گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۷: خط ۴۷:
<span id='link121'><span>
<span id='link121'><span>


==گفتارى در معناى شهاب در ذيل آيه : الا من خطف الخطفة فاتبعه شهاب ثاقب ==
==گفتارى در معناى شهاب ==
مفسرين براى اينكه مساءله ((استراق سمع (( شيطانها در آسمان را تصوير كنند، و نيز تصوير كنند كه چگونه در اين هنگام به سوى شيطانها با شهاب ها تيراندازى مى شود بر اساس ظواهر آيات و روايات كه به ذهن مى رسد توجيهاتى ذكر كرده اند كه همه بر اين اساس استوار است كه آسمان عبارت است از: افلاكى كه محيط به زمين هستند، و جماعت هايى از ملائكه در آن افلاك منزل دارند، و آن افلاك در و ديوارى دارند كه هيچ چيز نمى تواند وارد آن شود، مگر چيرهايى كه از خود آسمان باشد،
مفسران، براى اين كه مسأله «استراق سمع» شيطان ها در آسمان را تصوير كنند، و نيز تصوير كنند كه چگونه در اين هنگام به سوى شيطان ها، با شهاب ها تيراندازى مى شود، بر اساس ظواهر آيات و روايات كه به ذهن مى رسد، توجيهاتى ذكر كرده اند، كه همه بر اين اساس استوار است كه آسمان، عبارت است از:  
 
افلاكى كه محيط به زمين هستند، و جماعت هايى از ملائكه در آن افلاك منزل دارند، و آن افلاك، در و ديوارى دارند كه هيچ چيز نمى تواند وارد آن شود، مگر چيزهايى كه از خود آسمان باشد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۸۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۸۷ </center>
و اينكه در آسمان اول ، جماعتى از فرشتگان هستند كه شهابها به دست گرفته و در كمين شيطانها نشسته اند كه هر وقت نزديك بيايند تا اخبار غيبى آسمان را استراق سمع كنند، با آن شهابها به سوى آنها تيراندازى كنند و دورشان سازند، و اين معانى همه از ظاهر آيات و اخبار ابتداء به ذهن مى رسد.
و اين كه در آسمان اول، جماعتى از فرشتگان هستند، كه شهاب ها به دست گرفته و در كمين شيطان ها نشسته اند، كه هر وقت نزديك بيايند تا اخبار غيبى آسمان را استراق سمع كنند، با آن شهاب ها، به سوى آن ها تيراندازى كنند و دورشان سازند. و اين معانى، همه از ظاهر آيات و اخبار، ابتداءً به ذهن مى رسد.


و ليكن امروز بطلان اين حرفها به خوبى روشن شده ، و عيان گشته ، و در نتيجه بطلان همه آن وجوهى هم كه در تفسير ((شهب (( ذكر كرده اند، - كه وجوه بسيار زيادى هم هستند - و در تفاسير مفصل و طولانى از قبيل تفسير كبير فخر رازى ، و روح المعانى آلوسى و غير آن دو نقل شده ، باطل مى شود.
وليكن امروز بطلان اين حرف ها، به خوبى روشن شده و عيان گشته. و در نتيجه، بطلان همۀ آن وجوهى هم كه در تفسير «شُهُب» ذكر كرده اند، - كه وجوه بسيار زيادى هم هستند - و در تفاسير مفصل و طولانى، از قبيل «تفسير كبير» فخر رازى، و «روح المعانى» آلوسى و غير آن دو نقل شده، باطل مى شود.
ناگزير بايد توجيه ديگرى كرد كه مخالف با علوم امروزى و مشاهداتى كه بشر از وضع آسمانها دارد نبوده باشد. و آن توجيه به احتمال ما - و خدا داناتر است - اين است كه :


اين بياناتى كه در كلام خداى تعالى ديده مى شود، ا ز باب مثالهايى است كه به منظور تصوير حقايق خارج از حس زده شده ، تا آنچه خارج از حس است به صورت محسوسات در افهام بگنجد، همچنان كه خود خداى تعالى در كلام مجيدش فرموده : ((و تلك الامثال نضربها للناس و ما يعقلها الا العالمون (( و اينگونه مثلها در كلام خداى تعالى بسيار است ، از قبيل عرش ، كرسى ، لوح و كتاب ، كه هم در گذشته به آنها اشاره شد، و هم در آينده به بعضى از آنها اشاره خواهد رفت .
ناگزير بايد توجيه ديگرى كرد كه مخالف با علوم امروزى و مشاهداتى كه بشر از وضع آسمان ها دارد، نبوده باشد. و آن توجيه به احتمال ما - و خدا داناتر است - اين است كه:


