گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۱۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۶: خط ۲۶:
اين آيه، در مقام بيان علت سخنى است كه از ايشان حكايت كرد. مى خواهد بفهماند چرا گفتند: «إنّما نُطعِمُكُم لِوَجهِ الله...» و اين كه اگر عمل مذكور خود را تنها و تنها به خاطر خدا انجام دادند، و عبوديت خود را براى خدا خالص كردند، براى اين بود كه از آن روز سخت و دشوار مى ترسيدند. و براى بيان علت مذكور، اكتفا نكردند به اين كه ما از آن روز مى ترسيم، بلكه آن روز را به پروردگار خود نسبت داده، گفتند: «ما از پروردگار خود، از روزى مى ترسيم كه چنين و چنان است»، تا فهمانده باشند وقتى از اين إطعامشان چيزى غير از پروردگارشان را در نظر ندارند، پس ترسشان هم از غير او نيست. همچنان كه اميدى هم به غير او ندارند. پس ترس و اميدشان همه از خدا است، اگر از روز قيامت هم مى ترسند، بدان جهت است كه روز پروردگارشان است. روزى است كه خدا به حساب بندگانش مى رسد، و جزاى اعمال ايشان را مى دهد.
اين آيه، در مقام بيان علت سخنى است كه از ايشان حكايت كرد. مى خواهد بفهماند چرا گفتند: «إنّما نُطعِمُكُم لِوَجهِ الله...» و اين كه اگر عمل مذكور خود را تنها و تنها به خاطر خدا انجام دادند، و عبوديت خود را براى خدا خالص كردند، براى اين بود كه از آن روز سخت و دشوار مى ترسيدند. و براى بيان علت مذكور، اكتفا نكردند به اين كه ما از آن روز مى ترسيم، بلكه آن روز را به پروردگار خود نسبت داده، گفتند: «ما از پروردگار خود، از روزى مى ترسيم كه چنين و چنان است»، تا فهمانده باشند وقتى از اين إطعامشان چيزى غير از پروردگارشان را در نظر ندارند، پس ترسشان هم از غير او نيست. همچنان كه اميدى هم به غير او ندارند. پس ترس و اميدشان همه از خدا است، اگر از روز قيامت هم مى ترسند، بدان جهت است كه روز پروردگارشان است. روزى است كه خدا به حساب بندگانش مى رسد، و جزاى اعمال ايشان را مى دهد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۰۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۲۰۶ </center>
و اگر در آيه «وَ يَخَافُونَ يَوماً كَانَ شَرُّهُ مُستَطِيراً» نسبت ترس آنان را به خود قيامت داد، براى اين بود كه گوينده اين سخن خود آنان نبودند، بلكه خداى تعالى است كه قبل از اين آيه، شدايد آن روز را به خودش ‍نسبت داده، و فرموده بود: «إنّا أعتَدنَا لِلكَافِرينَ سَلاسِلَ ...».
و اگر در آيه «وَ يَخَافُونَ يَوماً كَانَ شَرُّهُ مُستَطِيراً» نسبت ترس آنان را به خود قيامت داد، براى اين بود كه گوينده اين سخن خود آنان نبودند، بلكه خداى تعالى است كه قبل از اين آيه، شدايد آن روز را به خودش نسبت داده، و فرموده بود: «إنّا أعتَدنَا لِلكَافِرينَ سَلاسِلَ ...».


و كوتاه سخن اين كه: مسأله خوفى كه اين طايفه در گفتار خود آوردند، خوف در مقام عمل است. چون حساب عملِ بنده با خدا است، و بندگى لازمۀ لاينفكّ انسان است. انسان به هر درجه از كمال برسد، و حتى به مقام عصمت و بى گناهى هم اگر برسد، باز هم بنده است، و بنده ممكن نيست از خوف پروردگارش تهى باشد، همچنان كه فرمود: «إنّ إلَينَا إيَابَهُم * ثُمّ إنّ عَلَينَا حِسَابَهُم».
و كوتاه سخن اين كه: مسأله خوفى كه اين طايفه در گفتار خود آوردند، خوف در مقام عمل است. چون حساب عملِ بنده با خدا است، و بندگى لازمۀ لاينفكّ انسان است. انسان به هر درجه از كمال برسد، و حتى به مقام عصمت و بى گناهى هم اگر برسد، باز هم بنده است، و بنده ممكن نيست از خوف پروردگارش تهى باشد، همچنان كه فرمود: «إنّ إلَينَا إيَابَهُم * ثُمّ إنّ عَلَينَا حِسَابَهُم».
خط ۳۲: خط ۳۲:
«'''فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شرَّ ذَلِك الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضرَةً وَ سُرُوراً'''»:
«'''فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شرَّ ذَلِك الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضرَةً وَ سُرُوراً'''»:


«وِقَايَه» به معناى حفظ كردن و از اذيت جلوگيرى نمودن است، و وقتى گفته مى شود: «فُلانٌ لَقِىَ فُلانٌ بِكَذا»، معنايش اين است كه با او به چنين وضعى روبرو شد؛ و كلمۀ «نَضرَه» به معناى بهجت و خوش رويى، و كلمه «سرور» در مقابل «اندوه» است.
«وِقَايَه» به معناى حفظ كردن و از اذيت جلوگيرى نمودن است، و وقتى گفته مى شود: «فُلانٌ لَقِىَ فُلانٌ بِكَذا»، معنايش اين است كه با او به چنين وضعى روبرو شد؛ و كلمۀ «نَضرَه» به معناى بهجت و خوشرويى، و كلمه «سرور» در مقابل «اندوه» است.


و معناى آيه اين است كه: خداى تعالى، ايشان را حفظ و شرّ آن روز را از ايشان منع كرد، و با بهجت و سرور با ايشان روبرو شد. پس اين طايفه در آن روز خوشحال و مسرورند، همچنان كه در جاى ديگر فرمود: «وُجُوهٌ يَومَئِذٍ نَاضِرَةٌ».
و معناى آيه اين است كه: خداى تعالى، ايشان را حفظ و شرّ آن روز را از ايشان منع كرد، و با بهجت و سرور با ايشان روبرو شد. پس اين طايفه در آن روز خوشحال و مسرورند، همچنان كه در جاى ديگر فرمود: «وُجُوهٌ يَومَئِذٍ نَاضِرَةٌ».
۱۳٬۸۰۰

ویرایش