گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۱۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۹۵: خط ۱۹۵:
<span id='link167'><span>
<span id='link167'><span>


==بحث روايتى ==
==بحث روايتى: (روایاتی پیرامون آیات رسالت موسی«ع»)==
رواياتى در ذيل آيات مربوط به داستان موسى (عليه السلام )
در تفسير قمى، در روايت ابى الجارود، از امام باقر «عليه السلام» آمده كه در ذيل جملۀ «آتِيكُم مِنهَا بِقَبَسٍ» مى فرمود: «يعنى پاره اى آتش برايتان بياورم تا گرم شويد»، «أو أجِدُ عَلَى النَّارِ هُدىً: يا بر سرِ آن آتش كسى را بيابم كه راه را به ما نشان دهد». چون موسى «عليه السلام»، راه را گُم كرده بود.
در تفسير قمى در روايت ابى الجارود از امام باقر (عليه السلام ) آمده كه در ذيل جمله ((آتيكم منها بقبس (( مى فرمود: ((يعنى پاره اى آتش برايتان بياورم تا گرم شويد((، ((او اجد على النار هدى - يا بر سر آن آتش كسى را بيابم كه راه را بما نشان دهد(( چون موسى (عليه السلام ) راه را گم كرده بود.


و در كتاب فقيه آمده كه شخصى از امام صادق (عليه السلام ) پرسيد: چرا موسى (عليه السلام ) ماءمور كندن كفش خود شد كه قرآن درباره اش مى فرمايد: ((فاخلع نعليك انك بالواد المقدس طوى ((؟ فرمود: چون كفشهايش از پوست خر مرده بود.
و در كتاب فقيه آمده كه شخصى از امام صادق «عليه السلام» پرسيد: چرا موسى «عليه السلام»، مأمور كندن كفش خود شد، كه قرآن درباره اش مى فرمايد: «فَاخلَع نَعلَيكَ إنَّكَ بِالوَادِ المُقَدَّس طُوىً»؟ فرمود: چون كفش هايش، از پوست خر مُرده بود.


مؤ لف : اين روايت را تفسير قمى نيز بدون ذكر سند و آن هم با ضمير (يعنى از آن حضرت ) آورده و در الدر المنثور هم از عبد الرزاق و فارابى و عبد بن حميد و ابن ابى حاتم از
مؤلف: اين روايت را، تفسير قمى نيز، بدون ذكر سند و آن هم با ضمير (يعنى از آن حضرت) آورده و در الدر المنثور هم، از عبدالرزاق و فارابى و عبد بن حميد و ابن ابى حاتم از على «عليه السلام»، همين معنا آمده، ولى در روايتى ديگر رد شده است. سياق آيه هم مى رساند كه كندن كفش، صرفا به منظور احترام مكان بوده.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۲۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۲۰ </center>
على (عليه السلام ) همين معنا آمده ولى در روايتى ديگر رد شده است ، سياق آيه هم مى رساند كه كندن كفش صرفا به منظور احترام مكان بوده .


و در مجمع البيان در ذيل جمله ((اقم الصلوه لذكرى (( گفته است : بعضى گفته اند معنايش اين است كه هر وقت به يادت آمد كه نمازى به گردنت هست چه در وقت و چه در خارج وقت ، آن را به جاى آر، و اين قول از بيشتر مفسرين نقل شده و از امام ابى جعفر (عليه السلام ) هم نقل شده و روايت انس از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) كه فرمود: ((هر كه نماز را فراموش كرد هر وقت يادش آمد بخواند، ديگر كفاره اى به گردنش نيست (( آن را تاءييد مى كند، و اين روايت را مسلم در صحيح خود آورده است.
و در مجمع البيان، در ذيل جملۀ «أقِمِ الصَّلَوة لِذِكرِى» گفته است: بعضى گفته اند معنايش اين است كه هر وقت به يادت آمد كه نمازى به گردنت هست، چه در وقت و چه در خارج وقت، آن را به جاى آر. و اين قول، از بيشتر مفسران نقل شده. و از امام ابى جعفر «عليه السلام» هم نقل شده و روايت انس، از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» كه فرمود: «هر كه نماز را فراموش كرد، هر وقت يادش آمد بخواند، ديگر كفاره اى به گردنش نيست»، آن را تأييد مى كند، و اين روايت را مسلم، در صحيح خود آورده است.


