گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۵۵: خط ۵۵:
<span id='link328'><span>
<span id='link328'><span>
==بحث روايتى ==
==بحث روايتى ==
در تفسير برهان، از ابن بابويه و او، به سند خود، از جعفر بن محمد بن عماره، از پدرش، از جعفر بن محمد «عليهما السلام» روايت كرده كه در ضمن حديثى فرمود: خدا وقتى با موسى تكلم كرد، تكلم كردنى، و تورات را بر او نازل كرد و در الواح برايش از همه چيز موعظه و تفصيل بنوشت و معجزه اى در دست او و معجزه اى در عصاى او قرار داد، و معجزه هايى در جريان طوفان و ملخ و قورباغه و سوسمار و خون و شكافته شدن دريا و غرق فرعون و لشگرش به دست او جارى ساخت، طبع بشرى او بر آنش داشت كه در دل بگويد: گمان نمى كنم خدا خلقى آفريده باشد كه داناتر از من باشد. به محضى كه اين خيال در دلش خطور نمود، خداى عزوجل به جبرئيلش وحى كرد: بنده ام را قبل از آن كه (در اثر عجب) هلاك گردد، درياب و به او بگو كه در محل تلاقى دو دريا، مرد عابدى است. بايد او را پيروى كنى و از او تعليم بگيرى.  
در تفسير برهان، از ابن بابويه و او، به سند خود، از جعفر بن محمد بن عماره، از پدرش، از جعفر بن محمد «عليهما السلام» روايت كرده كه در ضمن حديثى فرمود:  
 
خدا وقتى با موسى تكلم كرد، تكلم كردنى، و تورات را بر او نازل كرد و در الواح برايش از همه چيز موعظه و تفصيل بنوشت و معجزه اى در دست او و معجزه اى در عصاى او قرار داد، و معجزه هايى در جريان طوفان و ملخ و قورباغه و سوسمار و خون و شكافته شدن دريا و غرق فرعون و لشگرش به دست او جارى ساخت، طبع بشرى او بر آنش داشت كه در دل بگويد: گمان نمى كنم خدا خلقى آفريده باشد كه داناتر از من باشد.  
 
به محضى كه اين خيال در دلش خطور نمود، خداى عزوجل به جبرئيلش وحى كرد: بنده ام را قبل از آن كه (در اثر عجب) هلاك گردد، درياب و به او بگو كه در محل تلاقى دو دريا، مرد عابدى است. بايد او را پيروى كنى و از او تعليم بگيرى.  


جبرئيل بر موسى نازل شد و پيام خداى را به او رسانيد. موسى «عليه السلام» فهميد كه اين دستور به خاطر آن خيالى است كه در دل كرده. لاجرم با همراه خود، يوشع بن نون به راه افتاد، تا به مجمع البحرين رسيدند. در آن جا به خضر برخوردند كه مشغول عبادت خداى عزوجل بود و قرآن كريم در اين باره فرموده: «فَوَجَدَا عَبداً مِن عِبَادِنَا آتَينَاهُ رَحمَةً مِن عِندِنَا وَ عَلَّمنَاهُ مِن لَدُنّا عِلماً...».
جبرئيل بر موسى نازل شد و پيام خداى را به او رسانيد. موسى «عليه السلام» فهميد كه اين دستور به خاطر آن خيالى است كه در دل كرده. لاجرم با همراه خود، يوشع بن نون به راه افتاد، تا به مجمع البحرين رسيدند. در آن جا به خضر برخوردند كه مشغول عبادت خداى عزوجل بود و قرآن كريم در اين باره فرموده: «فَوَجَدَا عَبداً مِن عِبَادِنَا آتَينَاهُ رَحمَةً مِن عِندِنَا وَ عَلَّمنَاهُ مِن لَدُنّا عِلماً...».
۱۳٬۸۱۵

ویرایش