گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:
خداى تعالى، در سوره «صافات» آن جناب را در منت هايش، و در دادن كتاب، و هدايت به سوى صراط مستقيم، و در داشتن تسليم، و بودنش از محسنين، و از بندگان مؤمنان به خدا، با موسى «عليه السلام» شريك دانسته، و او را از مرسلان دانسته، و از انبيايش معرفى كرده، و او را از كسانى دانسته كه بر آنان انعام فرموده، و او را با ساير انبياء در صفات جميل آنان، از قبيل احسان، صلاح، فضل، اجتباء و هدايت شريك قرار داده و يك جا ذكر كرده.
خداى تعالى، در سوره «صافات» آن جناب را در منت هايش، و در دادن كتاب، و هدايت به سوى صراط مستقيم، و در داشتن تسليم، و بودنش از محسنين، و از بندگان مؤمنان به خدا، با موسى «عليه السلام» شريك دانسته، و او را از مرسلان دانسته، و از انبيايش معرفى كرده، و او را از كسانى دانسته كه بر آنان انعام فرموده، و او را با ساير انبياء در صفات جميل آنان، از قبيل احسان، صلاح، فضل، اجتباء و هدايت شريك قرار داده و يك جا ذكر كرده.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۶۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۶۲ </center>
و در آيه: «وَ اجعَل لِى وَزِيراً مِن أهلِى هَارُونَ أخِى أُشدُد بِهِ أزرِى وَ أشرِكهُ فِى أمرِى كَى نُسَبِّحَكَ كَثِيراً وَ نَذكُرَكَ كَثِيراً إنّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيراً»، موسى «عليه السلام» در مناجات شب طور دعا كرده و از خدا خواسته كه هارون را وزير او قرار دهد، و پشتش را به وى محكم نموده و او را شريك او قرار دهد، تا خدا را بسيار تسبيح كنند، و بسيار ذكر گويند، هم طراز موسى دانسته.
و در آيه: «وَ اجعَل لِى وَزِيراً مِن أهلِى * هَارُونَ أخِى * أُشدُد بِهِ أزرِى * وَ أشرِكهُ فِى أمرِى * كَى نُسَبِّحَكَ كَثِيراً * وَ نَذكُرَكَ كَثِيراً * إنّكَ كُنتَ بِنَا بَصِيراً»، موسى «عليه السلام» در مناجات شب طور دعا كرده و از خدا خواسته كه هارون را وزير او قرار دهد، و پشتش را به وى محكم نموده و او را شريك او قرار دهد، تا خدا را بسيار تسبيح كنند، و بسيار ذكر گويند، هم طراز موسى دانسته.


و آن جناب، در تمامى مواقف، ملازم برادرش بوده، و در عموم كارها با او شركت مى كرده، و او را در رسيدنش به مقاصد يارى مى كرد.
و آن جناب، در تمامى مواقف، ملازم برادرش بوده، و در عموم كارها با او شركت مى كرده، و او را در رسيدنش به مقاصد يارى مى كرد.
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:


==داستان موسى«ع»، در تورات عصر حاضر ==
==داستان موسى«ع»، در تورات عصر حاضر ==
داستانهاى موسى (عليه السلام ) در ماسواى سفر اول از تورات كه پنج سفر است آمده ، جزئيات تاريخ او از حين تولد تا روز وفات ، و آنچه از شرايع و احكام به وى نازل شده ، همه اش در آن چهار سفر ديگر، يعنى سفر خروج ، سفر لاويان ، سفر عدد، و سفر تثنيه آمده است
داستان هاى موسى «عليه السلام»، در ماسواى سفر اول از تورات - كه پنج سفر است - آمده. جزئيات تاريخ او از حين تولد تا روز وفات، و آنچه از شرايع و احكام به وى نازل شده، همه اش در آن چهار سفر ديگر، يعنى سفر «خروج»، سفر «لاويان»، سفر «عدد»، و سفر «تثنيه» آمده است.


