گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۸۸: خط ۱۸۸:


==بحث روایتی: (رواياتى درباره حروف مقطعه قرآن) ==
==بحث روایتی: (رواياتى درباره حروف مقطعه قرآن) ==
در الدر المنثور است كه ابن اسحاق و بخارى در تاريخ خود، و ابن جرير به سندى ضعيف از ابن عباس ، از جابر بن عبداللّه ابن رباب روايت كرده اند كه گفت : روزى ابو ياسر بن اخطب با جمعى از مردان يهود به رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) عبور مى كردند، در حالى كه آن جناب اول سوره بقره را مى خواند كه مى فرمايد: ((الم ذلك الكتاب لا ريب فيه ((. از بين آن جمع برادر ابو ياسر، حىّ بن اخطب به آن جمع ملحق شد، و گفت : هيچ مى دانيد؟ به خدا سوگند من از محمد شنيدم كه از جمله آنچه به وى وحى شده اين را مى خواند: ((الم ذلك الكتاب (( پرسيدند راستى تو خودت شنيدى ؟ گفت : آرى .
در الدر المنثور است كه ابن اسحاق و بخارى در تاريخ خود، و ابن جرير به سندى ضعيف از ابن عباس، از جابر بن عبداللّه ابن رباب روايت كرده اند كه گفت: روزى ابوياسر بن اخطب با جمعى از مردان يهود به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» عبور مى كردند، در حالى كه آن جناب، اولِ سوره بقره را مى خواند كه مى فرمايد: «الم ذَلِكَ الكِتَابُ لا رَيبَ فِيه». از بين آن جمع، برادر ابوياسر، حىّ بن اخطب به آن جمع ملحق شد، و گفت: هيچ مى دانيد؟ به خدا سوگند من از محمّد شنيدم كه از جمله آنچه به وى وحى شده اين را مى خواند: «الم ذَلِكَ الكِتَاب». پرسيدند: راستى تو خودت شنيدى؟ گفت: آرى.
پس يهوديان نزد رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) شدند و گفتند: اى محمد يادت نيست كه در ضمن آنچه به تو وحى شده مى خواندى : ((الم ذلك الكتاب ((؟ فرمود: بلى درست است . گفتند: آيا جبرئيل اين را از ناحيه خدا برايت آورده ؟ فرمود: آرى . گفتند: با اينكه خداوند قبل از تو هم انبيائى فرستاده ، و ما سراغ نداريم كه هيچ پيغمبرى مدت سرورى و مقدار عمر امتش را دانسته باشد غير از تو كه در اين كلام خود از آن خبر مى دهى ؟ در همين بين حى بن اخطب به عده اى كه همراهش بودند گفت : ((الف (( يك ، و ((لام (( سى ، و ((ميم (( چهل ، جمعا مى شود هفتاد و يك ، و آيا شما مى خواهيد به دين پيغمبرى درآييد كه مدت سرورى اش و عمر امتش مجموعا هفتاد و يك سال است .
 
پس يهوديان نزد رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» شدند و گفتند: اى محمّد! يادت نيست كه در ضمن آنچه به تو وحى شده، مى خواندى: «الم ذَلِكَ الكِتَاب»؟ فرمود: بلى درست است. گفتند: آيا جبرئيل اين را از ناحيه خدا برايت آورده؟ فرمود: آرى. گفتند: با اين كه خداوند قبل از تو هم انبيایى فرستاده، و ما سراغ نداريم كه هيچ پيغمبرى مدّت سرورى و مقدار عمر امتش را دانسته باشد، غير از تو كه در اين كلام خود از آن خبر مى دهى؟ در همين بين، حىّ بن اخطب به عده اى كه همراهش بودند، گفت: «الف» يك، و «لام» سى، و «ميم» چهل، جمعا مى شود: هفتاد و يك، و آيا شما مى خواهيد به دين پيغمبرى درآييد كه مدت سرورى اش و عمر امتش مجموعا هفتاد و يك سال است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۱۴ </center>
آنگاه رو كرد به رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) و گفت : اى محمد آيا غير از ((الم (( حرف ديگرى هم هست ؟ فرمود: بله ، پرسيد: چيست ؟ فرمود: ((المص (( حى بن اخطب گفت : (عجب ) اين از اولى سنگين تر و طولانى تر است ، چون ((الف (( يك و ((لام (( سى و ((ميم (( چهل ((وصاد(( نود است كه جمعا صد و شصت و يك مى شود. اى محمد آيا غير از اينهم هست ؟ رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) فرمود: بله ، پرسيد چيست ؟ فرمود: ((الر(( گفت اينكه از آن دو سنگين تر و طولانى تر است ، چون ((الف (( يك و ((لام (( سى و ((راء(( دويست است كه جمعا دويست و سى و يك مى شود.
آنگاه رو كرد به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» و گفت: اى محمّد! آيا غير از «الم»، حرف ديگرى هم هست؟ فرمود: بله. پرسيد: چيست؟ فرمود: «المص». حىّ بن اخطب گفت: (عجب)، اين از اولى سنگين تر و طولانى تر است. چون «الف» يك، و «لام» سى، و «ميم» چهل، و «صاد» نود است كه جمعا صد و شصت و يك مى شود. اى محمّد! آيا غير از اين هم هست؟
حال بگو ببينيم باز هم هست ؟ فرمود: بله ((المر(( حى گفت اين ديگر از آنها سنگين تر و بلندتر است الف يك و ((لام (( سى و ((ميم (( چهل و ((راء(( دويست كه جمعا دويست و هفتاد و يك .
 
