گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳۸ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۴۰}}
__TOC__
__TOC__


خط ۱۱: خط ۱۳:
((و ان تطيعوا اللّه و رسوله لا يلتكم من اعمالكم شيئا(( - كلمه ((يلتكم (( از ماده ((ليت (( اشتقاق يافته كه به معناى نقص است . وقتى گفته مى شود ((لاته ، يليته ، ليتا(( كه چيزى از مفعول فعل كم كرده باشد. و مراد از اطاعت ، اطاعت خالص و واقعى است ، به طورى كه باطن انسان با ظاهرش مطابقت داشته باشد، نه اينكه چون منافقان تقليد اطاعت كاران واقعى را در آورد. و اطاعت خدا استجابت دعو او است در هر چه كه بدان دعوت مى كند، چه اعتقاد و چه عمل . و اطاعت رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) تصديق رسالت او و پيرويش در آنچه كه بدان امر مى كند مى باشد، او امرى كه مربوط به ولايت او در امور امت است . و مراد از كلمه ((اعمال ((، جزاى اعمال است ، و مراد از نقص ‍ اعمال ناقص نكردن جزاى آن است .
((و ان تطيعوا اللّه و رسوله لا يلتكم من اعمالكم شيئا(( - كلمه ((يلتكم (( از ماده ((ليت (( اشتقاق يافته كه به معناى نقص است . وقتى گفته مى شود ((لاته ، يليته ، ليتا(( كه چيزى از مفعول فعل كم كرده باشد. و مراد از اطاعت ، اطاعت خالص و واقعى است ، به طورى كه باطن انسان با ظاهرش مطابقت داشته باشد، نه اينكه چون منافقان تقليد اطاعت كاران واقعى را در آورد. و اطاعت خدا استجابت دعو او است در هر چه كه بدان دعوت مى كند، چه اعتقاد و چه عمل . و اطاعت رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) تصديق رسالت او و پيرويش در آنچه كه بدان امر مى كند مى باشد، او امرى كه مربوط به ولايت او در امور امت است . و مراد از كلمه ((اعمال ((، جزاى اعمال است ، و مراد از نقص ‍ اعمال ناقص نكردن جزاى آن است .
و معناى آيه اين است كه : اگر خدا را در آنچه به شما امر مى كند - كه خلاصه اش پيروى دين او بر حسب اعتقاد است - و رسول را در آنچه به شما امر مى كند اطاعت كنيد از پاداشهاى اعمالتان چيزى كم نمى كند. و جمله ((ان اللّه غفور رحيم ((، همان كم نكردن اعمال بندگان در صورت اطاعتشان از خدا و رسول را تعليل مى كند، (مى فرمايد اجر شما را كم نمى كند براى اينكه او آمرزگار مهربان است ).
و معناى آيه اين است كه : اگر خدا را در آنچه به شما امر مى كند - كه خلاصه اش پيروى دين او بر حسب اعتقاد است - و رسول را در آنچه به شما امر مى كند اطاعت كنيد از پاداشهاى اعمالتان چيزى كم نمى كند. و جمله ((ان اللّه غفور رحيم ((، همان كم نكردن اعمال بندگان در صورت اطاعتشان از خدا و رسول را تعليل مى كند، (مى فرمايد اجر شما را كم نمى كند براى اينكه او آمرزگار مهربان است ).
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ءَامَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَ جَهَدُوا بِأَمْوَلِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فى سبِيلِ اللَّهِ أُولَئك هُمُ الصدِقُونَ
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ ءَامَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَ جَهَدُوا بِأَمْوَلِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فى سبِيلِ اللَّهِ أُولَئك هُمُ الصدِقُونَ
در آيه قبلى اجمالا تعريف كرد كه ايمان داخل در دلهايشان شده (چون از جمله ((لم تومنوا(( و ((لما يدخل الايمان فى قلوبكم (( كه راجع به مسلمانان بى ايمان بود اين تعريف اجمالى استفاده مى شد) و اينك در اين آيه همان تعريف اجمالى را به طور مفصل بيان مى كند.
در آيه قبلى اجمالا تعريف كرد كه ايمان داخل در دلهايشان شده (چون از جمله ((لم تومنوا(( و ((لما يدخل الايمان فى قلوبكم (( كه راجع به مسلمانان بى ايمان بود اين تعريف اجمالى استفاده مى شد) و اينك در اين آيه همان تعريف اجمالى را به طور مفصل بيان مى كند.
