گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۲۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۰۷: خط ۲۰۷:
<span id='link222'><span>
<span id='link222'><span>


==آيات ۶۵ - ۸۸ ص ==
==آيات ۶۵ - ۸۸ «ص» ==
قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ وَ مَا مِنْ إِلَهٍ إِلا اللَّهُ الْوَحِدُ الْقَهَّارُ(۶۵)
قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ وَ مَا مِنْ إِلَهٍ إِلا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ(۶۵)
رَب السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ مَا بَيْنهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّرُ(۶۶)
رَبّ السمَاوَاتِ وَ الاَرْضِ وَ مَا بَيْنهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ(۶۶)
قُلْ هُوَ نَبَؤٌا عَظِيمٌ(۶۷)
قُلْ هُوَ نَبَؤٌا عَظِيمٌ(۶۷)
أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضونَ(۶۸)
أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضونَ(۶۸)
مَا كانَ لىَ مِنْ عِلْمِ بِالْمَلا الاَعْلى إِذْ يخْتَصِمُونَ(۶۹)
مَا كانَ لىَ مِنْ عِلْمِ بِالْمَلا الاَعْلى إِذْ يخْتَصِمُونَ(۶۹)
إِن يُوحَى إِلىَّ إِلا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ(۷۰)
إِن يُوحَى إِلىَّ إِلا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ(۷۰)
إِذْ قَالَ رَبُّك لِلْمَلَئكَةِ إِنى خَلِقُ بَشراً مِّن طِينٍ(۷۱)
إِذْ قَالَ رَبُّك لِلْمَلَائكَةِ إِنّى خَالِقُ بَشراً مِّن طِينٍ(۷۱)
فَإِذَا سوَّيْتُهُ وَ نَفَخْت فِيهِ مِن رُّوحِى فَقَعُوا لَهُ سجِدِينَ(۷۲)
فَإِذَا سوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ(۷۲)
فَسجَدَ الْمَلَئكَةُ كلُّهُمْ أَجْمَعُونَ(۷۳)
فَسجَدَ الْمَلَائكَةُ كلُّهُمْ أَجْمَعُونَ(۷۳)
إِلا إِبْلِيس استَكْبرَ وَ كانَ مِنَ الْكَفِرِينَ(۷۴)
إِلا إِبْلِيس استَكْبرَ وَ كانَ مِنَ الْكَافِرِينَ(۷۴)
قَالَ يَإِبْلِيس مَا مَنَعَك أَن تَسجُدَ لِمَا خَلَقْت بِيَدَى أَستَكْبرْت أَمْ كُنت مِنَ الْعَالِينَ(۷۵)
قَالَ يَا إِبْلِيس مَا مَنَعَك أَن تَسجُدَ لِمَا خَلَقْت بِيَدَى أَستَكْبرْت أَمْ كُنت مِنَ الْعَالِينَ(۷۵)
قَالَ أَنَا خَيرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنى مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِينٍ(۷۶)
قَالَ أَنَا خَيرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنى مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِينٍ(۷۶)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنهَا فَإِنَّك رَجِيمٌ(۷۷)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنهَا فَإِنَّك رَجِيمٌ(۷۷)
وَ إِنَّ عَلَيْك لَعْنَتى إِلى يَوْمِ الدِّينِ(۷۸)
وَ إِنَّ عَلَيْك لَعْنَتى إِلى يَوْمِ الدِّينِ(۷۸)
قَالَ رَب فَأَنظِرْنى إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ(۷۹)
قَالَ رَبّ فَأَنظِرْنى إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ(۷۹)
قَالَ فَإِنَّك مِنَ الْمُنظرِينَ(۸۰)
قَالَ فَإِنَّك مِنَ الْمُنظرِينَ(۸۰)
إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ(۸۱)
إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ(۸۱)
قَالَ فَبِعِزَّتِك لاُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ(۸۲)
قَالَ فَبِعِزَّتِك لاُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ(۸۲)
إِلا عِبَادَك مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ(۸۳)
إِلّا عِبَادَك مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ(۸۳)
قَالَ فَالحَْقُّ وَ الحَْقَّ أَقُولُ(۸۴)
قَالَ فَالحَْقُّ وَ الحَْقَّ أَقُولُ(۸۴)
لاَمْلاَنَّ جَهَنَّمَ مِنك وَ مِمَّن تَبِعَك مِنهُمْ أَجْمَعِينَ(۸۵)
لاَمْلاَنَّ جَهَنَّمَ مِنك وَ مِمَّن تَبِعَك مِنهُمْ أَجْمَعِينَ(۸۵)
قُلْ مَا أَسئَلُكمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ مَا أَنَا مِنَ المُْتَكلِّفِينَ(۸۶)
قُلْ مَا أَسئَلُكمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ مَا أَنَا مِنَ المُْتَكلِّفِينَ(۸۶)
إِنْ هُوَ إِلا ذِكْرٌ لِّلْعَلَمِينَ(۸۷)
إِنْ هُوَ إِلا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ(۸۷)
وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينِ(۸۸)
وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينِ(۸۸)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۳۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۳۷ </center>
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>


بگو من تنها بيم رسانم و هيچ معبودى به جز خداى واحد قهار نيست (۶۵).
بگو من تنها بيم رسانم و هيچ معبودى، به جز خداى واحد قهار نيست (۶۵).
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه بين آن دو است خدايى كه عزيز و غفار است (۶۶).
 
بگو مساءله توحيد خبرى است عظيم (۶۷).
پروردگار آسمان ها و زمين و آنچه بين آن دو است، خدايى كه عزيز و غفار است (۶۶).
كه شما از آن روى برمى گردانيد (۶۸).
 
من هرگز علمى به گروه فرشتگان در آن روز كه راجع به خلقت بشر مخاصمه مى كردند ندارم (۶۹).
بگو مسأله توحيد، خبرى است عظيم (۶۷).
چون من از ناحيه خود هيچ علمى ندارم تنها آگهى هاى من به وسيله وحى است و وحى هم تنها در چارديوارى مسايل مربوط به انذار است (۷۰).
 
به ياد آور آن زمان را كه پروردگارت به ملائكه گفت من بشرى از گل خواهم آفريد (۷۱).
كه شما از آن، روى بر مى گردانيد (۶۸).
متوجه باشيد كه چون از اسكلتش بپرداختم و از روح خود در او بدميدم همگى برايش به سجده بيفتيد (۷۲).
 
من هرگز علمى به گروه فرشتگان در آن روز كه راجع به خلقت بشر مخاصمه مى كردند، ندارم (۶۹).
 
چون من از ناحيه خود هيچ علمى ندارم، تنها آگهى هاى من به وسيله وحى است و وحى هم، تنها در چارديوارى مسايل مربوط به انذار است (۷۰).
 
به ياد آور آن زمان را كه پروردگارت به ملائكه گفت: من بشرى از گِل خواهم آفريد (۷۱).
 
متوجه باشيد كه چون از اسكلتش بپرداختم و از روح خود در او بدميدم، همگى برايش به سجده بيفتيد(۷۲).
 
پس ملائكه همه و همه سجده كردند (۷۳).
پس ملائكه همه و همه سجده كردند (۷۳).
مگر ابليس كه تكبر كرد چون از پيش كافر بود (۷۴).
 
خداى تعالى فرمود: اى ابليس چه بازت داشت از اينكه براى كسى سجده كنى كه من خود او را به دست خود آفريدم آيا تكبر كردى و يا واقعا بلند مرتبه بودى ؟ (۷۵).
مگر ابليس كه تكبر كرد، چون از پيش كافر بود (۷۴).
گفت : آخر من از او بهترم چون تو مرا از آتش و او را از گل آفريدى (۷۶).
 
گفت : پس بيرون شو از بهشت چون كه تو رانده شده اى (۷۷).
خداى تعالى فرمود: اى ابليس چه بازت داشت از اين كه براى كسى سجده كنى، كه من، خود او را به دست خود آفريدم، آيا تكبر كردى و يا واقعا بلندمرتبه بودى ؟ (۷۵)
و بدان كه لعنت من تا قيامت شامل حال تو است (۷۸).
 
گفت : پروردگارا حال كه چنين است پس تا قيامت كه همه مبعوث مى شوند مرا زنده بدار (۷۹).
گفت: آخر من از او بهترم، چون تو مرا از آتش و او را از گِل آفريدى (۷۶).
گفت : باشد تو از زندگانى (۸۰).
 
گفت: پس بيرون شو از بهشت، چون كه تو رانده شده اى (۷۷).
 
و بدان، كه لعنت من تا قيامت، شامل حال تو است (۷۸).
 
گفت: پروردگارا! حال كه چنين است، پس تا قيامت كه همه مبعوث مى شوند، مرا زنده بدار (۷۹).
 
گفت: باشد، تو از زندگانى (۸۰).
 
تا روزى كه آن وقت معلوم مى رسد (۸۱).
تا روزى كه آن وقت معلوم مى رسد (۸۱).
گفت پس به عزتت سوگند كه همه و همه شان را گمراه خواهم كرد (۸۲).
 
گفت: پس به عزتت سوگند، كه همه و همه شان را گمراه خواهم كرد (۸۲).
 
مگر بندگان مخلصت از ايشان را (۸۳).
مگر بندگان مخلصت از ايشان را (۸۳).
گفت پس حق اين است و من حق مى گويم (۸۴).
 
كه جهنم را از تو و از هر كه پيرويت كند از همه پر مى كنيم (۸۵).
گفت: پس حق اين است و من حق مى گويم (۸۴).
بگو من از شما در مقابل رسالتم اجرى نمى خواهم و من از آنها نيستم كه چيزى را كه ندارند به خود مى بندند (۸۶).
 
اين قرآن به جز تذكر براى عالميان نيست (۸۷).
كه جهنم را از تو و از هر كه پيرويت كند، از همه پُر مى كنيم (۸۵).
و به زودى خبرش را بعد از زمانى خواهى دانست (۸۸).
 
بگو: من از شما در مقابل رسالتم اجرى نمى خواهم و من از آن ها نيستم كه چيزى را كه ندارند، به خود مى بندند (۸۶).
 
اين قرآن، به جز تذكر براى عالَميان نيست (۸۷).
 
و به زودى خبرش را بعد از زمانى، خواهى دانست (۸۸).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۳۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۳۳۸ </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>


اين آيات آخرين فصل از فصول سوره ((ص (( است كه مشتمل بر چند نكته است : اول آن كه به پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) دستور مى دهد كه انذارهاى خود را و دعوت به سوى توحيد را به مردم ابلاغ فرمايد. و ديگر اين كه ابلاغ كند كه اعراض از حق و پيروى شيطان كار آدمى را به عذاب دوزخ منتهى مى سازد، عذابى كه خداوند قضايش را در حق شيطان و پيروان او رانده است . در همين جاست كه اين سوره خاتمه مى يابد.
اين آيات، آخرين فصل از فصول سوره «ص» است، كه مشتمل بر چند نكته است:  
قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ وَ مَا مِنْ إِلَهٍ إِلا اللَّهُ الْوَحِدُ الْقَهَّارُ ... الْعَزِيزُ الْغَفَّرُ
 
در اين دو آيه به رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) دستور مى دهد به مردم برساند. كه من بيم دهنده مى باشم و خداى تعالى يكتاى در ((الوهيت (( است . پس جمله ((انما انا منذر(( مى خواهد غرض آن جناب را منحصر در ((انذار(( كند، و ساير اغراض را مانند توقع مال و مقام - كه چه بسا دعوت به حق ، در بين مردم مشتبه به آنها مى شود - از آن جناب نفى كند، همچنان كه در آخرين آيات باز به همين انحصار اشاره نموده مى فرمايد: ((بگو من از شما هيچ اجر و پاداشى نمى خواهم ، و من از متكلفين نيستم ((.
اول آن كه: به پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» دستور مى دهد كه انذارهاى خود را و دعوت به سوى توحيد را به مردم ابلاغ فرمايد.  
 
و ديگر اين كه: ابلاغ كند كه اعراض از حق و پيروى شيطان، كار آدمى را به عذاب دوزخ منتهى مى سازد. عذابى كه خداوند قضايش را در حق شيطان و پيروان او رانده است. در همين جاست، كه اين سوره خاتمه مى يابد.
 
«'''قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ وَ مَا مِنْ إِلَهٍ إِلا اللَّهُ الْوَحِدُ الْقَهَّارُ ... الْعَزِيزُ الْغَفَّرُ'''»:
 
در اين دو آيه، به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» دستور مى دهد به مردم برساند كه: من بيم دهنده مى باشم و خداى تعالى، يكتاى در «الوهيّت» است.  
 
پس جملۀ «إنّمَا أنَا مُنذِر»، مى خواهد غرض آن جناب را، منحصر در «إنذار» كند، و ساير اغراض را، مانند توقع مال و مقام - كه چه بسا دعوت به حق، در بين مردم مشتبه به آن ها مى شود - از آن جناب نفى كند. همچنان كه در آخرين آيات، باز به همين انحصار اشاره نموده مى فرمايد: «بگو من از شما هيچ اجر و پاداشى نمى خواهم، و من از متكلّفين نيستم».




۱۴٬۰۶۶

ویرایش