گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۱۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
بله اگر خبر به حد تواتر رسيده باشد، و يا قرائنى قطعى همراه داشته باشد، مثل اين كه از امام شخصا شنيده شده باشد، حجت است، هر چند در احكام نباشد، چون دليلى كه امام را معصوم مى داند، بعينه دليل بر اين است كه امام اين مطلب را به من كه شنونده از شخص اويم، دروغ نگفته، و همه اين ها مسائلى است كه در اصول حلاجى شده و به ثبوت رسيده. اگر كسى بخواهد، بايد بدان جا مراجعه كند.
بله اگر خبر به حد تواتر رسيده باشد، و يا قرائنى قطعى همراه داشته باشد، مثل اين كه از امام شخصا شنيده شده باشد، حجت است، هر چند در احكام نباشد، چون دليلى كه امام را معصوم مى داند، بعينه دليل بر اين است كه امام اين مطلب را به من كه شنونده از شخص اويم، دروغ نگفته، و همه اين ها مسائلى است كه در اصول حلاجى شده و به ثبوت رسيده. اگر كسى بخواهد، بايد بدان جا مراجعه كند.
<span id='link146'><span>
<span id='link146'><span>
==بررسى رواياتى كه در عرش موجودى جسمانى گفته اند ==
==بررسى رواياتى كه «عرش» را، موجودى جسمانى گفته اند ==
و در سنن ابى داوود از جبير بن محمد بن مطعم ، از پدرش از جدش روايت آمده كه گفت : روزى مردى باديه نشين به خدمت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) آمد، و عرضه داشت يا رسول اللّه جانها به لبرسيد، اموال نابود شد و يا هلاك شد، آمده ام از شما بخواهم براى ما باران طلب كنى ، آرى ما تو را به درگاه خدا شفيع قرار داده ايم ، خدا را هم شفيع به درگاه تو مى كنيم .  
و در سنن ابى داوود، از جبير بن محمد بن مطعم، از پدرش، از جدش روايت آمده كه گفت: روزى مردى باديه نشين، به خدمت رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» آمد، و عرضه داشت: يا رسول اللّه! جان ها به لب رسيد، اموال نابود شد و يا هلاك شد. آمده ام از شما بخواهم براى ما باران طلب كنى. آرى ما تو را به درگاه خدا شفيع قرار داده ايم، خدا را هم شفيع به درگاه تو مى كنيم.  


رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: واى بر تو، هيچ مى فهمى چه مى گويى ؟ سبحان اللّه ، سبحان اللّه و آنقدر تكرار كرد كه قيافه تعجب از رخسار اصحابش هويدا گرديد.
رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» فرمود: واى بر تو! هيچ مى فهمى چه مى گويى؟ سبحان اللّه! سبحان اللّه! و آن قدر تكرار كرد كه قيافه تعجب از رخسار اصحابش هويدا گرديد.


آنگاه فرمود: خداى تعالى شفيع نزد كسى از مخلوقاتش نمى شود، و شاءن خدا بزرگتر از اين است ، واى بر تو، هيچ مى دانى خدا چيست ؟ خدا فوق عرش خود، و عرشش فوق آسمانهايش ، (اين چنين قرار دارد) آنگاه با انگشتانش شكلى چون قبه درست كرد و سپس فرمود اين عرش صدا مى كند آنچنان كه كرسى از نشستن كسى بر آن به صدا در مى آيد.
آنگاه فرمود: خداى تعالى، شفيع نزد كسى از مخلوقاتش نمى شود، و شأن خدا بزرگتر از اين است. واى بر تو، هيچ مى دانى خدا چيست؟ خدا فوق عرش خود، و عرشش، فوق آسمان هايش، (اين چنين قرار دارد). آنگاه با انگشتانش شكلى چون قبّه درست كرد و سپس فرمود: اين عرش صدا مى كند، آن چنان كه كرسى از نشستن كسى بر آن، به صدا در مى آيد.


مؤ لف : متن اين حديث خالى از اختلال نيست ، و اگر آن را در اينجا آورديم براى اين بود كه اين حديث نسبت به ساير احاديث صريح تر در اين است كه عرش موجودى است جسمانى ، البته روايات ديگرى هست كه دلالت دارد بر اينكه عرش داراى پايه هايى است ، و يك دسته ديگر دلالت دارد بر اينكه آن را چهار نفر حامل به دوش دارد، يك دسته ديگر دلالت دارد بر اينكه عرش بالاى آسمانها مقابل كعبه قرار دارد، دسته اى ديگر دلالت دارد بر اينكه كرسى در برابر عرش چون حلقه اى افتاده در بيابانى است و آسمانها و زمين در برابر كرسى به همان كوچكى است ،
مؤلف: متن اين حديث خالى از اختلال نيست، و اگر آن را در اين جا آورديم، براى اين بود كه اين حديث نسبت به ساير احاديث، صريح تر در اين است كه عرش موجودى است جسمانى. البته روايات ديگرى هست كه دلالت دارد بر اين كه «عرش»، داراى پايه هايى است، و يك دسته ديگر دلالت دارد بر اين كه آن را چهار نفر حامل به دوش دارد.
 
يك دسته ديگر دلالت دارد بر اين كه «عرش»، بالاى آسمان ها مقابل كعبه قرار دارد. دسته اى ديگر دلالت دارد بر اين كه كرسى در برابر عرش، چون حلقه اى افتاده در بيابانى است و آسمان ها و زمين، در برابر كرسى، به همان كوچكى است.
 
و ما در تفسير امثال اين روايات، طريقه ائمه اهل بيت را بيان كرديم. مخصوصا در تفسير سوره «اعراف»، در جلد هشتم اين كتاب، بيانى گذرانديم كه خلاصه نظريه آن حضرات «عليهم السلام» از آن استفاده مى شود.


و ما در تفسير امثال اين روايات طريقه ائمه اهل بيت را بيان كرديم ، مخصوصا در تفسير سوره اعراف در جلد هشتم اين كتاب بيانى گذرانديم كه خلاصه نظريه آن حضرات (عليهم السلام ) از آن استفاده مى شود.
و در كتاب معانى الاخبار به سند خود از محمد بن مسلم ، روايت كرده كه گفت : از امام صادق (عليه السلام ) معناى كلام خداى را پرسيدم كه مى فرمايد: ((يعلم السر و اخفى ((،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۸۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۸۵ </center>
فرمود: سرّ، آن مطالبى است كه در دل پنهان بداريد، و مخفى تر از سر مطالبى است كه به خاطرت آمده ولى فراموش كرده اى .
و در كتاب معانى الاخبار، به سند خود، از محمد بن مسلم، روايت كرده كه گفت: از امام صادق «عليه السلام»، معناى كلام خداى را پرسيدم كه مى فرمايد: «يَعلَمُ السِّرَّ وَ أخفَى» فرمود: سرّ، آن مطالبى است كه در دل پنهان بداريد، و مخفى تر از سرّ، مطالبى است كه به خاطرت آمده، ولى فراموش كرده اى.


و در مجمع از دو امام باقر و صادق (عليهما السلام) روايت كرده كه فرمودند: ((سر(( آن مطالبى است كه در دل پنهان داشته اى ، و مخفى تر از سر آن چيزى است كه به خاطرت گذشته ولى فراموش كرده اى.
و در مجمع، از دو امام باقر و صادق «عليهما السلام» روايت كرده كه فرمودند: «سرّ»، آن مطالبى است كه در دل پنهان داشته اى، و مخفى تر از سرّ، آن چيزى است كه به خاطرت گذشته، ولى فراموش كرده اى.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۸۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۱۸۶ </center>
<span id='link147'><span>
<span id='link147'><span>
==آيات ۹ - ۴۸ سوره طه ==
==آيات ۹ - ۴۸ سوره طه ==
وَ هَلْ أَتَاك حَدِيث مُوسى (۹)
وَ هَلْ أَتَاك حَدِيث مُوسى (۹)
۱۳٬۸۴۵

ویرایش