گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۴۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:


==نامۀ حضرت سليمان «ع»، به ملکۀ سباء، و پاسخ او ==
==نامۀ حضرت سليمان «ع»، به ملکۀ سباء، و پاسخ او ==
«'''قَالَ سنَنظرُ أَصدَقْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ'''»:
«'''قَالَ سَنَنظرُ أَصدَقْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ'''»:


ضمير در «قال: گفت»، به سليمان «عليه السّلام» بر مى گردد، كه داورى درباره هُدهُد را به آينده محول كرده و او را بدون تحقيق تصديق نفرمود. چون هدهد بر گفته هاى خود شاهدى نياورد، البته تكذيبش هم نكرد. چون آن جناب دليلى بر كذب او نداشت. لذا وعده داد كه به زودى درباره سخنانش تحقيق مى كنيم، تا معلوم شود راست گفته اى، يا دروغ.
ضمير در «قال: گفت»، به سليمان «عليه السّلام» بر مى گردد، كه داورى درباره هُدهُد را به آينده محول كرده و او را بدون تحقيق تصديق نفرمود. چون هدهد بر گفته هاى خود شاهدى نياورد، البته تكذيبش هم نكرد. چون آن جناب دليلى بر كذب او نداشت. لذا وعده داد كه به زودى درباره سخنانش تحقيق مى كنيم، تا معلوم شود راست گفته اى، يا دروغ.
خط ۲۲۶: خط ۲۲۶:
<span id='link346'><span>
<span id='link346'><span>


اشكال دوم اين كه: اين مفسران نامبرده، در توجيه اين كه چرا ملكه «سباء»، نامه را «كتابى
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۱۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۵۱۱ </center>
كريم» خواند، وجوهى ذكر كرده اند.
 
اشكال دوم اين كه: اين مفسران نامبرده، در توجيه اين كه چرا ملكه «سباء»، نامه را «كتابى كريم» خواند، وجوهى ذكر كرده اند:


يكى اين كه: چون آن نامه، نامۀ مُهر شده بود، و در حديث هم آمده كه «إكرام كتاب»، به مُهر كردن آن است. حتى بعضى از اين مفسران ادعا كرده اند كه معناى «كرامت نامه»، مُهر آن است. وقتى گفته مى شود: من كتاب را اكرام كردم و نامه من كريم شد، معنايش اين است كه آن را مُهر نهادم.
يكى اين كه: چون آن نامه، نامۀ مُهر شده بود، و در حديث هم آمده كه «إكرام كتاب»، به مُهر كردن آن است. حتى بعضى از اين مفسران ادعا كرده اند كه معناى «كرامت نامه»، مُهر آن است. وقتى گفته مى شود: من كتاب را اكرام كردم و نامه من كريم شد، معنايش اين است كه آن را مُهر نهادم.
۱۳٬۷۷۸

ویرایش