گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۵ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
«'''لَّوْلا جَاءُو عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشهَدَاءِ فَأُولَئك عِندَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ'''»:
«'''لَّوْلا جَاءُو عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشهَدَاءِ فَأُولَئك عِندَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ'''»:


يعنى اگر در آنچه مى گويند و نسبت مى دهند راستگو باشند، بايد بر گفته خود شاهد بياورند و شهود چهارگانه را كه گفتيم شهود در زنا هستند حاضر سازند، پس وقتى شاهد نياورند شرعا محكومند به كذب ، براى اينكه ادعاى بدون شاهد كذب است و افك .
يعنى: اگر در آنچه مى گويند و نسبت مى دهند، راستگو باشند، بايد بر گفتۀ خود شاهد بياورند و شهود چهارگانه را كه گفتيم شهود در زنا هستند، حاضر سازند. پس وقتى شاهد نياورند، شرعا محكوم اند به كذب. براى اين كه ادعاى بدون شاهد، كذب است و إفك.


«'''وَ لَوْلا فَضلُ اللَّهِ عَلَيْكمْ وَ رَحْمَتُهُ فى الدُّنْيَا وَ الاَخِرَةِ لَمَسكمْ فى مَا أَفَضتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ'''»:
«'''وَ لَوْلا فَضلُ اللَّهِ عَلَيْكمْ وَ رَحْمَتُهُ فى الدُّنْيَا وَ الاَخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فى مَا أَفَضتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ'''»:


«افاضه» در حديث به معناى سر و صدا راه انداختن و تعقيب كردن يك داستان است و اينكه فرمود: «اگر فضل خدا نبود...» عطف است بر جمله «لولا اذ سمعتموه ...» و در جمله مورد بحث بار ديگر به مؤمنين حمله شده است و اگر فضل و رحمت خدا را مقيد به دنيا و آخرت كرده براى اين بوده كه دلالت كند بر اينكه عذابى كه در ذيل آيه مى آيد عذاب دنيا و آخرت (هر دو) است .
«افاضه» در حديث، به معناى سر و صدا راه انداختن و تعقيب كردن يك داستان است. و اين كه فرمود: «اگر فضل خدا نبود...»، عطف است بر جملۀ «لَولَا إذ سَمِعتُمُوهُ...»، و در جملۀ مورد بحث، بار ديگر به مؤمنان حمله شده است، و اگر فضل و رحمت خدا را مقيد به دنيا و آخرت كرده، براى اين بوده كه دلالت كند بر اين كه عذابى كه در ذيل آيه مى آيد، عذاب دنيا و آخرت (هر دو) است.


و معناى آيه اين است كه اگر فضل و رحمت خدا در دنيا و آخرت متوجه شما نمى شد، به خاطر اين خوض و تعقيبى كه درباره داستان افك كرديد، عذاب عظيمى در دنيا و آخرت به شما مى رسيد.
و معناى آيه، اين است كه: اگر فضل و رحمت خدا در دنيا و آخرت متوجه شما نمى شد، به خاطر اين خوض و تعقيبى كه درباره داستان إفك كرديد، عذاب عظيمى در دنيا و آخرت به شما مى رسيد.


«'''إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكم مَّا لَيْس ‍ لَكُم بِهِ عِلْمٌ...'''»:
«'''إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ...'''»:


ظرف «اذ» مت علق به جمله «افضتم» است . و تلقى قول ، به معناى گرفتن و پذيرفتن سخنى است كه به انسان القاء مى كنند و اگر تلقى را مقيد به السنه كرد، براى اين بود كه دلالت كند بر اينكه داستان افك صرف انتقال سخنى از زبانى به زبانى ديگر است ، بدون اين كه درباره آن سخن ، تدبر و تحقيقى به عمل آورند.
ظرف «إذ»، متعلق به جملۀ «أفَضتُم» است، و «تَلَقّى قَول»، به معناى گرفتن و پذيرفتن سخنى است كه به انسان القاء مى كنند، و اگر «تلقّى» را مقيد به «ألسنه» كرد، براى اين بود كه دلالت كند بر اين كه داستان إفك، صرف انتقال سخنى از زبانى به زبانى ديگر است، بدون اين كه درباره آن سخن، تدبّر و تحقيقى به عمل آورند.


و بنابراين ، اينكه فرمود: «و تقولون بافواهكم ما ليس لكم به علم» از قبيل عطف تفسيرى است كه همان تلقى را تف سير مى كند. و باز اگر گفتن را مقيد به دهانها كرد براى اشاره به اين بود كه قول عبارت است از گفتن بدون تحقيق و تبين قلبى ، كه جز دهانها ظرف و موطنى ندارد واز فكر و انديشه و تحقيق سر چشمه نگرفته است .
بنابراين، اين كه فرمود: «وَ تَقُولُونَ بِأفوَاهِكُم مَا لَيسَ لَكُم بِهِ عِلمٌ»، از قبيل عطف تفسيرى است، كه همان «تلقّى» را تفسير مى كند. و باز اگر گفتن را مقيد به دهان ها كرد، براى اشاره به اين بود كه «قول»، عبارت است از گفتن بدون تحقيق و تبيّن قلبى، كه جز دهان ها، ظرف و موطنى ندارد، و از فكر و انديشه و تحقيق، سرچشمه نگرفته است.
 
