گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۷۱: خط ۱۷۱:
<span id='link133'><span>
<span id='link133'><span>


==توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى مخلصين آماده مى شود. ==
==توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى «مُخلَصين» آماده مى شود ==
«'''يطاف عليهم بكاس من معين'''» - كلمه ((كاس (( به معناى همان كاسه فارسى است كه نام ظرف آب و شراب است . و از بسيارى از علماى اهل لغت نقل شده كه گفته اند: ظرف آب و شراب را ((كاس (( نمى گويند مگر وقتى كه پر از آب و شراب باشد، و اگر خالى شد نامش ‍ ((قدح (( است ، و كلمه ((معين (( در نوشيدنيها به معناى آن نوشيدنى است كه ازپشت ظرف ديده شود، (مانند آب و شرابى كه در ظرف بلورين باشد)، و اين كلمه از ماده عين مشتق شده ، وقتى مى گويند: ((عان الماء(( معنايش اين است كه : آب ظاهر گشت و روى زمين جريان يافت ، و مراد از ((كاس معين (( زلال بودن آب و يا شراب ا ست ، و به همين جهت دنبالش فرمود: ((بيضاء((.
«'''يُطَافُ عَلَيهِم بِكَأسٍ مِن مَعِين'''» - كلمۀ «كأس»، به معناى همان كاسه فارسى است، كه نام ظرف آب و شراب است. و از بسيارى از علماى اهل لغت نقل شده كه گفته اند: ظرف آب و شراب را «كأس» نمى گويند، مگر وقتى كه پُر از آب و شراب باشد، و اگر خالى شد، نامش «قدح» است.  


«'''بيضاء لذة للشاربين'''» - يعنى شرابى صاف و زلال كه صفا و زلالى اش براى نوشندگان لذت بخش است . پس كلمه ((لذة (( در آيه مصدرى است كه معناى وصفى از آن اراده شده ، تا مبالغه را افاده كند، ممكن هم هست مونث ((لذ(( باشد كه آن نيز - بنا به گفته بعضى - به معناى لذيذ است .
و كلمۀ «مَعِين» در نوشيدنی ها، به معناى آن نوشيدنى است كه از پشت ظرف ديده شود. (مانند آب و شرابى كه در ظرف بلورين باشد)، و اين كلمه، از ماده «عين» مشتق شده. وقتى مى گويند: «عَانَ المَاء»، معنايش اين است كه: آب ظاهر گشت و روى زمين جريان يافت. و مراد از «كأس مَعِين»، زلال بودن آب و يا شراب است. و به همين جهت، دنبالش فرمود: «بَيضَاءَ».


«'''لا فيها غول و لا هم عنها ينزفون'''» - كلمه ((غول (( به معناى ضرر رساندن و فاسد كردن است . راغب گفته : كلمه ((غول (( به معناى آن است كه : چيزى را به طورى فاسد كنى كه محسوس نباشد. پس اگر در آيه شريفه ((غول (( را از شراب نفى كرده ، در حقيقت ضررهاى شراب را ازآن نفى كرده است . و كلمه ((ينزفون (( از مصدر ((انزاف (( است كه به مستى تفسير شده ، البته آن مرحله از مستى كه عقل را از بين ببرد، ولى اصل اين كلمه به معناى از بين بردن چيزى است به تدريج . و حاصل معناى جمله اين است كه : در آن خمرى ترجمه كه براى مخلصين آماده شده ضررهاى خمر دنيوى و مستى آن واز بين بردن عقل وجود ندارد.
«'''بَيضَاءَ لَذّةٍ لِلشّارِبِين'''» - يعنى: شرابى صاف و زلال، كه صفا و زلالى اش براى نوشندگان، لذت بخش است. پس كلمه «لذّة» در آيه، مصدرى است كه معناى وصفى از آن اراده شده، تا مبالغه را افاده كند. ممكن هم هست، مؤنث «لذّ» باشد كه آن نيز - بنا به گفته بعضى - به معناى لذيذ است.
 
«'''لَا فِيهَا غَولٌ وَ لَا هُم عَنهَا يُنزَفُون'''» - كلمه «غَول»، به معناى ضرر رساندن و فاسد كردن است. راغب گفته: كلمه «غَول»، به معناى آن است كه: چيزى را به طورى فاسد كنى كه محسوس نباشد. پس اگر در آيه شريفه، «غَول» را از شراب نفى كرده، در حقيقت، ضررهاى شراب را از آن نفى كرده است.
 
و كلمۀ «يُنزَفُون»، از مصدر «إنزاف» است، كه به مستى تفسير شده. البته آن مرحله از مستى كه عقل را از بين ببرد. ولى اصل اين كلمه، به معناى از بين بردن چيزى است به تدريج. و حاصل معناى جمله، اين است كه: در آن خمرى كه براى مخلَصين آماده شده، ضررهاى خمر دنيوى و مستى آن و از بين بردن عقل، وجود ندارد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۰۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۲۰۷ </center>
«'''و عندهم قاصرات الطرف عين'''» - اين آيه وصف حوريانى است كه براى مخلصين آماده شده . و ((قاصرات الطرف (( كنايه است از اين كه : نگاه كردن آنان با كرشمه و ناز است ، و مؤ يد آن اين است كه دنبال آن ، كلمه ((عين (( را آورده كه جمع ((عيناء(( است ، و ((عيناء(( مونث ((اعين (( است ، و هر دو به معناى چشمى است كه : درشت و در عين حال زيبا باشد (مانند چشم آهو).
«'''وَ عِندَهُم قَاصِرَاتُ الطّرفِ عِينٌ'''» - اين آيه، وصف حوريانى است كه براى مخلَصين آماده شده. و «قَاصِرَاتُ الطّرف»، كنايه است از اين كه: نگاه كردن آنان، با كرشمه و ناز است. و مؤيد آن، اين است كه دنبال آن، كلمۀ «عِين» را آورده، كه جمع «عَينَاء» است، و «عَينَاء»، مؤنث «أعين» است، و هر دو، به معناى چشمى است كه: درشت و در عين حال زيبا باشد (مانند چشم آهو).
بعضى از مفسرين گفته اند: ((معناى ((قاصرات الطرف (( اين است كه : حوريان فقط به همسران خود نگاه مى كنند، و آن قدر ايشان را دوست مى دارند كه نظر از ايشان به ديگر سو، نمى گردانند و مراد از كلمه ((عين (( آن است كه : هم سياهى چشمهاى حوريان نامبرده بسيار سياه است ، و هم سفيدى اش بسيار سفيد.
 
بعضى از مفسران گفته اند: «معناى «قَاصِرَاتُ الطّرف»، اين است كه: حوريان، فقط به همسران خود نگاه مى كنند، و آن قدر ايشان را دوست مى دارند، كه نظر از ايشان به ديگر سو، نمى گردانند. و مراد از كلمۀ «عِين»، آن است كه: هم سياهى چشم هاى حوريان نامبرده، بسيار سياه است، و هم سفيدى اش بسيار سفيد».


«'''كانهن بيض مكنون'''» - كلمه ((بيض (( به معناى تخم مرغ و اسم جنس است كه : واحدش ((بيضه (( است . و كلمه ((مكنون (( به معناى پنهان شده و ذخيره شده است .
«'''كَأنّهُنّ بِيضٌ مَكنُونٌ'''» - كلمۀ «بِيض»، به معناى تخم مرغ و اسم جنس است، كه واحدش «بيضه» است. و كلمۀ «مَكنُون»، به معناى پنهان شده و ذخيره شده است.


بعضى از مفسرين گفته اند: ((منظور از تشبيه حوريان به ((بيض ‍ مكنون (( اين است كه : همانطور كه تخم مرغ مادامى كه در زير پر مرغ و يا در لانه و يا در جاى ديگر محفوظ مى باشد، همچنان دست نخورده مى ماند و غبارى بر آن نمى نشيند حوريان نيز اين طورند((.
بعضى از مفسران گفته اند: «منظور از تشبيه حوريان به «بيض مكنون»، اين است كه: همان طور كه تخم مرغ، مادامى كه در زير پرِ مرغ و يا در لانه و يا در جاى ديگر محفوظ مى باشد، همچنان دست نخورده مى ماند و غبارى بر آن نمى نشيند، حوريان نيز، اين طورند».


بعضى ديگر گفته اند: ((منظور تشبيه آنان به باطن تخم است ، قبل از آنكه شكسته شود و دست خورده گردد((.
بعضى ديگر گفته اند: «منظور تشبيه آنان به باطن تخم است، قبل از آن كه شكسته شود و دست خورده گردد».
<span id='link134'><span>
<span id='link134'><span>


۱۳٬۷۸۱

ویرایش