گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۴۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۹۱: خط ۱۹۱:
<span id='link362'><span>
<span id='link362'><span>


==مقصود از امر به آسمان ها در جمله: «وَ أوحى فِى كُلّ سَمَاء أمرَهَا»==
==مقصود از امر به آسمان ها در آیه: «وَ أوحى فِى كُلّ سَمَاء أمرَهَا»==
«'''وَ أوحى فِى كُلّ سَمَاء أمرَهَا'''» - بعضى از مفسرين گفته اند: منظور از امر آسمان كه مى فرمايد: خدا به هر آسمانى امر آن را وحى كرد، آثارى است كه استعداد داشتن آن را داشته و يا حكمت اقتضاء مى كرده آن آثار را داشته باشد، مثل اينكه فرشتگانى در آنجا باشند، يا ستاره اى در آن خلق شود، و يا امثال اين . و كلمه ((وحى (( به معناى خلقت و ايجاد است و جمله مورد بحث عطف است بر جمله ((قضاهن (( و مى خواهد اين را هم مقيد به زمان آن كند و بفرمايد: وحى در هر آسمان نيز در همان دو روز صورت گرفت . و معناى جمله مورد بحث اين است كه : خداوند در همان دو روز موجودات در هر آسمانى را، كه يا ملائكه بودند، يا ستاره ، و يا غير آن ، بيافريد.
«'''وَ أوحى فِى كُلّ سَمَاء أمرَهَا'''» - بعضى از مفسران گفته اند: منظور از امر آسمان كه مى فرمايد: «خدا به هر آسمانى، امر آن را وحى كرد»، آثارى است كه استعداد داشتن آن را داشته و يا حكمت اقتضاء مى كرده آن آثار را داشته باشد. مثل اين كه فرشتگانى در آن جا باشند، يا ستاره اى در آن خلق شود، و يا امثال اين.  


ولى خواننده عزيز خود متوجه است كه معنا كردن ((وحى (( به خلقت و معنا كردن ((امر(( به موجودات داخل آسمانها از قبيل فرشته و يا ستاره ، عنايت بسيارى لازم دارد كه بدون دليل روشن نمى توان از آن كلمات اين معانى را اراده كرد و همچنين مقيد كردن جمله عطف شده به دو روز كه در جمله معطوف عليه مذكور بود، نيز دليل مى خواهد.
و كلمه «وحى»، به معناى خلقت و ايجاد است و جمله مورد بحث، عطف است بر جمله «قَضَاهُنّ»، و مى خواهد اين را هم مقيد به زمان آن كند و بفرمايد: وحى در هر آسمان نيز، در همان دو روز صورت گرفت. و معناى جمله مورد بحث، اين است كه: خداوند در همان دو روز، موجودات در هر آسمانى را، كه يا ملائكه بودند، يا ستاره، و يا غير آن، بيافريد.


بعضى ديگر گفته اند: مراد از امر آسمانها، تكليف الهى متوجه به اهل هر آسمان است كه همان ملائكه ساكن در آن باشد و معناى ((وحى (( همان معناى معروفش است . و معناى جمله اين است كه : خداى تعالى به اهل هر آسمانى و ملائكه اى كه در آنند اوامرى درباره عبادت وحى فرمود.
ولى خواننده عزيز، خود متوجه است كه معنا كردن «وَحى» به خلقت و معنا كردن «أمر»، به موجودات داخل آسمان ها از قبيل فرشته و يا ستاره، عنايت بسيارى لازم دارد، كه بدون دليل روشن نمى توان از آن كلمات اين معانى را اراده كرد، و همچنين مقيّد كردن جمله عطف شده به دو روز، كه در جمله معطوف عليه مذكور بود، نيز دليل مى خواهد.


اشكال اين وجه هم اين است كه اگر عبارت آيه شريفه ((اوحى الى كل سماء(( بود، باز ممكن بود بگوييم مراد از ((وحى (( همان وحى معمول است ، ولى فرموده : ((اوحى فى كل سماء((د و اين عبارت با آن معنا آن طور كه بايد نمى سازد.
بعضى ديگر گفته اند: مراد از امر آسمان ها، تكليف الهى متوجه به اهل هر آسمان است، كه همان ملائكه ساكن در آن باشد. و معناى «وحى»، همان معناى معروفش است. و معناى جمله اين است كه: خداى تعالى، به اهل هر آسمانى و ملائكه اى كه در آنند، اوامرى درباره عبادت وحى فرمود.