و معناى آيه، اين است كه: شما بدون اين كه درباره آنچه شنيده ايد، تحقيقى كنيد و علمى به دست آوريد، آن را پذيرفتيد و در آن خوض كرده، دهان به دهان گردانيديد و منتشر ساختيد.  


و معناى آيه اين است كه شما بدون اينكه درباره آنچه شنيده ايد تحقيقى كنيد، و علمى به دست آوريد، آن را پذيرفتيد و در آن خوض كرده دهان به دهان گردانيديد و منتشر ساختيد. و اينكه فرمود: «'''و تحسبونه هينا و هو عند اللّه عظيم '''» معنايش اين است كه شما اين
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۳۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۳۲ </center>
رفتار خود را كارى ساده پنداشتيد و حال آنكه نزد خدا كار بس عظيمى است ، چون بهتان و افتراء است علاوه بر اين بهتان به پيغمبر خدا (صلى الله عليه و آله ) است ، چون شيوع افك درباره آن جناب در ميان مردم باعث مى شود كه آن حضرت در جامعه رسوا گشته و امر دعوت دينى اش تباه شود.
و اين كه فرمود: «وَ تَحسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِندَ اللّهِ عَظِيمٌ»، معنايش اين است كه شما اين رفتار خود را، كارى ساده پنداشتيد و حال آن كه نزد خدا، كار بس عظيمى است. چون بهتان و افتراء است. علاوه بر اين، بهتان به پيغمبر خدا «صلى الله عليه و آله» است. چون شيوع إفك درباره آن جناب در ميان مردم، باعث مى شود كه آن حضرت در جامعه رسوا گشته و امر دعوت دينى اش، تباه شود.
 
«'''وَ لَوْلا إِذْ سمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكلَّمَ بهَذَا سُبْحَانَك هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ'''»:


«'''وَ لَوْلا إِذْ سمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكلَّمَ بهَذَا سبْحَانَك هَذَا بهْتَانٌ عَظِيمٌ'''»:
اين آيه، عطف است بر آيه «لَولَا إذ سَمِعتُمُوهُ...»، و در آن، براى بار سوم، به مؤمنان حمله شده، و ايشان را توبيخ مى فرمايد كه چرا چنين نگفتيد؟ و كلمۀ «سُبحَانَكَ» در اين ميان، كلمه اى است معترضه، و اين از ادب قرآن كريم است كه هر جا مى خواهد كسى را منزّه از عيب معرفى كند، براى رعايت ادب، نخست خدا را منزّه مى كند.


اين آيه عطف است بر آيه «لولا اذ سمعتموه ...» و در آن براى با رسوم به مؤ منين حمله شده ، و ايشان را توبيخ مى فرمايد كه چرا چنين نگفتيد؟ و كلمه «سبحانك» در اين ميان ، كلمه اى است معترضه ، و اين از ادب قرآن كريم است كه هر جا مى خواهد كسى را منزه از عيب معرفى كند، براى رعايت ادب نخست خدا را منزه مى كند.
كلمۀ «بهتان»، به معناى افتراء است، و اگر آن را «بهتان» ناميده اند، چون شخص مورد افتراء را، مبهوت مى كند كه يا لَلعَجب! من كى چنين حرفى را زده و يا چنين كارى را كرده ام؟


كلمه «بهتان» به معناى افتراء است ، و اگر آن را بهتان ناميده اند، چون شخص مورد افتراء را مبهوت مى كند كه يا للعجب من كى چنين حرفى را زده و يا چنين كارى را كرده ام ؟ و اگر آن را بهتانى عظيم خوانده، بدين جهت بوده كه تهمت مربوط به ناموس ، آن هم ناموس متعلق به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) بوده. و بهتان بودنش بدين سبب بوده كه اخبارى بدون علم و ادعايى بدون شاهد بوده ، آن شاهدى كه شرحش در ذيل جمله «فاذلم ياتوا بالشهداء فاولئك عند اللّه هم الكاذبون» گذشت . و معناى آيه روشن است.
و اگر آن را «بهتانى عظيم» خوانده، بدين جهت بوده كه تهمت مربوط به ناموس، آن هم ناموس متعلق به رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» بوده. و بهتان بودنش، بدين سبب بوده كه اخبارى بدون علم و ادعايى بدون شاهد بوده. آن شاهدى كه شرحش در ذيل جملۀ «فَإذ لَم يَأتُوا بِالشُّهَدَاء فَأُولَئِكَ عِندَ اللّهِ هُمُ الكَاذِبُون» گذشت. و معناى آيه، روشن است.


«'''يَعِظكُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَداً...وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ'''»:
«'''يَعِظكُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَداً...وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ'''»:


اين دو آيه اندرز مى دهد كه تا ابد چنين عملى را تكرار نكنند. و معناى دو آيه روشن است .
اين دو آيه، اندرز مى دهد كه تا ابد چنين عملى را تكرار نكنند. و معناى دو آيه، روشن است.