چيزى كه هست ما بين آنچه كه تورات آورده ، با آنچه كه در قرآن آمده در امورى كه كم هم نيست اختلاف هست
چيزى كه هست، مابين آنچه كه تورات آورده، با آنچه كه در قرآن آمده، در امورى كه كم هم نيست، اختلاف هست.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۶۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۶۳ </center>
و يكى از مهم ترين موارد اختلاف اين است كه : تورات مى گويد: نداى موسى و سخن گفتن خدا از درخت با وى در سرزمين مدين ، قبل از حركت دادن خانواده اش به طرف مصر بوده ، و خلاصه در همان ايامى بوده كه براى شعيب گوسفند مى چرانيده مى گويد: در همان ايام كه مشغول شبانى وى بوده ، گوسفند را به ماوراى دشت برده ، و به كوه خدا حوريب رسيد، و در آنجا ملائكه خدا برايش ظاهر شدند، و آتشى را وسط درخت خارى برايش نمودار كردند، آنگاه خدا با وى سخن گفت ، و آنچه مى خواست در ميان نهاد، و او را براى نجات دادن بنى اسرائيل نزد فرعون فرستاد
و يكى از مهم ترين موارد اختلاف، اين است كه:  


يكى ديگر از موارد اختلاف مهم اين است كه : آن فرعونى كه موسى به سوى وى فرستاده شد، غير از آن فرعونى بوده كه موسى را در دامن خود پروريد، و موسى از شر او گريخت ، تا به عنوان قصاص از خون مرد قبطى كه به دست وى كشته شده بود، به قتل نرسد
تورات مى گويد: نداى موسى و سخن گفتن خدا از درخت با وى، در سرزمين «مَديَن»، قبل از حركت دادن خانواده اش به طرف مصر بوده، و خلاصه در همان ايامى بوده كه براى شعيب گوسفند مى چرانيده.


يكى ديگر اين است كه : تورات سخنى از ايمان آوردن ساحران به ميان نياورده ، كه وقتى عصاهاى خود را افكندند، و به صورت مارها درآوردند، و عصاى موسى همه آنها را بلعيد، چه كردند، و چه گفتند، بلكه مى گويد كه ساحران همچنان نزد فرعون بودند، و با موسى معارضه كردند، و در مقابل دو معجزه موسى ، يعنى معجزه خون و قورباغه ، سحر خود را به كار زدند
مى گويد: در همان ايام كه مشغول شبانى وى بوده، گوسفند را به ماوراى دشت برده، و به كوه خدا «حوريب» رسيد، و در آن جا، ملائكه خدا برايش ظاهر شدند، و آتشى را وسط درخت خارى برايش نمودار كردند. آنگاه خدا با وى سخن گفت، و آنچه مى خواست، در ميان نهاد، و او را براى نجات دادن بنى اسرائيل، نزد فرعون فرستاد.


يكى ديگر اين است كه : تورات مى گويد: آن كسى كه براى بنى اسرائيل گوساله درست كرد، و بنى اسرائيل آن را پرستيدند، خود هارون ، برادر موسى بود، براى اينكه وقتى بنى اسرائيل ديدند كه موسى از مراجعت از كوه طور دير كرد، همه نزد وى جمع شدند، و بدو گفتند براى ما معبودى درست كن ، تا پيشاپيش ما راه برود، براى اينكه اين مرد (موسى ) كه ما را از سرزمين مصر بيرون كرد، نيامد، و نفهميديم چه شد؟ هارون به ايشان گفت : پس هر چه گوشواره به گوش زنان و پسران و دختران خود داريد برايم بياوريد
يكى ديگر از موارد اختلاف مهم اين است كه: آن فرعونى كه موسى به سوى وى فرستاده شد، غير از آن فرعونى بوده كه موسى را در دامن خود پروريد، و موسى از شرّ او گريخت، تا به عنوان قصاص از خون مرد قبطى كه به دست وى كشته شده بود، به قتل نرسد.


تمامى بنى اسرائيل گوشواره هايى كه به گوش داشتند بياوردند، هارون همه را گرفت و با از ميل قالبى درست كرد، و طلاها را آب كرده در آن قالب ريخت ، و به صورت گوساله اى درآورد، و گفت : اين است معبود شما، اى بنى اسرائيل ، كه شما را از مصر بيرون كرد
يكى ديگر اين است كه: تورات، سخنى از ايمان آوردن ساحران به ميان نياورده، كه وقتى عصاهاى خود را افكندند، و به صورت مارها درآوردند، و عصاى موسى همه آن ها را بلعيد، چه كردند و چه گفتند، بلكه مى گويد كه ساحران، همچنان نزد فرعون بودند، و با موسى معارضه كردند، و در مقابل دو معجزه موسى، يعنى معجزه خون و قورباغه، سحر خود را به كار زدند.
 
يكى ديگر اين است كه: تورات مى گويد: آن كسى كه براى بنى اسرائيل گوساله درست كرد، و بنى اسرائيل آن را پرستيدند، خود هارون، برادر موسى بود. براى اين كه وقتى بنى اسرائيل ديدند كه موسى از مراجعت از كوه طور دير كرد، همه نزد وى جمع شدند، و بدو گفتند: براى ما معبودى درست كن، تا پيشاپيش ما راه برود. براى اين كه اين مرد (موسى)، كه ما را از سرزمين مصر بيرون كرد، نيامد و نفهميديم چه شد! هارون به ايشان گفت: پس هرچه گوشواره به گوش زنان و پسران و دختران خود داريد، برايم بياوريد.
 
تمامى بنى اسرائيل گوشواره هايى كه به گوش داشتند، بياوردند. هارون همه را گرفت و با «ازميل» قالبى درست كرد، و طلاها را آب كرده، در آن قالب ريخت، و به صورت گوساله اى درآورد، و گفت: اين است معبود شما، اى بنى اسرائيل، كه شما را از مصر بيرون كرد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۶۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۶۴ </center>
در اينجا لازم است به خواننده عزيز تذكر دهم كه اگر آيات قرآنى را در اين قسمتها از داستان موسى (عليه السلام ) به دقت زير نظر و مطالعه قرار بدهد، خواهد ديد كه لحن آنها تعريض و كنايه زدن به تورات است
در اين جا لازم است به خواننده عزيز تذكر دهم كه اگر آيات قرآنى را در اين قسمت ها از داستان موسى «عليه السلام» به دقت زير نظر و مطالعه قرار بدهد، خواهد ديد كه لحن آن ها، تعريض و كنايه زدن به تورات است.
البته غير از موارد اختلافى كه ذكر شد، اختلافهاى جزئى بسيارى ديگر نيز هست ، مانند اينكه در داستان كشتن قبطى ، مى گويد: دو طرف دعوا در روز دوم اسرائيلى بودند و مانند اينكه مى گويد: آن كسى كه در روز مسابقه عصا را انداخت ، و عصا همه سحر ساحران را بلعيد، هارون بود كه به دستور موسى آن را انداخت و نيز تورات داستان انتخاب هفتاد نفر را براى ميقات ، و نزول صاعقه ، و زنده شدنشان بعد از مردن را اصلا نياورده


و نيز در تورات ، اصحاح سى و دوم از سفر خروج آمده كه : الواحى كه موسى (عليه السلام ) از مراجعت از كوه با خود آورد و به زمين انداخت ، دو تا تخته سنگ بود، كه نامشان لوح شهادت بود، و همچنين از اين قبيل اختلافها زياد است
البته غير از موارد اختلافى كه ذكر شد، اختلاف هاى جزئى بسيارى ديگر نيز هست. مانند اين كه در داستان كشتن قبطى، مى گويد: دو طرف دعوا در روز دوم اسرائيلى بودند. و مانند اين كه مى گويد: آن كسى كه در روز مسابقه عصا را انداخت، و عصا همه سحر ساحران را بلعيد، هارون بود، كه به دستور موسى، آن را انداخت. و نيز تورات داستان انتخاب هفتاد نفر را براى ميقات، و نزول صاعقه، و زنده شدنشان بعد از مُردن را اصلا نياورده.
 
