گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳۳ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳۵}}
__TOC__
__TOC__


خط ۵: خط ۷:
<span id='link288'><span>
<span id='link288'><span>
==آيات ۱۲۳ - ۱۴۰، سوره شعرا ==
==آيات ۱۲۳ - ۱۴۰، سوره شعرا ==
كَذَّبَت عَادٌ الْمُرْسلِينَ(۱۲۳)
كَذَّبَت عَادٌ الْمُرْسلِينَ(۱۲۳)
إِذْ قَالَ لهَُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَ لا تَتَّقُونَ(۱۲۴)
إِذْ قَالَ لهَُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَ لا تَتَّقُونَ(۱۲۴)
إِنى لَكمْ رَسولٌ أَمِينٌ(۱۲۵)
إِنى لَكمْ رَسولٌ أَمِينٌ(۱۲۵)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ(۱۲۶)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ(۱۲۶)
وَ مَا أَسئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِى إِلا عَلى رَب الْعَلَمِينَ(۱۲۷)
وَ مَا أَسئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِى إِلا عَلى رَب الْعَلَمِينَ(۱۲۷)
أَ تَبْنُونَ بِكلِّ رِيعٍ ءَايَةً تَعْبَثُونَ(۱۲۸)
أَ تَبْنُونَ بِكلِّ رِيعٍ ءَايَةً تَعْبَثُونَ(۱۲۸)
وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تخْلُدُونَ(۱۲۹)
وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تخْلُدُونَ(۱۲۹)
وَ إِذَا بَطشتُم بَطشتُمْ جَبَّارِينَ(۱۳۰)
وَ إِذَا بَطشتُم بَطشتُمْ جَبَّارِينَ(۱۳۰)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ(۱۳۱)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ(۱۳۱)
وَ اتَّقُوا الَّذِى أَمَدَّكم بِمَا تَعْلَمُونَ(۱۳۲)
وَ اتَّقُوا الَّذِى أَمَدَّكم بِمَا تَعْلَمُونَ(۱۳۲)
أَمَدَّكم بِأَنْعَمٍ وَ بَنِينَ(۱۳۳)
أَمَدَّكم بِأَنْعَمٍ وَ بَنِينَ(۱۳۳)
وَ جَنَّتٍ وَ عُيُونٍ(۱۳۴)
وَ جَنَّتٍ وَ عُيُونٍ(۱۳۴)
إِنى أَخَاف عَلَيْكُمْ عَذَاب يَوْمٍ عَظِيمٍ(۱۳۵)
إِنى أَخَاف عَلَيْكُمْ عَذَاب يَوْمٍ عَظِيمٍ(۱۳۵)
قَالُوا سوَاءٌ عَلَيْنَا أَ وَعَظت أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَعِظِينَ(۱۳۶)
قَالُوا سوَاءٌ عَلَيْنَا أَ وَعَظت أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَعِظِينَ(۱۳۶)
إِنْ هَذَا إِلا خُلُقُ الاَوَّلِينَ(۱۳۷)
إِنْ هَذَا إِلا خُلُقُ الاَوَّلِينَ(۱۳۷)
وَ مَا نحْنُ بِمُعَذَّبِينَ(۱۳۸)
وَ مَا نحْنُ بِمُعَذَّبِينَ(۱۳۸)
فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَهُمْ إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً وَ مَا كانَ أَكْثرُهُم مُّؤْمِنِينَ(۱۳۹)
فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَهُمْ إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً وَ مَا كانَ أَكْثرُهُم مُّؤْمِنِينَ(۱۳۹)
وَ إِنَّ رَبَّك لهَُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(۱۴۰)
وَ إِنَّ رَبَّك لهَُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(۱۴۰)
ترجمه آيات
ترجمه آيات
قوم عاد نيز پيغمبران را دروغگو شمردند (۱۲۳)
قوم عاد نيز پيغمبران را دروغگو شمردند (۱۲۳)
خط ۴۵: خط ۴۷:
بيان آيات
بيان آيات
اين آيات به داستان هود (عليه السّلام ) و قومش كه همان قوم عاد بودند اشاره مى كند.
اين آيات به داستان هود (عليه السّلام ) و قومش كه همان قوم عاد بودند اشاره مى كند.
كَذَّبَت عَادٌ الْمُرْسلِينَ
كَذَّبَت عَادٌ الْمُرْسلِينَ
قوم عاد مردمى از عرب بسيار قديم و عرب اوائل (يعنى اوائل پيدايش ‍ اين نژاد) بودند، كه در احقاف از جزيرة العرب زندگى مى كردند و داراى تمدنى مترقى و سرزمينهايى خرم و ديارى معمور بودند، به جرم اينكه پيامبران را تكذيب كرده ، به نعمتهاى الهى كفران ورزيده و طغيان كردند، خداى تعالى به وسيله بادى عقيم هلاكشان ساخته و ديارشان را ويران و دودمانشان را خراب كرد.
قوم عاد مردمى از عرب بسيار قديم و عرب اوائل (يعنى اوائل پيدايش ‍ اين نژاد) بودند، كه در احقاف از جزيرة العرب زندگى مى كردند و داراى تمدنى مترقى و سرزمينهايى خرم و ديارى معمور بودند، به جرم اينكه پيامبران را تكذيب كرده ، به نعمتهاى الهى كفران ورزيده و طغيان كردند، خداى تعالى به وسيله بادى عقيم هلاكشان ساخته و ديارشان را ويران و دودمانشان را خراب كرد.
و به طورى كه مى گويند عاد اسم پدر بزرگ ايشان بوده و اگر خود آنان را عاد خوانده اند، از قبيل تسميه قوم به اسم پدر بزرگ است ، همچنان كه بنى تميم و بنى بكر و بنى تغلب ، را تميم و بكر و تغلب ، مى نامند.
و به طورى كه مى گويند عاد اسم پدر بزرگ ايشان بوده و اگر خود آنان را عاد خوانده اند، از قبيل تسميه قوم به اسم پدر بزرگ است ، همچنان كه بنى تميم و بنى بكر و بنى تغلب ، را تميم و بكر و تغلب ، مى نامند.
خط ۵۶: خط ۵۸:
<span id='link289'><span>
<span id='link289'><span>
==توبيخ قوم هود عليه السّلام بخاطر اسراف در شهوت (ساختن بناهاى كاخ مانند براىتفاخر و تفريح ) و افراد در غضب ==
==توبيخ قوم هود عليه السّلام بخاطر اسراف در شهوت (ساختن بناهاى كاخ مانند براىتفاخر و تفريح ) و افراد در غضب ==
أَ تَبْنُونَ بِكلِّ رِيعٍ ءَايَةً تَعْبَثُونَ
أَ تَبْنُونَ بِكلِّ رِيعٍ ءَايَةً تَعْبَثُونَ
كلمه «'''ريع '''» به معناى نقطه بلندى است از زمين ، و كلمه «'''آيت '''» به معناى علامت و نشانه است و كلمه «'''عبث '''» به معناى آن كارى است كه هيچ نتيجه و غايتى بر آن مترتب نمى شود. گويا قوم هود (عليه السّلام ) در بالاى كوهها و نقاط بلند، ساختمانهايى مى ساختند، آن هم به بلندى كوه ، تا براى گردش و تفريح بدانجا روند، بدون اينكه غرض ديگرى در كار داشته باشند، بلكه صرفا به منظور فخر نمودن به ديگران و پيروى هوى و هوس ، كه در اين آيه ايشان را بر اين كارشان توبيخ مى كند.
كلمه «'''ريع '''» به معناى نقطه بلندى است از زمين ، و كلمه «'''آيت '''» به معناى علامت و نشانه است و كلمه «'''عبث '''» به معناى آن كارى است كه هيچ نتيجه و غايتى بر آن مترتب نمى شود. گويا قوم هود (عليه السّلام ) در بالاى كوهها و نقاط بلند، ساختمانهايى مى ساختند، آن هم به بلندى كوه ، تا براى گردش و تفريح بدانجا روند، بدون اينكه غرض ديگرى در كار داشته باشند، بلكه صرفا به منظور فخر نمودن به ديگران و پيروى هوى و هوس ، كه در اين آيه ايشان را بر اين كارشان توبيخ مى كند.
البته درباره اين آيه معانى ديگرى ذكر كرده اند، كه چون هيچ دليلى از لفظ آيه و از سازش سياق نداشت ، لذا از نقل آنها خوددارى كرديم .
البته درباره اين آيه معانى ديگرى ذكر كرده اند، كه چون هيچ دليلى از لفظ آيه و از سازش سياق نداشت ، لذا از نقل آنها خوددارى كرديم .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۲ </center>
وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تخْلُدُونَ
وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تخْلُدُونَ
كلمه «'''مصانع '''» - به طورى كه گفته اند - به معناى قلعه هاى محكم و قصرهاى استوار و ساختمانهاى عالى است ، كه مفرد آن مصنع مى باشد.
كلمه «'''مصانع '''» - به طورى كه گفته اند - به معناى قلعه هاى محكم و قصرهاى استوار و ساختمانهاى عالى است ، كه مفرد آن مصنع مى باشد.
و اينكه فرمود: «'''لعلكم تخلدون '''» در مقام تعليل مطلب قبل است ، يعنى شما اين قصرها را بدين جهت مى سازيد كه اميد داريد جاودانه زنده بمانيد. و الا اگر چنين اميدى نمى داشتيد هرگز دست به چنين كارهايى نمى زديد، چون اين كارهايى كه مى كنيد و اين بناهايى كه مى سازيد طبعا سالهايى دراز باقى مى ماند، در حالى كه عمر طولانيترين افراد بشر از عمر آنها كوتاهتر است .
و اينكه فرمود: «'''لعلكم تخلدون '''» در مقام تعليل مطلب قبل است ، يعنى شما اين قصرها را بدين جهت مى سازيد كه اميد داريد جاودانه زنده بمانيد. و الا اگر چنين اميدى نمى داشتيد هرگز دست به چنين كارهايى نمى زديد، چون اين كارهايى كه مى كنيد و اين بناهايى كه مى سازيد طبعا سالهايى دراز باقى مى ماند، در حالى كه عمر طولانيترين افراد بشر از عمر آنها كوتاهتر است .
بعضى ديگر از مفسرين در معناى آيه و نيز در مفردات آن ، وجوهى ديگر گفته اند، كه از نقل آنها صرف نظر مى كنيم .
بعضى ديگر از مفسرين در معناى آيه و نيز در مفردات آن ، وجوهى ديگر گفته اند، كه از نقل آنها صرف نظر مى كنيم .
وَ إِذَا بَطشتُم بَطشتُمْ جَبَّارِينَ
وَ إِذَا بَطشتُم بَطشتُمْ جَبَّارِينَ
در مجمع البيان گفته كلمه «'''بطش '''» به معناى كشتن با شمشير و زدن با تازيانه است و كلمه «'''جبار'''» به معناى كسى است كه بر ديگران علو و عظمت و سلطنت داشته باشد و اين خود يكى از صفات خداى سبحان است كه در خصوص ذات مقدس او مدح و در غير او ذم شمرده مى شود، براى اينكه در غير خدا معنايش اين است كه بنده خدا جباريت را به خود بندد.
در مجمع البيان گفته كلمه «'''بطش '''» به معناى كشتن با شمشير و زدن با تازيانه است و كلمه «'''جبار'''» به معناى كسى است كه بر ديگران علو و عظمت و سلطنت داشته باشد و اين خود يكى از صفات خداى سبحان است كه در خصوص ذات مقدس او مدح و در غير او ذم شمرده مى شود، براى اينكه در غير خدا معنايش اين است كه بنده خدا جباريت را به خود بندد.
و بنا به گفته وى معنايش چنين مى شود كه : شما وقتى مى خواهيد شدتى در عمل از خود نشان دهيد، آن قدر مبالغه و زياده روى مى كنيد كه جباران مى كنند.
و بنا به گفته وى معنايش چنين مى شود كه : شما وقتى مى خواهيد شدتى در عمل از خود نشان دهيد، آن قدر مبالغه و زياده روى مى كنيد كه جباران مى كنند.
و حاصل معناى آيات سهگانه مورد بحث اين است كه : در دو سوى شهوت و غضب از حد مى گذريد و اسراف مى كنيد و از حد اعتدال و از هيئت عبوديت خارج مى شويد.
و حاصل معناى آيات سهگانه مورد بحث اين است كه : در دو سوى شهوت و غضب از حد مى گذريد و اسراف مى كنيد و از حد اعتدال و از هيئت عبوديت خارج مى شويد.
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
اين جمله بر مساءله اسراف در دو سوى شهوت و غضب و خروجشان از رسم عبوديت تفريع شده ، مى فرمايد: چون چنين هستيد، پس از خدا بترسيد و او را اطاعت كنيد و دستورات او را در خصوص ترك اسراف و استكبار به كار بنديد.
اين جمله بر مساءله اسراف در دو سوى شهوت و غضب و خروجشان از رسم عبوديت تفريع شده ، مى فرمايد: چون چنين هستيد، پس از خدا بترسيد و او را اطاعت كنيد و دستورات او را در خصوص ترك اسراف و استكبار به كار بنديد.
وَ اتَّقُوا الَّذِى أَمَدَّكم بِمَا تَعْلَمُونَ أَمَدَّكم بِأَنْعَمٍ وَ بَنِينَ وَ جَنَّتٍ وَ عُيُونٍ
وَ اتَّقُوا الَّذِى أَمَدَّكم بِمَا تَعْلَمُونَ أَمَدَّكم بِأَنْعَمٍ وَ بَنِينَ وَ جَنَّتٍ وَ عُيُونٍ
راغب مى گويد كلمه «'''مد'''» در اصل به معناى كشيدن است ، ولى در يارى هم
راغب مى گويد كلمه «'''مد'''» در اصل به معناى كشيدن است ، ولى در يارى هم
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۳ </center>
خط ۸۳: خط ۸۵:
<span id='link290'><span>
<span id='link290'><span>
==انكار و تكذيب قوم هود عليه السّلام و هلاك گرديدنشان ==
==انكار و تكذيب قوم هود عليه السّلام و هلاك گرديدنشان ==
قَالُوا سوَاءٌ عَلَيْنَا أَ وَعَظت أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَعِظِينَ
قَالُوا سوَاءٌ عَلَيْنَا أَ وَعَظت أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَعِظِينَ
در اين جمله از قوم هود حكايت مى فرمايد كه آن جناب را به كلى از دعوتش و تاثير كلامش و از ايمان خود ماءيوس كردند.
در اين جمله از قوم هود حكايت مى فرمايد كه آن جناب را به كلى از دعوتش و تاثير كلامش و از ايمان خود ماءيوس كردند.
بعضى گفته اند: اين تعبير خالى از مبالغه نيست ، چون مقتضاى ترديد - چه موعظه كنى و يا از واعظان نباشى - اين بود كه گفته شود: «'''چه موعظه كنى و چه نكنى '''» ولى آن طور فرمود تا مبالغه را برساند و بفهماند كه ما به هيچ وجه ايمان نخواهيم آورد.
بعضى گفته اند: اين تعبير خالى از مبالغه نيست ، چون مقتضاى ترديد - چه موعظه كنى و يا از واعظان نباشى - اين بود كه گفته شود: «'''چه موعظه كنى و چه نكنى '''» ولى آن طور فرمود تا مبالغه را برساند و بفهماند كه ما به هيچ وجه ايمان نخواهيم آورد.
إِنْ هَذَا إِلا خُلُقُ الاَوَّلِينَ
إِنْ هَذَا إِلا خُلُقُ الاَوَّلِينَ
كلمه «'''خلق '''» به ضمه خاء و لام و يا سكون لام ، خوانده مى شود، راغب گفته : «'''خلق و خلق '''» - به فتحه خاء و ضمه آن - در اصل يكى بوده ، مانند شرب و شرب و صرم و صرم و ليكن خلق - به فتحه خاء - مختص به هيئتها و اشكال و صور ديدنى است و خلق - به ضمه خاء - مختص به قوا و اخلاقياتى است كه با بصيرت درك مى شود، نه با چشم ، همچنان كه در قرآن كريم آمده : «'''انك لعلى خلق عظيم '''» و نيز بنا به قرائتى «'''ان هذا الا خلق الاولين '''»
كلمه «'''خلق '''» به ضمه خاء و لام و يا سكون لام ، خوانده مى شود، راغب گفته : «'''خلق و خلق '''» - به فتحه خاء و ضمه آن - در اصل يكى بوده ، مانند شرب و شرب و صرم و صرم و ليكن خلق - به فتحه خاء - مختص به هيئتها و اشكال و صور ديدنى است و خلق - به ضمه خاء - مختص به قوا و اخلاقياتى است كه با بصيرت درك مى شود، نه با چشم ، همچنان كه در قرآن كريم آمده : «'''انك لعلى خلق عظيم '''» و نيز بنا به قرائتى «'''ان هذا الا خلق الاولين '''»
و اشاره به كلمه «'''هذا'''» اشاره به معارفى است كه هود آورده و مردم آن را وعظ ناميدند و معنايش اين است كه اين دعوت به توحيد و موعظه كه تو بدان دست زدهاى ، جز همان عادت گذشتگان از اهل اساطير و خرافات چيز ديگرى نيست و اين سخن مانند همان سخنى است كه از ديگران حكايت كرده و فرموده است : «'''ان هذا الا اساطير الاولين '''»
و اشاره به كلمه «'''هذا'''» اشاره به معارفى است كه هود آورده و مردم آن را وعظ ناميدند و معنايش اين است كه اين دعوت به توحيد و موعظه كه تو بدان دست زدهاى ، جز همان عادت گذشتگان از اهل اساطير و خرافات چيز ديگرى نيست و اين سخن مانند همان سخنى است كه از ديگران حكايت كرده و فرموده است : «'''ان هذا الا اساطير الاولين '''»
ممكن هم هست كه اشاره باشد به شرك و بت پرستى ، كه به تقليد از پدرانشان داشتند و مى گفتند: «'''وجدنا آباءنا كذلك يفعلون - پدران خود را يافتيم كه چنين مى كردند'''» بعضى از مفسرين احتمال داده اند كه مراد اين باشد كه خواسته اند بگويند: اين خلق كه در ما است نيست مگر همان خلق اولين ، زنده ميشويم آن چنان كه آنها مى شدند و مى ميريم آن چنان كه آنان مردند و بس ، ديگر بعث و حساب و عذابى در كار نيست ، و ليكن اين احتمال از سياق آيه دور است .
ممكن هم هست كه اشاره باشد به شرك و بت پرستى ، كه به تقليد از پدرانشان داشتند و مى گفتند: «'''وجدنا آباءنا كذلك يفعلون - پدران خود را يافتيم كه چنين مى كردند'''» بعضى از مفسرين احتمال داده اند كه مراد اين باشد كه خواسته اند بگويند: اين خلق كه در ما است نيست مگر همان خلق اولين ، زنده ميشويم آن چنان كه آنها مى شدند و مى ميريم آن چنان كه آنان مردند و بس ، ديگر بعث و حساب و عذابى در كار نيست ، و ليكن اين احتمال از سياق آيه دور است .
وَ مَا نحْنُ بِمُعَذَّبِينَ
وَ مَا نحْنُ بِمُعَذَّبِينَ
در اين جمله معاد را انكار كرده اند، البته اين در صورتى است كه مراد هود
در اين جمله معاد را انكار كرده اند، البته اين در صورتى است كه مراد هود
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۵ </center>
(عليه السّلام ) از عذاب يوم عظيم ، روز قيامت باشد.
(عليه السّلام ) از عذاب يوم عظيم ، روز قيامت باشد.
فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَهُمْ إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً...الرَّحِيمُ
فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَهُمْ إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً...الرَّحِيمُ
معناى اين آيات روشن است .
معناى اين آيات روشن است .
بحث روايتى
بحث روايتى
خط ۱۱۰: خط ۱۱۲:
<span id='link292'><span>
<span id='link292'><span>
==آيات ۱۴۱ - ۱۵۹، سوره شعراء ==
==آيات ۱۴۱ - ۱۵۹، سوره شعراء ==
كَذَّبَت ثَمُودُ الْمُرْسلِينَ(۱۴۱)
كَذَّبَت ثَمُودُ الْمُرْسلِينَ(۱۴۱)
إِذْ قَالَ لهَُمْ أَخُوهُمْ صلِحٌ أَ لا تَتَّقُونَ(۱۴۲)
إِذْ قَالَ لهَُمْ أَخُوهُمْ صلِحٌ أَ لا تَتَّقُونَ(۱۴۲)
إِنى لَكُمْ رَسولٌ أَمِينٌ(۱۴۳)
إِنى لَكُمْ رَسولٌ أَمِينٌ(۱۴۳)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ(۱۴۴)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ(۱۴۴)
وَ مَا أَسئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِى إِلا عَلى رَب الْعَلَمِينَ(۱۴۵)
وَ مَا أَسئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِى إِلا عَلى رَب الْعَلَمِينَ(۱۴۵)
أَ تُترَكُونَ فى مَا هَهُنَا ءَامِنِينَ(۱۴۶)
أَ تُترَكُونَ فى مَا هَهُنَا ءَامِنِينَ(۱۴۶)
فى جَنَّتٍ وَ عُيُونٍ(۱۴۷)
فى جَنَّتٍ وَ عُيُونٍ(۱۴۷)
وَ زُرُوعٍ وَ نخْلٍ طلْعُهَا هَضِيمٌ(۱۴۸)
وَ زُرُوعٍ وَ نخْلٍ طلْعُهَا هَضِيمٌ(۱۴۸)
وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتاً فَرِهِينَ(۱۴۹)
وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتاً فَرِهِينَ(۱۴۹)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ(۱۵۰)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ(۱۵۰)
وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسرِفِينَ(۱۵۱)
وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسرِفِينَ(۱۵۱)
الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فى الاَرْضِ وَ لا يُصلِحُونَ(۱۵۲)
الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فى الاَرْضِ وَ لا يُصلِحُونَ(۱۵۲)
قَالُوا إِنَّمَا أَنت مِنَ الْمُسحَّرِينَ(۱۵۳)
قَالُوا إِنَّمَا أَنت مِنَ الْمُسحَّرِينَ(۱۵۳)
مَا أَنت إِلا بَشرٌ مِّثْلُنَا فَأْتِ بِئَايَةٍ إِن كُنت مِنَ الصدِقِينَ(۱۵۴)
مَا أَنت إِلا بَشرٌ مِّثْلُنَا فَأْتِ بِئَايَةٍ إِن كُنت مِنَ الصدِقِينَ(۱۵۴)
قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لهََّا شِرْبٌ وَ لَكمْ شِرْب يَوْمٍ مَّعْلُومٍ(۱۵۵)
قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لهََّا شِرْبٌ وَ لَكمْ شِرْب يَوْمٍ مَّعْلُومٍ(۱۵۵)
وَ لا تَمَسوهَا بِسوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَاب يَوْمٍ عَظِيمٍ(۱۵۶)
وَ لا تَمَسوهَا بِسوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَاب يَوْمٍ عَظِيمٍ(۱۵۶)
فَعَقَرُوهَا فَأَصبَحُوا نَدِمِينَ(۱۵۷)
فَعَقَرُوهَا فَأَصبَحُوا نَدِمِينَ(۱۵۷)
فَأَخَذَهُمُ الْعَذَاب إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً وَ مَا كانَ أَكثرُهُم مُّؤْمِنِينَ(۱۵۸)
فَأَخَذَهُمُ الْعَذَاب إِنَّ فى ذَلِك لاَيَةً وَ مَا كانَ أَكثرُهُم مُّؤْمِنِينَ(۱۵۸)
وَ إِنَّ رَبَّك لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(۱۵۹)
وَ إِنَّ رَبَّك لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ(۱۵۹)
ترجمه آيات
ترجمه آيات
ثموديان نيز پيغمبران را دروغگو شمردند (۱۴۱)
ثموديان نيز پيغمبران را دروغگو شمردند (۱۴۱)
خط ۱۵۲: خط ۱۵۴:
بيان آيات
بيان آيات
اين آيات به اجمال به داستان صالح (عليه السّلام ) و قومش اشاره مى كند، و صالح نيز يكى از انبياى عرب است ، كه قرآن كريم تاريخ او را بعد از هود مى داند.
اين آيات به اجمال به داستان صالح (عليه السّلام ) و قومش اشاره مى كند، و صالح نيز يكى از انبياى عرب است ، كه قرآن كريم تاريخ او را بعد از هود مى داند.
كَذَّبَت ثَمُودُ الْمُرْسلِينَ...عَلى رَب الْعَلَمِينَ
كَذَّبَت ثَمُودُ الْمُرْسلِينَ...عَلى رَب الْعَلَمِينَ
معناى اين چند آيه در گذشته روشن شد.
معناى اين چند آيه در گذشته روشن شد.
أَ تُترَكُونَ فى مَا هَهُنَا ءَامِنِينَ
أَ تُترَكُونَ فى مَا هَهُنَا ءَامِنِينَ
خط ۱۵۸: خط ۱۶۰:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۹ </center>
و معناى آيه اين است كه شما در اين نعمتهايى كه در سرزمينتان احاطه تان كرده مطلق العنان رها نمى شويد و چنين نيست كه از آنچه مى كنيد بازخواست نگرديد و از هر مؤ اخذه الهى ايمن باشيد.
و معناى آيه اين است كه شما در اين نعمتهايى كه در سرزمينتان احاطه تان كرده مطلق العنان رها نمى شويد و چنين نيست كه از آنچه مى كنيد بازخواست نگرديد و از هر مؤ اخذه الهى ايمن باشيد.
فى جَنَّتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نخْلٍ طلْعُهَا هَضِيمٌ
فى جَنَّتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نخْلٍ طلْعُهَا هَضِيمٌ
اين جمله همان بيان تفصيلى است كه گفتيم براى جمله «'''فيها هيهنا'''» ذكر مى كند و اگر بعد از ذكر جنات ، نخل را كه باز يكى از مصاديق جنات است ذكر فرمود، به خاطر اهتمامى است كه عرب به اين درخت دارد و كلمه «'''طلع '''» در نخل به منزله گرد گل در ساير درختان است و كلمه «'''هضيم '''» - به طورى كه گفته اند - به معناى درختان تو در هم و سر بهم كشيده است .
اين جمله همان بيان تفصيلى است كه گفتيم براى جمله «'''فيها هيهنا'''» ذكر مى كند و اگر بعد از ذكر جنات ، نخل را كه باز يكى از مصاديق جنات است ذكر فرمود، به خاطر اهتمامى است كه عرب به اين درخت دارد و كلمه «'''طلع '''» در نخل به منزله گرد گل در ساير درختان است و كلمه «'''هضيم '''» - به طورى كه گفته اند - به معناى درختان تو در هم و سر بهم كشيده است .
وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتاً فَرِهِينَ
وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتاً فَرِهِينَ
راغب در مفردات گفته : كلمه «'''فره '''» به فتحه فاء و كسره راء - صفت مشبهه و به معناى شهوت پرست است و آيه «'''و تنحتون من الجبال بيوتا فارهين '''» يعنى حاذقين ( استادانه ) و بعضى ديگر گفته اند: فارهين يعنى شهوتپرستان .
راغب در مفردات گفته : كلمه «'''فره '''» به فتحه فاء و كسره راء - صفت مشبهه و به معناى شهوت پرست است و آيه «'''و تنحتون من الجبال بيوتا فارهين '''» يعنى حاذقين ( استادانه ) و بعضى ديگر گفته اند: فارهين يعنى شهوتپرستان .
و بنا به نظريه او اين آيه شريفه در مقام بيان نعمت خواهد بود و بنا به آن معناى ديگر در مقام انكار شهوت رانى و طغيان و سرمستى و عياشى آنان است . و به هر حال چه به آن معنا و چه به اين معنا آيه شريفه در سياق استفهام است .
و بنا به نظريه او اين آيه شريفه در مقام بيان نعمت خواهد بود و بنا به آن معناى ديگر در مقام انكار شهوت رانى و طغيان و سرمستى و عياشى آنان است . و به هر حال چه به آن معنا و چه به اين معنا آيه شريفه در سياق استفهام است .
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ
اين جمله تفريع بر انكار قبلى است ، كه گفتيم در معناى نفى است .
اين جمله تفريع بر انكار قبلى است ، كه گفتيم در معناى نفى است .
<span id='link293'><span>
<span id='link293'><span>
==نهى نمودن صالح عليه السّلام قوم ثمود را از اطاعت امر مسرفان كه فساد مى كنند واصلاح نمى كنند ==
==نهى نمودن صالح عليه السّلام قوم ثمود را از اطاعت امر مسرفان كه فساد مى كنند واصلاح نمى كنند ==
وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسرِفِينَ الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فى الاَرْضِ وَ لا يُصلِحُونَ
وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسرِفِينَ الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فى الاَرْضِ وَ لا يُصلِحُونَ
ظاهرا مراد از «'''امر مسرفان '''» امر در مقابل نهى است ، به قرينه اينكه از اطاعت آن نهى فرموده ، هر چند بعضى از مفسرين احتمال داده اند كه به معناى شان باشد. بنا بر اين مراد از اطاعت امر آنان تقليد عاميانه و پيروى كوركورانه ايشان ، در اعمال و روش زندگى است ، آن روشى كه آنان سلوكش را دوست مى دارند.
ظاهرا مراد از «'''امر مسرفان '''» امر در مقابل نهى است ، به قرينه اينكه از اطاعت آن نهى فرموده ، هر چند بعضى از مفسرين احتمال داده اند كه به معناى شان باشد. بنا بر اين مراد از اطاعت امر آنان تقليد عاميانه و پيروى كوركورانه ايشان ، در اعمال و روش زندگى است ، آن روشى كه آنان سلوكش را دوست مى دارند.
و مراد از مسرفين چه اينكه كلمه آمر به آن معنا باشد و چه به اين معنا، اشراف و بزرگانى هستند كه ديگران آنان را پيروى مى كنند خطابى هم كه در آيه است ( اطاعت مكنيد ) به عموم تابعين ايشان است كه آنها هستند كه صالح (عليه السّلام ) اميد داشت از
و مراد از مسرفين چه اينكه كلمه آمر به آن معنا باشد و چه به اين معنا، اشراف و بزرگانى هستند كه ديگران آنان را پيروى مى كنند خطابى هم كه در آيه است ( اطاعت مكنيد ) به عموم تابعين ايشان است كه آنها هستند كه صالح (عليه السّلام ) اميد داشت از
خط ۱۹۱: خط ۱۹۳:
<span id='link295'><span>
<span id='link295'><span>
==تكذيب و نافرمانى قوم ثمود و گرفتار شدن به عذاب الهى ==
==تكذيب و نافرمانى قوم ثمود و گرفتار شدن به عذاب الهى ==
قَالُوا إِنَّمَا أَنت مِنَ الْمُسحَّرِينَ
قَالُوا إِنَّمَا أَنت مِنَ الْمُسحَّرِينَ
يعنى تو از كسانى هستى كه نه يك بار و دو بار، بلكه پى در پى جادو مى شوند و تو را آن قدر جادو كرده اند كه ديگر عقلى برايت نمانده .
يعنى تو از كسانى هستى كه نه يك بار و دو بار، بلكه پى در پى جادو مى شوند و تو را آن قدر جادو كرده اند كه ديگر عقلى برايت نمانده .
بعضى از علما گفته اند: كلمه «'''سحر'''» به معناى بالاى شكم است و مسحر كسى است كه داراى جوف و شكم باشد، در نتيجه مسحر در آيه كنايه مى شود از اينكه تو نيز مانند ما بشرى هستى مى خورى و مى نوشى . بنابر اين ، جمله «'''ما انت الا بشر مثلنا'''» تاءكيد همان كلمه مى شود.
بعضى از علما گفته اند: كلمه «'''سحر'''» به معناى بالاى شكم است و مسحر كسى است كه داراى جوف و شكم باشد، در نتيجه مسحر در آيه كنايه مى شود از اينكه تو نيز مانند ما بشرى هستى مى خورى و مى نوشى . بنابر اين ، جمله «'''ما انت الا بشر مثلنا'''» تاءكيد همان كلمه مى شود.
بعضى ديگر گفته اند مسحر به معناى كسى است كه داراى سحر يعنى ريه باشد، آن وقت معنا چنين مى شود كه تو نيز مانند ما نفس ‍ مى كشى .
بعضى ديگر گفته اند مسحر به معناى كسى است كه داراى سحر يعنى ريه باشد، آن وقت معنا چنين مى شود كه تو نيز مانند ما نفس ‍ مى كشى .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳۳ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳۵}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش