گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۳۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
<span id='link302'><span>
<span id='link302'><span>


==اقوال مختلف در اين باره ==
* بعضى گفته اند: معناى «سبح اسم ربّك الأعلى» اين است كه: بايد بگويى «'''سبحان ربّى الأعلى'''». نقل از ابن عبّاس. البته اين نسبت را هم به وى داده اند كه گفته معنايش اين است كه نماز بخوان.
بعضى گفته اند: معناى «'''سبح اسم ربك الاعلى '''» اين است كه : بايد بگويى «'''سبحان ربى الاعلى '''»، نقل از ابن عباس . البته اين نسبت را هم به وى داده اند كه گفته معنايش اين است كه نماز بخوان .
 
بعضى گفته اند: مراد از كلمه «'''اسم '''»، مسمى ، يعنى خود خداى تعالى است ، و معناى آيه اين است كه : خدا را از هر فعل و صفتى كه لايق به ساحت قدس او نيست منزه بدار.
* بعضى گفته اند: مراد از كلمۀ «'''اسم '''»، مسمّى، يعنى خود خداى تعالى است. و معناى آيه اين است كه: خدا را از هر فعل و صفتى كه لايق به ساحت قدس او نيست، منزّه بدار.
بعضى گفته اند: منظور از آوردن كلمه «'''اسم '''» تعظيم مسمى است ، و استشهاد شده به گفته لبيد شاعر كه گفته است :
 
«'''الى الحول ثم اسم السلام عليكما - تا سر يكسال و سپس اسم سلام بر شما دو نفر باد'''»، يعنى سلام بر شما باد، در اينجا هم معنايش : «'''سبح ربك الاعلى '''» است .
* بعضى گفته اند: منظور از آوردن كلمۀ «'''اسم '''»، تعظيم مسمّى است، و به گفتۀ لبيد شاعر استشهاد شده كه گفته است:
و بعضى گفته اند: مراد تنزيه اسماى خداى تعالى است از هر رفتارى كه لايق به ساحت قدس او نباشد، مثلا اگر لفظى از اسماى خدا عمومى باشد، هم به خداى تعالى اطلاق شود، هم به غير او، مانند عالم و قادر و امثال آن ، در مورد خداى تعالى آن را تاءويل نكند (و با اسماى خدا بازى ننمايد) و اگر لفظى باشد كه معناى اصلى و لغوى آن در مورد خداى تعالى صادق نباشد،
 
«إلى الحول، ثمّ اسم السلام عليكما = تا سر يك سال، و سپس اسم سلام بر شما دو نفر باد». يعنى سلام بر شما باد. در اين جا هم، معنايش: «سبّح ربّك الأعلى» است.
 
* و بعضى گفته اند: مراد تنزيه اسماى خداى تعالى است از هر رفتارى كه لايق به ساحت قدس او نباشد. مثلا اگر لفظى از اسماى خدا عمومى باشد، هم به خداى تعالى اطلاق شود، هم به غير او، مانند عالم و قادر و امثال آن؛ در مورد خداى تعالى آن را تأويل نكند (و با اسماى خدا بازى ننمايد)؛ و اگر لفظى باشد كه معناى اصلى و لغوى آن در مورد خداى تعالى صادق نباشد،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۴۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۴۴۱ </center>
كلمه را بر معناى اصليش باقى نگذارد، و آن را تاءويل نمايد مانند «'''و جاء ربك - پروردگار تو آمد'''» كه حتما بايد تاءويل شود، و اگر كلمه اى است كه جز در مورد خداى تعالى اطلاق نمى شود،مانند كلمه «'''الله '''» بايد آن را بر غير خداى تعالى اطلاق نكند، و در جاهاى نامناسب از قبيل مستراح آن را به زبان نياورد، و به همين قياس رعايت ادب را درباره اسم خدا بنمايد.
كلمه را بر معناى اصلی اش باقى نگذارد، و آن را تأويل نمايد. مانند «و جاء ربّك = پروردگار تو آمد»، كه حتما بايد تأويل شود. و اگر كلمه اى است كه جز در مورد خداى تعالى اطلاق نمى شود، مانند كلمۀ «'''الله '''»، بايد آن را بر غير خداى تعالى اطلاق نكند و در جاهاى نامناسب، از قبيل مستراح آن را به زبان نياورد، و به همين قياس، رعايت ادب را درباره اسم خدا بنمايد.
و ليكن معنايى كه ما ارائه داديم هم عمومى تر و وسيع تر است ، و هم با سياق آيات بعدى كه مى فرمايد: «'''سنقرئك فلا تنسى '''» و «'''نيسرك لليسرى فذكر'''» مناسب تر است ، چون سياق اين آيات سياق تحريك و تشويق به تبليغ رسالت ، و تذكر دادن و بيدار كردن مردم است ، و لذا نخست دستور مى دهد كه آن جناب كلام خود را اصلاح كند و از هر چيزى كه بويى از شرك جلى و يا شرك خفى دارد پاك نمايد، و اسم پروردگارش را منزه بدارد، و در مرحله دوم او را وعده مى دهد به اينكه آنقدر وحى را برايش بخواند كه ديگر چيزى از آن را فراموش نكند، و در مرحله سوم وعده اش مى دهد كه طريقه تبليغ را بر او آسان سازد، و در آخر دستور مى دهد مردم را تذكر دهد و تبليغ كند، (دقت بفرماييد).
 
وليكن معنايى كه ما ارائه داديم، هم عمومى تر و وسيع تر است، و هم با سياق آيات بعدى كه مى فرمايد: «'''سنقرئك فلا تنسى'''» و «'''نُيَسّرك لِليُسرى فَذكّر'''»، مناسب تر است. چون سياق اين آيات، سياق تحريك و تشويق به تبليغ رسالت، و تذكر دادن و بيدار كردن مردم است.
و لذا نخست دستور مى دهد كه آن جناب، كلام خود را اصلاح كند و از هر چيزى كه بويى از شرك جلى و يا شرك خفى دارد، پاك نمايد، و اسم پروردگارش را منزّه بدارد. و در مرحلۀ دوم، او را وعده مى دهد به اين كه آن قدر وحى را برايش بخواند كه ديگر چيزى از آن را فراموش نكند. و در مرحلۀ سوم، وعده اش مى دهد كه طريقه تبليغ را بر او آسان سازد. و در آخر، دستور مى دهد مردم را تذكر دهد و تبليغ كند. (دقت بفرماييد)!
<span id='link303'><span>
<span id='link303'><span>
==مظاهر تدبير الهى : خلقت ، تسويه ، تقدير، هدايت ، و... ==
==مظاهر تدبير الهى : خلقت ، تسويه ، تقدير، هدايت ، و... ==
الَّذِى خَلَقَ فَسوَّى
الَّذِى خَلَقَ فَسوَّى
۱۳٬۷۸۱

ویرایش