مؤ لف : اين حديث به طرق ديگرى از اهل سنت با سند و بى سند از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) نقل شده ، و از طرق شيعه از امام باقر و صادق (عليهماالسلام ) آمده است .
مؤلف: اين حديث، به طرق ديگرى از اهل سنت، با سند و بى سند، از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» نقل شده، و از طرق شيعه از امام باقر و صادق «عليهما السلام» آمده است.


و در مجمع البيان در ذيل جمله ((اكاد اخفيها(( از ابن عباس نقل كرده كه جمله را به صورت : ((اكاد اخفيها عن نفسى (( قرائت كرده و در قرائت ابى نيز به همين صورت آمده و از امام صادق (عليه السلام ) نيز روايت شده (كه بنابر آن معنا چنين مى شود: نزديك است كه وقت قيامت را از خودم هم پنهان بدارم )
و در مجمع البيان، در ذيل جملۀ «أكَادُ أُخفِيهَا»، از ابن عباس نقل كرده كه جمله را به صورت: «أكَادُ أُخفِيهَا عَن نَفسِى» قرائت كرده، و در قرائت أُبَّى نيز، به همين صورت آمده، و از امام صادق «عليه السلام» نيز روايت شده (كه بنابر آن، معنا چنين مى شود: نزديك است كه وقت قيامت را از خودم هم پنهان بدارم).
<span id='link168'><span>
<span id='link168'><span>
==شباهت دعاى پيامبر «ص» درباره اميرمؤمنان، با دعاى موسى«ع»، در درخواست وزارت هارون ==
و در الدر المنثور است كه ابن مردويه و خطيب و ابن عساكر، از اسماء بنت عميس روايت آورده اند كه گفت: رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را ديدم كه در مقابل كوه ثبير ايستاده بود و مى فرمود:


((اى كوه ثبير روشن باش ، اى كوه ثبير روشن باش، بارالها از تو آن مى خواهم كه برادرم موسى خواست و آن اين است كه: سينه ام را گشاده كنى، و كارم را آسان سازى و گره از زبانم باز كنى ، تا سخنانم را بفهمند، و از اهل بيتم برادرم على را وزيرم سازى ، و پشتم را به وسيله او محكم كنى و او را در كار من شريك سازى، تا تو را بسيار تسبيح كنيم ، و بسيار ذكر گوييم ، كه تو به ما بصير هستى ((
==شباهت دعاى پيامبر «ص» درباره وزارت اميرمؤمنان، با دعاى موسى«ع» ==
و در الدر المنثور است كه ابن مردويه و خطيب و ابن عساكر، از اسماء بنت عميس روايت آورده اند كه گفت: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» را ديدم كه در مقابل كوه «ثُبَير» ايستاده بود و مى فرمود:
 
«اى كوه ثُبَير! روشن باش. اى كوه ثُبَير! روشن باش. بارالها! از تو آن مى خواهم كه برادرم موسى خواست و آن، اين است كه: سينه ام را گشاده كنى، و كارم را آسان سازى و گره از زبانم باز كنى، تا سخنانم را بفهمند، و از اهل بيتم، برادرم على را وزيرم سازى، و پشتم را به وسيله او محكم كنى و او را در كار من شريك سازى، تا تو را بسيار تسبيح كنيم، و بسيار ذكر گوييم، كه تو به ما بصير هستى».


مؤ لف : قريب به اين معنا از سلفى از امام باقر (عليه السلام) و همچنين در
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۲۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۲۱ </center>
مجمع البيان از ابن عباس از ابوذر از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) روايت شده .
مؤلف: قريب به اين معنا، از سلفى، از امام باقر «عليه السلام» و همچنين در مجمع البيان، از ابن عباس، از ابوذر، از رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» روايت شده.




۱۳٬۷۵۳

ویرایش