و نيز در تورات، اصحاح سى و دوم، از سفر خروج آمده كه: الواحى كه موسى «عليه السلام» از مراجعت از كوه با خود آورد و به زمين انداخت، دو تا تخته سنگ بود، كه نامشان لوح شهادت بود، و همچنين از اين قبيل اختلاف ها زياد است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۶۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۶۵ </center>
<span id='link38'><span>
<span id='link38'><span>
==آيات ۴۳ - ۵۶ سوره قصص ==
==آيات ۴۳ - ۵۶ سوره قصص ==
وَ لَقَدْ ءَاتَيْنَا مُوسى الْكتَب مِن بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الاُولى بَصائرَ لِلنَّاسِ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ(۴۳)
وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسى الْكتَابَ مِن بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الاُولى بَصائرَ لِلنَّاسِ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ(۴۳)
وَ مَا كُنت بجَانِبِ الْغَرْبىِّ إِذْ قَضيْنَا إِلى مُوسى الاَمْرَ وَ مَا كُنت مِنَ الشهِدِينَ(۴۴)
 
وَ لَكِنَّا أَنشأْنَا قُرُوناً فَتَطاوَلَ عَلَيهِمُ الْعُمُرُ وَ مَا كنت ثَاوِياً فى أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُوا عَلَيْهِمْ ءَايَتِنَا وَ لَكِنَّا كنَّا مُرْسِلِينَ(۴۵)
وَ مَا كُنت بجَانِبِ الْغَرْبىِّ إِذْ قَضيْنَا إِلى مُوسى الاَمْرَ وَ مَا كُنت مِنَ الشاهِدِينَ(۴۴)
وَ مَا كُنت بجَانِبِ الطورِ إِذْ نَادَيْنَا وَ لَكِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّك لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِك لَعَلَّهُمْ يَتَذَكرُونَ(۴۶)
 
وَ لَوْ لا أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةُ بِمَا قَدَّمَت أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْ لا أَرْسلْت إِلَيْنَا رَسولاً فَنَتَّبِعَ ءَايَتِك وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(۴۷)
وَ لَكِنَّا أَنشأْنَا قُرُوناً فَتَطاوَلَ عَلَيهِمُ الْعُمُرُ وَ مَا كنت ثَاوِياً فى أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَ لَكِنَّا كنَّا مُرْسِلِينَ(۴۵)
فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا لَوْ لا أُوتىَ مِثْلَ مَا أُوتىَ مُوسى أَ وَ لَمْ يَكفُرُوا بِمَا أُوتىَ مُوسى مِن قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظهَرَا وَ قَالُوا إِنَّا بِكلٍّ كَفِرُونَ(۴۸)
 
قُلْ فَأْتُوا بِكِتَبٍ مِّنْ عِندِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن كنتُمْ صدِقِينَ(۴۹)
وَ مَا كُنت بجَانِبِ الطورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَكِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّك لِتُنذِرَ قَوْماً مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِك لَعَلَّهُمْ يَتَذَكرُونَ(۴۶)
فَإِن لَّمْ يَستَجِيبُوا لَك فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَ مَنْ أَضلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يهْدِى الْقَوْمَ الظلِمِينَ(۵۰)
 
وَ لَقَدْ وَصلْنَا لهَُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ(۵۱)
وَ لَوْلا أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةُ بِمَا قَدَّمَت أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلا أَرْسلْت إِلَيْنَا رَسولاً فَنَتَّبِعَ آيَاتِك وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(۴۷)
الَّذِينَ ءَاتَيْنَهُمُ الْكِتَب مِن قَبْلِهِ هُم بِهِ يُؤْمِنُونَ(۵۲)
 
وَ إِذَا يُتْلى عَلَيهِمْ قَالُوا ءَامَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسلِمِينَ(۵۳)
فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا لَوْلا أُوتىَ مِثْلَ مَا أُوتىَ مُوسى أَوَ لَمْ يَكفُرُوا بِمَا أُوتىَ مُوسى مِن قَبْلُ قَالُوا سِحْرَانِ تَظاهَرَا وَ قَالُوا إِنَّا بِكلٍّ كَافِرُونَ(۴۸)
أُولَئك يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَينِ بِمَا صبرُوا وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسنَةِ السيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَهُمْ يُنفِقُونَ(۵۴)
 
وَ إِذَا سمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضوا عَنْهُ وَ قَالُوا لَنَا أَعْمَلُنَا وَ لَكُمْ أَعْمَلُكمْ سلَمٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِى الْجَهِلِينَ(۵۵)
قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن كنتُمْ صادِقِينَ(۴۹)
 
