گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۴۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۷: خط ۷:
<span id='link393'><span>
<span id='link393'><span>
==رواياتى درباره بهتر بودن شب قدر از هزار ماه، تقدير امور و نزول ملائكه و روح ==
==رواياتى درباره بهتر بودن شب قدر از هزار ماه، تقدير امور و نزول ملائكه و روح ==
و در كافى، به سند خود، از ابن ابى عمير، از عده اى راويان، از امام صادق «عليه السلام» روايت آورده كه گفت: بعضى از اصحاب ما اماميه - كه به نظرم مى آيد سعيد بن سمان بود - از آن جناب پرسيد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ (با اين كه در آن هزار ماه، در هر دوازده ماهش، يك شب قدر است). فرمود: عبادت در شب قدر، بهتر است از عبادت در هزار ماهى كه در آن شب قدر نباشد.
و در كافى، به سند خود، از ابن ابى عمير، از عده اى راويان، از امام صادق «عليه السلام» روايت آورده كه گفت: بعضى از اصحاب ما اماميه - كه به نظرم مى آيد سعيد بن سمان بود - از آن جناب پرسيد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ (با اين كه در آن هزار ماه، در هر دوازده ماهش، يك شب قدر است).  


و در همان كتاب، به سند، خود از فضيل، زراره و محمّد بن مسلم، از حمران روايت كرده كه از امام باقر «عليه السلام»، از معناى آيه «إنّا أنزلناه فى ليلة مباركة» سؤال كرد. فرمود: بله، شب قدر - كه همه ساله در ماه رمضان، در دهۀ آخرش تجديد مى شود - شبى است كه قرآن جز در آن شب نازل نشده، و آن شبى است كه خداى تعالى در باره اش فرموده: «فيها يُفرق كُلّ أمر حكيم».
فرمود: عبادت در شب قدر، بهتر است از عبادت در هزار ماهى كه در آن شب قدر نباشد.
 
و در همان كتاب، به سند، خود از فضيل، زراره و محمّد بن مسلم، از حمران روايت كرده كه از امام باقر «عليه السلام»، از معناى آيه «إنّا أنزَلنَاهُ فِى لَيلَةٍ مُبَارَكَة» سؤال كرد.  
 
فرمود: بله، شب قدر - كه همه ساله در ماه رمضان، در دهۀ آخرش تجديد مى شود - شبى است كه قرآن جز در آن شب نازل نشده، و آن شبى است كه خداى تعالى در باره اش فرموده: «فِيهَا يُفرَقُ كُلُّ أمرٍ حَكِيم».


آنگاه فرمود: در آن شب، هر حادثه اى كه بايد در طول آن سال واقع گردد، تقدير مى شود. چه خير و چه شر، چه طاعت و چه معصيت، و چه فرزندى كه قرار است متولد شود، و يا اجلى كه بناست فرا رسد، و يا رزقى كه قرار است (تنگ و يا وسيع) برسد. پس آنچه در اين شب مقدّر شود، و قضايش رانده شود، قضايى است حتمى؛ ولى در عين حال، مشيّت خداى تعالى در آن ها محفوظ است (و خدا با حتمى كردن مقدرات، العياذ باللّه به دست خود، دستبند نمى زند).
آنگاه فرمود: در آن شب، هر حادثه اى كه بايد در طول آن سال واقع گردد، تقدير مى شود. چه خير و چه شر، چه طاعت و چه معصيت، و چه فرزندى كه قرار است متولد شود، و يا اجلى كه بناست فرا رسد، و يا رزقى كه قرار است (تنگ و يا وسيع) برسد. پس آنچه در اين شب مقدّر شود، و قضايش رانده شود، قضايى است حتمى؛ ولى در عين حال، مشيّت خداى تعالى در آن ها محفوظ است (و خدا با حتمى كردن مقدرات، العياذ باللّه به دست خود، دستبند نمى زند).
خط ۱۹: خط ۲۳:
و در مجمع است كه: از ابن عبّاس، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» روايت شده كه فرمود: وقتى شب قدر مى شود، ملائكه اى كه ساكن در سدرة المنتهى هستند و جبرئيل يكى از ايشان است، نازل مى شوند، در حالى كه جبرئيل به اتفاق ساير سكّان نامبرده، پرچم هايى را به همراه دارند. يك پرچم بالاى قبر من، و يكى بر بالاى بيت المقدس، و پرچمى در مسجدالحرام و پرچمى بر طور سينا نصب مى كنند. و هيچ مؤمن و مؤمنه اى در اين نقاط نمى ماند، مگر آن كه جبرئيل به او سلام مى كند، مگر كسى كه دائم الخمر و يا معتاد به خوردن گوشت خوك و يا زعفران ماليدن به بدن خود باشد.
و در مجمع است كه: از ابن عبّاس، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» روايت شده كه فرمود: وقتى شب قدر مى شود، ملائكه اى كه ساكن در سدرة المنتهى هستند و جبرئيل يكى از ايشان است، نازل مى شوند، در حالى كه جبرئيل به اتفاق ساير سكّان نامبرده، پرچم هايى را به همراه دارند. يك پرچم بالاى قبر من، و يكى بر بالاى بيت المقدس، و پرچمى در مسجدالحرام و پرچمى بر طور سينا نصب مى كنند. و هيچ مؤمن و مؤمنه اى در اين نقاط نمى ماند، مگر آن كه جبرئيل به او سلام مى كند، مگر كسى كه دائم الخمر و يا معتاد به خوردن گوشت خوك و يا زعفران ماليدن به بدن خود باشد.


