گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۴۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


<span id='link350'><span>
<span id='link350'><span>
==توضيحى راجع به عربى بودن قرآن و جهانى و عمومى بودن دعوت خاتم الانبياءصلى الله عليه و آله ==
==توضيحى راجع به عربى و جهانی بودم قرآن ==
و جمله ((قرآنا عربيا(( حال از كتاب و يا از كلمه ((آياته (( مى باشد. و لام در جمله ((لقوم يعلمون (( لام تعليل و يا اختصاص ‍ است . و مفعول ((يعلمون (( يا حذف شده و تقديرش ((لقوم يعلمون معانيه (( است ، يعنى كتابى است كه آياتش مفصل شده براى مردمى كه معانى آن را مى دانند، چون زبانشان همان زبانى است كه قرآن با آن نازل شده ، يعنى زبانشان عربى است . ممكن هم هست اصلا مفعول آن متروك شده و معنايش ((براى مردمى داراى علم باشد((.
و جمله ((قرآنا عربيا(( حال از كتاب و يا از كلمه ((آياته (( مى باشد. و لام در جمله ((لقوم يعلمون (( لام تعليل و يا اختصاص ‍ است . و مفعول ((يعلمون (( يا حذف شده و تقديرش ((لقوم يعلمون معانيه (( است ، يعنى كتابى است كه آياتش مفصل شده براى مردمى كه معانى آن را مى دانند، چون زبانشان همان زبانى است كه قرآن با آن نازل شده ، يعنى زبانشان عربى است . ممكن هم هست اصلا مفعول آن متروك شده و معنايش ((براى مردمى داراى علم باشد((.
لازمه معناى اول اين است كه عربى نازل شدن قرآن براى آن باشد كه نژاد عرب مورد اعتنا بوده اند، همچنان كه آيه ((و لو جعلناه قرآنا اعجميا لقالوا لو لا فصلت اياته اعجمى و عربى (( و نيز قريب به آن آيه ((و لو نزلناه على بعض الاعجمين فقراه عليهم ما كانوا به مؤ منين (( بدين معنا اشعار دارد. در اينجا ممكن است كسى بپرسد: اگر معناى آيه اين باشد، آيا با عموم دعوت خاتم الانبياء (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) منافات پيدا نمى كند؟ مى گوييم : نه ، زيرا دعوت آن جناب هر چند جهانى بوده و ليكن مرحله به مرحله صورت مى گرفته ، اولين دعوتى كه كرد دعوت مردم در مراسم حج بود كه با انكار شديد مشركين مواجه شد. آنگاه از آن به بعد مدتى به طور سرى و پنهانى دعوت كرد، و در مرحله سوم ماءمور شد عشيره و نزديكان خود را دعوت كند، همچنان كه آيه شريفه ((و انذر عشيرتك الاقربين (( بدان اشاره دارد. و در مرحله چهارم ماءمور شد همه قومش را دعوت كند، همچنان كه آيه ((فاصدع بما تؤ مر و اعرض عن المشركين (( به آن اشاره دارد.
لازمه معناى اول اين است كه عربى نازل شدن قرآن براى آن باشد كه نژاد عرب مورد اعتنا بوده اند، همچنان كه آيه ((و لو جعلناه قرآنا اعجميا لقالوا لو لا فصلت اياته اعجمى و عربى (( و نيز قريب به آن آيه ((و لو نزلناه على بعض الاعجمين فقراه عليهم ما كانوا به مؤ منين (( بدين معنا اشعار دارد. در اينجا ممكن است كسى بپرسد: اگر معناى آيه اين باشد، آيا با عموم دعوت خاتم الانبياء (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) منافات پيدا نمى كند؟ مى گوييم : نه ، زيرا دعوت آن جناب هر چند جهانى بوده و ليكن مرحله به مرحله صورت مى گرفته ، اولين دعوتى كه كرد دعوت مردم در مراسم حج بود كه با انكار شديد مشركين مواجه شد. آنگاه از آن به بعد مدتى به طور سرى و پنهانى دعوت كرد، و در مرحله سوم ماءمور شد عشيره و نزديكان خود را دعوت كند، همچنان كه آيه شريفه ((و انذر عشيرتك الاقربين (( بدان اشاره دارد. و در مرحله چهارم ماءمور شد همه قومش را دعوت كند، همچنان كه آيه ((فاصدع بما تؤ مر و اعرض عن المشركين (( به آن اشاره دارد.
