گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۶۱: خط ۶۱:
<span id='link23'><span>
<span id='link23'><span>


==اثر يكتاپرستى و خدا را ولى گرفتن اين است كه انسان در تكوين و تشريع خدا رامرجع مى داند ==
آرى، اثر يكتاپرستى و ولىّ نگرفتن غير خدا، يكى اين است كه بر او توكل كنند. و اثر ديگرش، اين است كه همواره به او رجوع مى كنند. چون گفتيم منظور از اين ولايت، ولايت ربوبيت است، و اين ولايت، به دو نظام مربوط مى شود: يكى به «نظام تكوين»، به اين كه امور تكوين را تدبير نموده، و اسباب و مسبّبات را طورى تنظيم كند كه نتيجه اش، پديد آمدن فلان موجود و بقاء آن و نيز مقدّرات آن باشد. و يكى ديگر، به «نظام تشريع»، يعنى تدبير اعمال انسان ها به اين كه قوانينى و احكامى مقرر كند كه اگر انسان ها، رفتار خود را در طول زندگى با آن قوانين تطبيق دهند، آن قوانين ايشان را به كمال سعادتشان برساند.
آرى اثر يكتاپرستى و ولى نگرفتن غير خدا، يكى اين است كه بر او توكل كنند، و اثر ديگرش اين است كه همواره به او رجوع مى كنند، چون گفتيم منظور از اين ولايت ولايت ربوبيت است ، و اين ولايت به دو نظام مربوط مى شود، يكى به نظام تكوين به اينكه امور تكوين را تدبير نموده ، و اسباب و مسببات را طورى تنظيم كند كه نتيجه اش پديد آمدن فلان موجود و بقاء آن و نيز مقدرات آن باشد. و يكى ديگر به نظام تشريع يعنى تدبير اعمال انسانها به اينكه قوانينى و احكامى مقرر كند كه اگر انسانها رفتار خود را در طول زندگى با آن قوانين تطبيق دهند، آن قوانين ايشان را به كمال سعادتشان برساند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۳۲ </center>
و معلوم است كسى كه خداى را به تنهايى ولى خود مى گيرد، هم در ناحيه تكوين و هم در ناحيه تشريع ، امر تدبير خود را مستند به او مى داند، و در هر دو ناحيه او را مرجع خود مى داند. در ناحيه تكوين از تمامى اسباب ظاهرى منقطع گشته ، و به هيچ سببى ركون و اعتماد نمى كند، چون خدا را يگانه سببى مى داند كه شكست ناپذير است و سببيت هر سببى از او است ، و اين همان توكل است .
و معلوم است كسى كه خداى را به تنهايى «ولىّ» خود مى گيرد، هم در ناحيۀ تكوين و هم در ناحيۀ تشريع، امر تدبير خود را مستند به او مى داند، و در هر دو ناحيه، او را مرجع خود مى داند. در ناحيه تكوين، از تمامى اسباب ظاهرى منقطع گشته، و به هيچ سببى ركون و اعتماد نمى كند. چون خدا را يگانه سببى مى داند كه شكست ناپذير است و سببيّت هر سببى از او است، و اين همان توكل است.
و در ناحيه تشريع هم در هر واقعه اى كه در طول زندگى با آن روبرو مى شود، به حكم خدا رجوع مى كند، و اين همان انابه است . پس معلوم شد كه چگونه جمله ((عليه توكلت (( و جمله ((و اليه انيب (( دو اثر از آثار جمله ((ذلكم اللّه ربى (( است . و معنايش اين است كه من به خاطر آنكه غير از خدا رب و ولى تدبيرى ندارم ، لاجرم در همه امور زندگيم به او رجوع مى كنم ، هم در تكوين و هم در تشريع .
 
فَاطِرُ السمَوَتِ وَ الاَرْضِ ...
و در ناحيه تشريع هم، در هر واقعه اى كه در طول زندگى با آن روبرو مى شود، به حكم خدا رجوع مى كند، و اين همان «انابه» است. پس معلوم شد كه چگونه جمله «عَلَيهِ تَوَكّلتُ» و جمله «وَ إلَيهِ أُنِيبُ»، دو اثر از آثار جملۀ «ذَلِكُمُ اللّهُ رَبّى» است. و معنايش اين است كه: من به خاطر آن كه غير از خدا، ربّ و ولىّ تدبيرى ندارم، لاجرم در همه امور زندگی ام، به او رجوع مى كنم. هم در تكوين و هم در تشريع.
<span id='link24'><span>
<span id='link24'><span>
==احتجاج بر انحصار ربوبيت در خداى سبحان ==
==احتجاج بر انحصار ربوبيت در خداى سبحان ==
بعد از آنكه تصريح كرد به اينكه خداى تعالى رب او است ، چون حجتها بر انحصار ولايت در او اقامه شد، اينك به دنبالش در اين آيه و آيه بعدش ‍ اقامه حجت مى كند بر اينكه ربوبيت هم منحصر در او است . و خلاصه حجت مذكور اين است كه : خداى تعالى (به اعتراف خود شما مشركين ) پديد آرنده موجودات و فاطر آنها است ، يعنى موجودات را او از كتم عدم بيرون مى آورد و شما را نر و ماده خلق كرد، و از اين راه عدد شما را بسيار كرد، و همچنين حيوانات را نيز نر و ماده آفريد، و از اين طريق آنها را تكثير نمود، تا شما (نسل به نسل ) از آن حيوانات استفاده كنيد، و اين ، هم خلقت است و هم تدبير.
بعد از آنكه تصريح كرد به اينكه خداى تعالى رب او است ، چون حجتها بر انحصار ولايت در او اقامه شد، اينك به دنبالش در اين آيه و آيه بعدش ‍ اقامه حجت مى كند بر اينكه ربوبيت هم منحصر در او است . و خلاصه حجت مذكور اين است كه : خداى تعالى (به اعتراف خود شما مشركين ) پديد آرنده موجودات و فاطر آنها است ، يعنى موجودات را او از كتم عدم بيرون مى آورد و شما را نر و ماده خلق كرد، و از اين راه عدد شما را بسيار كرد، و همچنين حيوانات را نيز نر و ماده آفريد، و از اين طريق آنها را تكثير نمود، تا شما (نسل به نسل ) از آن حيوانات استفاده كنيد، و اين ، هم خلقت است و هم تدبير.
۱۳٬۷۸۶

ویرایش