گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۳۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:
و بنابراين، مراد از «ذكر پروردگار»، فراموش نكردن مقام پروردگار است. همان مقامى كه به ياد آن بودن موجب استثناء مى شود، و آن، اين است كه: خداى تعالى، قائم بر هر نفسى و هر كارى است كه آن نفس ‍ مى كند، و خدا است كه كارهاى نفوس را به آن ها تمليك كرده و نفوس را بر آن قدرت داده.
و بنابراين، مراد از «ذكر پروردگار»، فراموش نكردن مقام پروردگار است. همان مقامى كه به ياد آن بودن موجب استثناء مى شود، و آن، اين است كه: خداى تعالى، قائم بر هر نفسى و هر كارى است كه آن نفس ‍ مى كند، و خدا است كه كارهاى نفوس را به آن ها تمليك كرده و نفوس را بر آن قدرت داده.


==معناى آيه: «فراموش نکردن ذکر خدا»، در آیه شریفه==
و معناى آيه اين است كه: هر وقت در اثر غفلت از مقام پروردگارت، فراموش كردى كه در كلام خود استثناء مذكور را به كار برى، به محضى كه يادت آمد، مجددا به ياد پروردگارت باش. آنگاه ملك و قدرت خود را تسليم او بدار و از او بدان و افعال خويش را مقيد به اذن و مشيت او كن.
و معناى آيه اين است كه : هر وقت در اثر غفلت از مقام پروردگارت فراموش كردى كه در كلام خود استثناء مذكور را به كار برى به محضى كه يادت آمد مجددا به ياد پروردگارت باش ، آنگاه ملك وقدرت خود را تسليم اوبدار و از او بدان و افعال خويش را مقيد به اذن و مشيت او كن.


و از آنجائى كه امر به يا آورى مطلق آمده ، و معلوم نكرده كه چه نحو و با چه عبارتى به ياد خدا بيفتيد، لذا استفاده مى شود كه منظور ذكر خداى تعالى است به شاءن مخصوص به او، حال چه اين كه به لفظ باشد وچه به ياد قلبى، و لفظهم چه ان شاء اللّه باشد و يا استغفار و چه اينكه ابتداء آن را بگويد، و يا اگر يادش رفت هنوز كلامش تمام نشده آن را بگويد، ويا به منظور گفتن آن كلام را دوباره تكرار كند، ويا آنكه اگر اصلا يادش نيامد تا كلام تمام شد همان كلام را در دل بگذراند، وان شاءاللّه را بگويد، چه اينكه فاصله زياد شده باشد، يا كم، همچنان كه در بعضى از روايات آمده كه وقتى آيه شريفه نازل شد رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله و سلم) فرمود: ((ان شاء اللّه (( و چه اين كه به لفظ استغفار و امثال آن باشد.
و از آن جایى كه امر به يادآورى مطلق آمده، و معلوم نكرده كه چه نحو و با چه عبارتى به ياد خدا بيفتيد، لذا استفاده مى شود كه منظور ذكر خداى تعالى است، به شأن مخصوص به او. حال چه اين كه به لفظ باشد و چه به ياد قلبى، و لفظ هم، چه إن شاء اللّه باشد و يا استغفار و چه اين كه ابتداء آن را بگويد، و يا اگر يادش رفت، هنوز كلامش تمام نشده، آن را بگويد. و يا به منظور گفتن آن، كلام را دوباره تكرار كند. و يا آن كه اگر اصلا يادش نيامد، تا كلام تمام شد، همان كلام را در دل بگذراند، و إن شَاءَ اللّه را بگويد.  


از آنچه گذشت اين معنا روشن گرديد كه گفتار بعضى از مفسرين كه گفته اند آيه مستقل از آيات قبل است ، و مراد از فراموشى ، فراموشى خدا و يا مطلق فراموشى است، و معنايش اين است كه ((هر وقت خدا را فراموش كردى ويا هر چيز ديگرى را فراموش كردى سپس يادت آمد به ياد خدا، بيفت (( گفتار صحيحى نيست. و همچنين كلام بعضى ديگر كه بنابر وجه سابق اضافه كرده كه مراد از ذكر خداى تعالى، هر ذكرى نيست، بلكه همان كلمه ان شاء اللّه است هر چند كه فاصله ميان گفتن آن و فراموشى زياد باشد، و يا خصوص استغفار و يا پشيمانى بر تفريط و كوتاهى كردن است، و همچنين وجوه ديگرى كه در اين باره ارائه شده وجوه سديدى نيست.
چه اين كه فاصله زياد شده باشد، يا كم. همچنان كه در بعضى از روايات آمده كه وقتى آيه شريفه نازل شد، رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» فرمود: «إن شَاءَ اللّه»، و چه اين كه به لفظ استغفار و امثال آن باشد.
 
از آنچه گذشت، اين معنا روشن گرديد كه گفتار بعضى از مفسران كه گفته اند: آيه مستقل از آيات قبل است، و مراد از فراموشى، فراموشى خدا و يا مطلق فراموشى است، و معنايش اين است كه «هر وقت خدا را فراموش كردى و يا هر چيز ديگرى را فراموش كردى، سپس يادت آمد، به ياد خدا بيفت»، گفتار صحيحى نيست.  
 
و همچنين كلام بعضى ديگر، كه بنابر وجه سابق اضافه كرده كه مراد از ذكر خداى تعالى، هر ذكرى نيست، بلكه همان كلمه إن شَاءَ اللّه است، هرچند كه فاصله ميان گفتن آن و فراموشى زياد باشد، و يا خصوص استغفار و يا پشيمانى بر تفريط و كوتاهى كردن است. و همچنين وجوه ديگرى كه در اين باره ارائه شده، وجوه سديدى نيست.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۸۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۳ صفحه : ۳۸۲ </center>
<span id='link254'><span>
<span id='link254'><span>
۱۳٬۸۰۸

ویرایش