گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۱۲: خط ۲۱۲:


==گفتارى پيرامون معناى عموم انذار==
==گفتارى پيرامون معناى عموم انذار==
در بحث هايى كه در جلد دوم راجع به نبوت داشتيم و نيز در جلد دهم در داستان هاى نوح (عليه السلام) مطالبى عقلى گذشت، كه دلالت مى كرد بر عموم نبوت، واين معنا را قرآن نيز تأييد مى كند.
در بحث هايى كه در جلد دوم راجع به نبوت داشتيم و نيز در جلد دهم، در داستان هاى نوح «عليه السلام» مطالبى عقلى گذشت، كه دلالت مى كرد بر عموم نبوت، واين معنا را قرآن نيز تأييد مى كند.


بنابراين، هيچ امتى از امت هاى بشرى نبوده كه دعوت به حق پيامبران در آن ظهور نكرده باشد، و اما اين كه پيغمبر هر امتى از خود آن امت بوده باشد، دليلى در دست نيست كه بر آن دلالت كند، همچنان كه به خاطر داريد كه گفتيم - جمله: «و ان من امة الا خلا فيها نذير...»، نيز همين را افاده مى كند.
بنابراين، هيچ امتى از امت هاى بشرى نبوده كه دعوت به حق پيامبران در آن ظهور نكرده باشد، و اما اين كه پيغمبر هر امتى از خود آن امت بوده باشد، دليلى در دست نيست كه بر آن دلالت كند، همچنان كه به خاطر داريد كه گفتيم - جملۀ: «وَ إن مِن أُمّةٍ إلّا خَلَا فِيهَا نَذِير...»، نيز همين را افاده مى كند.


و اما اين كه: علاوه بر اصل اقتضا، انذار هر پيغمبرى فعليت هم داشته باشد، يعنى انذار هر پيغمبر به يك يك امتش برسد، و دعوتش يك يك افراد را شامل گردد، و كسى از افراد امت باقى نماند كه دعوت پيغمبر به گوشش نرسيده باشد، مطلبى است كه نمى توان آن را از آن ادله فهميد، زيرا نشاءه دنيا محل تزاحم علل و اسباب است، و اين تزاحم در آن حكمفرماست، و نمى گذارد اين غرض حاصل شود، همچنان كه ساير مقتضيات عمومى كه عامل صنع آنها را تقدير كرده، با اين غرض مساعد نيست، مثلا هر انسانى كه به دنيا مى آيد، اين اقتضا را دارد كه عمرى طب يعى كند، وليكن حوادث نشئه تزاحم دنيا، در بيشتر افراد، مزاحم اين اقتضاء مى شود، و نمى گذارد كه بيشتر افراد عمر طبيعى خود را بكنند.
و اما اين كه: علاوه بر اصل اقتضا، انذار هر پيغمبرى فعليت هم داشته باشد، يعنى انذار هر پيغمبر به يك يك امتش برسد، و دعوتش يك يك افراد را شامل گردد، و كسى از افراد امت باقى نماند كه دعوت پيغمبر به گوشش نرسيده باشد، مطلبى است كه نمى توان آن را از آن ادله فهميد، زيرا نشئۀ دنيا محل تزاحم علل و اسباب است، و اين تزاحم در آن حكمفرماست، و نمى گذارد اين غرض حاصل شود، همچنان كه ساير مقتضيات عمومى كه عامل صنع آن ها را تقدير كرده، با اين غرض مساعد نيست. مثلا هر انسانى كه به دنيا مى آيد، اين اقتضا را دارد كه عمرى طب يعى كند، وليكن حوادث نشئه تزاحم دنيا، در بيشتر افراد، مزاحم اين اقتضاء مى شود، و نمى گذارد كه بيشتر افراد عمر طبيعى خود را بكنند.


و نيز هر انسانى كه به دنيا مى آيد مجهز به جهاز تناسلى است، تا بتواند با گرفتن زن، و يا شوهر رفتن، نسلى از خود باقى بگذارد، وليكن بعضى از افراد قبل از فرزنددار شدن مى ميرند، و همچنين نظاير اين مثال ها.
و نيز هر انسانى كه به دنيا مى آيد، مجهز به جهاز تناسلى است، تا بتواند با گرفتن زن، و يا شوهر رفتن، نسلى از خود باقى بگذارد، وليكن بعضى از افراد قبل از فرزنددار شدن مى ميرند، و همچنين نظاير اين مثال ها.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۳ </center>
پس نبوت و انذار در هر امتى لازم و واجب است، و مستلزم آن نيست كه به طور ضرورى و حتمى تمامى افراد آن امت از هدايت پيغمبر خود برخوردار شوند، و دعوت او به گوش يك يك اش خاص برسد.
پس نبوت و انذار در هر امتى لازم و واجب است، و مستلزم آن نيست كه به طور ضرورى و حتمى تمامى افراد آن امت از هدايت پيغمبر خود برخوردار شوند، و دعوت او به گوش يك يك اش خاص برسد.


و ممكن است بعضى ها دعوت او را از خود او نشنوند، بلكه با واسطه و يا وسايطى بشنوند، و بعضى هم اصلا به گوششان نخورد، و علل و اسبابى بين او و آن دعوت حايل شود، در نتيجه هر فردى كه دعوت متوجه او شد و به گوشش رسيد حجت بر او تمام مى شود و هر فردى كه دعوت پيغمبرش به گوشش نرسيد، حجت بر او تمام نيست، و او جزو مستضعفين است، كه امرشان به دست خدا است، و خدا هم درباره آنان فرموده: «الا المستضعفين من الرجال و النساء و الولدان لا يستطيعون حيلة و لا يهتدون سبيلا».
و ممكن است بعضى ها دعوت او را از خود او نشنوند، بلكه با واسطه و يا وسايطى بشنوند، و بعضى هم اصلا به گوششان نخورد، و علل و اسبابى بين او و آن دعوت حايل شود، در نتيجه هر فردى كه دعوت متوجه او شد و به گوشش رسيد، حجت بر او تمام مى شود و هر فردى كه دعوت پيغمبرش به گوشش نرسيد، حجت بر او تمام نيست، و او جزو مستضعفين است، كه امرشان به دست خدا است، و خدا هم درباره آنان فرموده: «إلّا المُستَضعَفِينَ مِنَ الرّجَالِ وَ النّسَاءِ وَ الوِلدَانِ لَا يَستَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لَا يَهتَدُونَ سَبِيلاً».
<span id='link38'><span>
<span id='link38'><span>


۱۳٬۷۸۶

ویرایش