سپس حى بن اخطب گفت : اى محمد امر تو بر ما مشتبه شد نمى دانيم دوران نبوتت كوتاه است يا بلند؟ آنگاه برخاستند كه بروند برادر او ابو ياسر به او و همراهانش از علماى يهود گفت نظر شما چيست ؟ آيا به راستى همه اين مدت ها يعنى ((۷۱(( و ((۱۶۱(( و ((۲۳۱(( و ((۲۷۱(( را به محمد داده اند كه جمعا هفتصد و سى و چهار سال باشد؟ آنها نيز گفتند: امر او براى ما مشتبه است .
رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» فرمود: بله. پرسيد چيست؟ فرمود: «الر». گفت: اين كه از آن دو سنگين تر و طولانى تر است. چون «الف» يك، و «لام» سى، و «راء» دويست است، كه جمعا دويست و سى و يك مى شود.
راويان نامبرده معتقدند كه آيات ((هو الذى انزل عليك الكتاب منه آيات محكمات هنام الكتاب و اخر متشابهات ...(( در خصوص همين يهوديان نازل شده .
 
مؤ لف : و نيز الدر المنثور قريب به اين مضمون از ابن منذر، از ابن جريح نقل كرده . قمى هم نظير آن را در تفسير خود از پدرش از ابن رئاب ، از محمد بن قيس ، از ابى جعفر (عليه السلام ) نقل كرده . و در اين روايت نيامده كه رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) هم حساب ابجد يهوديان و يا متشابه بودن حروف مقطعه را امضاء كرده باشد، خود يهوديان هم دليلى براى گفته خود نياورده اند، در سابق هم گفتيم كه آيات متشابه قرآن غير از حروف مقطعه اى است كه در آغاز بعضى سوره ها آمده .
حال بگو ببينيم باز هم هست؟ فرمود: بله، «المر». حىّ گفت: اين ديگر از آن ها سنگين تر و بلندتر است. «الف» يك، و «لام» سى، و «ميم» چهل، و «راء» دويست، كه جمعا دويست و هفتاد و يك.
 
سپس حىّ بن اخطب گفت: اى محمّد! امر تو بر ما مشتبه شد، نمى دانيم دوران نبوتت كوتاه است يا بلند؟ آنگاه برخاستند كه بروند. برادر او، ابوياسر به او و همراهانش از علماى يهود گفت: نظر شما چيست؟ آيا به راستى همه اين مدت ها، يعنى «۷۱» و «۱ ۱(( و «۲۳۱» و «۲۷۱» را به محمد داده اند، كه جمعا هفتصد و سى و چهار سال باشد؟ آنها نيز گفتند: امر او براى ما مشتبه است.
 
راويان نامبرده معتقدند كه آيات «هُوَ الّذِى أنزَلَ عَلَيكَ الكِتَابَ مِنهُ آيَاتٌ مُحكَمَاتٌ هُنّ أُمّ الكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ...»، در خصوص همين يهوديان نازل شده.
 
مؤلف: و نيز الدر المنثور، قريب به اين مضمون از ابن منذر، از ابن جريح نقل كرده. قمى هم نظير آن را در تفسير خود، از پدرش، از ابن رئاب، از محمّد بن قيس، از ابى جعفر «عليه السلام» نقل كرده. و در اين روايت نيامده كه رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» هم، حساب ابجد يهوديان و يا متشابه بودن حروف مقطعه را امضاء كرده باشد. خود يهوديان هم دليلى براى گفته خود نياورده اند، در سابق هم گفتيم كه آيات متشابه قرآن، غير از حروف مقطعه اى است كه در آغاز بعضى سوره ها آمده.




۱۳٬۷۵۱

ویرایش