بنابراين اساس ، مراد از آسمانى كه ملائكه در آن منزل دارند، عالمى ملكوتى خواهد بود كه افقى عالى تر از افق عالم ملك و محسوس دارد، همان طور كه آسمان محسوس ما با اجرامى كه در آن هست عالى تر و بلندتر از زمين ماست .
اين بياناتى كه در كلام خداى تعالى ديده مى شود، از باب مثال هايى است كه به منظور تصوير حقايق خارج از حس زده شده، تا آنچه خارج از حس است، به صورت محسوسات در افهام بگنجد. همچنان كه خود خداى تعالى، در كلام مجيدش فرموده: «وَ تِلكَ الأمثَالُ نَضرِبُهَا لِلنّاسِ وَ مَا يَعقِلُهَا إلّا العَالِمُون». و اين گونه مَثَل ها، در كلام خداى تعالى بسيار است. از قبيل: عرش، كرسى، لوح و كتاب، كه هم در گذشته به آن ها اشاره شد، و هم در آينده، به بعضى از آن ها اشاره خواهد رفت.
و مراد از نزديك شدن شيطانها به آسمان ، و استراق سمع ، و به دنبالش هدف شهابها قرار گرفتن ، اين است كه : شيطانها مى خواهند به عالم فرشتگان نزديك شوند، و از اسرار خلقت و حوادث آينده سر درآورند. و ملائكه هم ايشان را با نورى از ملكوت كه شيطانها تاب تحمل آن را ندارند، دور مى سازند.
 
بنابراين اساس، مراد از آسمانى كه ملائكه در آن منزل دارند، عالَمى ملكوتى خواهد بود، كه افقى عالى تر از افق عالَم مُلك و محسوس دارد، همان طور كه آسمان محسوس ما، با اجرامى كه در آن هست، عالى تر و بلندتر از زمين ماست.
 
و مراد از نزديك شدن شيطان ها به آسمان و استراق سمع، و به دنبالش هدف شهاب ها قرار گرفتن، اين است كه:  
 
شيطان ها مى خواهند به عالَم فرشتگان نزديك شوند، و از اسرار خلقت و حوادث آينده سر درآورند. و ملائكه هم، ايشان را با نورى از ملكوت، كه شيطان ها تاب تحمّل آن را ندارند، دور مى سازند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۸۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۸۸ </center>
و يا مراد اين است كه : شيطانها خود را به حق نزديك مى كنند، تا آن را با تلبيس ها و نيرنگهاى خود به صورت باطل جلوه دهند، و يا باطل را با تلبيس و نيرنگ به صورت حق درآورند، و ملائكه رشته هاى ايشان را پنبه مى كنند، و حق صريح را هويدا مى سازند، تا همه به تلبيس آنها پى برده ، حق را حق ببينند، و باطل را باطل .
و يا مراد اين است كه: شيطان ها، خود را به حق نزديك مى كنند، تا آن را با تلبيس ها و نيرنگه اى خود، به صورت باطل جلوه دهند، و يا باطل را با تلبيس و نيرنگ، به صورت حق درآورند، و ملائكه رشته هاى ايشان را پنبه مى كنند، و حق صريح را هويدا مى سازند، تا همه به تلبيس آن ها پى برده، حق را حق ببينند، و باطل را باطل.
 
و اين كه خداى سبحان، داستان استراق سمع شياطين و هدف شهاب قرار گرفتنشان را دنبال سوگند به ملائكه وحى و حافظان آن از مداخله شيطان ها ذكر كرده، تا اندازه اى گفتار ما را تأييد مى كند - و خدا داناتر است.