«'''إِنَّ الَّذِينَ يحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشةُ فى الَّذِينَ ءَامَنُوا'''»:
«'''إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشةُ فى الَّذِينَ آمَنُوا'''»:


اگر اين آيه با آيات راجع به افك نازل شده باشد و متصل به آنها باشد و مربوط به نسبت زنا به مردم دادن و شاهد نياوردن باشد، قهرا مضمونش تهديد تهمت زنندگان است ، چون افك از مصاديق فاحشه است ، و اشاعه آن در ميان مؤمنين به خاطر اين بوده كه دوست مى داشتند عمل زشت و هر فاحشه اى در بين مؤ منين شيوع يابد.
اگر اين آيه با آيات راجع به إفك نازل شده باشد و متصل به آن ها باشد و مربوط به نسبت زنا به مردم دادن و شاهد نياوردن باشد، قهرا مضمونش تهديد تهمت زنندگان است. چون «إفك» از مصاديق فاحشه است، و اشاعۀ آن در ميان مؤمنان، به خاطر اين بوده كه دوست مى داشتند عمل زشت و هر فاحشه اى در بين مؤمنان شيوع يابد.


پس مقصود از «فاحشه» مطلق فحشاء است ، چون زنا و قذف و امثال آن ، و دوست داشتن اينكه فحشاء و قذف در ميان مؤمنين شيوع پيدا كند، خود مستوجب عذاب اليم در دنيا و آخرت براى دوست دارنده است .
پس مقصود از «فاحشه»، مطلق فحشاء است، چون زنا و قذف و امثال آن. و دوست داشتن اين كه فحشاء و قذف در ميان مؤمنان شيوع پيدا كند، خود مستوجب عذاب اليم در دنيا و آخرت، براى دوست دارنده است.


و بنابراين ، ديگر علت ندارد كه ما عذاب در دنيا را حمل بر حد كنيم ، چون دوست داشتن شيوع گناه در ميان مؤ منين حد نمى آورد، بله اگر لام در «الفاحشه» را براى عهد بدانيم ، و مراد از فاحشه را هم قذف تنها بگيريم ، و حب شيوع را كنايه از قصد شيوع و خوض و
بنابراين، ديگر علت ندارد كه ما عذاب در دنيا را حمل بر حد كنيم. چون دوست داشتن شيوع گناه در ميان مؤمنان حد نمى آورد. بله اگر «لام» در «الفاحشه» را براى عهد بدانيم، و مراد از «فاحشه» را هم قذف تنها بگيريم، و حب شيوع را كنايه از قصد شيوع و خوض و دهن به دهن گرداندن قذف بدانيم، در آن صورت ممكن است عذاب را حمل بر حد كرد، ولى سياق با آن نمى سازد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۳۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه : ۱۳۳ </center>
دهن به دهن گرداندن قذف بدانيم ، در آن صورت ممكن است عذاب را حمل بر حد كرد. ولى سياق با آن نمى سازد.


علاوه بر اين قذف به مجرد ارتكاب حد مى آورد، و جهت ندارد كه ما آن را مقيد به قصد شيوع كنيم ، و نكته اى هم كه موجب اين كار باشد در بين نيست .
علاوه بر اين، قذف به مجرد ارتكاب حدّ مى آورد، و جهت ندارد كه ما آن را مقيد به قصد شيوع كنيم، و نكته اى هم كه موجب اين كار باشد، در بين نيست.


«'''و اللّه يعلم و انتم لا تعلمون '''» - اين جمله تاءكيد و بزرگ داشت عملى است كه موجب سخط و عذاب خدا است ، هر چند مردم از بزرگى آن بى خبر باشند.
«'''وَ اللّهُ يَعلَمُ وَ أنتُم لَا تَعلَمُون '''» - اين جمله، تأكيد و بزرگداشت عملى است كه موجب سخط و عذاب خدا است، هر چند مردم از بزرگى آن بى خبر باشند.


«'''وَ لَوْلا فَضلُ اللَّهِ عَلَيْكمْ وَ رَحْمَتُهُ'''»:
«'''وَ لَوْلا فَضلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ'''»:


اين جمله تكرار همان امتنانى است كه قبلا هم يادآور شده بود، و معنايش روشن است .
اين جمله، تكرار همان امتنانى است كه قبلا هم يادآور شده بود، و معنايش روشن است.


«'''يَا أَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطوَاتِ الشيْطانِ وَ مَن يَتَّبِعْ خُطوَاتِ الشيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنكَرِ'''»:
«'''يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطانِ وَ مَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنكَرِ'''»:


تفسير اين آيه در ذيل آيه ۲۰۸ از سوره بقره در جلد دوم اين كتاب گذشت .
تفسير اين آيه، در ذيل آيه ۲۰۸ از سوره «بقره»، در جلد دوم اين كتاب گذشت.
<span id='link88'><span>
<span id='link88'><span>
==اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هيچ يك از شما هرگز پاك و تزكيه نمى شد ==
==اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هيچ يك از شما هرگز پاك و تزكيه نمى شد ==
۱۳٬۷۲۸

ویرایش