گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۳۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
(۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۷۹: خط ۱۷۹:


==آيات ۴۱ - ۴۸  سوره احزاب ==
==آيات ۴۱ - ۴۸  سوره احزاب ==
يَا أَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً(۴۱)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً(۴۱)
 
وَ سبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً(۴۲)
وَ سبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً(۴۲)
هُوَ الَّذِى يُصلى عَلَيْكُمْ وَ مَلَئكَتُهُ لِيُخْرِجَكم مِّنَ الظلُمَتِ إِلى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً(۴۳)
 
تحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سلَمٌ وَ أَعَدَّ لهَُمْ أَجْراً كَرِيماً(۴۴)
هُوَ الَّذِى يُصَلّى عَلَيْكُمْ وَ مَلَائكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظلُمَاتِ إِلى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً(۴۳)
يَأَيهَا النَّبىُّ إِنَّا أَرْسلْنَك شهِداً وَ مُبَشراً وَ نَذِيراً(۴۵)
 
تحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَ أَعَدَّ لهَُمْ أَجْراً كَرِيماً(۴۴)
 
يَا أَيُّهَا النَّبىُّ إِنَّا أَرْسلْنَاك شاهِداً وَ مُبَشّراً وَ نَذِيراً(۴۵)
 
وَ دَاعِياً إِلى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجاً مُّنِيراً(۴۶)
وَ دَاعِياً إِلى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجاً مُّنِيراً(۴۶)
وَ بَشرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لهَُم مِّنَ اللَّهِ فَضلاً كَبِيراً(۴۷)
 
وَ لا تُطِع الْكَفِرِينَ وَ الْمُنَفِقِينَ وَ دَعْ أَذَاهُمْ وَ تَوَكلْ عَلى اللَّهِ وَ كَفَى بِاللَّهِ وَكيلاً(۴۸)
وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لهَُم مِّنَ اللَّهِ فَضلاً كَبِيراً(۴۷)
 
وَ لا تُطِع الْكَافِرِينَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ دَعْ أَذَاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلى اللَّهِ وَ كَفَى بِاللَّهِ وَكيلاً(۴۸)


<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
   
   
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! ياد آوريد خدا را، ياد بسيار (۴۱)
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! ياد آوريد خدا را، ياد بسيار. (۴۱)
و صبح و شام تسبيحش بگوييد (۴۲)
 
اوست كسى كه بر شما درود مى فرستد، و نيز ملائكه او، تا شما را از ظلمت ها به سوى نور در آورد، و خدا به مومنان مهربان است (۴۳)
و صبح و شام، تسبيحش بگوييد. (۴۲)
تحيتشان در روزى كه او را ديدار كنند سلام است ، براى ايشان اجرى محترمانه فراهم كرده است (۴۴)
 
اى پيامبر اسلام ما تو را شاهد بر امت ، و نويدبخش و زنهارده آنان قرار داديم (۴۵)
اوست كسى كه بر شما درود مى فرستد، و نيز ملائكه او، تا شما را از ظلمت ها به سوى نور در آورد، و خدا به مؤمنان مهربان است. (۴۳)
و قرارت داديم كه دعوت كننده به اذن خدا، و چراغى نوربخش باشى (۴۶)
 
تحيتشان در روزى كه او را ديدار كنند، سلام است، براى ايشان اجرى محترمانه فراهم كرده است. (۴۴)
 
اى پيامبر اسلام! ما تو را شاهد بر امت، و نويدبخش و زنهارده آنان قرار داديم. (۴۵)
 
و قرارت داديم كه دعوت كننده به اذن خدا، و چراغى نوربخش باشى. (۴۶)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۹۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۹۲ </center>
و مومنان را مژده بده كه از ناحيه خدا فضلى بس بزرگ دارند (۴۷)
و مؤمنان را مژده بده كه از ناحيه خدا، فضلى بس بزرگ دارند. (۴۷)
و كافران و منافقان را اطاعت مكن ، و آزارشان را واگذار كن و بر خدا توكل كن ، و خدا براى اعتماد كافى است (۴۸)
 
و كافران و منافقان را اطاعت مكن، و آزارشان را واگذار كن و بر خدا توكل كن، و خدا، براى اعتماد كافى است. (۴۸)


