گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:


==رواياتى درباره سوگندهاى سوره نازعات و ... ==
==رواياتى درباره سوگندهاى سوره نازعات و ... ==
در كتاب فقيه آمده كه على بن مهزيار گفته به امام جواد (عليه السلام ) عرضه داشتم سوگند «'''و الليل اذا يغشى و النهار اذا تجلى '''» و «'''و النجم اذا هوى '''» و نظائر آن چه معنا دارد؟ فرمود: خداى تعالى مى تواند به هر يك از مخلوقاتش كه بخواهد سوگند ياد كند ولى خلق او جز به خود او نمى توانند سوگند بخورند.
در كتاب فقيه آمده كه على بن مهزيار گفته به امام جواد «عليه السلام» عرضه داشتم: سوگند «وَ اللّيلِ إذَا يَغشى وَ النّهَارِ إذَا تَجَلّى» و «وَ النّجمِ إذَا هَوى» و نظائر آن چه معنا دارد؟ فرمود: خداى تعالى مى تواند به هر يك از مخلوقاتش كه بخواهد سوگند ياد كند، ولى خلق او، جز به خود او نمى توانند سوگند بخورند.
مؤ لف : روايتى در همين معنا از كافى از محمد بن مسلم از امام باقر (عليه السلام ) در تفسير اول سوره نجم گذشت .
 
و در الدر المنثور است كه سعيد بن منصور، و ابن منذر، از على (عليه السلام ) روايت كرده اند كه در تفسير آيه «'''و النازعات غرقا'''» فرموده : نازعات ملائكه هستند كه ارواح كفار را از بدنهايشان به شدت مى كنند، و ناشطات نيز ملائكه هستند كه ارواح كفار را تا مابين ناخن ها و پوست جذب نموده ، سپس بيرون مى كشند، و سابحات نيز ملائكه اند كه ارواح مؤ منين را در بين آسمان و زمين شناور مى سازند، و سابقات نيز ملائكه اند، كه بعضى براى بردن روح مؤ من بسوى خدا از بعضى ديگر سبقت مى گيرند، و مدبرات هم ملائكه اند، كه امور بندگان را از اين سال تا سال ديگر تدبير مى كنند.
مؤلف: روايتى در همين معنا از كافى، از محمد بن مسلم، از امام باقر «عليه السلام»، در تفسير اول سوره نجم گذشت.
مؤ لف : بنابر اينكه روايت صحيح باشد بايد آن را حمل كنيم بر اينكه امام خواسته اند بعضى از مصاديق اين عناوين را ذكر كنند، و اينكه فرمود: «'''ارواح كفار را تا ما بين ناخن ها و پوست جذب نموده ، سپس ‍ بيرون مى كشند'''» نوعى از تمثيل است ، كه شدت عذاب را مى رساند.
 
و نيز در همان كتاب آمده كه ابن ابى حاتم از على بن ابى طالب (عليه السلام ) روايت كرده كه ابن الكوا از آن جناب از آيه «'''فالمدبرات امرا'''» پرسيد، فرمود: ملائكه اند، كه ذكر رحمان و امر او را تدبير مى كنند.
و در الدرّ المنثور است كه سعيد بن منصور، و ابن منذر، از على «عليه السلام» روايت كرده اند كه در تفسير آيه «وَ النّازِعَاتِ غَرقاً» فرموده «نازعات»، ملائكه هستند كه ارواح كفار را از بدن هايشان به شدّت مى كَنَند، و «ناشطات» نيز، ملائكه هستند كه ارواح كفار را تا مابين ناخن ها و پوست جذب نموده، سپس بيرون مى كشند، و «سابحات» نيز، ملائكه اند كه ارواح مؤمنان را در بين آسمان و زمين شناور مى سازند، و «سابقات» نيز، ملائكه اند كه بعضى براى بردن روح مؤمن به سوى خدا از بعضى ديگر سبقت مى گيرند، و «مدبّرات» هم، ملائكه اند كه امور بندگان را از اين سال تا سال ديگر تدبير مى كنند.
و در تفسير قمى در ذيل آيه «'''يوم ترجف الراجفه تتبعها الرادفه '''» آمده كه امام فرمود: يعنى زمين زير پاى اهلش شكافته مى شود، و رادفه به معناى صيحه است .
 
و نيز در همان كتاب در ذيل آيه «'''ءانا لمردودون فى الحافره '''» آمده كه امام در معناى آن فرمود: قريش مى پرسيدند آيا بعد از مرگ دوباره بر مى گرديم ؟.
مؤلف: بنابر اين كه روايت صحيح باشد، بايد آن را حمل كنيم بر اين كه امام خواسته اند بعضى از مصاديق اين عناوين را ذكر كنند، و اين كه فرمود: «ارواح كفار را تا ما بين ناخن ها و پوست جذب نموده، سپس ‍ بيرون مى كشند»، نوعى از تمثيل است كه شدّت عذاب را مى رساند.
 
و نيز در همان كتاب آمده كه ابن ابى حاتم، از على بن ابى طالب «عليه السلام» روايت كرده كه «ابن الكوّا»، از آن جناب، از آيه «فَالمُدَبّرَاتِ أمراً» پرسيد. فرمود: ملائكه اند، كه ذكر رحمان و امر او را تدبير مى كنند.
 
و در تفسير قمى، در ذيل آيه «يَومَ تَرجُفُ الرّاجِفَة * تَتبَعُهَا الرّادِفَة» آمده كه امام فرمود: يعنى زمين زير پاى اهلش شكافته مى شود، و «رادفه»، به معناى صيحه است.
 
و نيز در همان كتاب، در ذيل آيه «ءَإنّا لَمَردُودَُونَ فِى الحَافِرَة» آمده كه امام در معناى آن فرمود: قريش مى پرسيدند آيا بعد از مرگ دوباره بر مى گرديم؟
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۱۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۱۵ </center>
و نيز در همان كتاب در ذيل آيه «'''تلك اذا كره خاسره '''» امام فرمود: كفار اين سخن را از در استهزاء زدند. و باز در همان كتاب در روايت ابى الجارود امام باقر (عليه السلام ) در معناى «'''ءانا لمردودون فى الحافره '''» فرمود: يعنى در خلقتى جديد و در معناى «'''فاذا هم بالساهره '''» فرمود: ساهره يعنى زمين ، چون كفار در قبرها قرار دارند، همينكه زجره و صيحه را مى شنوند از قبرشان در مى آيند، و با خلقتى تمام عيار روى زمين قرار مى گيرند.
و نيز در همان كتاب، در ذيل آيه «تِلكَ إذاً كَرّةٌ خَاسِرَةٌ» امام فرمود: كفار اين سخن را از در استهزاء زدند.
و در اصول كافى به سندى كه به داوود رقى دارد از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه در تفسير آيه «'''و لمن خاف مقام ربه جنتان '''» فرموده : كسى كه بداند كه خدا او را مى بيند، و آنچه مى گويد مى شنود، و آنچه از اعمال خوب و بد مى كند خبر دارد چنين علمى او را از اعمال زشت باز مى دارد، اين همان كسى است كه از مقام پروردگارش ‍ مى ترسد، و نفس خود را از پيروى هوا نهى مى كند.
 
مؤ لف : مويد اين حديث معنايى است كه ما براى خوف از مقام خداى تعالى كرديم . و نيز در اصول كافى به سند خود از يحيى بن عقيل روايت كرده كه گفت : امير المؤ منين (عليه السلام ) فرمود: من تنها از دو چيز بر شما مى ترسم ، يكى پيروى هوا، و يكى آرزوى دراز، چون پيروى هوا آدمى را از حق باز مى دارد، و آرزوى دراز آخرت را از ياد مى برد.
و باز در همان كتاب، در روايت ابى الجارود، امام باقر «عليه السلام»، در معناى «ءَإنّا لَمَردُودُونَ فِى الحَافِرَة» فرمود: يعنى در خلقتى جديد؛ و در معناى «فَإذَا هُم بِالسّاهِرَة» فرمود: ساهره يعنى زمين، چون كفار در قبرها قرار دارند، همين كه زجره و صيحه را مى شنوند، از قبرشان در مى آيند و با خلقتى تمام عيار، روى زمين قرار مى گيرند.
 
و در اصول كافى، به سندى كه به داوود رقّى دارد، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه در تفسير آيه «وَ لِمَن خَافَ مَقَامَ رَبّه جَنّتَان» فرموده: كسى كه بداند كه خدا او را مى بيند، و آنچه مى گويد مى شنود، و آنچه از اعمال خوب و بد مى كند، خبر دارد؛ چنين علمى او را از اعمال زشت باز مى دارد. اين، همان كسى است كه از مقام پروردگارش ‍ مى ترسد، و نفس خود را از پيروى هوا، نهى مى كند.
 
مؤلف: مؤيّد اين حديث معنايى است كه ما براى خوف از مقام خداى تعالى كرديم.  
 
و نيز در اصول كافى، به سند خود، از يحيى بن عقيل روايت كرده كه گفت: اميرالمؤمنين «عليه السلام» فرمود: من تنها از دو چيز بر شما مى ترسم: يكى پيروى هوا، و يكى آرزوى دراز، چون پيروى هوا آدمى را از حق باز مى دارد، و آرزوى دراز آخرت را از ياد مى بَرَد.




۱۳٬۷۵۱

ویرایش