گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۳۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
اما اين كه درباره يونس فرموده: «وَ ذَاالنُّونِ إذ ذَهَبَ مُغَاضِباً فَظَنَّ أن لَن نَقدِرَ عَلَيه»، اين «ظن» به معناى يقين است. يعنى يونس اطمينان داشت كه خداوند رزق او را تنگ نمى گيرد. مگر نشنيده اى كلام خداى را كه فرموده: «وَ أمّا إذَا مَا ابتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيهِ رِزقَهُ». يعنى رزق او را تنگ مى گيرد. چون اگر كسى خيال كند كه خدا بر او قدرت ندارد، كافر است، (و انبيا منزه از كفرند).
اما اين كه درباره يونس فرموده: «وَ ذَاالنُّونِ إذ ذَهَبَ مُغَاضِباً فَظَنَّ أن لَن نَقدِرَ عَلَيه»، اين «ظن» به معناى يقين است. يعنى يونس اطمينان داشت كه خداوند رزق او را تنگ نمى گيرد. مگر نشنيده اى كلام خداى را كه فرموده: «وَ أمّا إذَا مَا ابتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيهِ رِزقَهُ». يعنى رزق او را تنگ مى گيرد. چون اگر كسى خيال كند كه خدا بر او قدرت ندارد، كافر است، (و انبيا منزه از كفرند).
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۵۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۴۵۰ </center>
و در تهذيب، به سند خود، از زيات، از مردى از كرام، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: چهار چيز، براى چهار چيز است - تا آن جا كه فرمود - و چهارم براى همّ و غم، آيه: «لَا إلَه إلّا أنتَ سُبحَانَكَ إنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِين» است. زيرا خداى سبحان، خودش فرموده: «فَاستَجَبنَا لَهُ وَ نَجَّينَاهُ مِنَ الغَمِّ وَ كَذَلِكَ نُنجِى المُؤمِنِين: چون يونس آن دعا را كرد، ما مستجابش كرديم و از غم و اندوه نجاتش داديم، و همچنين مؤمنان را نجات مى دهيم».
و در تهذيب، به سند خود، از زيات، از مردى از كرام، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه فرمود: چهار چيز، براى چهار چيز است - تا آن جا كه فرمود -  
 
و چهارم: براى همّ و غم، آيه: «لَا إلَه إلّا أنتَ سُبحَانَكَ إنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِين» است. زيرا خداى سبحان، خودش فرموده: «فَاستَجَبنَا لَهُ وَ نَجَّينَاهُ مِنَ الغَمِّ وَ كَذَلِكَ نُنجِى المُؤمِنِين: چون يونس آن دعا را كرد، ما مستجابش كرديم و از غم و اندوه نجاتش داديم، و همچنين مؤمنان را نجات مى دهيم».


مؤلف: اين معنا، در كتاب خصال، بدون ذكر سند روايت شده است.
مؤلف: اين معنا، در كتاب خصال، بدون ذكر سند روايت شده است.


و در الدر المنثور است كه ابن جرير، از سعد روايت كرده كه گفت: از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» شنيدم كه فرمود: آن اسم از اسامى خدا كه اگر كسى او را با آن بخواند، اجابتش مى كند، و هرچه بخواهد مى دهد، همان اسمى است كه يونس فرزند متى خواند.  
و در الدر المنثور است كه ابن جرير، از سعد روايت كرده كه گفت: از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» شنيدم كه فرمود: آن اسم از اسامى خدا كه اگر كسى او را با آن بخواند، اجابتش مى كند، و هرچه بخواهد مى دهد، همان اسمى است كه يونس فرزند «متى» خواند.  


عرضه داشتم: يا رسول اللّه! آن اسم مخصوص يونس بود، يا براى همه مسلمين؟  
عرضه داشتم: يا رسول اللّه! آن اسم مخصوص يونس بود، يا براى همه مسلمين؟  


فرمود: مخصوص يونس و مؤمنان است، كه اگر خداى را با آن بخوانند، مستجاب مى كند. مگر نشنيده اى كه خداى تعالى مى فرمايد: «وَ كَذَلِكَ نُنجِى المُؤمِنِين». پس ايمان شرطى است كه خدا آن را در دعاى دعا كننده، شرط كرده است.
فرمود: مخصوص يونس و مؤمنان است، كه اگر خداى را با آن بخوانند، مستجاب مى كند. مگر نشنيده اى كه خداى تعالى مى فرمايد: «وَ كَذَلِكَ نُنجِى المُؤمِنِين». پس «ايمان»، شرطى است كه خدا آن را در دعاى دعا كننده، شرط كرده است.


و در تفسير قمى، در ذيل جملۀ «وَ أصلَحنَا لَهُ زَوجَهُ» فرموده: همسرش حيض نمى شد، و از آن پس شد.
و در تفسير قمى، در ذيل جملۀ «وَ أصلَحنَا لَهُ زَوجَهُ» فرموده: همسرش حيض نمى شد، و از آن پس شد.
۱۴٬۱۱۸

ویرایش