گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
<span id='link175'><span>
<span id='link175'><span>


==اوصاف قيامت ، نبأ عظيمى كه واقع خواهد شد ==
==اوصاف قيامت، نبأ عظيمى كه واقع خواهد شد ==
از اين آيه شريفه شروع شده است به توصيف آن نبا عظيمى كه خبر از وقوع آن در آينده داده و فرمود: «'''كلا سيعلمون '''» آنگاه براى اثبات مطلب چنين استدلال نمود كه «'''الم نجعل الارض مهادا... - مگر ما نبوديم كه زمين را بستر و گهواره كرديم ...'''» و آن را يوم الفصل خواند تا بفهماند در آن روز بين مردم فصل قضا مى شود و هر طايفه اى بدانچه با عمل خود مستحق آن شده مى رسد، پس يوم الفصل ، ميقات و آخرين روزى است كه براى فصل قضا معين شده بود و تعبير به لفظ «'''كان '''» كه مخصوص رساندن ثبوت است مى فهماند يوم الفصل از سابق ثابت و در علم خدا معين شده بود حجت قبلى هم بدان ناطق است و به همين جهت جمله را با كلمه «'''ان '''» موكد كرد.
از اين آيه شريفه شروع شده است به توصيف آن نبا عظيمى كه خبر از وقوع آن در آينده داده و فرمود: «'''كلا سيعلمون '''» آنگاه براى اثبات مطلب چنين استدلال نمود كه «'''الم نجعل الارض مهادا... - مگر ما نبوديم كه زمين را بستر و گهواره كرديم ...'''» و آن را يوم الفصل خواند تا بفهماند در آن روز بين مردم فصل قضا مى شود و هر طايفه اى بدانچه با عمل خود مستحق آن شده مى رسد،  
و معناى جمله اين است كه : محققا يوم الفصل كه خبرش خبر عظيمى است در علم خدا معين شده بود و روزى كه خدا آسمانها و زمين را مى آفريد و نظام جارى در آن را بر آن حاكم مى كرد از همان روز براى نظام مادى جهان مدتى معين كرد كه با به سر رسيدن آن مدت عمر عالم ماده هم تمام مى شود چون خداى تعالى مى دانست كه اين نشاه جز با انتهايش به يوم الفصل تمام نمى شود، چون خودش نشاه دنيا را آفريده بود مى دانست كه اگر آن را بخواهد بيافريند لازمه اش اين است كه نشاه قيامت را هم به پا كند.
 
يَوْمَ يُنفَخُ فى الصورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجاً
پس يوم الفصل، ميقات و آخرين روزى است كه براى فصل قضا معين شده بود و تعبير به لفظ «'''كان '''» كه مخصوص رساندن ثبوت است مى فهماند يوم الفصل از سابق ثابت و در علم خدا معين شده بود حجت قبلى هم بدان ناطق است و به همين جهت جمله را با كلمه «'''ان '''» موكد كرد.
در سابق گفتار در معناى «'''نفخ صور'''» مكررا گذشت . و كلمه «'''افواج '''» جمع فوج است كه - به گفته راغب - به معناى جمعيتى است كه به سرعت از پيش روى ما بگذرند.
 
و معناى جمله اين است كه: محققا يوم الفصل كه خبرش خبر عظيمى است در علم خدا معين شده بود و روزى كه خدا آسمانها و زمين را مى آفريد و نظام جارى در آن را بر آن حاكم مى كرد از همان روز براى نظام مادى جهان مدتى معين كرد كه با به سر رسيدن آن مدت عمر عالم ماده هم تمام مى شود چون خداى تعالى مى دانست كه اين نشاه جز با انتهايش به يوم الفصل تمام نمى شود، چون خودش نشاه دنيا را آفريده بود مى دانست كه اگر آن را بخواهد بيافريند لازمه اش اين است كه نشاه قيامت را هم به پا كند.
 
«'''يَوْمَ يُنفَخُ فى الصورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجاً'''»:
 
در سابق گفتار در معناى «'''نفخ صور'''» مكررا گذشت. و كلمه «'''افواج'''» جمع فوج است كه - به گفته راغب - به معناى جمعيتى است كه به سرعت از پيش روى ما بگذرند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۶۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۶۹ </center>
و در جمله «'''فتاتون افواجا'''» سياق را طبق سياق سابق خطابى كرد، تا حق وعيد و تهديدى كه جمله «'''كلا سيعلمون '''» متضمن آن است را ادا كرده باشد، و مثل اينكه آيه مورد بحث نظرى هم به آيه «'''يوم ندعوا كل اناس بامامهم '''» دارد، كه آن نيز دلالت مى كند بر اينكه در روز قيامت مردم فوج فوج مى آيند.
و در جمله «'''فتاتون افواجا'''» سياق را طبق سياق سابق خطابى كرد، تا حق وعيد و تهديدى كه جمله «'''كلا سيعلمون'''» متضمن آن است را ادا كرده باشد، و مثل اينكه آيه مورد بحث نظرى هم به آيه «'''يوم ندعوا كل اناس بامامهم'''» دارد، كه آن نيز دلالت مى كند بر اين كه در روز قيامت مردم فوج فوج مى آيند.
وَ فُتِحَتِ السمَاءُ فَكانَت أَبْوَباً
 
و وقتى دربهاى آسمان باز شد قهرا عالم انسانى به عالم فرشتگان متصل مى شود.
«'''وَ فُتِحَتِ السمَاءُ فَكانَت أَبْوَاباً'''»:
بعضى گفته اند: در اين آيه چيزى در تقدير است ، و تقدير كلام «'''فكانت ذات ابواب '''» است ، يعنى آسمان داراى ابواب خواهد بود. بعضى ديگر گفته اند: در آسمان راههايى پيدا مى شود، در حالى كه قبلا چنين راههايى وجود نداشت . ليكن اين دو وجه به بى دليل حرف زدن شبيه تر است تا تفسير (دقت بفرماييد).
 
وَ سيرَتِ الجِْبَالُ فَكانَت سرَاباً
و وقتى درب هاى آسمان باز شد قهرا عالم انسانى به عالم فرشتگان متصل مى شود.
كلمه «'''سراب '''» به معناى آب موهوم است كه در بيابان از دور برق مى زند و انسان خيال مى كند آنجا آب است ، و هر امر بى حقيقت را كه به نظر حقيقت برسد نيز به عنوان استعاره سراب مى گويند، و شايد مراد از سراب در آيه به معناى دوم باشد.
 
بعضى گفته اند: در اين آيه چيزى در تقدير است، و تقدير كلام «'''فكانت ذات ابواب'''» است، يعنى آسمان داراى ابواب خواهد بود. بعضى ديگر گفته اند: در آسمان راههايى پيدا مى شود، در حالى كه قبلا چنين راه هايى وجود نداشت . ليكن اين دو وجه به بى دليل حرف زدن شبيه تر است تا تفسير (دقت بفرماييد).
 
«'''وَ سيرَتِ الجِْبَالُ فَكانَت سرَاباً'''»:
 
كلمه «'''سراب'''» به معناى آب موهوم است كه در بيابان از دور برق مى زند و انسان خيال مى كند آنجا آب است، و هر امر بى حقيقت را كه به نظر حقيقت برسد نيز به عنوان استعاره سراب مى گويند، و شايد مراد از سراب در آيه به معناى دوم باشد.
<span id='link176'><span>
<span id='link176'><span>


۱۳٬۸۵۰

ویرایش