۱۳٬۷۲۸
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
<span id='link225'><span> | <span id='link225'><span> | ||
==وجه | ==وجه نامگذاری انسان به «بشر»، و بيان مبدأ آفرینش انسان == | ||
«'''إنّى خَالِقٌ بَشَراً مِن طِين'''» - كلمه «بَشَر»، به معناى انسان است. راغب مى گويد: «بشره»، به معناى ظاهر پوست، و «أدمه»، به معناى باطن آن است كه به گوشت چسبيده. چون عموم اهل ادب، اين طور معنا كرده اند. آنگاه مى گويد: و اگر از انسان به كلمه «بَشَر» تعبير كرده، به اعتبار اين است كه در بين همه جانداران، تنها آدمى است كه پر و كرك و مو و پشم، ظاهر بدنش را نپوشانده. به خلاف ساير حيوانات، كه يا پشم بشرۀ آن ها را پوشانده و يا كرك. | |||
و سپس مى گويد: كلمه | |||
و در آيه شريفه مورد | و سپس مى گويد: كلمه «بَشَر»، هم در مفرد استعمال مى شود، و هم در جمع، ولى در دو نفر به صيغه تثنيه در مى آيد. مانند آيه «أنُؤمِنُ لِبَشَرَين». و در قرآن كريم، هر جا از انسان به «بَشَر» تعبير شده، منظور همان جثه و هيكل و ظاهر بدن اوست. | ||
فَإِذَا سوَّيْتُهُ وَ | |||
و در آيه شريفه مورد بحث، مبدأ خلقت آدمى، گِل معرفى شده، و در سوره «روم»، مبدأ خلقتش، خاك و در سوره «حجر»، صلصالى از حمأ مسنون، و در سوره «رحمان»، صلصالى چون فخّار (سفال) آمده. و اين اختلاف در تعبير، اشكالى به وجود نمى آورد. براى اين كه همان مبدأ واحد، احوال مختلفى به خود گرفته، و در هر جاى از قرآن كريم، نام يكى از آن احوال را نام برده است. | |||
«'''فَإِذَا سوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ'''»: | |||
«تسويه انسان»، به معناى تعديل اعضاى اوست، به اين كه اعضاى بدنى او را با يكديگر تركيب و تكميل كند، تا به صورت انسانى تمام عيار در آيد. و «دميدن روح در آن»، عبارت است از اين كه او را موجودى زنده قرار دهد، و اگر روح دميده شده در انسان را به خود خداى تعالى نسبت داده و فرموده: «از روح خودم در آن دميدم»، به منظور شرافت دادن به آن روح است. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۴۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۴۳ </center> | ||
و | و جملۀ «فَقَعَوا»، امر و از ماده «وقوع» است، و اين امر، نتيجه و فرع تسويه و نفخ روح واقع شده. مى فرمايد: حال كه از روح خودم در آن دميدم، شما ملائكه بر او سجده كنيد. | ||
فَسجَدَ | |||
دلالت اين جمله بر | «'''فَسجَدَ الْمَلَائكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ'''»: | ||
يعنى ابليس تكبر كرد و از سجده براى او دريغ ورزيد، و او از سابق بر | دلالت اين جمله بر اين كه تمامى فرشتگان براى آدم سجده كردند و احدى از آن تخلف نكرده، روشن است. | ||
«'''إِلّا إِبْلِيس استَكْبرَ وَ كانَ مِنَ الْكَافِرِينَ'''»: | |||
يعنى: ابليس تكبر كرد و از سجده براى او دريغ ورزيد، و او از سابق بر اين، كافر بود. و اين كه ابليس قبل از اين صحنه كافر بوده، از آيه شريفه «لَم أكُن لِأسجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقتَهُ مِن صَلصَالٍ مِن حَمَإ مَسنُون» هم، به خوبى استفاده مى شود. | |||
<span id='link226'><span> | <span id='link226'><span> | ||
==وجه اينكه فرمود آدم را با دو دستم آفريدم == | ==وجه اينكه فرمود آدم را با دو دستم آفريدم == | ||
قَالَ يَإِبْلِيس مَا مَنَعَك أَن تَسجُدَ لِمَا خَلَقْت بِيَدَى أَستَكْبرْت أَمْ كُنت مِنَ الْعَالِينَ | قَالَ يَإِبْلِيس مَا مَنَعَك أَن تَسجُدَ لِمَا خَلَقْت بِيَدَى أَستَكْبرْت أَمْ كُنت مِنَ الْعَالِينَ |
ویرایش