گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۳۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۹ آذر ۱۴۰۲
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
علاوه بر اين، لفظ آيه هيچ دلالتى ندارد بر اين كه ملائكه مى دانند كه خدا به گذشته و آينده شان آگاه است. و با اين فرض، ديگر معناى صحيحى براى تفسير مزبور نمى ماند.
علاوه بر اين، لفظ آيه هيچ دلالتى ندارد بر اين كه ملائكه مى دانند كه خدا به گذشته و آينده شان آگاه است. و با اين فرض، ديگر معناى صحيحى براى تفسير مزبور نمى ماند.


در تفسير آيه شريفه «وَ مَا نَتَنَزَّلُ إلّا بِأمرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَينَ أيدِينَا وَ مَا خَلفَنَا وَ مَا بَينَ ذَلِكَ وَ مَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيّا» نيز گذشت، كه گفتيم بهترين وجه، اين است كه جملۀ «مَا بَينَ أيدِينَا»
در تفسير آيه شريفه «وَ مَا نَتَنَزَّلُ إلّا بِأمرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَينَ أيدِينَا وَ مَا خَلفَنَا وَ مَا بَينَ ذَلِكَ وَ مَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيّا» نيز گذشت، كه گفتيم بهترين وجه، اين است كه جملۀ «مَا بَينَ أيدِينَا» را حمل بر اعمال و
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۸۹ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۸۹ </center>
را حمل بر اعمال و آثار متفرعه بر وجود آدميان نموده، جملۀ «وَ مَا خَلفَنَا» را هم بر اسباب و علل وجود آنان، كه مقدم بر وجود ايشان است، بكنيم. بنابراين اگر اين دو عبارت را در آيه مورد بحث نيز حمل بر همين معنا كنيم، در نتيجه جمله مذكور تعليل روشنى براى مجموع «بَل عِبَادٌ مُكرَمُون... بِأمرِهِ يَعمَلُون» خواهد بود، و معناى آن جمله و اين تعليل چنين مى شود:  
آثار متفرعه بر وجود آدميان نموده، جملۀ «وَ مَا خَلفَنَا» را هم بر اسباب و علل وجود آنان، كه مقدم بر وجود ايشان است، بكنيم. بنابراين اگر اين دو عبارت را در آيه مورد بحث نيز حمل بر همين معنا كنيم، در نتيجه جمله مذكور تعليل روشنى براى مجموع «بَل عِبَادٌ مُكرَمُون... بِأمرِهِ يَعمَلُون» خواهد بود، و معناى آن جمله و اين تعليل چنين مى شود:  


اگر خداى تعالى، ذوات ملائكه را مكرّم داشته، و آثار وجودى آنان را ستوده، براى اين بوده كه به گفتار و كردار آنان آگاه بوده: «يَعلَمُ مَا بَينَ أيدِيهِم»، و نيز به اسبابى كه به وسيله آن اسباب هستى يافته اند، خبر داشته، و آن اصل و ريشه اى كه روى آن ريشه جوانه زده اند، آگاه بوده: «وَ مَا خَلفَهُم»، همچنان كه در ستايش اشخاص مى گوييم: فلانى، مردى كريم النفس و خوش كردار است. چون از دودمانى اصيل و نجيب، منشأ گرفته است.
اگر خداى تعالى، ذوات ملائكه را مكرّم داشته، و آثار وجودى آنان را ستوده، براى اين بوده كه به گفتار و كردار آنان آگاه بوده: «يَعلَمُ مَا بَينَ أيدِيهِم»، و نيز به اسبابى كه به وسيله آن اسباب هستى يافته اند، خبر داشته، و آن اصل و ريشه اى كه روى آن ريشه جوانه زده اند، آگاه بوده: «وَ مَا خَلفَهُم»، همچنان كه در ستايش اشخاص مى گوييم: فلانى، مردى كريم النفس و خوش كردار است. چون از دودمانى اصيل و نجيب، منشأ گرفته است.
۱۳٬۷۳۸

ویرایش