گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۱۹۳: خط ۱۹۳:
آنگاه آنچه در ذيل آيه است، كه مشتمل بر سه دليل است: ۱ - لَهُ الحَمدُ. ۲ - لَهُ الحُكمُ. ۳ - إلَيهِ تُرجَعُون، وجوهى است كه انحصار خدا را در استحقاق پرستش توجيه مى كند.
آنگاه آنچه در ذيل آيه است، كه مشتمل بر سه دليل است: ۱ - لَهُ الحَمدُ. ۲ - لَهُ الحُكمُ. ۳ - إلَيهِ تُرجَعُون، وجوهى است كه انحصار خدا را در استحقاق پرستش توجيه مى كند.


اما اينكه فرمود: ((له الحمد فى الاولى و الاخره ((، آن انحصار را به اين بيان توجيه مى كند كه هر كمالى كه در دنيا و آخرت وجود دارد نعمتى است كه از ناحيه خداى تعالى نازل شده ، و در ازاى هر يك از آنها مستحق ثناى جميل است ، و جمال هر يك از اين نعمت هاى موهوبه از كمال ذاتى و از صفات ذاتى او ترشح شده ، كه در ازايش مستحق ثناء است ، و غير از خداى تعالى هيچ موجود و هيچ كس مستقل در ثناى بر خدا نيست ، و هر كس هم كه خدا را ثنا گويد، ثنايش هم منتهى به اوست و عبادت هم ثناى زبانى و يا عملى است ، پس تنها اوست كه مستحق پرستش است
اما اين كه فرمود: «لَهُ الحَمدُ فِى الأُولَى وَ الآخِرَة»، آن انحصار را به اين بيان توجيه مى كند كه هر كمالى كه در دنيا و آخرت وجود دارد، نعمتى است كه از ناحيه خداى تعالى نازل شده، و در ازاى هر يك از آن ها، مستحق ثناى جميل است.


و اما اينكه فرمود: ((و له الحكم (( علتش اين است كه : خداى سبحان مالك على الاطلاق همه عالم است ، و غير از او كسى چيزى را مالك نيست ، مگر آنچه را كه او تمليكش فرموده باشد، و همان را هم كه خدا به كسى تمليك كرده ، باز خود او مالك است ، از سوى ديگر خداى سبحان ، هم در مرحله تشريع و اعتبار مالك است ، و هم در مرحله تكوين و حقيقت ، و از آثار ملك او يكى اين است كه : حكم مى كند بر بندگان و مملوكين خود كه كسى غير از او را نپرستند
و جمال هر يك از اين نعمت هاى موهوبه، از كمال ذاتى و از صفات ذاتى او ترشح شده، كه در ازايش مستحق ثناء است، و غير از خداى تعالى، هيچ موجود و هيچ كس، مستقل در ثناى بر خدا نيست. و هر كس هم كه خدا را ثنا گويد، ثنايش هم منتهى به اوست، و عبادت هم ثناى زبانى و يا عملى است. پس تنها اوست كه مستحق پرستش است.
 
و اما اين كه فرمود: «وَ لَهُ الحُكمُ»، علتش اين است كه: خداى سبحان، مالك على الاطلاق همۀ عالَم است، و غير از او، كسى چيزى را مالك نيست، مگر آنچه را كه او تمليكش فرموده باشد، و همان را هم كه خدا به كسى تمليك كرده، باز خود او مالك است.
 
از سوى ديگر، خداى سبحان، هم در مرحله تشريع و اعتبار مالك است، و هم در مرحله تكوين و حقيقت. و از آثار ملك او، يكى اين است كه: حكم مى كند بر بندگان و مملوكين خود، كه كسى غير از او را نپرستند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۰۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۱۰۱ </center>
و اما اينكه فرمود: ((و اليه ترجعون ((، جهتش اين است كه : رجوع به سوى او به خاطر حساب و جزاء است ، و چون تنها او مرجع است ، سپس محاسب و جزاء دهنده نيز همو است و كسى غير از او محاسب و جزاء دهنده نيست ، پس تنها اوست كه بايد پرستش شود، و پرستش او را بايد تنها بر طبق دين او انجام داد
و اما اين كه فرمود: «وَ إلَيهِ تُرجَعُون»، جهتش اين است كه: رجوع به سوى او، به خاطر حساب و جزاء است، و چون تنها او مرجع است، سپس محاسب و جزاء دهنده نيز همو است، و كسى غير از او، محاسب و جزاء دهنده نيست. پس تنها اوست كه بايد پرستش شود، و پرستش او را، بايد تنها بر طبق دين او انجام داد.




۱۳٬۷۱۱

ویرایش