گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۹۱: خط ۱۹۱:


==بحث روایتی==
==بحث روایتی==
در الدر المنثور است كه بخارى و مسلم و بيهقى از عايشه روايت كرده اند كه : حارث بن هشام از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) پرسيد: چگونه بر تو وحى مى شود؟ فرمود: گاهى فرشته اى نزدم مى آيد به صورت صلصله جرس كه در پيش رويم صدا مى كند و من از صداى او آنچه را كه مى خواهد بفهماند حفظ مى كنم ، و اين قسم وحى از هر قسم ديگرى بر من سخت تر است . و گاهى فرشته اى به صورت مردى نزدم ظاهر مى شود و با من حرف مى زند و من سخنانش را حفظ مى كنم .
در الدرّ المنثور است كه بخارى و مسلم و بيهقى، از عايشه روايت كرده اند كه: حارث بن هشام، از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» پرسيد: چگونه بر تو وحى مى شود؟  


عايشه مى گويد: من خود ديده ام كه گاهى در روزهاى بسيار سرد، وحى بر آن جناب نازل مى شد و چون از او جدا مى شد با اينكه روز سردى بود عرق از پيشانى مباركش سرازير مى گرديد.
فرمود: گاهى فرشته اى نزدم مى آيد، به صورت صلصله جرس كه در پيش رويم صدا مى كند و من از صداى او، آنچه را كه مى خواهد بفهماند، حفظ مى كنم، و اين قسم وحى، از هر قسم ديگرى، بر من سخت تر است. و گاهى فرشته اى به صورت مردى نزدم ظاهر مى شود و با من حرف مى زند و من سخنانش را حفظ مى كنم.
 
عايشه مى گويد: من خود ديده ام كه گاهى در روزهاى بسيار سرد، وحى بر آن جناب نازل مى شد و چون از او جدا مى شد، با اين كه روز سردى بود، عرق از پيشانى مباركش سرازير مى گرديد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۱۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۱۷ </center>
و در كتاب توحيد به سند خود از زراره روايت كرده كه گفت : به امام صادق (عليه السلام ) عرضه داشتم : فدايت شوم ! آن غشى كه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) هنگام نزول وحى دست مى داده چگونه بوده است ؟ زراره مى گويد: امام (عليه السلام ) فرمود: اين در آن قسم وحى بوده كه بين آن جناب و خداى تعالى هيچ واسطه اى نبوده ، و خداى تعالى خودش براى آن جناب تجلى مى كرده . مى گويد سپس امام در حالى كه اظهار خشوع مى كرد فرمود: اين همان نبوت است اى زراره .
و در كتاب توحيد، به سند خود، از زراره روايت كرده كه گفت: به امام صادق «عليه السلام» عرضه داشتم: فدايت شوم! آن غشى كه به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، هنگام نزول وحى دست مى داده، چگونه بوده است؟
 
زراره مى گويد: امام «عليه السلام» فرمود: اين در آن قسم وحى بوده كه بين آن جناب و خداى تعالى هيچ واسطه اى نبوده، و خداى تعالى، خودش براى آن جناب تجلّى مى كرده. مى گويد: سپس امام در حالى كه اظهار خشوع مى كرد، فرمود: اين همان نبوت است، اى زراره!
 
و در علل الشرايع، به سند خود، از ابن ابى عمير، از عمرو بن جميع، از ابى عبداللّه «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: جبرئيل هر وقت بر آن جناب نازل مى شد، مانند يك غلام پيش رويش مى نشست، و هر وقت هم داخل مى شد، اجازه مى گرفت.


و در علل الشرايع به سند خود از ابن ابى عمير، از عمرو بن جميع ، از ابى عبداللّه (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: جبرئيل هر وقت بر آن جناب نازل مى شد مانند يك غلام پيش رويش مى نشست ، و هر وقت هم داخل مى شد اجازه مى گرفت .
و شيخ در امالى، به سند خود، از ابى عمير، از هشام بن سالم، از امام صادق «عليه السلام» روايت آورده كه گفت: يكى از اصحاب ما به آن جناب عرضه داشت: اصلحك اللّه! رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» گاهى در حال طبيعى مى فرمود: جبرئيل چنين گفت، و يا مى فرمود: اين جبرئيل است كه مرا دستور مى دهد چنين كنم، و گاهى هم براى گرفتن وحى، بى هوش مى شد، چرا چنين بود؟


و شيخ در امالى به سند خود از ابى عمير، از هشام بن سالم ، از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه گفت : يكى از اصحاب ما به آن جناب عرضه داشت : اصلحك اللّه ، رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) گاهى در حال طبيعى مى فرمود: جبرئيل چنين گفت ، و يا مى فرمود: اين جبرئيل است كه مرا دستور مى دهد چنين كنم ، و گاهى هم براى گرفتن وحى بى هوش مى شد، چرا چنين بود؟ امام صادق (عليه السلام ) در پاسخش فرمود: هر وقت مستقيما و بدون وساطت جبرئيل به آن جناب وحى مى شد، آن حالت به آن جناب دست مى داد، به خاطر اينكه گرفتن وحى از خداى تعالى سنگين و دشوار بود. و هر وقت جبرئيل بين خداى تعالى و آن جناب واسطه مى شد آن حالت دست نمى داد، و در حال طبيعى مى فرمود: جبرئيل به من چنين گفت . و يا مى فرمود: اين جبرئيل است كه چنين مى گويد.
امام صادق «عليه السلام» در پاسخش فرمود: هر وقت مستقيما و بدون وساطتِ جبرئيل، به آن جناب وحى مى شد، آن حالت به آن جناب دست مى داد، به خاطر اين كه گرفتن وحى از خداى تعالى، سنگين و دشوار بود. و هر وقت جبرئيل، بين خداى تعالى و آن جناب واسطه مى شد، آن حالت دست نمى داد، و در حال طبيعى مى فرمود: جبرئيل به من چنين گفت. و يا مى فرمود: اين جبرئيل است كه چنين مى گويد.




۱۳٬۷۱۹

ویرایش