و در تفسير برهان، از سعد بن عبد اللّه روايت كرده كه به سند خود، از ابى بصير روايت كرده كه گفت: با امام صادق «عليه السلام» بودم كه سخن از پاره اى خصائص امام در هنگام ولادت به ميان آمد. فرمود: وقتى شب قدر مى شود، امام مستوجب روح بيشترى مى گردد. عرضه داشتم: فدايت شوم! مگر روح همان جبرئيل نيست؟ فرمود: روح از جبرئيل بزرگتر است و جبرئيل، از سنخ ملائكه است و روح، از آن سنخ نيست. مگر نمى بينى خداى تعالى فرموده: «تنزّل الملائكةُ و الروحُ»؛ پس ‍ معلوم مى شود روح، غير از ملائكه است.
و در تفسير برهان، از سعد بن عبد اللّه روايت كرده كه به سند خود، از ابى بصير روايت كرده كه گفت: با امام صادق «عليه السلام» بودم كه سخن از پاره اى خصائص امام در هنگام ولادت به ميان آمد.  
 
فرمود: وقتى شب قدر مى شود، امام مستوجب روح بيشترى مى گردد. عرضه داشتم: فدايت شوم! مگر روح همان جبرئيل نيست؟ فرمود: روح از جبرئيل بزرگتر است و جبرئيل، از سنخ ملائكه است و روح، از آن سنخ نيست. مگر نمى بينى خداى تعالى فرموده: «تنزّل الملائكةُ و الروحُ»؛ پس ‍ معلوم مى شود روح، غير از ملائكه است.


مولّف: روايات در معنا و خصائص و فضائل شب قدر بسيار زياد است ، (كه ما در اين جا، مختصرى از آن را آورديم). و در بعضى از آن روايات، علامت هايى براى شب قدر ذكر شده. از قبيل اين كه: صبح شب قدر، آفتاب بدون شعاع طلوع مى كند. هوا در صبح آن شب معتدل است، وليكن چون اين علامت ها، نه دائمى است و نه اغلب چنين است، لذا از ذكر آن روايات خوددارى نموديم.
مولّف: روايات در معنا و خصائص و فضائل شب قدر بسيار زياد است ، (كه ما در اين جا، مختصرى از آن را آورديم). و در بعضى از آن روايات، علامت هايى براى شب قدر ذكر شده. از قبيل اين كه: صبح شب قدر، آفتاب بدون شعاع طلوع مى كند. هوا در صبح آن شب معتدل است، وليكن چون اين علامت ها، نه دائمى است و نه اغلب چنين است، لذا از ذكر آن روايات خوددارى نموديم.
خط ۳۷: خط ۴۳:
لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَ الْمُشرِكِينَ مُنفَكِّينَ حَتى تَأْتِيهُمُ الْبَيِّنَةُ(۱)
لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَ الْمُشرِكِينَ مُنفَكِّينَ حَتى تَأْتِيهُمُ الْبَيِّنَةُ(۱)


رَسُولٌ مِّنَ اللَّهِ يَتْلُوا صحُفاً مُّطهَّرَةً(۲)
رَسُولٌ مِّنَ اللَّهِ يَتْلُوا صُحُفاً مُّطهَّرَةً(۲)


فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ(۳)
فِيهَا كُتُبٌ قَيِّمَةٌ(۳)
۱۳٬۷۸۱

ویرایش