فَإِن لَّمْ يَستَجِيبُوا لَك فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَ مَنْ أَضلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيرِ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يهْدِى الْقَوْمَ الظالِمِينَ(۵۰)
 
وَ لَقَدْ وَصّلْنَا لهَُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ(۵۱)
 
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَاب مِن قَبْلِهِ هُم بِهِ يُؤْمِنُونَ(۵۲)
 
وَ إِذَا يُتْلى عَلَيهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسلِمِينَ(۵۳)
 
أُولَئك يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَينِ بِمَا صبرُوا وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسنَةِ السيِّئَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ(۵۴)
 
وَ إِذَا سمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضوا عَنْهُ وَ قَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَكُمْ أَعْمَالُكمْ سلَامٌ عَلَيْكُمْ لا نَبْتَغِى الْجَاهِلِينَ(۵۵)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۶۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۶۶ </center>
إِنَّك لا تهْدِى مَنْ أَحْبَبْت وَ لَكِنَّ اللَّهَ يهْدِى مَن يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ(۵۶)
إِنَّك لا تهْدِى مَنْ أَحْبَبْت وَ لَكِنَّ اللَّهَ يهْدِى مَن يَشاءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ(۵۶)
خط ۱۹۱: خط ۲۰۹:
<center> «'''ترجمه آیات'''»  </center>
<center> «'''ترجمه آیات'''»  </center>
   
   
و به تحقيق ما بعد از هلاك كردن نسلهاى گذشته به موسى كتاب داديم تا چراغ فرا راه مردم و اراده مردم و هدايتى و رحمتى باشد شايد متذكر شوند (۴۳)
و به تحقيق، ما بعد از هلاك كردن نسل هاى گذشته، به موسى كتاب داديم تا چراغ فرا راه مردم و اراده مردم و هدايتى و رحمتى باشد، شايد متذكر شوند. (۴۳)
 
و تو اى محمّد! در سمت غربى سينا نبودی، آن جا كه تورات را به موسى وحى كرديم، و تو از حاضران و شاهدان نبودى. (۴۴)


و تو اى محمد (صلى الله اليه و آله و سلم ) نبودى در سمت غربى سينا آنجا كه تورات را به موسى وحى كرديم و تو از حاضران و شاهدان نبودى (۴۴)
وليكن ما نسل ها پديد آورديم، پس دراز شد برايشان زندگانى و تو در ميان اهل مَديَن مقيم نبودى، تا سرگذشت آنان را براى مردم خودت بگويى. اين ماييم كه تو را مى فرستيم. (۴۵)


و ليكن ما نسلها پديد آورديم پس دراز شد برايشان زندگانى و تو در ميان اهل مدين مقيم نبودى تا سرگذشت آنان را براى مردم خودت بگويى اين ماييم كه تو را مى فرستيم (۴۵)
باز تو در طرف طور نبودى، آن جا كه ما ندا داديم، وليكن از درِ رحمت جريان را به تو خبر داديم، تا مردمى را كه قبل از تو پيامبرى بيم رسان نداشتند، بيم رسان باشى، كه متذكر شوند. (۴۶)


باز تو در طرف طور نبودى آنجا كه ما ندا داديم و ليكن از در رحمت جريان را به تو خبر داديم تا مردمى را كه قبل از تو پيامبرى بيم رسان نداشتند بيم رسان باشى كه متذكر شوند (۴۶)
و اگر نمى فرستاديم و به كيفر گناهانى كه كردند، هلاكشان مى كرديم، مى گفتند: پروردگارا! چرا به سوى ما رسولى نفرستادى تا آياتت را پيروى كنيم و از مؤمنان باشيم؟ (۴۷)


و اگر نمى فرستاديم و به كيفر گناهانى كه كردند هلاكشان مى كرديم مى گفتند پروردگارا چرا به سوى ما رسولى نفرستادى تا آياتت را پيروى كنيم و از مومنان باشيم ؟ (۴۷)
ولى وقتى از ناحيه ما حق به سويشان آمد، گفتند: چرا مثل آنچه به موسى دادند به اين پيامبر ندادند. آيا در برابر آنچه كه از موسى ديدند، كفر نورزيدند، و نگفتند كه اين قرآن و تورات دو سحرند، كه يكديگر را كمك مى كنند؟ و آيا نگفتند كه ما به هر يك كافريم؟ (۴۸)


