گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۳۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۵۸: خط ۵۸:
<span id='link254'><span>
<span id='link254'><span>


==اشاره به معتقدات بت پرستان درباره خداى سبحان و ارباب و آلهه ==
==اشاره به اعتقادات بت پرستان، درباره خداى سبحان و ارباب و آلهه ==
«وثنيت» - مانند اديان توحيد - وجود تمامى موجودات را منتهى به پديد آورنده اى واحد مى داند، و كسى را با او در وجوب وجود شريك ندانسته، وجود او را بزرگتر از آن مى داند كه به احدى تحديد شود، و عظيم تر از آن مى داند كه فهم و درك بشر بدان احاطه يابد. و به همين جهت، او را بزرگتر و بشر را كوچكتر از آن مى داند كه عبادت خود را متوجه او سازند. پس جايز نيست او را عبادت كنند. چون «عبادت»، نوعى توجه به سوى معبود است و توجه هم نوعى ادراك.
«وثنيت» - مانند اديان توحيد - وجود تمامى موجودات را منتهى به پديد آورنده اى واحد مى داند، و كسى را با او در وجوب وجود شريك ندانسته، وجود او را بزرگتر از آن مى داند كه به احدى تحديد شود، و عظيم تر از آن مى داند كه فهم و درك بشر بدان احاطه يابد. و به همين جهت، او را بزرگتر و بشر را كوچكتر از آن مى داند كه عبادت خود را متوجه او سازند. پس جايز نيست او را عبادت كنند. چون «عبادت»، نوعى توجه به سوى معبود است و توجه هم نوعى ادراك.


خط ۷۱: خط ۷۱:
در نتيجه، براى «وثنى مسلكان»، يك ربّ مطرح نبوده، بلكه ارباب متعدد و آلهۀ بسيارى قائل بودند، كه هر يك، عالَمى را كه به او واگذار بود، تدبير مى كرد. الهى مدبّر امور زمين و الهى ديگر مدبّر امور آسمان، و الهى مدبّر امور جايى ديگر بود، و همه اين آلهه، يعنى ملائكه و جن و قديسين از بشر، خود نيز الهى دارند كه او را مى پرستند و او، خداى سبحان است، كه اله الالهه و ربّ الارباب است.
در نتيجه، براى «وثنى مسلكان»، يك ربّ مطرح نبوده، بلكه ارباب متعدد و آلهۀ بسيارى قائل بودند، كه هر يك، عالَمى را كه به او واگذار بود، تدبير مى كرد. الهى مدبّر امور زمين و الهى ديگر مدبّر امور آسمان، و الهى مدبّر امور جايى ديگر بود، و همه اين آلهه، يعنى ملائكه و جن و قديسين از بشر، خود نيز الهى دارند كه او را مى پرستند و او، خداى سبحان است، كه اله الالهه و ربّ الارباب است.


 
==بيان علت اين كه فرعون گفت: «ربُّ العالَمين چيست»؟==
بيان علت اين كه فرعون گفت: «رب العالمين چيست؟»
 
حال كه اين معنا روشن شد معلوم شد كه در برابر يك وثنى ، كلمه رب العالمين كلامى بى معناست و با اصول مذهب آنان هيچ معنايى ندارد، چون اگر مقصود از اين كلمه يكى از مقدسات مذكور باشد كه هيچ يك از آنها رب العالمين نيست ، بلكه رب عالم خودش مى باشد كه مسؤ ول تدبير و مباشر در تصرف همان عالم است ، مانند عالم آسمان و عالم زمين و امثال آن ، و اگر منظور از اين كلمه خداى سبحان باشد كه باز او رب العالمين نيست و اصلا با عالميان سر و كارى ندارد، زيرا گفتيم امور عالميان به زعم فرعونيان واگذار به ديگران شده است و خداى سبحان رب آنان و به عبارت ديگر رب الارباب و تنها اله عالم الهه است و اگر غير اين دو طايفه منظور باشد، يعنى كسى منظور باشد كه نه رب واجب الوجود باشد و نه ارباب ممكن الوجود، كه چنين ربى مصداق خارجى و معقول ندارد.
حال كه اين معنا روشن شد معلوم شد كه در برابر يك وثنى ، كلمه رب العالمين كلامى بى معناست و با اصول مذهب آنان هيچ معنايى ندارد، چون اگر مقصود از اين كلمه يكى از مقدسات مذكور باشد كه هيچ يك از آنها رب العالمين نيست ، بلكه رب عالم خودش مى باشد كه مسؤ ول تدبير و مباشر در تصرف همان عالم است ، مانند عالم آسمان و عالم زمين و امثال آن ، و اگر منظور از اين كلمه خداى سبحان باشد كه باز او رب العالمين نيست و اصلا با عالميان سر و كارى ندارد، زيرا گفتيم امور عالميان به زعم فرعونيان واگذار به ديگران شده است و خداى سبحان رب آنان و به عبارت ديگر رب الارباب و تنها اله عالم الهه است و اگر غير اين دو طايفه منظور باشد، يعنى كسى منظور باشد كه نه رب واجب الوجود باشد و نه ارباب ممكن الوجود، كه چنين ربى مصداق خارجى و معقول ندارد.


۱۳٬۷۱۹

ویرایش