گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۲۱۱: خط ۲۱۱:


سوگند مى خورم به اين كه مرا حفظ كردى كه... و يا سوگند مى خورم به اين كه مرا آمرزيدى كه...، و اين قسم سوگند در كلام خداى تعالى سابقه ندارد، و هيچ معهود نيست كه از كسى حكايت كرده باشد، كه به غير خود او، سوگند خورده باشد. به همين جهت است كه گفتيم وجه اول بهتر است. چون بنابر وجه اول، اصلا حرف (باء)، براى سوگند نيست، تا اين اشكال متوجه شود.
سوگند مى خورم به اين كه مرا حفظ كردى كه... و يا سوگند مى خورم به اين كه مرا آمرزيدى كه...، و اين قسم سوگند در كلام خداى تعالى سابقه ندارد، و هيچ معهود نيست كه از كسى حكايت كرده باشد، كه به غير خود او، سوگند خورده باشد. به همين جهت است كه گفتيم وجه اول بهتر است. چون بنابر وجه اول، اصلا حرف (باء)، براى سوگند نيست، تا اين اشكال متوجه شود.
مراد از ((مجرمين (( در قول موسى (ع ) (فلن اكون ظهيرا للمجرمين )


«'''فَلَن أكُونَ ظَهِيراً لِلمُجرِمِين'''» - بعضى از مفسران گفته اند: «مراد از «مجرم»، آن كسى است كه غير خودش را به جرم وادار سازد، و يا يارى او به جرم كشيده شود. مانند همان اسرائيلى كه مرد قبطى با او در افتاد، و يارى كردن موسى از وى، موسى را دچار دردسر و ارتكاب جرم ساخت. پس در حقيقت، در كلمۀ «مُجرِمِين» در اين جمله، مجازى در نسبت به كار رفته. چون آن مرد اسرائيلى مجرم نبود، بلكه سبب شد تا موسى مرتكب جرم شود».
«'''فَلَن أكُونَ ظَهِيراً لِلمُجرِمِين'''» - بعضى از مفسران گفته اند: «مراد از «مجرم»، آن كسى است كه غير خودش را به جرم وادار سازد، و يا يارى او به جرم كشيده شود. مانند همان اسرائيلى كه مرد قبطى با او در افتاد، و يارى كردن موسى از وى، موسى را دچار دردسر و ارتكاب جرم ساخت. پس در حقيقت، در كلمۀ «مُجرِمِين» در اين جمله، مجازى در نسبت به كار رفته. چون آن مرد اسرائيلى مجرم نبود، بلكه سبب شد تا موسى مرتكب جرم شود».
خط ۲۴۰: خط ۲۳۸:
و كلمه «استصراخ»، به معناى استغاثه به صداى بلند است، كه از «صراخ»، به معناى صيحه و فرياد مشتق شده. و كلمه «غوايت»، به معناى خطاى از راه راست و صواب است، به خلاف «رشد»، كه به معنى راه راست يافتن است.
و كلمه «استصراخ»، به معناى استغاثه به صداى بلند است، كه از «صراخ»، به معناى صيحه و فرياد مشتق شده. و كلمه «غوايت»، به معناى خطاى از راه راست و صواب است، به خلاف «رشد»، كه به معنى راه راست يافتن است.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۷ </center>
و معناى آيه اين است كه : موسى آن شب را در شهر به صبح رسانيد، - و به كاخ فرعون برنگشت - و همه شب را با ترس و نگرانى بسر برد، و همينكه صبح شد، دوباره همان مردى كه ديروز او را به يارى خود طلبيد، با صداى بلند از او يارى خواست ، كه اينك مرا از چنگال يك قبطى ديگر نجات بده ، موسى از در توبيخ و سرزنش به او گفت : راستى كه تو آشكارا گمراه هستى ، كه نمى خواهى راه رشد و صواب را پيش ‍ گيرى ، و اين توبيخ بدين جهت بود كه او با مردمى دشمنى و مقاتله مى كرد كه از دشمنى و كتك كارى با آنان جز شر و فساد برنمى خاست
و معناى آيه، اين است كه: موسى آن شب را در شهر به صبح رسانيد، - و به كاخ فرعون برنگشت - و همه شب را با ترس و نگرانى به سر برد، و همين كه صبح شد، دوباره همان مردى كه ديروز او را به يارى خود طلبيد، با صداى بلند، از او يارى خواست كه: اينك، مرا از چنگال يك قبطى ديگر نجات بده!
 
موسى، از درِ توبيخ و سرزنش به او گفت: راستى كه تو آشكارا گمراه هستى، كه نمى خواهى راه رشد و صواب را پيش گيرى، و اين توبيخ، بدين جهت بود كه او با مردمى دشمنى و مقاتله مى كرد، كه از دشمنى و كتك كارى با آنان، جز شر و فساد بر نمى خاست.
 
«'''فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِش بِالَّذِى هُوَ عَدُوُّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسى أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنى كَمَا قَتَلْت نَفْسا بِالاَمْسِ...'''»:


«'''فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِش بِالَّذِى هُوَ عَدُوُّ لَّهُمَا قَالَ يَمُوسى أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنى كَمَا قَتَلْت نَفْسا بِالاَمْسِ...'''»:
بيشتر مفسرين گفته اند: «ضمير «قال: گفت»، به مرد اسرائيلى، همان كسى كه موسى «عليه السلام» را به كمك مى طلبيد؛ بر مى گردد. براى اين كه مرد اسرائيلى خيال كرده بود موسى با اين توبيخ و عتابش، بنا دارد او را مانند قبطى ديروز به قتل برساند. لذا از خشم او بيمناك شد، و گفت: اى موسى! آيا مى خواهى مرا بكشى، همان طور كه ديروز يك نفر را كشتى؟


بيشتر مفسرين گفته اند: ((ضمير (قال - گفت ) به مرد اسرائيلى ، همان كسى كه موسى (عليه السلام ) را به كمك مى طلبيد؛ برمى گردد، براى اينكه مرد اسرائيلى خيال كرده بود موسى با اين توبيخ و عتابش بنا دارد او را مانند قبطى ديروز به قتل برساند، لذا از خشم او بيمناك شد، و گفت : اى موسى آيا مى خواهى مرا بكشى ، همان طور كه ديروز يك نفر را كشتى ؟ از سخن او، قبطى طرف دعوايش فهميد كه قاتل قبطى ديروز موسى بوده ، لذا به دربار فرعون برگشت ، و جريان را به وى گزارش داد، فرعون و درباريانش به مشورت نشستند، و سر انجام تصميم بر قتل موسى گرفتند
از سخن او، قبطى طرف دعوايش فهميد كه قاتل قبطى ديروز، موسى بوده. لذا به دربار فرعون برگشت، و جريان را به وى گزارش داد. فرعون و درباريانش به مشورت نشستند، و سرانجام، تصميم بر قتل موسى گرفتند.


و اين تفسير به نظر ما نيز تفسير درستى است ، براى اينكه سياق هم بدان شهادت مى دهد، ليكن بعضى ها آيه را چنين تفسير كرده اند كه : ((گوينده اين سخن قبطى بوده ، نه اسرائيلى (( و ليكن اين تفسير قابل اعتناء نيست ، و معناى بقيه الفاظ آيه روشن است
و اين تفسير به نظر ما نيز تفسير درستى است. براى اين كه سياق هم بدان شهادت مى دهد، ليكن بعضى ها، آيه را چنين تفسير كرده اند كه: «گوينده اين سخن قبطى بوده، نه اسرائيلى. وليكن اين تفسير قابل اعتناء نيست، و معناى بقيه الفاظ آيه، روشن است.


و در اينكه فرمود: ((ان يبطش بالذى هو عدولهما(( تعريضى است به تورات موجود در عصر نزول قرآن ، چون در آن تورات آمده كه دو طرف مخاصمه در آن روز اسرائيلى بوده اند اين جمله مى فرمايد كه نه ، موسى خواست خشم بگيرد، بر كسى كه
و در اين كه فرمود: «أن يَبطِشَ بِالّذِى هُوَ عَدُوٌّ لَهُمَا»، تعريضى است به تورات موجود در عصر نزول قرآن. چون در آن تورات آمده كه دو طرف مخاصمه در آن روز، اسرائيلى بوده اند، اين جمله مى فرمايد كه نه، موسى خواست خشم بگيرد، بر كسى كه
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۸ </center>
هم دشمن مرد اسرائيلى بود و هم دشمن خودش ، پس هر دو اسرائيلى نبوده اند و نيز اين جمله تاءييد مى كند كه گوينده جمله ((اى موسى مى خواهى چنين و چنان كنى (( اسرائيلى بوده ، نه قبطى ، براى اينكه سياق اين جمله سياق ملامت و شكايت است
هم دشمن مرد اسرائيلى بود و هم دشمن خودش. پس هر دو اسرائيلى نبوده اند. و نيز اين جمله تأييد مى كند كه گوينده جملۀ «اى موسى! مى خواهى چنين و چنان كنى» اسرائيلى بوده، نه قبطى. براى اين كه سياق اين جمله، سياق ملامت و شكايت است.


«'''وَ جَاءَ رَجُلٌ مِّنْ أَقْصا الْمَدِينَةِ يَسعَى قَالَ يَمُوسى إِنَّ الْمَلاَ يَأْتَمِرُونَ بِك لِيَقْتُلُوك ...'''»:
«'''وَ جَاءَ رَجُلٌ مِّنْ أَقْصا الْمَدِينَةِ يَسعَى قَالَ يَا مُوسى إِنَّ الْمَلاَ يَأْتَمِرُونَ بِك لِيَقْتُلُوك ...'''»:


كلمه ((ياءتمرون (( از مصدر ((ائتمار(( مشتق است ، كه به معناى مشورت و خيرخواهى ، و ضد خيانت است . و ظاهرا جمله ((من اقصى المدينه (( قيد است براى جمله ((جاء((
كلمه «يَأتَمِرُون» از مصدر «ائتمار» مشتق است، كه به معناى مشورت و خيرخواهى، و ضد خيانت است. و ظاهرا جملۀ «مِن أقصَى المَدِينَة»، قيد است براى جملۀ «جَاءَ».


و ظاهر آيه اين است كه : اين ائتمار و مشورت در حضور فرعون و به دستور او صورت گرفته ، و اين مردى كه آمد و به موسى خبر داد كه تصميم گرفته اند تو را بكشند، از همان مجلس آمده ، و قصر فرعون در اقصى و بيرون شهر مصر بوده ، موسى را از تصميم خطرناك آنان خبردار كرد، و اشاره كرد كه از شهر بيرون شود
و ظاهر آيه، اين است كه: اين ائتمار و مشورت در حضور فرعون و به دستور او صورت گرفته، و اين مردى كه آمد و به موسى خبر داد كه تصميم گرفته اند تو را بكشند، از همان مجلس آمده، و قصر فرعون در اقصى و بيرون شهر مصر بوده، موسى را از تصميم خطرناك آنان خبردار كرد، و اشاره كرد كه از شهر بيرون شود.


اين استيناسى كه از آيه مورد بحث كرديم ، نظريه سابق را كه گفتيم قصر فرعون و محل سكونتش بيرون شهر بوده ، تاءييد مى كند و معناى آيه روشن است
اين استيناسى كه از آيه مورد بحث كرديم، نظريه سابق را كه گفتيم قصر فرعون و محل سكونتش بيرون شهر بوده، تأييد مى كند و معناى آيه روشن است.


«'''فخَرَجَ مِنهَا خَائفاً يَترَقَّب قَالَ رَب نجِّنى مِنَ الْقَوْمِ الظالِمِينَ'''»:
«'''فخَرَجَ مِنهَا خَائفاً يَترَقَّب قَالَ رَبّ نجِّنى مِنَ الْقَوْمِ الظالِمِينَ'''»:


پس از شهر بيرون شد، در حالى كه ترسان و نگران پشت سر بود، گفت پروردگارا مرا از شر مردم ستمكار نجات بده . و در اين تاءييدى است بر اين كه حضرت موسى آن عملش را كه به خطا مرد قبطى را كشت ، براى خويش جرم نمى دانست
پس از شهر بيرون شد، در حالى كه ترسان و نگران پشت سر بود. گفت: پروردگارا! مرا از شرّ مردم ستمكار نجات بده. و در اين، تأييدى است بر اين كه حضرت موسى، آن عملش را كه به خطا مرد قبطى را كشت، براى خويش جرم نمى دانست.




۱۳٬۷۸۶

ویرایش