<span id='link342'><span>
<span id='link342'><span>
خط ۲۴: خط ۲۶:
و معناى آيه اين است كه : مؤ منين واقعى كوشش مى كنند تا تكاليف مالى و بدنى اسلامى خود را انجام دهند، و در حالى انجام مى دهند - و يا عملشان چنين حالى دارد - كه در دين خدا و در راه او است .
و معناى آيه اين است كه : مؤ منين واقعى كوشش مى كنند تا تكاليف مالى و بدنى اسلامى خود را انجام دهند، و در حالى انجام مى دهند - و يا عملشان چنين حالى دارد - كه در دين خدا و در راه او است .
((اولئك هم الصادقون (( - اين جمله بر ايمان مؤ منين نامبرده مادام كه آن صفات را حفظ كرده باشند صحه گذاشته و تصديق مى كند.
((اولئك هم الصادقون (( - اين جمله بر ايمان مؤ منين نامبرده مادام كه آن صفات را حفظ كرده باشند صحه گذاشته و تصديق مى كند.
قُلْ أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ وَ اللَّهُ بِكلِّ شىْءٍ عَلِيمٌ
قُلْ أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ وَ اللَّهُ بِكلِّ شىْءٍ عَلِيمٌ
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۹۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۹۴ </center>
اين آيه شريفه اعراب را از اين جهت توبيخ مى كند كه گفتند ما ايمان آورديم . در حالى كه لازمه اين ادعاء اين است كه در سخن خود صادق باشند، و بر ايمان خود پافشارى به خرج داده باشند. بعضى ديگر گفته اند: بعد از آنكه آيه قبلى نازل شد، اعراب سوگند خوردند كه ما مؤ من و صادق در ادعاى خود هستيم ، اين آيه نازل شد كه : شما مى خواهيد با دين خود به خدا چيز ياد بدهيد. و معناى آيه روشن است و احتياج به توضيح ندارد.
اين آيه شريفه اعراب را از اين جهت توبيخ مى كند كه گفتند ما ايمان آورديم . در حالى كه لازمه اين ادعاء اين است كه در سخن خود صادق باشند، و بر ايمان خود پافشارى به خرج داده باشند. بعضى ديگر گفته اند: بعد از آنكه آيه قبلى نازل شد، اعراب سوگند خوردند كه ما مؤ من و صادق در ادعاى خود هستيم ، اين آيه نازل شد كه : شما مى خواهيد با دين خود به خدا چيز ياد بدهيد. و معناى آيه روشن است و احتياج به توضيح ندارد.
يَمُنُّونَ عَلَيْك أَنْ أَسلَمُوا قُل لا تَمُنُّوا عَلىَّ إِسلَمَكم بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكمْ أَنْ هَدَاشْ لِلايمَنِ إِن كُنتُمْ صدِقِينَ
يَمُنُّونَ عَلَيْك أَنْ أَسلَمُوا قُل لا تَمُنُّوا عَلىَّ إِسلَمَكم بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكمْ أَنْ هَدَاشْ لِلايمَنِ إِن كُنتُمْ صدِقِينَ
يعنى اى پيامبر بر تو منت مى گذارند كه اسلام آورده اند، و چه خطايى در اين منت گذارى خود مرتكب شده اند، زيرا اولا حقيقت آن چيزى كه بر آن منت مى گذارند ايمان است كه كليد سعادت دنيا و آخرت است ، نه اسلامى كه جز فوائد صورى ، از قبيل تاءمين جانى و شركت با مسلمانان واقعى در جواز نكاح وارث خاصيتى ندارد. و ثانيا همين اسلام را هم نبايد بر پيامبر منت بگذارند، براى اينكه آن جناب شخصى است كه از طرف خداى تعالى ماءمور شده اسلام را به شما برساند (نه از اسلام آوردن آنهايى كه اسلام آوردند چيزى عايد شخص او مى شود و نه از اسلام نياوردن آنها كه نياوردند چيزى از دست مى دهد)، پس احدى از مسلمانان بر او منتى ندارد.