<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>


اين آيات مؤ منين را به ذكر و تسبيح دعوت نموده و به ايشان بشارت و وعده جميل مى دهد، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را با صفات كريم خود خطاب نموده و به او دستور مى دهد كه به مؤ منين بشارت دهد، و كفار و منافقين را اطاعت نكند، احتمال اين نيز هست ، كه گفتار درباره مؤ منين در ايامى و گفتار درباره كفار و منافقين در ايامى ديگر نازل شده باشد
اين آيات، مؤمنان را به ذكر و تسبيح دعوت نموده و به ايشان بشارت و وعده جميل مى دهد، و رسول خدا «صلى الله عليه و آله و سلم» را با صفات كريم خود خطاب نموده و به او دستور مى دهد كه به مؤمنان بشارت دهد، و كفار و منافقان را اطاعت نكند.
يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً
 
احتمال اين نيز هست كه گفتار درباره مؤمنان در ايامى، و گفتار درباره كفار و منافقان در ايامى ديگر، نازل شده باشد.
 
<span id='link314'><span>
<span id='link314'><span>


==معنى و مراد از ذكر و تسبيحى كه مؤ منان بدان امر شده اند و وجه اينكه فرمود: ((==
==مراد از ذكر و تسبيحى كه مؤمنان، بدان امر شده اند==
سبحوهبكرة و اصيلا((
«'''يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً'''»:
كلمه ((ذكر(( در مقابل ((نسيان (( به معناى به ياد داشتن است ، و آن عبارت است از اينكه آدمى نيروى ادراك خود را متوجه ياد شده كند، حالا يا به اينكه نام آن را ببرد، و يا صفات او را به زبان جارى كند، خلاصه چيزى به زبان بگويد، كه حكايت از آن مذكور كند، اين يكى از مصاديق ذكر است ، گر نه مصداق مهم تر از آن اين است كه در قلب به ياد او باشى )
 
وَ سبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً
كلمه «ذكر» در مقابل «نسيان»، به معناى به ياد داشتن است، و آن، عبارت است از اين كه آدمى نيروى ادراك خود را متوجه ياد شده كند. حالا يا به اين كه نام آن را ببرد، و يا صفات او را به زبان جارى كند. خلاصه چيزى به زبان بگويد، كه حكايت از آن مذكور كند. اين يكى از مصاديق «ذكر» است، گرنه مصداق مهمتر از آن، اين است كه در قلب به ياد او باشى).
كلمه ((تسبيح (( به معناى منزه داشتن است ، و اين كلمه نيز مانند كلمه ذكر بستگى به لفظ ندارد، هر چند تسبيح به لفظ يعنى گفتن سبحان الله نيز يكى از مصاديق آن است (و گرنه تسبيح در سويداى دل از آن مهم تر است ). كلمه ((بكره (( به معناى اول روز و كلمه ((اصيل (( به معناى آخر روز و بعد از عصر است ، و اگر تسبيح را مقيد به ((بكره (( و ((اصيل (( كرده ، براى اين است كه اين دو هنگام ، هنگام تحول احوال افق است ، در صبح ، افق تاريك روشن مى شود، و در غروب دوباره رو به تاريكى مى گذارد، و اين تغيير و دگرگونى مناسب با اين است كه خداى را منزه از تغير و تحول ، و معرض دگرگونى بودن بدانيم ، ممكن هم هست دو كلمه بكره و اصيل كنايه باشد از دوام ، مانند شب و روز در آيه ((يسبحون له بالليل و النهار((.
 
«'''وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً'''»:
 
كلمۀ «تسبيح»، به معناى منزه داشتن است، و اين كلمه نيز، مانند كلمه «ذكر»، بستگى به لفظ ندارد، هرچند تسبيح به لفظ يعنى گفتن «سُبحَانَ الله» نيز، يكى از مصاديق آن است. (و گرنه تسبيح در سويداى دل، از آن مهمتر است).  
 
كلمۀ «بُكرة» به معناى اول روز و كلمۀ «أصيل» به معناى آخر روز و بعد از عصر است. و اگر تسبيح را مقيد به «بُكرة» و «أصيل» كرده، براى اين است كه اين دو هنگام، هنگام تحول احوال افق است. در صبح، افق تاريك روشن مى شود، و در غروب، دوباره رو به تاريكى مى گذارد. و اين تغيير و دگرگونى، مناسب با اين است كه خداى را منزه از تغيّر و تحوّل، و معرض دگرگونى بودن بدانيم.
 
