گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۳ بخش۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۹۹: خط ۹۹:
پرسیدنا: اى محمد! در اين جمع كسانى هستند كه بيت المقدس را ديده باشند، اينك تو بيت المقدس را براى ما توصيف كن، ببينيم راست مى گویى، يا خير. بگو ببينيم چند عدد ستون داشت؟ و قنديل ها و محراب هايش چند تا بود؟  
پرسیدنا: اى محمد! در اين جمع كسانى هستند كه بيت المقدس را ديده باشند، اينك تو بيت المقدس را براى ما توصيف كن، ببينيم راست مى گویى، يا خير. بگو ببينيم چند عدد ستون داشت؟ و قنديل ها و محراب هايش چند تا بود؟  


جبرئيل در دَم نازل شده، صورت بيت المقدس را در برابر آن جناب مجسم نمود، و آن جناب هرچه را ايشان مى پرسيدند، پاسخ مى گفت. بعد از آن كه از جزئيات بيت المقدس فارغ شدند، گفتند: بايد صبر كنى تا كاروان برسد. از كاروانيان نيز قضيه تو را بپرسيم. حضرت فرمود: شاهد صدق گفتار من اين است كه كاروانيان قريش، هنگام طلوع آفتاب وارد مى شوند، در حالى كه شترى خاكسترى رنگ، پيشاپيش كاروان است.
جبرئيل در دَم نازل شده، صورت بيت المقدس را در برابر آن جناب مجسم نمود، و آن جناب هرچه را ايشان مى پرسيدند، پاسخ مى گفت. بعد از آن كه از جزئيات بيت المقدس فارغ شدند، گفتند: بايد صبر كنى تا كاروان برسد. از كاروانيان نيز قضيه تو را بپرسيم.  
 
حضرت فرمود: شاهد صدق گفتار من اين است كه كاروانيان قريش، هنگام طلوع آفتاب وارد مى شوند، در حالى كه شترى خاكسترى رنگ، پيشاپيش كاروان است.


فرداى آن روز، قريش به استقبال كاروان آمده، شكاف دره را نگاه مى كردند. مى گفتند الآن آفتاب مى زند. در همين بين در يك آن، هم آفتاب طلوع كرد و هم كاروان نمودار شد، در حالى كه شترى خاكسترى رنگ پيشاپيش آن بود. از داستان شب گذشته و آنچه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» فرموده بود، پرسيدند.  
فرداى آن روز، قريش به استقبال كاروان آمده، شكاف دره را نگاه مى كردند. مى گفتند الآن آفتاب مى زند. در همين بين در يك آن، هم آفتاب طلوع كرد و هم كاروان نمودار شد، در حالى كه شترى خاكسترى رنگ پيشاپيش آن بود. از داستان شب گذشته و آنچه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم» فرموده بود، پرسيدند.  
۱۳٬۷۸۱

ویرایش