يعنى اى پيامبر بر تو منت مى گذارند كه اسلام آورده اند، و چه خطايى در اين منت گذارى خود مرتكب شده اند، زيرا اولا حقيقت آن چيزى كه بر آن منت مى گذارند ايمان است كه كليد سعادت دنيا و آخرت است ، نه اسلامى كه جز فوائد صورى ، از قبيل تاءمين جانى و شركت با مسلمانان واقعى در جواز نكاح وارث خاصيتى ندارد. و ثانيا همين اسلام را هم نبايد بر پيامبر منت بگذارند، براى اينكه آن جناب شخصى است كه از طرف خداى تعالى ماءمور شده اسلام را به شما برساند (نه از اسلام آوردن آنهايى كه اسلام آوردند چيزى عايد شخص او مى شود و نه از اسلام نياوردن آنها كه نياوردند چيزى از دست مى دهد)، پس احدى از مسلمانان بر او منتى ندارد.
و اگر منتى باشد براى خداى سبحان است كه ايشان را هدايت فرموده ، چون دين ، دين او است ، و خود او هم از دينش بهره مند نمى شود تا هر كس دين او را پذيرفت بر او منت بگذارد، بلكه بهره مند از دين او در دنيا و آخرت مؤ منين هستند، زيرا خداى تعالى غنى على الاطلاق است ، پس ‍ منت را خدا بر آنان دارد كه هدايتشان كرده ، نه آنان بر خدا.
و اگر منتى باشد براى خداى سبحان است كه ايشان را هدايت فرموده ، چون دين ، دين او است ، و خود او هم از دينش بهره مند نمى شود تا هر كس دين او را پذيرفت بر او منت بگذارد، بلكه بهره مند از دين او در دنيا و آخرت مؤ منين هستند، زيرا خداى تعالى غنى على الاطلاق است ، پس ‍ منت را خدا بر آنان دارد كه هدايتشان كرده ، نه آنان بر خدا.
خط ۳۴: خط ۳۶:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۹۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۴۹۵ </center>
و جهت دوم اينكه منت را - البته اگر منتى باشد - به اسلام خود نهادند با اين كه بايد به ايمان خود گذاشته باشند. و در ذيل آيه گفتيم كه كلمه اسلام را بدين سبب مبدل به ايمان كرد تا اشاره به جهت دوم كند.
و جهت دوم اينكه منت را - البته اگر منتى باشد - به اسلام خود نهادند با اين كه بايد به ايمان خود گذاشته باشند. و در ذيل آيه گفتيم كه كلمه اسلام را بدين سبب مبدل به ايمان كرد تا اشاره به جهت دوم كند.
إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْب السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ اللَّهُ بَصِيرُ بِمَا تَعْمَلُونَ
إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْب السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ اللَّهُ بَصِيرُ بِمَا تَعْمَلُونَ
اين جمله خاتمه سوره است كه تمامى مطالب سوره را يعنى آنچه كه نهى و امر در سوره بود، و آنچه حقايق در آن آمده بود، و آنچه كه از ايمان قومى و عدم ايمان قومى ديگر خبر داده بود، همه آنها را - تعليل مى كند.
اين جمله خاتمه سوره است كه تمامى مطالب سوره را يعنى آنچه كه نهى و امر در سوره بود، و آنچه حقايق در آن آمده بود، و آنچه كه از ايمان قومى و عدم ايمان قومى ديگر خبر داده بود، همه آنها را - تعليل مى كند.
و مراد از غيب آسمانها و زمين ، هر غيبى است كه در خصوص آسمانها و زمين است . و يا منظور از آن تمامى غيبها است ، چه آنچه كه در اين دو ظرف قرار دارد و چه آنچه خارج از اين دو ظرف است .
و مراد از غيب آسمانها و زمين ، هر غيبى است كه در خصوص آسمانها و زمين است . و يا منظور از آن تمامى غيبها است ، چه آنچه كه در اين دو ظرف قرار دارد و چه آنچه خارج از اين دو ظرف است .
