۱۳٬۷۸۶
ویرایش
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۸: | ||
<span id='link191'><span> | <span id='link191'><span> | ||
==عدم منافات بين | ==عدم منافات بين استناد حوادث به ملائکه و به خداى تعالى و به اسباب ظاهرى == | ||
و | و اين كه خداى تعالى، ملائكه را واسطه بين خدا و حوادث دانسته، و يا به عبارتى، ملائكه را اسبابى معرفى كرده كه حوادث مستند به آن هاست، با اين معنا منافات ندارد كه حوادث، به اسباب قريب و مادى نيز مستند باشد. براى اين كه اين دو استناد و اين دو جور سببيّت، در طول هم اند، نه در عرض هم. به اين معنا كه سبب قريب، علت پيدايش حادثه است و سبب بعيد، علت پيدايش سبب قريب است. | ||
همچنان كه منافات ندارد كه در عين | |||
و هيچ يك از اسباب در قبال خداى | همچنان كه منافات ندارد كه در عين اين كه حوادث را به آنان مستند مى كنيم، به خداى تعالى هم مستند بسازيم و بگوييم: تنها سبب در عالَم، خداى تعالى است؛ چون تنها ربّ عالَم اوست. براى اين كه گفتيم سببيّت، طولى است، نه عرضى؛ و استناد حوادث به ملائكه چيزى زائد بر استناد آن ها به اسباب طبيعى و قريبه اش ندارد، و خداى تعالى، استناد حوادث به اسباب طبيعى و ظاهری اش را تصديق كرده؛ همان طور كه استناد آن به ملائكه را قبول دارد. | ||
و هيچ يك از اسباب در قبال خداى تعالى، استقلال ندارند، تا رابطه خداى تعالى با مسبّب آن سبب قطع باشد و باعث شود كه نتوانيم آن مسبّب را، مسبّب خداى تعالى بدانيم. همان طور كه «وثنيّت» پنداشته و گفته اند: خداى تعالى، تدبير امور عالَم را به ملائكۀ مقرّب واگذار كرده. آرى توحيد قرآنى، استقلال از هر چيز را از هر جهت نفى كرده. هيچ موجودى، نه مالك خودش است، و نه مالك نفع و ضرر و مرگ و حيات و نشور خود. | |||
بنابراين، مثل موجودات در استنادشان به اسباب مترتب يكى بر ديگرى، از سبب قريب گرفته تا بعيد، و در انتها استنادشان به خداى سبحان تا حدودى و به وجهى بعيد، مثل كتابت است كه انسان، آن را با دست خود و با قلم انجام مى دهد. و اين عمل، يك استنادى به قلم، و استناد ديگرى به دست، و استناد ديگرى به انسان دارد كه با دست و قلم، كتابت را انجام داده، و هرچند سبب مستقل و فاعل حقيقى اين عمل، خود آدمى است، وليكن اين باعث نمى شود كه ما نتوانيم آن را به دست و قلم نيز استناد دهيم. هم مى گوييم فلانى چقدر خوب مى نويسد، و هم مى گوييم: دست او چنين هنرى از خود نشان مى دهد، و هم خود او مى گويد: اين قلم، خوب مى نويسد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۹۹ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۹۹ </center> | ||
و نيز منافات ندارد كه بنا به بيان گذشته ما، ملائكه واسطه در تدبير | و نيز منافات ندارد كه بنا به بيان گذشته ما، ملائكه واسطه در تدبير باشند و از سوى ديگر، چنانچه از كلام خداى تعالى استفاده مى شود، بعضى از ملائكه و يا همۀ آنان، دائما در حال عبادت و تسبيح و سجده باشند. مانند آيه: «وَ مَن عِندَهُ لا يَستَكبِرُونَ عَن عِبَادَتِهِ وَ لا يَستَحسِرُونَ يُسَبّحُونَ اللّيلَ وَ النّهَارَ لا يَفتُرُونَ»، و آيه: «أنّ الّذِينَ عِندَ رَبّكَ لا يَستَكبِرُونَ عَن عِبَادَتِهِ وَ يُسَبّحُونَهُ وَ لَهُ يَسجُدُونَ». | ||
براى اينكه ممكن است ملائكه در حين انجام ماموريت خداى تعالى و تدبير امور دنيا سجده و تسبيح را هم انجام بدهند، همچنان كه چه بسا اين عدم منافات از آيه زير استشمام مى شود و لله يسجد ما فى السموات و ما فى الارض من دابه و الملائكه و هم لا يستكبرون . | براى اينكه ممكن است ملائكه در حين انجام ماموريت خداى تعالى و تدبير امور دنيا سجده و تسبيح را هم انجام بدهند، همچنان كه چه بسا اين عدم منافات از آيه زير استشمام مى شود و لله يسجد ما فى السموات و ما فى الارض من دابه و الملائكه و هم لا يستكبرون . | ||
يَوْمَ تَرْجُف الرَّاجِفَةُ تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ | يَوْمَ تَرْجُف الرَّاجِفَةُ تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ |
ویرایش