و اين كه خداى سبحان داستان استراق سمع شياطين و هدف شهاب قرار گرفتنشان را دنبال سوگند به ملائكه وحى و حافظان آن از مداخله شيطانها ذكر كرده ، تا اندازه اى گفتار ما را تاءييد مى كند - و خدا داناتر است -.
«'''فَاستَفْتهِمْ أَهُمْ أَشدُّ خَلْقاً أَم مَنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِن طِينٍ لازِبِ'''»:


«'''فَاستَفْتهِمْ أَ هُمْ أَشدُّ خَلْقاً أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَهُم مِّن طِينٍ لازِبِ'''»:
كلمه «لازب»، به معناى دو چيز به هم چسبيده است، به طورى كه هر يك ملازم ديگرى شده باشد. و در مجمع البيان گفته: «لازب» و «لازم»، به يك معنى است.


كلمه ((لازب (( به معناى دو چيز به هم چسبيده است ، به طورى كه هر يك ملازم ديگرى شده باشد. و در مجمع البيان گفته : ((لازب (( و ((لازم (( به يك معنى است .
و مراد از جمله «مَن خَلَقنَا»، يا ملائكه اى است كه در آيات قبلى به آنان اشاره كرد، كه حافظ وحى و تيراندازان شهاب هايند. و يا مخلوقات عظيم ديگرى، غير از انسان است. از قبيل آسمان ها، زمين و ملائكه.  


و مراد از جمله ((من خلقنا(( يا ملائكه اى است كه در آيات قبلى به آنان اشاره كرد كه حافظ وحى و تيراندازان شهابهايند، و يا مخلوقات عظيم ديگرى غير از انسان است ، از قبيل آسمانها، زمين و ملائكه ، و اگر درباره آنها با ضمير ((هم (( كه مخصوص عقلاء است تعبير كرد و فرمود: ((آيا خلقت ايشان بزرگتر است ، يا كسى كه ما خلق كرده ايم (( و نفرمود: ((چيزى كه ما خلق كرده ايم (( بدان جهت است كه در بين نامبردگان ملائكه هم منظور بودند، و ملائكه داراى عقلند، جانب آنان را غلبه داده و از همه آسمانها و زمين و ملائكه تعبير كرده به ((كسى كه ما خلقش كرده ايم ((.
و اگر درباره آن ها با ضمير «هُم»، كه مخصوص عقلاء است، تعبير كرد و فرمود: «آيا خلقت ايشان بزرگتر است، يا كسى كه ما خلق كرده ايم»، و نفرمود: «چيزى كه ما خلق كرده ايم»، بدان جهت است كه در بين نامبردگان، ملائكه هم منظور بودند و ملائكه، داراى عقل اند، جانب آنان را غلبه داده و از همه آسمان ها و زمين و ملائكه، تعبير كرده به: «كسى كه ما خلقش كرده ايم».


و معناى آيه اين ا ست كه : وقتى خداى سبحان رب آسمانها و زمين و موجودات بين آن دو و ملائكه بود،تو اى رسول گراميم ، از ايشان نظرخواهى كن و بپرس آيا خلقت ايشان مهم تر و بزرگ تر است ، يا خلقت غير ايشان از موجودات ديگرى كه ما خلق كرده ايم ، آن وقت متوجه خواهند شد كه خلقت آنان ضعيف تر و ناچيزتر از خلقت موجودات ديگر است ، برا ى اينكه خلقت ايشان از يك گل چسبنده بود و معلوم است كه اين گل چسبنده ناچيز نمى تواند ما را عاجز سازد.
و معناى آيه، اين است كه: وقتى خداى سبحان، ربّ آسمان ها و زمين و موجودات بين آن دو و ملائكه بود، تو اى رسول گراميم، از ايشان نظرخواهى كن و بپرس: آيا خلقت ايشان مهمتر و بزرگ تر است، يا خلقت غير ايشان از موجودات ديگرى، كه ما خلق كرده ايم. آن وقت متوجه خواهند شد كه خلقت آنان، ضعيف تر و ناچيزتر از خلقت موجودات ديگر است. براى اين كه خلقت ايشان، از يك گِل چسبنده بود و معلوم است كه اين گِل چسبنده ناچيزريال نمى تواند ما را عاجز سازد.
<span id='link122'><span>
<span id='link122'><span>


۱۳٬۷۹۷

ویرایش