گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۸ بخش۱۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۲۲۱: خط ۲۲۱:
خداى تعالى، مانند ما خشمگين نمى شود، بلكه او براى خود اوليائى خلق كرده كه آن ها خشمگين و يا خشنود مى شوند. و آن اولياء، مخلوق خدا و مدبّر به تدبير خدايند، و خداى تعالى، رضاى آنان را رضاى خود، و سخط آنان را سخط خود قرار داده. چون ايشان را داعيان به سوى خود، و دليل هايى بر هستى و آثار هستى خود قرار داده. بدين جهت اولياء به خاطر او خشم مى كنند، و به خاطر او راضى مى شوند.
خداى تعالى، مانند ما خشمگين نمى شود، بلكه او براى خود اوليائى خلق كرده كه آن ها خشمگين و يا خشنود مى شوند. و آن اولياء، مخلوق خدا و مدبّر به تدبير خدايند، و خداى تعالى، رضاى آنان را رضاى خود، و سخط آنان را سخط خود قرار داده. چون ايشان را داعيان به سوى خود، و دليل هايى بر هستى و آثار هستى خود قرار داده. بدين جهت اولياء به خاطر او خشم مى كنند، و به خاطر او راضى مى شوند.


و اصولا، خداى تعالى در معرض اين گونه احوال قرار نمى گيرد. و اگر خود خداى تعالى، اين گونه الفاظ را در باره خود استعمال نكرده بود، ما نيز استعمال نمى كرديم، ولى از آن جا كه خودش استعمال كرده، ناگزير بايد معناى صحيحى برايش بكنيم. معنايى كه كلام خود او مصدقش باشد، همچنان كه فرموده: «هر كس يكى از اولياء مرا اهانت كند، به جنگ من آمده است، و به من اعلان جنگ كرده». و نيز فرموده: «مَن يُطِعِ الرّسُولَ فَقَد أطَاعَ اللّه: هر كس رسول را اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده». و نيز فرموده: «إنّ الّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إنّمَا يُبَايِعُونَ اللّه: كسانى كه با تو بيعت مى كنند، با خدا بيعت مى كنند». همه اين گونه تعبيرات، همان معنايى را دارد كه برايت گفتم، و همچنين، رضا و غضب خدا و صفات ديگرى كه نظير رضا و غضب هستند، همه در حقيقت، صفات اولياى خدا است، نه صفات خدا.
و اصولا، خداى تعالى در معرض اين گونه احوال قرار نمى گيرد. و اگر خود خداى تعالى، اين گونه الفاظ را در باره خود استعمال نكرده بود، ما نيز استعمال نمى كرديم، ولى از آن جا كه خودش استعمال كرده، ناگزير بايد معناى صحيحى برايش بكنيم. معنايى كه كلام خود او مصدقش باشد.
 
همچنان كه فرموده: «هر كس يكى از اولياء مرا اهانت كند، به جنگ من آمده است، و به من اعلان جنگ كرده». و نيز فرموده: «مَن يُطِعِ الرّسُولَ فَقَد أطَاعَ اللّه: هر كس رسول را اطاعت كند، خدا را اطاعت كرده». و نيز فرموده: «إنّ الّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إنّمَا يُبَايِعُونَ اللّه: كسانى كه با تو بيعت مى كنند، با خدا بيعت مى كنند». همه اين گونه تعبيرات، همان معنايى را دارد كه برايت گفتم، و همچنين، رضا و غضب خدا و صفات ديگرى كه نظير رضا و غضب هستند، همه در حقيقت، صفات اولياى خدا است، نه صفات خدا.


چون اگر صفات خدا باشد، و خدا كه پديد آورنده عالَم است، در معرض اسف و ضجر قرار گيرد، با اين كه اسف و ضجر را خود او خلق كرده، آن وقت مى تواند كسى بگويد: پديد آورندۀ عالَم هم، نابود خواهد شد. براى اين كه وقتى بنا باشد او نيز در معرض ضجر و غضب واقع شود، در معرض تغيير و دگرگونگى هم واقع مى شود. و همين كه فرض دگرگونگى در او صدق كرد، فرض نابودى هم صدق خواهد كرد. و چنين خدايى، ايمن از نابودى نخواهد بود.  
چون اگر صفات خدا باشد، و خدا كه پديد آورنده عالَم است، در معرض اسف و ضجر قرار گيرد، با اين كه اسف و ضجر را خود او خلق كرده، آن وقت مى تواند كسى بگويد: پديد آورندۀ عالَم هم، نابود خواهد شد. براى اين كه وقتى بنا باشد او نيز در معرض ضجر و غضب واقع شود، در معرض تغيير و دگرگونگى هم واقع مى شود. و همين كه فرض دگرگونگى در او صدق كرد، فرض نابودى هم صدق خواهد كرد. و چنين خدايى، ايمن از نابودى نخواهد بود.  
۱۳٬۷۸۱

ویرایش