گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۰: خط ۷۰:
اين وجدانى همه ما است كه اگر فطرت كسى سالم باشد، ممكن نيست كه باين حقيقت اعتراف نكند، كه من موجود محتاجم ، و احتياجم بچيزى است كه خارج از ذات خودم است ، و همچنين غير من تمامى موجودات ، و آنچه كه بتصور و وهم يا عقل درآيد، محتاج بامرى هستند خارج از ذاتشان ، و آن امر و آن چيز، امرى است كه سلسله همه حوائج بدو منتهى ميشود.
اين وجدانى همه ما است كه اگر فطرت كسى سالم باشد، ممكن نيست كه باين حقيقت اعتراف نكند، كه من موجود محتاجم ، و احتياجم بچيزى است كه خارج از ذات خودم است ، و همچنين غير من تمامى موجودات ، و آنچه كه بتصور و وهم يا عقل درآيد، محتاج بامرى هستند خارج از ذاتشان ، و آن امر و آن چيز، امرى است كه سلسله همه حوائج بدو منتهى ميشود.
<span id='link86'><span>
<span id='link86'><span>
==حقايقى كه شخص سليم الفطره به آنها ايمان مى آورد ==
==حقايقى كه شخص سليم الفطره به آن ها ايمان مى آورد ==
پس شخصي كه سلامت فطرت داشته باشد خواه ناخواه ايمان به موجودى غايب از حس خودش دارد: موجوديكه هستى خودش و هستى همه عالم ، مستند بآن موجود است .
پس شخصي كه سلامت فطرت داشته باشد، خواه ناخواه، به موجودى غايب از حس خودش ایمان دارد. موجودی كه هستى خودش و هستى همۀ عالم، مستند به آن موجود است.
شخص سليم الفطره بعد از آنكه بچنين موجودى غيبى ايمان آورد، و اعتراف كرد، فكر مى كند كه اين مبداء كه حتى دقيقه اى از دقائق از حوائج موجودات غافل نميماند، و براى هر موجودى آنچنان سرپرستى دارد كه گوئى غير از آن ديگر مخلوقى ندارد، چگونه ممكن است از هدايت بندگانش غافل بماند، و راه نجات از اعمال مهلك ، و اخلاق مهلك را بآنان ننمايد؟ همين سئوالى كه از خود مى كند، و سئوالات ديگرى كه از آن زائيده ميشود سر از مسئله توحيد و نبوت و معاد در مى آورد، و در نتيجه خود را ملزم ميداند كه در برابر آن مبدء يكتا خضوع كند چون خالق و رب او و رب همه عالم است ، و نيز خود را ملزم ميداند كه در جستجوى هدايت او برآيد، و وقتى بهدايت او رسيد، آنچه در وسع او هست از مال و جاه و علم و فضيلت همه را در راه احياء آن هدايت و نشر آن دين بكار بندد، و اين همان نماز و انفاق است ، اما نه نماز و زكاة قرآن ، چون گفتار ما درباره شخص سليم الفطره اى است كه اينها را در فطرت خود مى يابد، بلكه نماز و زكاتيكه فطرتش بگردنش مى اندازد، و او هم از فطرتش مى پذيرد.
شخص سليم الفطره بعد از آن كه به چنين موجودى غيبى ايمان آورد و اعتراف كرد، فكر مى كند كه اين مبدأ كه حتى دقيقه اى از دقایق از حوائج موجودات غافل نمی ماند، و براى هر موجودى آن چنان سرپرستى دارد كه گویى غير از آن ديگر مخلوقى ندارد، چگونه ممكن است از هدايت بندگانش غافل بماند، و راه نجات از اعمال مهلك و اخلاق مهلك را به آنان ننمايد؟ همين سؤالى كه از خود مى كند و سؤالات ديگرى كه از آن زایيده می شود، سر از مسئله توحيد و نبوّت و معاد در مى آورد و در نتيجه، خود را ملزم می داند كه در برابر آن مبدء يكتا خضوع كند. چون خالق و ربّ او و ربّ همه عالم است. و نيز، خود را ملزم می داند كه در جستجوى هدايت او برآيد و وقتى به هدايت او رسيد، آنچه در وُسع او هست - از مال و جاه و علم و فضيلت - همه را در راه احيا آن هدايت و نشر آن دين به كار بندد، و اين همان نماز و انفاق است. امّا نه نماز و زكات قرآن، چون گفتار ما درباره شخص سليم الفطره اى است كه اين ها را در فطرت خود مى يابد، بلكه نماز و زكاتی كه فطرتش به گردنش مى اندازد، و او هم از فطرتش مى پذيرد.
از اينجا معلوم شد كه اين پنج صفتى كه خدايتعالى آنها را زمينه هدايت قرآنى خود قرار داده ، صفاتى است كه فطرت سالم در آدمى ايجاد مى كند، و در آيات مورد بحث بدارندگان چنين فطرتى وعده ميدهد كه بزودى بوسيله قرآنش ايشانرا هدايت مى كند، البته هدايتى زائد بر هدايت فطرتشان ، پس اعمال پنج گانه نامبرده ، متوسط ميان دو هدايتند، هدايتى سابق بر آن اعمال ، و هدايتى لاحق بآنها، و اعتقاد صادق و اعمال صالح ميان دو هدايت واسطه اند، بطوريكه اگر بعد از هدايت فطرت ، آن اعتقاد و آن اعمال نباشد، هدايت دومى دست نمى دهد.
 
از اين جا معلوم شد كه: اين پنج صفتى كه خدای تعالى، آن ها را زمينۀ هدايت قرآنى خود قرار داده، صفاتى است كه فطرت سالم در آدمى ايجاد مى كند و در آيات مورد بحث، به دارندگان چنين فطرتى وعده می دهد كه به زودى به وسيله قرآنش، ايشان را هدايت مى كند. البتّه هدايتى زائد بر هدايت فطرتشان. پس اعمال پنج گانه نامبرده، متوسط ميان دو هدايت اند: هدايتى سابق بر آن اعمال، و هدايتى لاحق به آن ها، و اعتقاد صادق و اعمال صالح ميان دو هدايت واسطه اند، به طوری كه اگر بعد از هدايت فطرت ، آن اعتقاد و آن اعمال نباشد، هدايت دومى دست نمى دهد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۷۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۷۲ </center>
<span id='link87'><span>
<span id='link87'><span>
۱۳٬۷۸۶

ویرایش