ولى وقتى از ناحيه ما حق به سويشان آمد گفتند چرا مثل آنچه به موسى دادند به اين پيامبر ندادند، آيا در برابر آنچه كه از موسى ديدند كفر نورزيدند، و نگفتند كه اين قرآن و تورات دو سحرند كه يكديگر را كمك مى كنند؟ و آيا نگفتند كه ما به هر يك كافريم ؟ (۴۸)
تو به ايشان بگو: پس شما از ناحيه خدا كتابى بياوريد كه از تورات و قرآن راهنماتر باشد، تا من آن را پيروى كنم، اگر راست مى گوييد. (۴۹)


تو به ايشان بگو پس شما از ناحيه خدا كتابى بياوريد كه از تورات و قرآن راهنماتر باشد تا من آن را پيروى كنم اگر راست مى گوييد (۴۹)
و اگر اين پيشنهاد را از تو نپذيرفتند، پس بدان كه اينان، تنها از هواهاى خود پيروى مى كنند، و آيا كسى گمراه تر از پيرو هوى، بدون راهنمايى از خدا هست، به درستى كه خدا مردم ستمگر را هدايت نمى كند. (۵۰)


و اگر اين پيشنهاد را از تو نپذيرفتند پس بدان كه اينان تنها از هواهاى خود پيروى مى كنند و آيا كسى گمراه تر از پيرو هوى بدون راهنمايى از خدا هست به درستى كه خدا مردم ستمگر را هدايت نمى كند (۵۰)
و به تحقيق كه ما قرآن را پيوسته فرستاديم، باشد كه متذكر شوند (۵۱).


و به تحقيق كه ما قرآن را پيوسته فرستاديم باشد كه متذكر شوند (۵۱). كسانى كه قبل از قرآن كتاب به ايشان داديم به قرآن ايمان مى آورند (۵۲)
كسانى كه قبل از قرآن كتاب به ايشان داديم، به قرآن ايمان مى آورند. (۵۲)


و چون قرآن برايشان خوانده مى شود مى گويند بدان ايمان آورديم و آن حق و از ناحيه پروردگار ماست و ما قبلا اسلام آورده بوديم (۵۳)
و چون قرآن برايشان خوانده مى شود، مى گويند بدان ايمان آورديم و آن حق و از ناحيه پروردگار ماست و ما قبلا اسلام آورده بوديم. (۵۳)


اين عده از اهل كتاب دو برابر اجر خواهند داشت چون هم صبر كردند و هم بديها را با خوبيها دور نمودند و از آنچه روزيشان كرديم انفاق مى كنند (۵۴)
اين عده از اهل كتاب، دو برابر اجر خواهند داشت. چون هم صبر كردند و هم بدی ها را با خوبی ها دور نمودند و از آنچه روزيشان كرديم، انفاق مى كنند. (۵۴)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۶۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۶۷ </center>
و چون سخن بيهوده مى شنوند از آن رو گردانيده مى گويند اعمال ما براى ما، اعمال شما براى شما، سلام بر شما ما خواهان معاشرت جاهلان نيستيم (۵۵)
و چون سخن بيهوده مى شنوند، از آن رو گردانيده، مى گويند اعمال ما براى ما، اعمال شما براى شما، سلام بر شما، ما خواهان معاشرت جاهلان نيستيم. (۵۵)


به درستى اى محمد (صلى الله اليه و آله و سلم ) تو هر كه را دوست بدارى هدايت نتوانى كرد بلكه خداست كه هر كه را بخواهد هدايت مى كند و او داناتر به كسانى است كه قابل هدايتند (۵۶)
به درستى اى محمد! تو هر كه را دوست بدارى، هدايت نتوانى كرد، بلكه خداست كه هر كه را بخواهد، هدايت مى كند و او، داناتر به كسانى است كه قابل هدايت اند (۵۶)




۱۳٬۶۹۳

ویرایش