خط ۹۹: خط ۱۰۱:
==آيات ۱ - ۱۴، سوره ق ==
==آيات ۱ - ۱۴، سوره ق ==
سوره ق مكّى است و چهل و پنج آيه دارد
سوره ق مكّى است و چهل و پنج آيه دارد
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
ق وَ الْقُرْءَانِ الْمَجِيدِ(۱)
ق وَ الْقُرْءَانِ الْمَجِيدِ(۱)
بَلْ عجِبُوا أَن جَاءَهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ فَقَالَ الْكَفِرُونَ هَذَا شىْءٌ عجِيبٌ(۲)
بَلْ عجِبُوا أَن جَاءَهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ فَقَالَ الْكَفِرُونَ هَذَا شىْءٌ عجِيبٌ(۲)
أَ ءِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَاباً ذَلِك رَجْعُ بَعِيدٌ(۳)
أَ ءِذَا مِتْنَا وَ كُنَّا تُرَاباً ذَلِك رَجْعُ بَعِيدٌ(۳)
قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُص الاَرْض مِنهُمْ وَ عِندَنَا كِتَبٌ حَفِيظ(۴)
قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنقُص الاَرْض مِنهُمْ وَ عِندَنَا كِتَبٌ حَفِيظ(۴)
بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فى أَمْرٍ مَّرِيجٍ(۵)
بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فى أَمْرٍ مَّرِيجٍ(۵)
أَ فَلَمْ يَنظرُوا إِلى السمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْف بَنَيْنَهَا وَ زَيَّنَّهَا وَ مَا لهََا مِن فُرُوجٍ(۶)
أَ فَلَمْ يَنظرُوا إِلى السمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْف بَنَيْنَهَا وَ زَيَّنَّهَا وَ مَا لهََا مِن فُرُوجٍ(۶)
وَ الاَرْض مَدَدْنَهَا وَ أَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَسىَ وَ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كلِّ زَوْج بَهِيجٍ(۷)
وَ الاَرْض مَدَدْنَهَا وَ أَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَسىَ وَ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كلِّ زَوْج بَهِيجٍ(۷)
تَبْصِرَةً وَ ذِكْرَى لِكلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ(۸)
تَبْصِرَةً وَ ذِكْرَى لِكلِّ عَبْدٍ مُّنِيبٍ(۸)
وَ نَزَّلْنَا مِنَ السمَاءِ مَاءً مُّبَرَكاً فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّتٍ وَ حَب الحَْصِيدِ(۹)
وَ نَزَّلْنَا مِنَ السمَاءِ مَاءً مُّبَرَكاً فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّتٍ وَ حَب الحَْصِيدِ(۹)
وَ النَّخْلَ بَاسِقَتٍ لهََّا طلْعٌ نَّضِيدٌ(۱۰)
وَ النَّخْلَ بَاسِقَتٍ لهََّا طلْعٌ نَّضِيدٌ(۱۰)
رِّزْقاً لِّلْعِبَادِ وَ أَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتاً كَذَلِك الخُْرُوجُ(۱۱)
رِّزْقاً لِّلْعِبَادِ وَ أَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتاً كَذَلِك الخُْرُوجُ(۱۱)
كَذَّبَت قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصحَب الرَّس وَ ثَمُودُ(۱۲)
كَذَّبَت قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصحَب الرَّس وَ ثَمُودُ(۱۲)
وَ عَادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوَنُ لُوطٍ(۱۳)
وَ عَادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوَنُ لُوطٍ(۱۳)
وَ أَصحَب الاَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كلُّ كَذَّب الرُّسلَ فحَقَّ وَعِيدِ(۱۴)
وَ أَصحَب الاَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كلُّ كَذَّب الرُّسلَ فحَقَّ وَعِيدِ(۱۴)
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
به نام اللّه كه هم رحمان است و هم رحيم . ق . به قرآن مجيد سوگند (۱).
به نام اللّه كه هم رحمان است و هم رحيم . ق . به قرآن مجيد سوگند (۱).
خط ۱۴۳: خط ۱۴۵:
در مجمع البيان مى گويد: كلمه ((مجد(( كه كلمه ((مجيد(( از آن اشتقاق يافته به معناى شرف وسيع است ؛ وقتى گفته مى شود ((مجد الرجل و مجد(( - به فتح و ضم جيم - كه بزرگوار و كريم باشد و در اصل اين كلمه از اين قول گرفته شده كه مى گويند: ((مجدت الابل مجودا(( يعنى شتر آنقدر علف بهارى خورده كه شكمش بزرگ شده .
در مجمع البيان مى گويد: كلمه ((مجد(( كه كلمه ((مجيد(( از آن اشتقاق يافته به معناى شرف وسيع است ؛ وقتى گفته مى شود ((مجد الرجل و مجد(( - به فتح و ضم جيم - كه بزرگوار و كريم باشد و در اصل اين كلمه از اين قول گرفته شده كه مى گويند: ((مجدت الابل مجودا(( يعنى شتر آنقدر علف بهارى خورده كه شكمش بزرگ شده .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۳۸ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۴۰}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش