۱۳٬۷۲۸
ویرایش
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
<span id='link289'><span> | <span id='link289'><span> | ||
==توبيخ قوم هود | ==توبيخ قوم هود «ع»، به خاطر اسراف در شهوت و افراط در غضب == | ||
«'''أَ تَبْنُونَ | «'''أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ'''»: | ||
كلمه | كلمه «رِيع»، به معناى نقطه بلندى است از زمين، و كلمۀ «آيت»، به معناى علامت و نشانه است. و كلمۀ «عبث»، به معناى آن كارى است كه هيچ نتيجه و غايتى بر آن مترتب نمى شود. گويا قوم هود «عليه السّلام»، در بالاى كوه ها و نقاط بلند، ساختمان هايى مى ساختند، آن هم به بلندى كوه، تا براى گردش و تفريح بدان جا روند، بدون اين كه غرض ديگرى در كار داشته باشند، بلكه صرفا به منظور فخر نمودن به ديگران و پيروى هوا و هوس، كه در اين آيه ايشان را بر اين كارشان توبيخ مى كند. | ||
البته درباره اين آيه معانى ديگرى ذكر كرده اند، كه چون هيچ دليلى از لفظ آيه و از سازش سياق | البته درباره اين آيه معانى ديگرى ذكر كرده اند، كه چون هيچ دليلى از لفظ آيه و از سازش سياق نداشت، لذا از نقل آن ها خوددارى كرديم. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۲ </center> | ||
«'''وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ | «'''وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ'''»: | ||
كلمۀ «مَصَانع» - به طورى كه گفته اند - به معناى قلعه هاى محكم و قصرهاى استوار و ساختمان هاى عالى است، كه مفرد آن «مَصنَع» مى باشد. | |||
و | و اين كه فرمود: «لَعَلَّكُم تَخلُدُون»، در مقام تعليل مطلب قبل است. يعنى شما اين قصرها را بدين جهت مى سازيد كه اميد داريد جاودانه زنده بمانيد. و الا اگر چنين اميدى نمى داشتيد، هرگز دست به چنين كارهايى نمى زديد. چون اين كارهايى كه مى كنيد و اين بناهايى كه مى سازيد، طبعا سال هايى دراز باقى مى ماند، در حالى كه عمر طولانی ترين افراد بشر از عمر آن ها كوتاه تر است. | ||
بعضى ديگر از | بعضى ديگر از مفسران در معناى آيه و نيز در مفردات آن، وجوهى ديگر گفته اند، كه از نقل آن ها، صرف نظر مى كنيم. | ||
«'''وَ إِذَا بَطشتُم بَطشتُمْ جَبَّارِينَ'''»: | «'''وَ إِذَا بَطشتُم بَطشتُمْ جَبَّارِينَ'''»: | ||
در مجمع البيان گفته | در مجمع البيان گفته كلمۀ «بَطش» به معناى كشتن با شمشير و زدن با تازيانه است. و كلمۀ «جَبّار» به معناى كسى است كه بر ديگران علوّ و عظمت و سلطنت داشته باشد و اين، خود يكى از صفات خداى سبحان است، كه در خصوص ذات مقدس او مدح و در غير او، ذمّ شمرده مى شود. براى اين كه در غير خدا معنايش اين است كه بنده خدا جباريّت را به خود بندد. | ||
و بنا به گفته | و بنا به گفته وى، معنايش چنين مى شود كه: شما وقتى مى خواهيد شدتى در عمل از خود نشان دهيد، آن قدر مبالغه و زياده روى مى كنيد، كه جباران مى كنند. | ||
و حاصل معناى آيات | و حاصل معناى آيات سه گانه مورد بحث، اين است كه: در دو سوى شهوت و غضب از حد مى گذريد و اسراف مى كنيد و از حد اعتدال و از هيئت عبوديت خارج مى شويد. | ||
«'''فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ'''»: | «'''فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ'''»: | ||
اين | اين جمله، بر مسأله اسراف در دو سوى شهوت و غضب و خروجشان از رسم عبوديت تفريع شده، مى فرمايد: چون چنين هستيد، پس از خدا بترسيد و او را اطاعت كنيد و دستورات او را در خصوص ترك اسراف و استكبار به كار بنديد. | ||
«'''وَ اتَّقُوا الَّذِى أَمَدَّكم بِمَا تَعْلَمُونَ أَمَدَّكم | «'''وَ اتَّقُوا الَّذِى أَمَدَّكم بِمَا تَعْلَمُونَ * أَمَدَّكم بِأَنْعَامٍ وَ بَنِينَ * وَ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ'''»: | ||
راغب مى گويد | راغب مى گويد: كلمۀ «مدّ» در اصل، به معناى كشيدن است، ولى در يارى هم | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۳ </center> | ||
استعمال مى | استعمال مى شود. می گويند: «أمدَدتُ الجَيشَ بِمَدَدٍ وَ الإنسَانَ بِطَعَامٍ: من لشكر را به مدد يارى كردم و فلانى را به اطعام مدد دادم». و بيشتر موارد استعمال «إمداد» در محبوب است، به خلاف كلمۀ «مدّ»، كه بيشتر در مكروه استعمال مى شود. همچنان كه هر دو كلمه در قرآن كريم آمده، يك جا فرموده: «وَ أمدَدنَاهُم بِفَاكِهَةٍ: ايشان را با ميوه مدد داديم». جاى ديگر مى فرمايد: «وَ نَمُدُّ لَهُ مِنَ العَذَابِ مَدّاً: براى او از عذاب دنباله اى كه خود مى دانيم، درست مى كنيم». | ||
جملۀ «وَ اتَّقُوا الَّذِى أمَدَّكُم...» در معناى تعليق حكم به وصف است، كه خود عليّت آن وصف را مى رساند، و معنايش اين است كه: بپرهيزيد از خدايى كه شما را با نعمت هاى خود مدد مى دهد. چرا بپرهيزيد؟ براى همين كه شما را مدد مى دهد. پس بر شما واجب است كه شكرش را به جاى آريد و نعمت هايش را در آن جا كه بايد مصرف كنيد، مصرف نماييد. نه اين كه به آن اتراف و استكبار بورزيد. چون كفران نعمت، غضب و عذاب خداى را به دنبال دارد. همچنان كه فرمود: «لَئِن شَكَرتُم لَأزِيدَنَّكُم وَ لَئِن كَفَرتُم إنَّ عَذَابِى لَشَدِيدٌ». | |||
و آنگاه اجمالى از | و آنگاه اجمالى از نعمت ها را ذكر كرده، در اول فرموده: «أمَدَّكُم بِمَا تَعلَمُون: شما را مدد داد به آنچه خودتان مى دانيد». آنگاه همان اجمال را تفصيل داده، بار دوم فرمود: «أمَدَّكُم بِأموَالٍ وَ بَنِينَ وَ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ». | ||
در جمله | در جمله اولى، نكته ديگرى نيز هست و آن اين است كه خود شما می دانيد كه اين نعمت ها از امداد خداى تعالى و صنع اوست، و احدى غير او، در ايجاد آن ها و امدادش به شما شركت نداشته. پس تنها او است كه بر شما واجب است از نا فرمانی اش بپرهيزيد و شكرش را به جاى آورده، او را بپرستيد، نه بت ها و اصنام. پس در حقيقت كلامى است كه برهان خود را نيز متضمن است. | ||
«''' | «'''إِنّى أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ'''»: | ||
اين | اين جمله، امر به تقوا را تعليل مى كند و معنايش اين است كه: من كه شما را به تقوا دعوت مى كنم تا شكر او را به جاى آورده باشيد، بدين جهت است كه من بر شما مى ترسم عذاب روزى بزرگ را، كه اگر كفران كنيد و شكر به جا نياوريد، بدان عذاب مبتلا شويد. | ||
و ظاهرا مراد از «روز عظيم»، همان روز قيامت است، هرچند كه بعضى ممكن دانسته اند كه مراد از آن، روز استيصال و هلاكت باشد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۴۲۴ </center> | ||
<span id='link290'><span> | <span id='link290'><span> | ||
==انكار و تكذيب قوم هود عليه السّلام و هلاك گرديدنشان == | ==انكار و تكذيب قوم هود عليه السّلام و هلاك گرديدنشان == | ||
«'''قَالُوا سوَاءٌ عَلَيْنَا أَ وَعَظت أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ'''»: | «'''قَالُوا سوَاءٌ عَلَيْنَا أَ وَعَظت أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ'''»: |
ویرایش