گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۵ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۷}}
__TOC__
__TOC__


خط ۵: خط ۷:
وسيله يكى از اين دوبه گروه صالحان از مؤ منين ملحق شود، ودر جاى ديگر در حق اين طايفه فرموده : ((واخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملاصالحا واخر سيئا عسى اللّه ان يتوب عليهم (( ونيز فرموده : ((و اخرون مرجون لامر اللّه اما يعذبهم واما يتوب عليهم ((
وسيله يكى از اين دوبه گروه صالحان از مؤ منين ملحق شود، ودر جاى ديگر در حق اين طايفه فرموده : ((واخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملاصالحا واخر سيئا عسى اللّه ان يتوب عليهم (( ونيز فرموده : ((و اخرون مرجون لامر اللّه اما يعذبهم واما يتوب عليهم ((
آرى ، اين طايفه با طايفه اى كه هم ايمان دارند وهم عمل صالح ، در اين جهت شركت دارند كه خدا به پاداش اينكه ايمان آوردند ايشان را بر حق پايدار مى نمايد، همچنانكه فرمود: ((وبشر الّذين آمنوا ان لهم قدم صدق عند ربهم (( ونيز فرمود: ((يثبت اللّه الّذين آمنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا وفى الاخرة ((
آرى ، اين طايفه با طايفه اى كه هم ايمان دارند وهم عمل صالح ، در اين جهت شركت دارند كه خدا به پاداش اينكه ايمان آوردند ايشان را بر حق پايدار مى نمايد، همچنانكه فرمود: ((وبشر الّذين آمنوا ان لهم قدم صدق عند ربهم (( ونيز فرمود: ((يثبت اللّه الّذين آمنوا بالقول الثابت فى الحيوة الدنيا وفى الاخرة ((
وَ أَنَّ الَّذِينَ لايُؤْمِنُونَ بِالاَخِرَةِ أَعْتَدْنَا لهَُمْ عَذَاباً أَلِيماً(۱۰)
وَ أَنَّ الَّذِينَ لايُؤْمِنُونَ بِالاَخِرَةِ أَعْتَدْنَا لهَُمْ عَذَاباً أَلِيماً(۱۰)
((اعتاد(( به معناى ((اعداد وتهيه كردن ((است كه از ((عتاد(( (به بفتح عين ) گرفته شده است ، وبه طورى كه راغب مى گويد به معناى ((ذخيره كردن چيزى است (( قبل از رسيدن وقت حاجت ونياز به آن .
((اعتاد(( به معناى ((اعداد وتهيه كردن ((است كه از ((عتاد(( (به بفتح عين ) گرفته شده است ، وبه طورى كه راغب مى گويد به معناى ((ذخيره كردن چيزى است (( قبل از رسيدن وقت حاجت ونياز به آن .
از سياق آيه چنين برمى آيد كه جمله مورد بحث ، عطف باشد به جمله ((ان لهم ...(( كه در آيه قبل بود وتقديرش چنين است : ((قرآن بشارت مى دهد كسانى را كه عمل صالح كردند به اينكه همانا براى آنان است اجرى بزرگ وبراى كسانى كه ايمان به آخرت نياورند عذابى دردناك ذخيره كرده ايم (( اگر عذاب كفار را براى مؤ منين بشارت داده از اين جهت است كه عذاب ايشان انتقامى است كه خدا از دشمنان دين مى گيرد وباعث روشنى ديدگان مؤ منين مى شود.
از سياق آيه چنين برمى آيد كه جمله مورد بحث ، عطف باشد به جمله ((ان لهم ...(( كه در آيه قبل بود وتقديرش چنين است : ((قرآن بشارت مى دهد كسانى را كه عمل صالح كردند به اينكه همانا براى آنان است اجرى بزرگ وبراى كسانى كه ايمان به آخرت نياورند عذابى دردناك ذخيره كرده ايم (( اگر عذاب كفار را براى مؤ منين بشارت داده از اين جهت است كه عذاب ايشان انتقامى است كه خدا از دشمنان دين مى گيرد وباعث روشنى ديدگان مؤ منين مى شود.
حال چرا از اوصاف اين طايفه ، تنها ((ايمان نياوردن به آخرت (( را ذكر كرده با اينكه كفر، با انكار غير آخرت - مثل انكار توحيد يا نبوت - نيز تحقق مى يابد؟ جوابش اين است كه چون سياق كلام در بيان اثرى است كه دين قيم به دنبال دارد وبا انكار معاد ديگر خاصيت واثرى براى دين قيم باقى نمى ماند، هر چند منكر معاد قائل به وحدانيت خداوند و ساير معارف حق باشد، وبه همين جهت است كه مى بينيم خداى تعالى فراموش كردن قيامت را ريشه تمامى گمراهيها ناميده وفرمود: ((ان الّذين يضلون عن سبيل اللّه لهم عذاب شديد بما نسوا يوم الحساب ((
حال چرا از اوصاف اين طايفه ، تنها ((ايمان نياوردن به آخرت (( را ذكر كرده با اينكه كفر، با انكار غير آخرت - مثل انكار توحيد يا نبوت - نيز تحقق مى يابد؟ جوابش اين است كه چون سياق كلام در بيان اثرى است كه دين قيم به دنبال دارد وبا انكار معاد ديگر خاصيت واثرى براى دين قيم باقى نمى ماند، هر چند منكر معاد قائل به وحدانيت خداوند و ساير معارف حق باشد، وبه همين جهت است كه مى بينيم خداى تعالى فراموش كردن قيامت را ريشه تمامى گمراهيها ناميده وفرمود: ((ان الّذين يضلون عن سبيل اللّه لهم عذاب شديد بما نسوا يوم الحساب ((
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۶۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۶۶ </center>
وَ يَدْعُ الانسنُ بِالشرِّ دُعَاءَهُ بِالخَْيرِ وَ كانَ الانسنُ عجُولاً(۱۱)
وَ يَدْعُ الانسنُ بِالشرِّ دُعَاءَهُ بِالخَْيرِ وَ كانَ الانسنُ عجُولاً(۱۱)
مراد از ((دعا(( بطورى كه از سياق آيه استفاده مى شود مطلق طلب است ، چه به لفظ دعا باشد مثل ((خدايا مال واولاد بر من روزى كن و...(( وچه بدون لفظ صورت گيرد وبه صورت سعى وعمل بوده باشد، همه اينها دعا ودرخواست از خداست ، حتى اگر اين درخواست از كسى صادر شود كه به خدا معتقد نبوده وتوجهى به درخواست از خدا ندارد، چون در حقيقت غير از خدا معطى ومانعى وجود ندارد همچنانكه فرمود: ((يسله من فى السّموات والارض ونيز فرموده : ((واتيكم من كل ما سالتموه ((
مراد از ((دعا(( بطورى كه از سياق آيه استفاده مى شود مطلق طلب است ، چه به لفظ دعا باشد مثل ((خدايا مال واولاد بر من روزى كن و...(( وچه بدون لفظ صورت گيرد وبه صورت سعى وعمل بوده باشد، همه اينها دعا ودرخواست از خداست ، حتى اگر اين درخواست از كسى صادر شود كه به خدا معتقد نبوده وتوجهى به درخواست از خدا ندارد، چون در حقيقت غير از خدا معطى ومانعى وجود ندارد همچنانكه فرمود: ((يسله من فى السّموات والارض ونيز فرموده : ((واتيكم من كل ما سالتموه ((
پس به شهادت اين دوآيه ، دعا به معناى مطلق طلب است ، وحرف ((باء(( در دوكلمه : ((بالشّر(( و((بالخير(( براى چسباندن فعل به مفعول آن است ومقصود اين است كه انسان به همان نحوشر را مى خواند وآن را درخواست مى كند كه خير را مى طلبد.
پس به شهادت اين دوآيه ، دعا به معناى مطلق طلب است ، وحرف ((باء(( در دوكلمه : ((بالشّر(( و((بالخير(( براى چسباندن فعل به مفعول آن است ومقصود اين است كه انسان به همان نحوشر را مى خواند وآن را درخواست مى كند كه خير را مى طلبد.
خط ۳۰: خط ۳۲:
ومراد از ((عجله (( علاقه آدمى است به اينكه آنچه ميل دارد به زودى تحقق يابد، نه لجاجت ودرخواست عذاب .
ومراد از ((عجله (( علاقه آدمى است به اينكه آنچه ميل دارد به زودى تحقق يابد، نه لجاجت ودرخواست عذاب .
وما از اين نظر مفردات آيه را معنا كرديم كه مفسرين در معانى آنها اختلاف عجيبى به راه انداخته اند ودر وجه اتصال آيه به آيات قبل و بعدش حرفهائى مضطرب وگوناگون زده اند، كه چون فايده اى در نقل آنها نديديم از ايراد آنها وغور وبحث در پيرامونش صرفنظر نموديم ، كسانى كه مايلند همه آنها را ببينند بايد به كتب تفسير مراجعه نمايند.
وما از اين نظر مفردات آيه را معنا كرديم كه مفسرين در معانى آنها اختلاف عجيبى به راه انداخته اند ودر وجه اتصال آيه به آيات قبل و بعدش حرفهائى مضطرب وگوناگون زده اند، كه چون فايده اى در نقل آنها نديديم از ايراد آنها وغور وبحث در پيرامونش صرفنظر نموديم ، كسانى كه مايلند همه آنها را ببينند بايد به كتب تفسير مراجعه نمايند.
وَ جَعَلْنَا الَّيْلَ وَ النهَارَ ءَايَتَينِ فَمَحَوْنَا ءَايَةَ الَّيْلِ وَ جَعَلْنَا ءَايَةَ النهَارِ مُبْصرَةً لِّتَبْتَغُوا فَضلاً مِّن رَّبِّكمْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السنِينَ وَ الحِْساب وَ كلَّ شىْءٍ فَصلْنَهُ تَفْصِيلاً(۱۲)
وَ جَعَلْنَا الَّيْلَ وَ النهَارَ ءَايَتَينِ فَمَحَوْنَا ءَايَةَ الَّيْلِ وَ جَعَلْنَا ءَايَةَ النهَارِ مُبْصرَةً لِّتَبْتَغُوا فَضلاً مِّن رَّبِّكمْ وَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السنِينَ وَ الحِْساب وَ كلَّ شىْءٍ فَصلْنَهُ تَفْصِيلاً(۱۲)
در مجمع البيان آمده : كلمه ((مبصره (( به معناى ((مضيئه : روشنگر(( ((منيرة : نور دهنده (( و((نيرة : درخشنده (( است ابو عمروگفته : مقصود از اين كلمه اينست كه مردم به وسيله قرآن بينا مى شوند، همانطور كه گفته مى شود ((ليل نائم (( و((سرّ كاتمّ((، كسائى گفته : عرب وقتى مى گويد: ((ابصر النهار(( يعنى بينا كرد روز، مقصود اين است كه روشن شد.
در مجمع البيان آمده : كلمه ((مبصره (( به معناى ((مضيئه : روشنگر(( ((منيرة : نور دهنده (( و((نيرة : درخشنده (( است ابو عمروگفته : مقصود از اين كلمه اينست كه مردم به وسيله قرآن بينا مى شوند، همانطور كه گفته مى شود ((ليل نائم (( و((سرّ كاتمّ((، كسائى گفته : عرب وقتى مى گويد: ((ابصر النهار(( يعنى بينا كرد روز، مقصود اين است كه روشن شد.
<span id='link48'><span>
<span id='link48'><span>
خط ۶۱: خط ۶۳:
زيرا دلالت شب وروز بر توحيد دليل بر اين نمى شود كه آيه هم بخواهد همان را افاده كند، ودر هر سياقى كه قرار داشته باشد دليل بر توحيد به حساب آيد.
زيرا دلالت شب وروز بر توحيد دليل بر اين نمى شود كه آيه هم بخواهد همان را افاده كند، ودر هر سياقى كه قرار داشته باشد دليل بر توحيد به حساب آيد.
واينكه در ذيل آيه فرمود: ((وكلّ شى ء فصّلناه تفصيلا اشاره است به تميز موجودات ، واينكه در خلقت هيچ گونه ابهام واجمالى نيست .
واينكه در ذيل آيه فرمود: ((وكلّ شى ء فصّلناه تفصيلا اشاره است به تميز موجودات ، واينكه در خلقت هيچ گونه ابهام واجمالى نيست .
وَ كلَّ إِنسنٍ أَلْزَمْنَهُ طئرَهُ فى عُنُقِهِ
وَ كلَّ إِنسنٍ أَلْزَمْنَهُ طئرَهُ فى عُنُقِهِ
معناى ((طائر(( ومراد از جمله : ((وكل انسان الزمناه طائره فى عنقه ((
معناى ((طائر(( ومراد از جمله : ((وكل انسان الزمناه طائره فى عنقه ((
در مجمع البيان گفته : ((طائر(( در اينجا عمل انسان است ، وعمل آدمى را به طائرى تشبيه كرده است كه از چپ به راست پرواز مى كند كه عربها آن را به فال نيك مى گيرند، ويا از راست به چپ مى پرد وآن را به فال بد مى گيرند، آرى مرغان در عرب دوحال داشتند يا از طرف چپ مسافر به طرف راست وى پرواز مى كردند كه آن را سانح مى ناميدند، ويا طرف چپ خود را در برابر طرف راست ايشان قرار مى دادند، وآن را بارح مى خواندند واصل اين نامگذارى اين بود كه مرغ اگر سانح بود تيرانداز به سهولت مى توانست صيدش كند، ولى اگر بارح بود نمى توانست نشانه بگيرد.
در مجمع البيان گفته : ((طائر(( در اينجا عمل انسان است ، وعمل آدمى را به طائرى تشبيه كرده است كه از چپ به راست پرواز مى كند كه عربها آن را به فال نيك مى گيرند، ويا از راست به چپ مى پرد وآن را به فال بد مى گيرند، آرى مرغان در عرب دوحال داشتند يا از طرف چپ مسافر به طرف راست وى پرواز مى كردند كه آن را سانح مى ناميدند، ويا طرف چپ خود را در برابر طرف راست ايشان قرار مى دادند، وآن را بارح مى خواندند واصل اين نامگذارى اين بود كه مرغ اگر سانح بود تيرانداز به سهولت مى توانست صيدش كند، ولى اگر بارح بود نمى توانست نشانه بگيرد.
خط ۱۰۰: خط ۱۰۲:
<span id='link53'><span>
<span id='link53'><span>
==هدايت هر كس به سود خود وضلالتش عليه خود است (ولاتزر وازرة وزر اخرى ) ==
==هدايت هر كس به سود خود وضلالتش عليه خود است (ولاتزر وازرة وزر اخرى ) ==
مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يهْتَدِى لِنَفْسِهِ وَ مَن ضلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيهَا وَ لاتَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى
مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يهْتَدِى لِنَفْسِهِ وَ مَن ضلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيهَا وَ لاتَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى
در مفردات مى گويد: كلمه ((وزر(( به معناى سنگينى است كه در اصل از وزر ((كوه (( گرفته شده است ، وگناه را هم به ((وزر(( تعبير مى كنند وهم به ((ثقل (( ودر قرآن هر دوتعبير آمده است ، يكجا فرموده : ((ليحملوا اوزارهم كاملة (( ودر جاى ديگر فرموده : ((وليحملنّ اثقالهم واثقالامع اثقالهم (( ونيز فرموده : ((ولاتزر وازرة وزر اخرى (( يعنى حمل نمى كند احدى سنگينى ديگرى را به طورى كه صاحبش به كلى از وزر فارغ شود.
در مفردات مى گويد: كلمه ((وزر(( به معناى سنگينى است كه در اصل از وزر ((كوه (( گرفته شده است ، وگناه را هم به ((وزر(( تعبير مى كنند وهم به ((ثقل (( ودر قرآن هر دوتعبير آمده است ، يكجا فرموده : ((ليحملوا اوزارهم كاملة (( ودر جاى ديگر فرموده : ((وليحملنّ اثقالهم واثقالامع اثقالهم (( ونيز فرموده : ((ولاتزر وازرة وزر اخرى (( يعنى حمل نمى كند احدى سنگينى ديگرى را به طورى كه صاحبش به كلى از وزر فارغ شود.
اين آيه به منزله نتيجه ، براى آيه ((وكلّ انسان الزمناه طائره ...(( مى باشد، وجمله سومى يعنى ((ولاتزر وازرة وزر اخرى (( تاكيد جمله دوم است كه مى فرمايد: ((ومن ضلّ فانّما يضلّ عليها((
اين آيه به منزله نتيجه ، براى آيه ((وكلّ انسان الزمناه طائره ...(( مى باشد، وجمله سومى يعنى ((ولاتزر وازرة وزر اخرى (( تاكيد جمله دوم است كه مى فرمايد: ((ومن ضلّ فانّما يضلّ عليها((
ومعنايش اين است كه عمل چه نيك باشد وچه بد، ملازم ودنبال صاحبش بوده وعليه اوبايگانى مى شود ودر هنگام حساب ، خود را در برابر صاحبش آفتابى مى كند، بنابراين هر كس در راه وبه سوى راه قدم نهد براى خود وبه نفع خود قدم نهاده ونفع هدايتش عايد خودش ‍ مى شود نه غير خود، وكسى هم كه در بيراهه وبه سوى بيراهه قدم نهد ضرر گمراهيش به خودش برمى گردد ودودش به چشم خودش ‍ مى رود، بدون اينكه به غير خود كمترين ضررى برساند، وهيچ نفسى بار گناه نفس ديگر را نمى كشد، وآنطور كه بعضى از اهل ضلالت مى پندارند كه اگر گمراهى كنند وزر گمراهيشان به گردن پيشوايانشان است ، ويا مقلدين مى پندارند كه مسؤ وليت گمراهيشان به گردن پدران ونياكان ايشان است ، وخود مسؤ وليتى ندارند، سخت در اشتباهند.   
ومعنايش اين است كه عمل چه نيك باشد وچه بد، ملازم ودنبال صاحبش بوده وعليه اوبايگانى مى شود ودر هنگام حساب ، خود را در برابر صاحبش آفتابى مى كند، بنابراين هر كس در راه وبه سوى راه قدم نهد براى خود وبه نفع خود قدم نهاده ونفع هدايتش عايد خودش ‍ مى شود نه غير خود، وكسى هم كه در بيراهه وبه سوى بيراهه قدم نهد ضرر گمراهيش به خودش برمى گردد ودودش به چشم خودش ‍ مى رود، بدون اينكه به غير خود كمترين ضررى برساند، وهيچ نفسى بار گناه نفس ديگر را نمى كشد، وآنطور كه بعضى از اهل ضلالت مى پندارند كه اگر گمراهى كنند وزر گمراهيشان به گردن پيشوايانشان است ، ويا مقلدين مى پندارند كه مسؤ وليت گمراهيشان به گردن پدران ونياكان ايشان است ، وخود مسؤ وليتى ندارند، سخت در اشتباهند.   


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۵ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۷}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]
۸٬۹۳۳

ویرایش