۱۳٬۷۸۱
ویرایش
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
<span id='link358'><span> | <span id='link358'><span> | ||
==آيات ۱۵ - ۳۸ سوره | ==آيات ۱۵ - ۳۸ سوره «ق» == | ||
أَ فَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الاَوَّلِ بَلْ هُمْ فى لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ(۱۵) | أَ فَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الاَوَّلِ بَلْ هُمْ فى لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ(۱۵) | ||
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الانسانَ وَ نَعْلَمُ مَا تُوَسوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ(۱۶) | وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الانسانَ وَ نَعْلَمُ مَا تُوَسوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ(۱۶) | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۳: | ||
اين است آنچه وعده اش را به شما و به هر توبه كارى كه احكام او را حفظ مى كند، داده (۳۲). | اين است آنچه وعده اش را به شما و به هر توبه كارى كه احكام او را حفظ مى كند، داده (۳۲). | ||
به هر كسى كه به غيب از خداى رحمان بترسد و با قلبى بيايد كه همواره به سوى خدا مراجعه مى كرده (۳۳). | به هر كسى كه به غيب از خداى رحمان بترسد و با قلبى بيايد كه همواره به سوى خدا مراجعه مى كرده(۳۳). | ||
او را به سلامت داخل بهشت كنيد، امروز، روز جاودانه است (۳۴). | او را به سلامت داخل بهشت كنيد، امروز، روز جاودانه است (۳۴). | ||
خط ۱۹۷: | خط ۱۹۷: | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | <center> «'''بیان آیات'''» </center> | ||
آيه اولى از اين | آيه اولى از اين آيات، تتمۀ حجتى است كه در آخر آيات قبلى بر علم و قدرت خداى تعالى اقامه كرده بود. و آن حجت عبارت بود از: خلقت آسمان ها و زمين، و آنچه در آن دو از خلائق و تدابير است. آن تدبيرهايى كه كامل ترين تدبيرها و تمام ترين تدبيرها است. | ||
همه اين مذكورات، مربوط مى شد به خلقت نخستين و نشئۀ نخستين. آنگاه اين حجت را تكميل كرد با اشاره به اين جهت كه: آيا مگر ما از آن خلقت نخستين خسته شديم؟ و از آن نتيجه مى گيرد كه: | |||
آن خدايى كه قادر بود عالَم را بدون الگو و براى اولين بار خلق كند، قادر است كه در نشئه اى ديگر، با خلقتى جديدش بيافريند. و همان علمى كه در خلقت نخستين داشت، در خلقت دوم نيز دارد. چون هر دو در خلقت مثل همه، وقتى برايش يكى از اين دو خلقت ممكن باشد، دومى هم ممكن است، و براى خلقت دومش، مانند اولش نمونه اى نمى خواهد، جز اين كه بگويد: «باش». و همين كافى است كه عالَم، بار ديگر موجود شود. «إنّمَا أمرُهُ إذَا أرَادَ شَيئاً أن يَقُولَ لَهُ كُن». | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۱۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۱۶ </center> | ||
آنگاه از بيان گذشته اعراض مى كند و مى فرمايد: با | آنگاه از بيان گذشته اعراض مى كند و مى فرمايد: با اين كه هر دو خلقت مثل هم است، باز هم در باره خلقت جديد در شك اند. و سپس اشاره مى كند به خلقت نخستين انسان، و اين كه خدا، حتى خطورات قلبى او را مى داند، و رقبایى بر او گمارده تا با دقيق ترين وجه مراقبتش كنند. آنگاه سكرات مرگ او را مى گيرد، و بعد از آن يا داخل بهشت مى شوند و يا داخل آتش. | ||
بعد براى بار دوم، به سرگذشت اقوام گذشته كه آيات خدا و معاد را تكذيب كردند و دچار خشم الهى و عذاب انقراض گشتند، با اين كه از شما مردم نيرومندتر بودند، اشاره نموده، مى فرمايد: همان خدايى كه آنان را آن طور كيفر داد، قادر است شما را نيز كيفر كند. | |||
«'''أَ فَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الاَوَّلِ بَلْ هُمْ فى لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ'''»: | |||
كلمه «عى» كه مصدر «عِيينَا» است - به طورى كه راغب مى گويد - به معناى ناتوانى و كسالتى است كه بعد از انجام كارى و يا سخنرانى عارض مى شود. وقتى مى گوييم: «أعيَانِى كَذَا»، و يا «عَييتُ بِكَذَا»، معناى اولى اين است كه: فلان كار مرا خسته كرد. و دومى اين است كه: من از فلان كار خسته شدم. | |||
و مراد از خلق اول، خلقت اين نشئه طبيعت با نظامى است كه در آن جارى است، و يكى از انواع موجودات آن، خلقت همانا انسان است، البته انسان دنيايى. پس وجهى نيست در اين كه ما نيز مانند «فخر رازى»، خلق اول را منحصر در خلقت آسمان ها و زمين بدانيم. همچنان كه وجهى نيست كه مانند بعضى ديگر از مفسران، آن را منحصر در خلقت انسان بدانيم و بگوييم: | |||
چون در ذيل آيه آمده كه «كفار در اشتباهى از خلقت جديدند»، و خلقت جديد مربوط به انسان ها است، لذا «خلقت اول» هم، منحصر در انسان است. براى اين كه خلقت جديد، شامل آسمان و زمين نيز مى شود، همچنان كه فرموده: «يَومَ تُبَدّلُ الأرضُ غَيَر الأرضِ وَ السّماوَاتُ وَ بَرَزُوا لِله الوَاحِدِ القَهّار»، و خلقت جديد، به معناى خلقت نشئه جديد است كه منظور از آن، نشئۀ آخرت است. و استفهام در آيه، انكارى است. | |||
ویرایش