ممكن هم هست دو كلمۀ «بُكرة» و «أصيل»، كنايه باشد از دوام. مانند شب و روز در آيه «يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيلِ وَ النَّهَار».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۹۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۹۳ </center>
هُوَ الَّذِى يُصلى عَلَيْكُمْ وَ مَلَئكَتُهُ لِيُخْرِجَكم مِّنَ الظلُمَتِ إِلى النُّورِ
 
<span id='link315'><span>
<span id='link315'><span>
==مقصود از درود فرستادن خدا بربندگان كه بسيار ياد خدا مى كنند ==
 
=== معناى جامع كلمه ===
==مقصود از درود فرستادن خدا بربندگانی كه بسيار ياد خدا مى كنند ==
((صلاه (( - به طورى كه از موارد استعمال آن فهميده مى شود - انعطاف است ، چيزى كه هست اين معناى جامع به خاطر اختلاف مواردى كه به آن نسبت داده مى شود مختلف مى شود، و به همين جهت بعضى گفته اند: صلات از خدا به معناى رحمت ، و از ملائكه به معناى استغفار، و از مردم دعا است ، ليكن اين را نيز بايد دانست كه هر چند صلات از خدا به معناى رحمت است ، اما نه هر رحمت ، بلكه رحمت خاصى كه ذخيره آخرت براى خصوص مؤ منين است ، و سعادت آخرتى آنان و فلاح ابديشان ، مترتب بر آن مى شود، و بدين جهت است كه به دنبال جمله مورد بحث علت صلوات فرستادن خداى تعالى را چنين بيان كرده : ((ليخرجكم من الظلمات الى النور و كان بالمؤ منين رحيما(( صلوات مى فرستد، تا شما را از تاريكى ها به سوى نور بيرون آورد، چون او همواره نسبت به مؤ منين رحيم است
«'''هُوَ الَّذِى يُصَلِّى عَلَيْكُمْ وَ مَلَائكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظلُمَاتِ إِلى النُّورِ'''»:
اين نكته را نيز بايد دانست كه خداى تعالى در كلام خود همواره ياد خود مر بندگان را مترتب كرده بر ياد بندگان مر او را، و فرموده : ((فاذكرونى اذكركم (( همچنان كه فراموش كردن بندگان وى را، باعث فراموشى خدا مر بندگان را دانسته ، و فرموده : ((نسوا الله فنسيهم ((، يكى از مصاديق يادآورى خدا بندگان خود را، همانا درود فرستادن او بر آنان است ، و اين خود يادآورى ايشان است به رحمت ، كه مترتب شده بر ياد بندگان خداى خود را، چون فرمود: اگر خدا را بسيار ياد كنند، و او را صبح و شام تسبيح گويند، خدا هم بسيار بر آنان درود مى فرستد، و غرق نورشان مى كند، و از ظلمتها دورشان مى سازد
 
همه اينها را بدان جهت گفتيم كه معلوم شود جمله او كسى است كه صلوات بر شما مى فرستد...، در مقام تعليل آيه قبل است ، كه مى فرمود: اى كسانى كه ايمان آورده ايد خدا را بسيار ياد كنيد، و اين تعليل همان قاعده كلى قبل را مى رساند، و مى فهماند كه اگر شما خدا را زياد ياد كنيد، خدا هم به رحمت خود زياد شما را ياد مى كند، و از ظلمتها به سوى نور بيرونتان مى سازد، و از اين معنا استفاده مى شود كه مراد از ظلمتها، ظلمتهاى فراموش كردن خدا، و غفلت از او است ، و مراد از نور نور ذكر خدا است
معناى جامع كلمۀ «صلاة» - به طورى كه از موارد استعمال آن فهميده مى شود - انعطاف است. چيزى كه هست، اين معناى جامع، به خاطر اختلاف مواردى كه به آن نسبت داده مى شود، مختلف مى شود. و به همين جهت بعضى گفته اند: «صلات» از خدا به معناى «رحمت»، و از ملائكه به معناى «استغفار»، و از مردم «دعا» است.
((و كان بالمؤ منين رحيما(( در اينجا با اينكه جا داشت بفرمايد ((و كان بكم رحيما -
 
ليكن اين را نيز بايد دانست كه هرچند «صلات» از خدا، به معناى رحمت است، اما نه هر رحمت، بلكه رحمت خاصى كه ذخيرۀ آخرت براى خصوص مؤمنان است، و سعادت آخرتى آنان و فلاح ابدی شان، مترتب بر آن مى شود.
 
و بدين جهت است كه به دنبال جملۀ مورد بحث، علت صلوات فرستادن خداى تعالى را چنين بيان كرده: «لِيُخرِجَكُم مِنَ الظُّلُماتِ إلَى النُّورِ وَ كَانَ بِالمُؤمِنِينَ رَحِيماً» صلوات مى فرستد، تا شما را از تاريكى ها به سوى نور بيرون آورد. چون او، همواره نسبت به مؤمنان، رحيم است.
 
اين نكته را نيز بايد دانست كه خداى تعالى، در كلام خود، همواره ياد خود مر بندگان را مترتب كرده بر ياد بندگان مر او را، و فرموده: «فَاذكُرُونِى أذكُركُم»، همچنان كه فراموش كردن بندگان وى را، باعث فراموشى خدا مر بندگان را دانسته و فرموده: «نَسُوا اللهَ فَنَسِيَهُم».
 
يكى از مصاديق يادآورى خدا بندگان خود را، همانا درود فرستادن او بر آنان است، و اين، خود يادآورى ايشان است به رحمت، كه مترتب شده بر ياد بندگان خداى خود را. چون فرمود: «اگر خدا را بسيار ياد كنند، و او را صبح و شام تسبيح گويند، خدا هم بسيار بر آنان درود مى فرستد، و غرق نورشان مى كند، و از ظلمت ها، دورشان مى سازد».
 
همه اين ها را بدان جهت گفتيم كه معلوم شود جملۀ: «او كسى است كه صلوات بر شما مى فرستد...»، در مقام تعليل آيه قبل است كه مى فرمود: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد! خدا را بسيار ياد كنيد». و اين تعليل، همان قاعده كلى قبل را مى رساند، و مى فهماند كه اگر شما خدا را زياد ياد كنيد، خدا هم به رحمت خود، زياد شما را ياد مى كند، و از ظلمت ها به سوى نور بيرونتان مى سازد.
 
و از اين معنا استفاده مى شود كه مراد از «ظلمت ها»، ظلمت هاى فراموش كردن خدا، و غفلت از او است، و مراد از «نور»، نور ذكر خدا است.
 
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۹۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۴۹۴ </center>
و او به شما مهربان است (( چون قبلا نام مؤ منين ذكر شده بود، ولى اين طور نفرمود، بلكه نام مؤ منين را دوباره تكرار كرد، تا دلالت كند بر اينكه سبب رحمت خدا همانا صفت ايمان ايشان است
 
تحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سلَمٌ وَ أَعَدَّ لهَُمْ أَجْراً كَرِيماً
«'''وَ كَانَ بِالمُؤمِنِينَ رَحِيماً'''» - در اين جا با اين كه جا داشت بفرمايد: »وَ كَانَ بِكُم رَحِيماً: و او به شما مهربان است»، چون قبلا نام مؤمنان ذكر شده بود، ولى اين طور نفرمود، بلكه نام مؤمنان را دوباره تكرار كرد، تا دلالت كند بر اين كه سبب رحمت خدا، همانا صفت «ايمان» ايشان است.
از ظاهر سياق بر مى آيد كه كلمه ((تحيتهم (( مصدرى است كه به مفعول خود اضافه شده است ، و معنايش اين است كه ايشان تحيت گفته مى شوند، يعنى روزى كه پروردگارشان را ملاقات مى كنند از ناحيه او و از ناحيه ملائكه او، به ايشان تحيت و سلام گفته مى شود، به اين معنا كه ايشان در روز لقاى خدا در امنيت و سلامتى هستند، و هيچ مكروهى و عذابى به ايشان نمى رسد
 
((و اعد لهم اجرا كريما(( - يعنى اجرى بسيار بزرگ و آبرومند براى ايشان آماده كرده است
«'''تحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَ أَعَدَّ لهَُمْ أَجْراً كَرِيماً'''»:
يَأَيهَا النَّبىُّ إِنَّا أَرْسلْنَك شهِداً وَ مُبَشراً وَ نَذِيراً
 
از ظاهر سياق بر مى آيد كه كلمۀ «تَحِيَّتُهُم»، مصدرى است كه به مفعول خود اضافه شده است، و معنايش اين است كه: «ايشان تحيت گفته مى شوند». يعنى روزى كه پروردگارشان را ملاقات مى كنند، از ناحيه او و از ناحيه ملائكه او، به ايشان تحيت و سلام گفته مى شود. به اين معنا كه ايشان در روز لقاى خدا، در امنيت و سلامتى هستند، و هيچ مكروهى و عذابى به ايشان نمى رسد.
 
«'''وَ أعَدَّ لَهُم أجراً كَرِيماً'''» - يعنى اجرى بسيار بزرگ و آبرومند براى ايشان آماده كرده است.
 




۱۳٬۷۸۶

ویرایش