بعضى ديگر گفته اند: مراد از امر آسمان ، آن چيزى است كه خدا از آسمان خواسته . و اين وجه در حقيقت به يكى از دو وجه قبلى رجوع مى كند، چون اگر منظور از ((وحى (( خلق و ايجاد باشد، اين وجه به وجه اول برمى گردد و اگر معناى معروفش باشد به وجه دومى برگشت مى كند.
اشكال اين وجه هم اين است كه: اگر عبارت آيه شريفه «أوحَى إلَى كُلّ سَمَاء» بود، باز ممكن بود بگوييم مراد از «وحى»، همان وحى معمول است، ولى فرموده: «أوحَى فِى كُلّ سَمَاء»، و اين عبارت با آن معنا، آن طور كه بايد نمى سازد.


پس بايد فكر ديگرى كرد، و از آيات ديگر كمك گرفت ، از آياتى كه در آن به امر آسمانها اشاره اى رفته ، معنايى دقيقتر فهميده مى شود. اينك آن آيات : ((يدبر الامر من السماء الى الاءرض ثم يعرج اليه ((، ((اللّه الّذى خلق سبع سموات و من الاءرض مثلهن يتنزل الامر بينهن ((، ((و لقد خلقنا فوقكم سبع طرائق و ما كنا عن الخلق غافلين ((.
بعضى ديگر گفته اند: مراد از امر آسمان، آن چيزى است كه خدا از آسمان خواسته. و اين وجه در حقيقت، به يكى از دو وجه قبلى رجوع مى كند. چون اگر منظور از «وحى»، خلق و ايجاد باشد، اين وجه، به وجه اول بر مى گردد، و اگر معناى معروفش باشد، به وجه دومى برگشت مى كند.
 
پس بايد فكر ديگرى كرد، و از آيات ديگر كمك گرفت. از آياتى كه در آن به امر آسمان ها اشاره اى رفته، معنايى دقيق تر فهميده مى شود. اينك آن آيات:  
 
«يُدَبّرُ الأمرَ مِنَ السّمَاء إلَى الأرضِ ثُمّ يَعرُجُ إلَيه».
 
«اللّهُ الّذِى خَلَقَ سَبَعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الأرضِ مِثلَهُنّ يَتَنَزّلُ الأمرَ بَينَهُنّ».
 
«وَ لَقَد خَلَقنَا فَوقَكُم سَبعَ طَرَائِقَ وَ مَا كُنّا عَنِ الخَلقِ غَافِلِينَ».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۵۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۵۸ </center>
از آيه اولى استفاده مى شود كه آسمان مبدا امرى است كه به وجهى از ناحيه خداى تعالى به زمين نازل مى شود و آيه دوم دلالت دارد بر اينكه امر از آسمانى به آسمانى ديگر نازل مى شود تا به زمين برسد و آيه سوم مى فهماند كه آسمانها راههايى هستند براى سلوك امر از ناحيه خداى صاحب عرش و يا آمد و شد ملائكه اى كه حامل امر اويند، همچنان كه آيه ((تنزل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر(( و آيه ((فيها يفرق كل امر حكيم ((، نيز تصريح دارند به اينكه امر خدا را ملائكه از آسمان به زمين مى آورند.
از آيه اولى استفاده مى شود كه آسمان مبدأ امرى است كه به وجهى از ناحيه خداى تعالى به زمين نازل مى شود. و آيه دوم دلالت دارد بر اين كه امر از آسمانى به آسمانى ديگر نازل مى شود تا به زمين برسد. و آيه سوم مى فهماند كه آسمان ها راه هايى هستند براى سلوك امر از ناحيه خداى صاحب عرش، و يا آمد و شد ملائكه اى كه حامل امر اويند. همچنان كه آيه «تَنَزّلُ المَلَائِكَةُ وَ الرّوحُ فِيهَا بِإذنِ رَبّهِم مِن كُلّ أمر». و آيه «فِيهَا يُفرَقُ كُلّ أمرٍ حَكِيم» نيز، تصريح دارند به اين كه ملائکه، امر خدا را از آسمان به زمين مى آورند.


