گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
بيان حجت چنين است كه: اگر بت ها ارباب و آلهه باشند به جز خدا، بايد حداقل سهمى از تدبير عالَم به دست آن ها باشد، و اگر چنين تدبيرى مى داشتند، بايد خالق همان مقدارى كه تدبيرش را در دست دارند، بوده باشند. براى اين كه تدبير بدون خلقت تصور ندارد، همان طور كه خلقت بدون تدبير تصور ندارد. (براى اين كه تدبير، عبارت از اين است كه: خلقتى را بعد از خلقتى قرار دهد، و چيزى را بعد از چيزى بيافريند).
بيان حجت چنين است كه: اگر بت ها ارباب و آلهه باشند به جز خدا، بايد حداقل سهمى از تدبير عالَم به دست آن ها باشد، و اگر چنين تدبيرى مى داشتند، بايد خالق همان مقدارى كه تدبيرش را در دست دارند، بوده باشند. براى اين كه تدبير بدون خلقت تصور ندارد، همان طور كه خلقت بدون تدبير تصور ندارد. (براى اين كه تدبير، عبارت از اين است كه: خلقتى را بعد از خلقتى قرار دهد، و چيزى را بعد از چيزى بيافريند).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۷۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۷۷ </center>
و اگر بت ها خالق بودند، قطعا دليلى بر خالقيت آن ها دلالت مى كرد، و اين دليل، يا از ناحيه عالَم بود و يا از ناحيه خداى سبحان. اما از ناحيه عالَم، كه مى بينيم هيچ موجودى در عالَم، دلالت بر خالقيت بت ها و مخلوقيت خودش براى آن ها ندارد. حتى به طور شركت، كه جملۀ «أرُونِى مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الأرض أم لَهُم شِركٌ فِى السّمَاوَات»، اين شقّ مسأله را بيان مى كند. و اما از ناحيه خداى سبحان، اگر دليلى مى بود، قطعا در كتابى از كتب آسمانى كه از ناحيه او نازل شده، ديده مى شد، و آيه اى از آيات آن كتب مى گفت كه خدا به ربوبيت بت ها اعتراف دارد، و جايز مى داند كه مردم آن ها را بپرستند و معبود و خداى خود بگيرند. و ما مى بينيم كه چنين پيامى از ناحيه خدا نازل نشده، و خود مشركان هم، به اين اعتراف دارند. و جملۀ «أم آتَينَاهُم كِتَاباً فَهُم عَلَى بَيّنَةٍ مِنهُ»، اين شقّ ديگر را بيان مى كند.
و اگر بت ها خالق بودند، قطعا دليلى بر خالقيت آن ها دلالت مى كرد، و اين دليل، يا از ناحيه عالَم بود و يا از ناحيه خداى سبحان.  
 
اما از ناحيه عالَم، كه مى بينيم هيچ موجودى در عالَم، دلالت بر خالقيت بت ها و مخلوقيت خودش براى آن ها ندارد. حتى به طور شركت، كه جملۀ «أرُونِى مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الأرض أم لَهُم شِركٌ فِى السّمَاوَات»، اين شقّ مسأله را بيان مى كند.  
 
و اما از ناحيه خداى سبحان، اگر دليلى مى بود، قطعا در كتابى از كتب آسمانى كه از ناحيه او نازل شده، ديده مى شد، و آيه اى از آيات آن كتب مى گفت كه خدا به ربوبيت بت ها اعتراف دارد، و جايز مى داند كه مردم آن ها را بپرستند و معبود و خداى خود بگيرند. و ما مى بينيم كه چنين پيامى از ناحيه خدا نازل نشده، و خود مشركان هم، به اين اعتراف دارند. و جملۀ «أم آتَينَاهُم كِتَاباً فَهُم عَلَى بَيّنَةٍ مِنهُ»، اين شقّ ديگر را بيان مى كند.


و اگر در مقام خالق نبودن بت ها در زمين تعبير كرد به اين كه: «به من نشان دهيد ببينم چه موجودى را در زمين خلق كرده اند» و نفرمود: «به من خبر دهيد ببينم، آيا بت ها در خلقت زمين شركت دارند»، و نيز در خصوص آسمان ها تعبير كرد به اين كه: «و يا در خلقت آسمان ها شركت دارند»، و نفرمود: «به من خبر دهيد و يا نشان دهيد، ببينيم چه چيز در آسمان ها خلق كرده اند»، براى اين بود كه: مراد از كلمۀ «أرض» - به طورى كه سياق احتجاج، بر آن دلالت دارد - عالَم ارضى است. يعنى زمين و هرچه در آن و بر روى آن هست. و مراد از آسمان ها نيز، عالَم سماوى است، كه مشتمل است بر آسمان ها، و آنچه كه در آسمان ها و بر آسمان است.
و اگر در مقام خالق نبودن بت ها در زمين تعبير كرد به اين كه: «به من نشان دهيد ببينم چه موجودى را در زمين خلق كرده اند» و نفرمود: «به من خبر دهيد ببينم، آيا بت ها در خلقت زمين شركت دارند»، و نيز در خصوص آسمان ها تعبير كرد به اين كه: «و يا در خلقت آسمان ها شركت دارند»، و نفرمود: «به من خبر دهيد و يا نشان دهيد، ببينيم چه چيز در آسمان ها خلق كرده اند»، براى اين بود كه: مراد از كلمۀ «أرض» - به طورى كه سياق احتجاج، بر آن دلالت دارد - عالَم ارضى است. يعنى زمين و هرچه در آن و بر روى آن هست. و مراد از آسمان ها نيز، عالَم سماوى است، كه مشتمل است بر آسمان ها، و آنچه كه در آسمان ها و بر آسمان است.
۱۳٬۷۸۶

ویرایش