتدايى است و ابتداى هدف را مى رساند، به حسب مورد، تعليل را هم افاده مى كند. و كلمه «مَا» زايده است، كه تنها براى تأكيد و پُر اهميت بودن سخن آمده. و كلمه «خَطِيئات» به معناى معاصى و ذنوب است. و اگر كلمه «نار» را نكره آورده، به منظور بزرگ جلوه دادن آن بوده.


و معناى آيه اين است كه : قوم نوح به خاطر معاصى و ذنوبشان به وسيله طوفان غرق شده و داخل آتشى شدند كه با هيچ مقياسى نمى توان عذابشان را اندازه گيرى كرد. و در آيه نظم لطيفى بكار رفته ، و آن اين است كه ميان غرق شدن به وسيله آب ، و سوختن به وسيله آتش جمع كرده .
و معناى آيه اين است كه: قوم نوح، به خاطر معاصى و ذنوبشان به وسيله طوفان غرق شده و داخل آتشى شدند، كه با هيچ مقياسى نمى توان عذابشان را اندازه گيرى كرد. و در آيه، نظم لطيفى به كار رفته، و آن، اين است كه ميان غرق شدن به وسيلۀ آب و سوختن به وسيله آتش، جمع كرده.


و مراد از«'''آتش '''» در آيه شريفه آتش برزخ است ، كه مجرمين بعد از مردن و قبل از قيامت در آن معذب مى شوند، نه آتش آخرت ، و اين آيه خود يكى از ادله برزخ است ، چون مى دانيم كه آيه شريفه نمى خواهد بفرمايد قوم نوح غرق شدند، و به زودى در قيامت داخل آتش مى شوند تا منظور از آتش ، آتش قيامت باشد. و اينكه بعضى احتمال داده اند مراد از آتش ، آتش آخرت باشد درست نيست ، و نبايد به آن اعتنا كرد.
و مراد از «آتش» در آيه شريفه، آتش برزخ است، كه مجرمان بعد از مُردن و قبل از قيامت، در آن معذب مى شوند، نه آتش آخرت. و اين آيه، خود يكى از ادّلۀ برزخ است. چون مى دانيم كه آيه شريفه نمى خواهد بفرمايد: «قوم نوح غرق شدند، و به زودى، در قيامت داخل آتش مى شوند» تا منظور از آتش، آتش قيامت باشد. و اين كه بعضى احتمال داده اند مراد از آتش، آتش آخرت باشد، درست نيست، و نبايد به آن اعتنا كرد.
«'''فلم يجدوا لهم من دون اللّه نصارا'''» - يعنى جز خدا كسى را نيافتند كه در غرق نشدن ياريشان كند، و عذاب را از ايشان بگرداند، و اين جمله تعريضى است به اصنام و آلهه آنان .
 
«'''فَلَم يَجِدُوا لَهُم مِن دُونِ اللّه أنصَاراً'''» - يعنى جز خدا كسى را نيافتند كه در غرق نشدن ياری شان كند، و عذاب را از ايشان بگرداند. و اين جمله، تعريضى است به اصنام و آلهۀ آنان.
<span id='link39'><span>
<span id='link39'><span>
==بيان تتمه نفرين نوح «ع» عليه قوم خود ==
==بيان تتمه نفرين نوح «ع» عليه قوم خود ==
«'''وَ قَالَ نُوحٌ رَبّ لا تَذَرْ عَلى الاَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّاراً'''»:
«'''وَ قَالَ نُوحٌ رَبّ لا تَذَرْ عَلى الاَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّاراً'''»:
۱۳٬۸۰۰

ویرایش