و اگر مراد از ((امر((، امر تكوينى خداى تعالى باشد كه عبارت است از كلمه ايجاد، همان طور كه از آيه ((انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن (( نيز استفاده مى شود، در اين صورت اگر آيات را به يكديگر ضميمه كنيم ، و اين معنا را افاده مى كند كه : منظور از امر الهى كه در زمين اجرا مى شود، عبارت است از خلقت و پديد آوردن حوادث كه آن حوادث را ملائكه از ناحيه خداى صاحب عرش حمل نموده و در نازل كردنش طرق آسمان را طى مى كنند، تا از يك يك آسمانها عبور داده و به زمين برسانند.
و اگر مراد از «أمر»، امر تكوينى خداى تعالى باشد كه عبارت است از كلمۀ ايجاد، همان طور كه از آيه «إنّمَا أمرُهُ إذَا أرَادَ شَيئاً أن يَقُولَ لَهُ كُن» نيز استفاده مى شود. در اين صورت، اگر آيات را به يكديگر ضميمه كنيم، و اين معنا را افاده مى كند كه: منظور از امر الهى كه در زمين اجرا مى شود، عبارت است از خلقت و پديد آوردن حوادث كه آن حوادث را ملائكه از ناحيه خداى صاحب عرش حمل نموده و در نازل كردنش طرق آسمان را طى مى كنند، تا از يك يك آسمان ها عبور داده و به زمين برسانند.


و به طورى كه از آيه شريفه ((حتى اذا فزع عن قلوبهم قالوا ما ذا قال ربكم قالوا الحق و هو العلى الكبير(( استفاده مى شود: امر خداى تعالى را ملائكه هر آسمان حمل مى كند و به ملائكه آسمان پايينتر تحويل مى دهد، كه در تفسير سوره ((سباء(( پيرامون اين معنا بحث شد. و نيز به طورى كه از آيه شريفه ((و كم من ملك فى السموات ((، و آيه شريفه ((لا يسمعون الى الملاء الاعلى و يقذفون من كل جانب ((، استفاده مى شود آسمانها مسكن ملائكه است .
و به طورى كه از آيه شريفه: «حَتّى إذَا فُزّعَ عَن قُلُوبِهِم قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُم قَالُوا الحَقّ وَ هُوَ العَلِىّ الكَبِير» استفاده مى شود: امر خداى تعالى را، ملائكۀ هر آسمان حمل مى كند و به ملائكه آسمان پايين تر تحويل مى دهد، كه در تفسير سوره «سبأ»، پيرامون اين معنا بحث شد. و نيز به طورى كه از آيه شريفه: «وَ كَم مِن مَلَكٍ فِى السّمَاوَات»، و آيه شريفه: «لا يَسمَعُونَ إلَى المَلَأ الأعلَى وَ يُقذَفُونَ مِن كُلّ جَانِب»، استفاده مى شود آسمان ها، مسكن ملائكه است.


<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۵۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۵۵۹ </center>
در نتيجه امر خدا يك نسبت به تك تك آسمانها دارد، به اعتبار ملائكه اى كه در آن ساكنند و نسبتى هم به هر فرقه از فرقه هاى ملائكه دارد، به اعتبار اينكه حامل آن امرند. و خداوند امر را به آنان تحميل كرده ، يعنى به ايشان وحى فرموده ، چون در آيه ((انما قولنا لشى ء اذا اردناه ان نقول له كن (( امر خداى را قول خدا خوانده .
در نتيجه، امر خدا يك نسبت به تك تك آسمان ها دارد، به اعتبار ملائكه اى كه در آن ساكن اند، و نسبتى هم به هر فرقه از فرقه هاى ملائكه دارد، به اعتبار اين كه حامل آن امرند. و خداوند امر را به آنان تحميل كرده، يعنى به ايشان وحى فرموده. چون در آيه: «إنّما قَولُنَا لِشَئٍ إذَا أرَدنَاهُ أن نَقُولَ لَهُ كُن»، امر خداى را «قول خدا» خوانده.


در نتيجه از آنچه گفته شد معلوم گرديد كه معناى آيه ((و اوحى فى كل سماء امرها(( اين شد كه خداى سبحان در هر آسمانى امر الهى را كه منسوب و متعلق به آن آسمان است به اهلش ، يعنى ملائكه ساكن در آن ، وحى مى كند. و اما اينكه كلمه ((يومين (( در آيه ظرف باشد، هم براى خلقت آسمانهاى هفتگانه ، و هم براى اين وحى ، هيچ دليلى از الفاظ آيه بر آن دلالت نمى كند.
در نتيجه، از آنچه گفته شد، معلوم گرديد كه: معناى آيه «وَ أوحَى فِى كُلّ سَمَاءٍ أمرَهَا» اين شد كه خداى سبحان، در هر آسمانى، امر الهى را كه منسوب و متعلق به آن آسمان است، به اهلش، يعنى ملائكه ساكن در آن، وحى مى كند. و اما اين كه كلمۀ «يَومَين» در آيه ظرف باشد، هم براى خلقت آسمان هاى هفتگانه، و هم براى اين وحى، هيچ دليلى از الفاظ آيه بر آن دلالت نمى كند.




۱۳٬۸۲۹

ویرایش