گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۴۲: خط ۴۲:
<span id='link258'><span>
<span id='link258'><span>
==بحث روايتى ==
==بحث روايتى ==
در تفسير قمى در ذيل آيه ((ام حسبت ان اصحاب الكهف از امام (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: ما به توآيت ها ومعجزه هائى داديم كه از داستان اصحاب كهف مهم تر بود، آيا از اين داستان تعجب مى كنى كه جوانانى بودند در قرون فترت كه فاصله نبوت عيسى بن مريم ومحمد (صلى اللّه عليه وآله وسلم) بود، زندگى مى كرده اند. و اما «رقيم»، عبارت از دو لوح مسى بوده كه داستان اصحاب كهف را روى آن حك نموده اند كه دقيانوس، پادشاه آنها چه دستورى به ايشان داده بود، وآنان چگونه از دستور اوسر پيچيده اسلام را پذيرفته بودند، و سرانجام كارشان چه شد.
در تفسير قمى در ذيل آيه ((ام حسبت ان اصحاب الكهف از امام (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: ما به توآيت ها ومعجزه هائى داديم كه از داستان اصحاب كهف مهم تر بود، آيا از اين داستان تعجب مى كنى كه جوانانى بودند در قرون فترت كه فاصله نبوت عيسى بن مريم ومحمد (صلى اللّه عليه وآله وسلم) بود، زندگى مى كرده اند.  
 
و اما «رقيم»، عبارت از دو لوح مسى بوده كه داستان اصحاب كهف را روى آن حك نموده اند كه دقيانوس، پادشاه آنها چه دستورى به ايشان داده بود، وآنان چگونه از دستور اوسر پيچيده اسلام را پذيرفته بودند، و سرانجام كارشان چه شد.
<span id='link260'><span>
<span id='link260'><span>
و باز در همان كتاب از ابن ابى عمير از ابى بصير از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: سبب نزول سوره كهف اين بود كه قريش سه نفر را به قبيله نجران فرستادند تا از يهوديان آن ديار مسائلى را بياموزند وبا آن رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم) را بيازمايند، و آن سه نفر نضر بن حارث بن كلده و عقبة بن ابى معيط وعاص بن وائل سهمى بودند.
و باز در همان كتاب از ابن ابى عمير از ابى بصير از امام صادق (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: سبب نزول سوره كهف اين بود كه قريش سه نفر را به قبيله نجران فرستادند تا از يهوديان آن ديار مسائلى را بياموزند وبا آن رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم) را بيازمايند، و آن سه نفر نضر بن حارث بن كلده و عقبة بن ابى معيط وعاص بن وائل سهمى بودند.
خط ۶۱: خط ۶۳:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۸۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۸۸ </center>
رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم) فرمود: فردا جوابهايش را مى دهم و در اين وعده اى كه داد «ان شاء اللّه» نگفت. به همين جهت چهل روز وحى از اوقطع شد تا آنجا كه رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) غمگين گرديد ويارانش كه به وى ايمان آورده بودند به شك افتادند، وقريش شادمان شده وشروع كردند به استهزاء وآزار، و ابوطالب سخت در اندوه شد.
رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم) فرمود: فردا جوابهايش را مى دهم و در اين وعده اى كه داد «ان شاء اللّه» نگفت. به همين جهت چهل روز وحى از اوقطع شد تا آنجا كه رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) غمگين گرديد ويارانش كه به وى ايمان آورده بودند به شك افتادند، وقريش شادمان شده وشروع كردند به استهزاء وآزار، و ابوطالب سخت در اندوه شد.
پس از چهل شبانه روز سوره كهف بر وى نازل شد، رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) از جبرئيل سبب تاءخير را پرسيد؟ گفت ما قادر نيستيم از پيش خود نازل شويم جز به اذن خدا. سپس در اين سوره فرمود: اى محمد تو گمان كرده اى داستان اصحاب كهف و رقيم از آيات ما امرى عجيب است. آنگاه از آيه «اذ اوى الفتية» به بعد داستان ايشان را شروع نموده وبيان فرمود.
پس از چهل شبانه روز سوره كهف بر وى نازل شد، رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله وسلم ) از جبرئيل سبب تاءخير را پرسيد؟ گفت ما قادر نيستيم از پيش خود نازل شويم جز به اذن خدا. سپس در اين سوره فرمود: اى محمد تو گمان كرده اى داستان اصحاب كهف و رقيم از آيات ما امرى عجيب است. آنگاه از آيه «اذ اوى الفتية» به بعد داستان ايشان را شروع نموده وبيان فرمود.


۱۴٬۱۱۵

ویرایش