گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۵: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۵۶: خط ۵۶:
<span id='link40'><span>
<span id='link40'><span>


==چرا نوح (ع ) عبد شكور خوانده شده است ==
==بحث روایتی: چرا نوح«ع»، عبد شكور خوانده شده است ==
در تفسير برهان از ابن بابويه به سند خود از محمد بن مسلم از ابى جعفر (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: اگر خداوند نوح (عليه السلام ) را عبد شكور ناميد براى اين بود كه آن جناب در هر صبح وشام مى گفت : بار الها من گواهى مى دهم كه اگر در شب وروز قرين نعمتها وعافيتم ، همه آنها از تواست وتويگانه اى هستى بى شريك ، حمد وشكر توبه خاطر آن نعمتها بر من فرض است ولى نه تنها آنقدر كه راضى شوى بلكه رضايت بعد از رضا نيز لازم است .  
در تفسير برهان از ابن بابويه به سند خود از محمد بن مسلم از ابى جعفر (عليه السلام ) روايت كرده كه فرمود: اگر خداوند نوح (عليه السلام ) را عبد شكور ناميد براى اين بود كه آن جناب در هر صبح وشام مى گفت : بار الها من گواهى مى دهم كه اگر در شب وروز قرين نعمتها وعافيتم ، همه آنها از تواست وتويگانه اى هستى بى شريك ، حمد وشكر توبه خاطر آن نعمتها بر من فرض است ولى نه تنها آنقدر كه راضى شوى بلكه رضايت بعد از رضا نيز لازم است .  
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۵۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۵۷ </center>
خط ۶۳: خط ۶۳:
مؤ لف : اين روايات با رواياتى كه قبلا شكر را به اخلاص تفسير مى كرد منافات ندارد، زيرا پر واضح است كه شخصى مثل نوح (عليه السلام ) دعا نمى كند مگر آنكه حقيقت معناى دعا را داشته باشد، وچنين دعائى منفك از اخلاص در بندگى نيست .
مؤ لف : اين روايات با رواياتى كه قبلا شكر را به اخلاص تفسير مى كرد منافات ندارد، زيرا پر واضح است كه شخصى مثل نوح (عليه السلام ) دعا نمى كند مگر آنكه حقيقت معناى دعا را داشته باشد، وچنين دعائى منفك از اخلاص در بندگى نيست .
<span id='link41'><span>
<span id='link41'><span>
==روايتى در ذيل آيه (لتفسلان فى الارض مرتين ...) ==
==روايتى در ذيل آيه (لتفسلان فى الارض مرتين ...) ==
ودر تفسير برهان از ابن قولويه نقل كرده كه وى بسند خود از صالح بن سهل از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه در ذيل آيه ((وقضينا الى بنى اسرائيل فى الكتاب لتفسدن فى الارض مرتين (( فرمود: يكى كشته شدن اميرالمؤ منين (عليه السلام ) ويكى ضربت خوردن حسن بن على (عليهماالسلام ) است ودر تفسير ((ولتعلن علوا كبيرا(( فرموده : مقصود كشتن حسين بن على (عليهماالسلام ) ودرباره جمله : ((فاذا جاء وعد اوليهما(( فرمود: وقتى كه حسين يارى شود ((بعثنا عليكم عبادا لنا اولى باءس شديد فجاسوا خلال الديار(( قبل از قيام قائم قومى برانگيخته شود كه هيچ خونى از آل محمد را بى انتقام نگذارند وانتقام همه خونهاى ريخته شده از اهل بيت را بگيرند ((و كان وعدا مفعولا(( واين وعده اى است شدنى .
ودر تفسير برهان از ابن قولويه نقل كرده كه وى بسند خود از صالح بن سهل از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده كه در ذيل آيه ((وقضينا الى بنى اسرائيل فى الكتاب لتفسدن فى الارض مرتين (( فرمود: يكى كشته شدن اميرالمؤ منين (عليه السلام ) ويكى ضربت خوردن حسن بن على (عليهماالسلام ) است ودر تفسير ((ولتعلن علوا كبيرا(( فرموده : مقصود كشتن حسين بن على (عليهماالسلام ) ودرباره جمله : ((فاذا جاء وعد اوليهما(( فرمود: وقتى كه حسين يارى شود ((بعثنا عليكم عبادا لنا اولى باءس شديد فجاسوا خلال الديار(( قبل از قيام قائم قومى برانگيخته شود كه هيچ خونى از آل محمد را بى انتقام نگذارند وانتقام همه خونهاى ريخته شده از اهل بيت را بگيرند ((و كان وعدا مفعولا(( واين وعده اى است شدنى .
۱۴٬۰۶۶

ویرایش