گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۷ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
در مجمع البيان، از على بن الحسين، زين العابدين، و از ابى جعفر، امام باقر، و از جعفر بن محمّد، امام صادق «عليهم السلام» روايت شده، كه خوانده اند: «لا مُستَقَرّ لَهَا» - به فتحۀ راء -.
در مجمع البيان، از على بن الحسين، زين العابدين، و از ابى جعفر، امام باقر، و از جعفر بن محمّد، امام صادق «عليهم السلام» روايت شده، كه خوانده اند: «لا مُستَقَرّ لَهَا» - به فتحۀ راء -.


و در الدرّ المنثور آمده كه سعيد بن منصور، احمد، بخارى، مسلم، ابوداوود، ترمذى، نسائى، ابن ابى حاتم، ابوالشيخ، ابن مردويه، و بيهقى، از ابوذر (رَحِمَهُ اللّه) روايت كرده اند كه گفت: از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» پرسيدم معناى جملۀ «وَ الشّمسُ تَجرِى لِمُستَقَرّ لَهَا» چيست؟ فرمود: «مستقرّ» آن، در زير عرش است.
و در الدرّ المنثور آمده كه سعيد بن منصور، احمد، بخارى، مسلم، ابوداوود، ترمذى، نسائى، ابن ابى حاتم، ابوالشيخ، ابن مردويه، و بيهقى، از ابوذر (رَحِمَهُ اللّه) روايت كرده اند كه گفت:  
 
از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» پرسيدم معناى جملۀ «وَ الشّمسُ تَجرِى لِمُستَقَرّ لَهَا» چيست؟ فرمود: «مستقرّ» آن، در زير عرش است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۴۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۱۴۰ </center>
مؤلف: اين معنا، از ابوذر، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، هم به طرق خاصه، و هم به طرق عامه، به طور مختصر و هم به طور مفصل روايت شده. و در بعضى از آن ها آمده كه: آفتاب بعد از غروب، به آسمان ها، يكى پس از ديگرى بالا مى رود، تا آن جا كه به نزديكى عرش برسد. در آن جا، به سجده مى افتد، و از خدا اجازه مى خواهد كه باز طلوع كند. همچنان در سجده هست، تا دوباره نورى به خود بگيرد و اجازه داده شود تا طلوع كند.
مؤلف: اين معنا، از ابوذر، از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»، هم به طرق خاصه، و هم به طرق عامه، به طور مختصر و هم به طور مفصل روايت شده. و در بعضى از آن ها آمده كه: آفتاب بعد از غروب، به آسمان ها، يكى پس از ديگرى بالا مى رود، تا آن جا كه به نزديكى عرش برسد. در آن جا، به سجده مى افتد، و از خدا اجازه مى خواهد كه باز طلوع كند. همچنان در سجده هست، تا دوباره نورى به خود بگيرد و اجازه داده شود تا طلوع كند.
خط ۱۶۷: خط ۱۶۹:
و در روضه كافى، به سند خود، از سلام بن مستنير، از امام ابى جعفر «عليه السلام» روايت آورده كه فرمود: خداى عزّوجلّ، خورشيد را قبل از ماه ، و نور را قبل از ظلمت، خلق كرد.
و در روضه كافى، به سند خود، از سلام بن مستنير، از امام ابى جعفر «عليه السلام» روايت آورده كه فرمود: خداى عزّوجلّ، خورشيد را قبل از ماه ، و نور را قبل از ظلمت، خلق كرد.


و در مجمع البيان آمده كه عياشى، در تفسير خود، با ذكر سند، از اشعث بن حاتم روايت كرده كه گفت: در خراسان بودم كه حضرت رضا و فضل بن سهل و مأمون، در مرو، در ايوان نزد يكديگر جمع بودند و چون سفره طعام آوردند، حضرت رضا «عليه السلام» فرمود: مردى از بنى اسرائيل در مدينه از من سؤالى كرد و آن اين بود كه: آيا روز، اول خلق شده، يا شب؟ آيا نزد شما در اين باب مطلبى هست؟ مأمون و فضل، به گفتگو پرداختند، و سرانجام پاسخى نيافتند.
و در مجمع البيان آمده كه عياشى، در تفسير خود، با ذكر سند، از اشعث بن حاتم روايت كرده كه گفت: در خراسان بودم كه حضرت رضا و فضل بن سهل و مأمون، در مرو، در ايوان نزد يكديگر جمع بودند و چون سفره طعام آوردند، حضرت رضا «عليه السلام» فرمود:  
 
مردى از بنى اسرائيل، در مدينه از من سؤالى كرد و آن، اين بود كه: آيا روز، اول خلق شده، يا شب؟ آيا نزد شما در اين باب مطلبى هست؟ مأمون و فضل، به گفتگو پرداختند، و سرانجام پاسخى نيافتند.


آنگاه فضل، به حضرت رضا «عليه السلام» عرضه داشت: «أصلَحَكَ اللّهُ»، خودت جواب را بفرما.  
آنگاه فضل، به حضرت رضا «عليه السلام» عرضه داشت: «أصلَحَكَ اللّهُ»، خودت جواب را بفرما.  
۱۴٬۰۱۵

ویرایش