و در مرحله پنجم ، ماءمور شد به دعوت عموم مردم كه آيه ((قل يا ايها الناس انى رسول اللّه اليكم جميعا(( و نيز آيه ((و اوحى الى هذا القرآن لانذركم به و من بلغ ((، به آن اشاره دارند.
و در مرحله پنجم ، ماءمور شد به دعوت عموم مردم كه آيه ((قل يا ايها الناس انى رسول اللّه اليكم جميعا(( و نيز آيه ((و اوحى الى هذا القرآن لانذركم به و من بلغ ((، به آن اشاره دارند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۴۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۴۶ </center>
علاوه بر اين ، اين معنا از مسلمات تاريخ است كه يكى از گروندگان به آن جناب سلمان فارسى است كه ايرانى بوده ، يكى ديگر بلال بوده كه اهل حبشه بوده است و يكى صهيب بوده كه اهل روم آن روز بوده . و نيز اين هم مسلم است كه آن جناب يهوديان را هم دعوت مى كرده و وقايعى كه بين آن جناب و يهوديان اتفاق افتاده معروف است . و نيز اين مسلم است كه آن جناب به پادشاهان ايران ، مصر، حبشه ، و روم نامه نوشته و همه را به اسلام دعوت كرده ، همه اين شواهد دلالت دارد بر اينكه دعوت آن جناب جهانى و عمومى بوده است .
علاوه بر اين ، اين معنا از مسلمات تاريخ است كه يكى از گروندگان به آن جناب سلمان فارسى است كه ايرانى بوده ، يكى ديگر بلال بوده كه اهل حبشه بوده است و يكى صهيب بوده كه اهل روم آن روز بوده . و نيز اين هم مسلم است كه آن جناب يهوديان را هم دعوت مى كرده و وقايعى كه بين آن جناب و يهوديان اتفاق افتاده معروف است . و نيز اين مسلم است كه آن جناب به پادشاهان ايران ، مصر، حبشه ، و روم نامه نوشته و همه را به اسلام دعوت كرده ، همه اين شواهد دلالت دارد بر اينكه دعوت آن جناب جهانى و عمومى بوده است .
بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعْرَض أَكثرُهُمْ فَهُمْ لا يَسمَعُونَ
 
«'''بَشِيراً وَ نَذِيراً فَأَعْرَض أَكثرُهُمْ فَهُمْ لا يَسمَعُونَ'''»:
 
دو كلمه ((بشيرا(( و ((نذيرا(( دو حال از كتاب در آيه قبلى است . و مراد از نشنيدن بيشتر مردم ، به قرينه اينكه فرمود: ((فاعرض ((، نشنيدن به سمع قبول است ، نه اينكه گوششان نمى شنيده .
دو كلمه ((بشيرا(( و ((نذيرا(( دو حال از كتاب در آيه قبلى است . و مراد از نشنيدن بيشتر مردم ، به قرينه اينكه فرمود: ((فاعرض ((، نشنيدن به سمع قبول است ، نه اينكه گوششان نمى شنيده .
<span id='link351'><span>
<span id='link351'><span>
==مقصود كفار از اينكه گفتند قلوبنا فى الكنة مما تدعونا اليه .... ==
==مقصود كفار از اينكه گفتند قلوبنا فى الكنة مما تدعونا اليه .... ==
وَ قَالُوا قُلُوبُنَا فى أَكنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ ...
وَ قَالُوا قُلُوبُنَا فى أَكنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ ...
۱۳٬۷۵۱

ویرایش